رضا شاه در ترازوی تاریخدان‌‌ها؛ به مناسبت ۱۴۵ مین سالروز تولد رضا شاه

۱۴۵ سال پیش در چنین روزی،‌ در ۲۴ اسفند ۱۲۵۶ هجری خورشیدی رضا شاه متولد شد
تاریخدان‌ها و سایر دانشوران در سال‌های اخیر چه پژوهش‌هایی در مورد رضا شاه و دوران حکمرانی‌اش انجام دادند؟

ایندیپندنت فارسی: آرش عزیزی تاریخدان، نویسنده و مترجم

صدوچهل‌وپنج سال پیش در چنین روزی،‌ در ۲۴ اسفند ۱۲۵۶ هجری خورشیدی، پسری در روستای آلاشت از توابع سوادکوه مازندران متولد شد. در آن روزها ناصرالدین‌شاه قاجار، سلطان صاحبقران، سر کار بود و خانواده سوادکوهی نمی‌دانستند این پسر که به احترام امام هشتم شیعیان رضا نامیدندش، روزی سلسله قاجار را سرنگون می‌کند و برگی جدید در تاریخ ایران به میان می‌آورد.

به مناسبت زادروز او، نگاهی داریم به پژوهش‌هایی که تاریخ‌دانان و سایر دانشوران ایرانی و ایران‌شناس در سال‌های گذشته در مورد رضاشاه پهلوی و دوران حکومتش انجام داده‌اند.
کتاب غنی، برآشفتن جمهوری اسلامی
در سال ۱۹۹۸ بود که سیروس غنی با انتشار کتاب «ایران و برآمدن رضا شاه: از فروپاشی قاجار تا به قدرت رسیدن پهلوی‌ها» در زمینه شناخت بهتر دوران رضاشاه و جریان به قدرت رسیدن او در کودتای ۱۲۹۹ تحولی ایجاد کرد. به جای روایت‌های معمول سیاست‌زده، کتاب غنی بر بنیان اسناد تاریخی، به‌خصوص اسناد مفصل موجود در آرشیو ملی بریتانیا در لندن نوشته شده بود و استوار بودن تاریخی‌ آن باعث شد بسیار پرخواننده و تاثیرگذار باشد. کتاب را حسن کامشاد به فارسی ترجمه و انتشارات نیلوفر منتشر کرد؛‌ البته پس از آنکه «رضا شاه» در عنوان به «رضا خان» تغییر داده شد تا از سد ممیزی جمهوری اسلامی بگذرد.

صادق زیباکلام، استاد دانشگاه تهران که در صحبت‌های تلویزیونی خود نیز از نکات مثبت رضا شاه دفاع کرده بود، با الهام از همین کتاب، کتابی به نام «رضا شاه» نوشت که وزارت ارشاد جمهوری اسلامی به آن اجازه چاپ نداد اما در خارج از ایران چاپ و به میزان وسیعی خوانده شد.

در مقابل، موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی که وابسته به نهادهای اطلاعاتی و امنیتی جمهوری اسلامی است، کتابی به قلم مصطفی تقوی‌مقدم با عنوان «پهلوی‌ستایی در ترازوی تاریخ» منتشر کرد تا کتاب غنی را نقد کند. همین موسسه کتاب دیگری را نیز از انگلیسی ترجمه و منتشر کرد. این کتاب به فارسی با عنوان «رضا شاه و بریتانیا: بر اساس اسناد وزارت خارجه آمریکا» منتشر شد اما عنوان انگلیسی این بود: «بریتانیای کبیر و رضا شاه: غارت ایران، ۱۹۲۱ تا ۱۹۴۱».

این کتاب چاپ انتشارات دانشگاه فلوریدا در آمریکا و نویسنده آن محمدقلی مجد بود که دکترایش را در سال ۱۹۷۸ در رشته اقتصاد کشاورزی از دانشگاه معتبر کورنل در آمریکا گرفت و رساله دکترایش درباره سیاست‌های مربوط به تولید شکر در ایران بود. اما مجد در عرصه تاریخ‌نگاری چهره‌ای معتبر محسوب نمی‌شود و کتاب‌های متعددی که در حدود شش سال گذشته نوشته است، عمدتا به دلیل مطرح کردن تئوری‌های بی‌بنیان توطئه‌گرا مردود دانسته شدند؛ مثلا این ادعا که در جریان جنگ جهانی اول «هولوکاست ایرانی» صورت گرفت و ۹ میلیون ایرانی در اثر قحطی که بریتانیا ایجاد کرده بود، کشته شدند. جمهوری اسلامی از این ادعا در راستای صنعت انکار هولوکاست خود نیز استفاده می‌کند و از دلایل محبوب بودن مجد نزد حکومت همین است.

مجد در کتاب خود راجع به رضا شاه نیز ادعاهایی کاملا گزاف مطرح می‌کند. مثلا او مدعی است که ایران از زمان ورود نیروهای بریتانیایی در سال ۱۹۱۸ تا سال ۱۹۴۲ «کاملا تحت کنترل بریتانیا بود» و از آن پس هم به دست آمریکا افتاد. این دعاوی البته به مذاق نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی خوش آمده است. همین است که موسسه مذکور کتاب را منتشر می‌کند و خبرگزاری تسنیم، نزدیک به سپاه پاسداران، به تحسین آن می‌نشیند.

رمضانعلی ابراهیم‌زاده گرجی در مطلبی که برای تسنیم نوشته است، به رد کتاب‌های غنی و زیباکلام و تحسین کتاب‌های مجد و تقوی‌مقدم می‌نشیند اما دانشوران معتبر وسیعا به نقد مجد پرداخته‌اند. مثلا استفانی کرونین، استاد دانشگاه آکسفورد، در نشریه بین‌المللی مطالعات خاورمیانه در نقد کتاب مجد، می‌نویسد: «چشم‌انداز مجد ریشه در ستیز عمیق او با سلسله پهلوی و طرفداری قوی‌اش از قاجار دارد. میل او برای مثبت جلوه دادن قاجارها نامعمول است.» همین است که مثلا مجد در وصف احمد شاه می‌نویسد که این آخرین شاه قاجار «پادشاهی حقیقتا مشروطه و میهن‌دوستی بود که بر خلاف رضا خان، حاضر نبود برای بریتانیایی‌ها به کشورش خیانت کند تا تاج و تختش را حفظ کند».

کرانین اشاره می‌کند که با وجود این دعاوی گزاف کتاب مجد، هیچ‌چیز را که پیش از این در مورد کودتای ۱۲۹۹ می‌‌دانستیم، نقض نمی‌کند و چیز جدیدی نمی‌افزاید. واقعیت تاریخی نشان می‌دهد که برخی افسران بریتانیایی بی‌شک در این کودتا نقش داشتند اما لرد کرزون، وزیر خارجه، از آن بی‌خبر بود. در ضمن، اگر امید بریتانیایی‌ها به استفاده از کسی بود، آن سیدضیای نخست‌وزیر بود که پس از چند ماه سرنگون شد و اتفاقا از آن پس بود که با قدرتمند شدن رضا خانی که به‌زودی «رضا شاه» شد، لندن برای اولین بار پس از سال‌ها دیگر نتوانست در تعیین کابینه ایران نقشی داشته باشد. خلاصه این ادعای مجد که رضا شاه در دوران سلطنتش آلت دست بریتانیا بود، به هیچ وجه با شواهد تاریخی جور در نمی‌آید.
پژوهش‌های جدید
با گذشت ۲۰ سال از انتشار کتاب غنی، از واکنش‌های مثبت و منفی به او که بگذریم، پژوهش‌های جدید دیگری در مورد جنبه‌های مختلف دوران بنیان‌گذار سلسله پهلوی صورت گرفته‌اند.

در سال ۲۰۱۴، انتشاراتی راتلج در لندن کتاب «فرهنگ و سیاست فرهنگی در زمان رضا شاه: دولت پهلوی، بورژوازی جدید و پیدایش جامعه مدرن در ایران» را منتشر کرد. این کتاب به ویراست دو ایران‌شناس خبره منتشر می‌شد: دکتر بیانکا دووس،‌ استاد مرکز مطالعات خاور نزدیک و میانه در دانشگاه ماربورگِ آلمان و پروفسور کریستوفر ورنر، رئیس کرسی ایران‌شناسی در همین مرکز. کتاب متشکل از سه بخش و ۱۳ فصل است که به جنبه‌های مختلف فرهنگ در زمان رضا شاه می‌پردازند و تلاش آن‌ را می‌توان در راستای مرکزیت‌زدایی از شخص رضا شاه و دیدن جنبه‌های مختلف تاریخ ایران در دهه‌های ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ تعبیر کرد. دووس و ورنر در مقدمه، مشخصا بر اهمیت نگاه به طبقه متوسط به عنوان عامل ضروری اصلاحات دوره رضا شاه تاکید می‌کنند. ویژگی این کتاب در معرفی چهره‌های متعدد زمان رضا شاه است که عموما به آن‌ها کمتر توجه شده است.

یکی از مهم‌ترین فصل‌های این کتاب را پروفسور هوشنگ شهابی، استاد دانشگاه بوستون، نوشته است که از مهم‌ترین پژوهشگران ایران معاصر به حساب می‌آید. پروفسور شهابی در این فصل به یکی از چهره‌های مهم دوره رضا شاه می‌پردازد که شاید کمتر با او آشنا باشیم:‌ مهدی ورزنده، بنیان‌گذار تربیت مدنی معاصر در ایران.

یکی دیگر از فصل‌های مهم را دکتر تالین گریگور نوشته؛ استاد تاریخ هنر و معماری در دانشگاه کالیفرنیا در دیویس که یک‌تنه سطح مطالعات مربوط به معماری در دوران پهلوی را ارتقا داده است. دکتر گریگور در فصلی به نام «دیوارهای سفید شاه: مدرنیسم و معماری بورژوایی» به تحول تهران و سایر شهرهای ایران در دوران رضا شاه می‌پردازد؛ اینکه چگونه شهرهای قدیم نابود شدند و «ایران نوین»‌ خود را در عرصه معماری نشان داد. به زعم گریگور، تناقض این «ایران نوین» این بود که از یک سو می‌خواست سبکی مدرن و آوانگارد داشته باشد و از سوی دیگر به نوعی نوهخامنشی‌ــ‌ساسانی‌گرایی وفادار باشد.

از دیگر فصل‌های تاثیرگذار این کتاب می‌توان به چند مورد دیگر اشاره کرد: نادر نصیری‌مقدم درباره باستان‌شناسی و تاسیس موزه ایران باستان در زمان رضا شاه می‌نویسد که رومان سیبرتز از مورد صدور تمبرها و مضامین ناسیونالیستی آن‌ها در دوران رضا شاه می‌گوید، کریم سلیمانی روند سرکوب مطبوعات و محدود کردن آزادی بیان در زمان رضا شاه را شرح می‌دهد و روژا دهداریان از نقش نویسندگانی همچون صادق هدایت و بزرگ علوی در برآمدن ادبیاتی می‌نویسد که گذشته پیشااسلامی ایران را می‌ستودند.

به غیر از کتاب دووس و ورنر که نشان‌دهنده گستره وسیعی از پژوهشگرانی است که به دوره رضا شاه علاقه نشان داده‌اند، می‌توان به چهار تاریخ‌دان‌ برجسته اشاره کرد که هر یک در سال‌های اخیر به جنبه‌های دیگری از این دوران و شیوه زمامداری رضا شاه پهلوی نور جدیدی تابانده‌اند: افشین مرعشی، شائول بخاش،‌ چلسی مولر و شهابی فوق‌الذکر.

دکتر مرعشی، استاد تاریخ در دانشگاه اوکلاهما، در سال ۲۰۰۸ اولین کتاب خود را با عنوان «ملی‌سازی ایران: فرهنگ، قدرت و دولت، ۱۸۷۰ تا ۱۹۴۰» منتشر کرد که چنانچه از عنوانش پیدا است، از اواسط دوران ناصرالدین شاه آغاز می‌شود و تا پایان دوران پهلوی اول را پی می‌گیرد. کتاب مرعشی درافزوده مهمی به مطالعات تاریخ معاصر ایران بود و نشان داد که چطور ملی‌گرایی مدرن ایرانی در زمان قاجار ریشه داشت اما تنها در دوره پهلوی اول قوام گرفت. از جمله پروژه‌های بعدی مرعشی بررسی نقش زرتشتیان هند در تحولات ایران معاصر بود. او در مقالات متعدد و نهایتا کتاب دوم خود که در سال ۲۰۲۰ با عنوان «تبعید و ملت: جامعه پارسی هند و پیدایش ایران مدرن» منتشر شد، به این موضوع می‌پردازد.

در پی تلاش‌های مرعشی بود که نشریه دانشگاهی انگلیسی‌زبان «مطالعات ایران» در ژانویه ۲۰۲۳، شماره‌ای ویژه با عنوان «پارسی‌ها و ایرانیان در دوره مدرن» منتشر کرد که منظور از آن جامعه زرتشتی‌های شبه‌قاره هند است که از نام «پارسی» برای خود استفاده می‌کنند.

مرعشی خود در این شماره، در مورد نقش سرمایه‌داران هندی زرتشتی یا همان «پارسی» در توسعه اقتصادی زمان رضا شاه مقاله‌ای دارد و از این می‌نویسد که چطور سیاست‌های اقتصادی رضا شاه باعث شد سرمایه‌داران پارسی هند جدا به بررسی امکان سرمایه‌گذاری در ایران در عرصه‌های متنوعی همچون انرژی، نساجی، کشت و صنعت و حمل‌ونقل بپردازند. البته بسیاری از این برنامه‌ها با خوردن به سد جنگ جهانی دوم، عملی نشدند.

این تاریخ‌دان‌ به تلاش دولت پهلوی اول برای جذب سرمایه‌داران از کشورهایی همچون آلمان، دانمارک، آمریکا و ژاپن اشاره می‌کند که بر خلاف فرانسه و بریتانیا، سابقه حضور استعماری در ایران و منطقه را نداشتند. در این میان، سرمایه‌گذاران پارسی هند نیز نقش مهمی داشتند چرا که به گفته مرعشی، دولت پهلوی آن‌ها را «به دلیل ارتباطات نزدیک تاریخی، فرهنگی و ایدئولوژیکشان با ایران، حامی پروژه ملت‌سازی ایران می‌دانست».

از جمله شخصیت‌هایی که مرعشی در این مقاله به آن‌ها اشاره می‌کند، می‌توان به فیروز ساکلاتوالا اشاره کرد که به «شاه نفت پارسی‌ها» معروف بود؛ صنعتگری متولد بمبئی و از اقوام نزدیک جامستجی تاتا، بنیان‌گذار امپراتوری اقتصادی این خانواده که همچنان بزرگ‌ترین و موفق‌ترین شرکت این کشور است. ساکالاتوالا در سال ۱۹۳۳ بروشوری ۲۰ صفحه‌ای با عنوان «سرزمین‌های غنی در ایران» منتشر کرد که بین سرمایه‌گذاران بالقوه در شهرهای مختلف جهان از بمبئی تا واشنگتن و نیویورک پخش شد. در این بروشور، به نقش مثبت رضا شاه اشاره و از او به عنوان چهره‌ای یاد شد که «با تجدید سازمان ارتش، پلیس و ژاندارمری کشور را کاملا امن و امان کرد».

مرعشی در ضمن به سفر رابیندرانات تاگور، شاعر بزرگ هندی و برنده جایزه نوبل ادبیات، به ایران در سال ۱۹۳۲ اشاره می‌کند. این سفر به دلیل اهمیت فرهنگی‌اش شناخته شده اما درافزوده مرعشی آنجا است که به جنبه‌های اقتصادی این سفر اشاره می‌کند و می‌نویسد: «دولت ایران علاوه بر شکل دادن به روابط فرهنگی بین پارسی‌ها و ایرانیان، به این علت از سفر تاگور پشتیبانی مالی کرد که می‌خواست سرمایه‌گذاران پارسی را جذب کند و روابط اقتصادی وسیع‌تر بین پارسی‌ها و ایرانیان را تشویق کند.»

همین بود که همراه تاگور، هیئتی از سرمایه‌گذاران پارسی نیز آمده بودند؛ از جمله رستم ماسانی، چهره برجسته اقتصادی که بعدها کارخانه نساجی خسروی در مشهد را سازمان داد. ماسانی در تقدیر از اقدام‌های پادشاه وقت ایران نوشت: «وقتی رضا شاه سر کار آمد، کشور تحت رنج استبداد آخوندها و راهزن‌ها بود. اما حالا راهزن‌ها کاملا تارومار شده‌اند… آخوندها زمانی حاکمان واقعی ایران بودند و می‌توانستند هر دولتی را یا پشتیبانی کنند یا در هم بکوبند و جلو هر اصلاحاتی را بگیرند… حالا اما آن روزها دیگر به انتها رسیده‌اند.»

این تاریخ‌دان‌ در ضمن به نشستی تاریخی بین هیئتی از سرمایه‌گذاران پارسی و رضا شاه اشاره می‌کند که در دوم مه ۱۹۳۲ در کاخ سعدآباد برپا شد. ماسانی در این نشست، رضا شاه را به عنوان فردی «خونسرد و باطمانینه، ماهر و هشیار، باوقار و ابهت» وصف می‌کند و می‌گوید تاکید شاه این بود که نشان دهد ترقی اجتماعی و توسعه اقتصادی در ایران دست‌دردست هم‌اند. بر همین اساس بود که رضا شاه از زرتشتی‌های هند دعوت می‌کرد به «سرزمین نیاکان خود» بازگردند.

مرعشی می‌نویسد: «دعوت رضا شاه از مهمانان پارسی حداقل تاحدودی موفق بود. پس از بازگشت هیئت اقتصادی به بمبئی، ماسانی ثبت رسمی شرکت صنعتی و بازرگانی ایران با هیئت مدیره و سرمایه اولیه را شروع کرد. اولین اقدام این شرکت این بود که به دولت ایران اطلاع دهد هیئت به اصلاحات رضاشاه نظر مثبتی دارد و قصد دارد سرمایه‌گذاری کند.»

اما اگر مرعشی در پژوهش‌های خود از بخش‌های مهمی از دیپلماسی اقتصادی رضا شاه پرده برداشته، دکتر چلسی مولر به سیاست خارجه پهلوی اول در خلیج فارس نگاهی جدید انداخته است. مولر دکترای خود در رشته تاریخ خاورمیانه را از دانشگاه تل‌آویو در اسرائیل گرفت و اکنون استاد دانشگاه هوانوردی امبری ریدل در فلوریدای آمریکا است. او در سال ۲۰۱۶، مقاله مهمی در مورد مذاکرات رضا شاه و وزیر دربار وقت، عبدالحسین تیمورتاش، با سفارت بریتانیا در بازه زمانی ۱۹۲۷ تا ۱۹۳۲ نوشت که در نشریه «مطالعات ایران» منتشر شد.

مولر در این مقاله، با اشاره به پنج سال مذاکرات فشرده تهران و لندن به مهم‌ترین موضوع‌هایی که دولت رضا شاه دنبالش بود، اشاره می‌کند: خواسته‌های سرزمینی ایران در خلیج فارس به‌خصوص درباره بحرین، ابوموسی و دو تنب. این تاریخ‌دان‌ بعدها با بسط این موضوع، کتابی به نام «ریشه‌های تخاصم عرب‌ها و ایرانیان: ناسیونالیسم و حاکمیت ملی در خلیج [فارس] بین دو جنگ جهانی» نوشت که انتشارات دانشگاه کمبریج در سال ۲۰۲۰ منتشر کرد.

شاید مهم‌ترین فصل‌های این کتاب را بتوان دو فصلی دانست که به دوران رضا شاه و سیاست‌‌های ایران در حوزه خلیج فارس می‌پردازند. مولر در این پژوهش‌ها، نشان می‌دهد که بر خلاف ترهات جمهوری اسلامی که مدعی همگامی رضا شاه با لندن است، دولت او سخت می‌کوشید در مقابل استعمارگر قدیمی از منافع ملی ایران دفاع کند؛ چه از طریق مذاکرات تیمورتاش و سفارت بریتانیا و چه در پی خروج بریتانیایی‌ها از هنگام و بسعیدو که ایران از تاکتیک‌های هوشمندانه مرکب برای برتری در خلیج فارس استفاده کرد.

دو تاریخ‌دان‌ ایرانی دیگر که صحبت از پژوهش‌های اخیر درباره دوران رضا شاه بدون ذکر نامشان ممکن نیست، شهابی و بخاش‌اند. این دو اما نه فقط به دوران زمامداری رضا شاه که به دوران تلخ برکناری‌اش از سلطنت و سال‌های تبعیدش در جزیره موریس و آفریقای جنوبی پرداخته‌اند. شهابی به جزیره موریس سفر کرده و در مورد حضور شش ماهه رضا شاه در آنجا در سال ۱۹۴۱پژوهش‌های گسترده‌ای انجام داده است. ویژگی این پژوهش‌ها این است که شهابی نه فقط از زاویه تاریخ ایران که از زاویه تاریخ اقیانوس هند و موریس به اهمیت تاریخی حضور رضا شاه و سفرش از بندرعباس به این جزیره آفریقایی پرداخته است. شهابی همین ماه پیش در دانشگاه استنفورد، سخنرانی‌ با عنوان «تبعید رضا شاه در جزیره موریس» انجام داد و حاصل پژوهش‌هایش در این مورد قرار است به مرور منتشر شوند.

دکتر بخاش که متولد تهران و تحصیلکرده آمریکا و بریتانیا است، کتاب خود در مورد آخرین سال‌های رضا شاه را در سال ۲۰۲۱ با عنوان «سقوط رضا شاه: خلع از سلطنت، تبعید و مرگ بنیان‌گذار ایران مدرن» منتشر کرد. این کتاب پر از جزئیات جدید و جذاب درباره سال‌های آخر زندگی رضا شاه است. مثلا اینکه چطور آلیس کلیفورد، همسر فرماندار وقت موریس، با کمک دوستانش پرچم ایران با نشان شیروخورشید را شخصا دوختند تا بالای ویلای سه‌طبقه‌ای که مکان زندگی پادشاه مخلوع ایران و خانواده‌اش شده بود، برافراشته شود. کلیفورد حتی در موزه‌ای محلی، تختخواب باشکوهی متعلق به یکی از ژنرال‌های ناپلئون پیدا کرد و نقش تاجی سلطنتی بر آن دوخت تا شایسته رضا شاه باشد؛ اما پادشاه سابق ایران ترجیح می‌داد مثل همیشه روی قالی‌‌ بر زمین بخوابد. مشکل او بیشتر صدای ممتد قورباغه‌های موریس بود که نمی‌گذاشتند به خواب برود.

بخاش در کنار توجه به این جزئیات، نشان می‌دهد که بریتانیایی‌ها تبعید رضا شاه به جزیره را با تبعید ناپلئون به جزیره سنت هلنا در جنوب اقیانوس اطلس مقایسه می‌کردند و او را «ناپلئون ایران» می‌نامیدند. این کتاب در ضمن به‌روشنی نشان می‌دهد که رضا شاه سال‌های تبعید را برنمی‌تابید و مشتاق بازگشت به میهن بود.

بخاش در گفت‌وگویی با روزنامه «کیهان لندن» از این می‌گوید که در جریان نوشتن کتاب، بیش از پیش به ستایش رضا شاه رسیده است: «من همیشه فکر می‌کردم اقدام‌های بسیاری انجام داده است اما در حین نوشتن این کتاب، بیش از پیش تحت تاثیر دستاوردهایش، با توجه به وضع کشور هنگام به قدرت رسیدنش، قرار گرفتم.»

اقدام‌های این دانشوران (و بسیاری دیگر که فرصت نام بردن از آن‌ها نبود) به‌تدریج توانست بسیاری جای‌خالی‌های پژوهش درباره دوران پهلوی اول را پر کند اما هنوز جای کار بسیار است. واقعیت تلخ اینجا است که ما هنوز زندگی‌نامه مفصل، دقیق و تحقیق‌شده‌ای درباره رضا شاه در اختیار نداریم؛‌ این خلا را عباس میلانی با کتاب درخشانش درباره محمدرضا شاه پهلوی پر کرد، اما برای پهلوی اول هنوز پر نشده است.
رأی دهید
دیدگاه خوانندگان
۶۴
zarduscht1 - فرانکفورت، آلمان

چه کرد این مرد که بعد از ۹۱ سال هنوز با نامش می جنگند
‌چهارشنبه ۲۴ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۸:۴۹
۵۹
ضدبشر - گراتس، اتریش

از زرتشت گرامی خواهش میشود از قتل عام مردم تو مسجد گوهر شاد مشهد , که بدستور آقای کبیر انجام شد چند کلمه بنویسند
‌چهارشنبه ۲۴ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۸:۵۲
۴۶
خردگرا - برن، سوییس

همیشه در قلب ما ایرانیان خواهی ماند رضا شاه کبیر، ایران مریض احوال ما بی نهایت به وجود دوباره شما محتاج هست. زادروزت خجسته باد.
‌چهارشنبه ۲۴ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۹:۰۰
۵۴
hamid411 - لس آنجلس، ایالات متحده امریکا

اولین لقب کبیر رو یادتون رفت بنویسین. اگر همین مرد نبود هنوز باید بچه هامون مینشستن پای مکتب ملا و فامیلی هامون هم میشد توی مایه استسقاء السلطنه یا میرزا قلمدون. با همه بقول خیلی ها بیسوادی اش و "پالونی" از خیلی از روشنفکرها فهمیده تر بود. همین که ایران رو توی جنگ اول بیطرف اعلام کرد و یا اینکه دست اخوندها رو از قضاوت کوتاه کرد کافیه. بقیه اقداماتش به کنار.
‌چهارشنبه ۲۴ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۹:۰۱
۵۸
دانای نادان - آمستردام، هلند

قشنگترین شعار برای رضا شاه عزیز. رضا شاه، روحت شاد
‌چهارشنبه ۲۴ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۹:۰۹
۶۰
طلوع ازادی - لوس آنجلس ، ایالات متحده امریکا

به عنوان یک ایرانی آریایی منش و آریایی نژاد، در مقابل عظمت یک چنین فرزند میهن که خود از هیچ به جایی رفیع در قلب میلیونها هم میهنش رسید، کلاه در دست تعظیم میکنم، چون پایه های محکم تر فولاد و سخن تر از سنگ خارا برای ایران فردا ساخت و باعث سرافرازی میلیونها انسان در مانده در فقر بیماری های گوناگون فحشا وووو گردید. الحق که برای او لقب پدر ایران نوین بسیار برازنده است. تمام ایرانیان بدون در نظر گرفتن عقاید ایدولوژی ها باید از این خاندان اعاده حیثیت نمایند و با التماس از نوه این مرد خردگرا و ایران ساز تمنا کنند که دوباره سکان این کشتی موریانه خورد و سوراخ سوراخ را به عهده بگیرد و همه ایران و ایرانیان را نجات دهد. درود بر انسان های خردگرا میهن پرست، نابود باد فتنه گران ایادی بیگانه و پست فطرتان
‌چهارشنبه ۲۴ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۹:۴۰
۴۲
paksan - ایران، ایران

روحش شاد و یادش گرامی. هر کسی خدمتی کرده به کشور باید احترام بهش گذاشت. رضا شاه میتونست جنگ راه بیاندازه ولی قطعا در آن زمان با توجه به تجربه او از قاجارها در جنگ با روسها که بخشی از کشور رو از دست دادند و همچنین عملکرد انگلیسها در بلوچستان و افغانستان که این مناطق را از ایران جدا کردند هر گونه جنگی با انگلیسها به نفع آنها بود و دست آنها رو برای جدا کردن احتمالا مناطق نفت خیز باز میگذاشت ولی رضا شاه با هوشیاری توافق کرد که کنار بره با این شرط که جغرافیای ایران تغییر نکنه و پسرش زمامدار حکومت بشه و انگلیسها هم به نظر من گول خوردن
‌چهارشنبه ۲۴ اسفند ۱۴۰۱ - ۲۰:۰۳
۳۴
ساربان - نورمبرگ، آلمان

یکی از پرت و پلاهایی که در مورد رضا شاه گفته میشود نقش او در کودتایی است که هرگز اتفاق نیافتاد! درواقع کودتا یک حرکت مسلحانه نظامی است که به فروپاشی یک حکومت و روی کار آمدن یک حکومت نظامی منجر میشود و در تاریخ اینگونه آمده: در سوم اسفند ماه ۱۲۹۹ تیپ همدان با ۲۵۰۰ قزاق به فرماندهی "سرتیپ رضا خان" از غرب به تهران وارد شد بی‌درنگ مرکزهای مهم مانند تلگراف‌خانه، تلفن‌خانه و شهربانی و وزارت‌خانه‌ها اشغال شدند. نیروی ژاندارم تهران بدون ایستادگی و نیروی پلیس پس از ایستادگی ناچیزی تسلیم شدند. و دولت سپهدار رشتی که زد و بندهایی را با استعمارگران انگلیس و روس کرده بود سرنگون شد و او به سفارت انگلیس پناه برد! ۴ اسفند ماه به فرمان احمد شاه قاجار رضا خان میرپنج به پاس کاردانی و شایستگی و دلیری به مقام سردار سپه رسید.این نشان میده که احمدشاه سرنگون نشد و کسی هم اعدام نشد فقط یک خائن پناهنده شد به سفارت انگلیس! حالا مقایسه کنید با کودتاهایی که در عراق و ترکیه و بقیه جاهای دنیا اتفاق میافتاد که چه حمام خونی کودتاچیان از شکست خوردگان به راه میانداختند! بعد این حرکت کاملاً رهایی بخش را کودتا نامیده اند!
‌چهارشنبه ۲۴ اسفند ۱۴۰۱ - ۲۰:۰۵
۵۹
ضدبشر - گراتس، اتریش

از شاه الهی های فحاش محترم که به کامنت های من کیلویی منفی میریزند , خواهشمندم حتما از" قیف " استفاده کنند تا از اسراف جلوگیری شود . با احترام
‌چهارشنبه ۲۴ اسفند ۱۴۰۱ - ۲۰:۰۵
۴۷
Vafadar - برلین، آلمان

ازاسم شائول بخاش معلوم است که ایرانی نیست و یهودیست.برای همین تحت تاثیر قرار گرفته است.سیروس غنی هم که پدرش قاسم غنی بودکه با وجودتحصیل دررشته پزشکی،مامور ترتیب دادن ازدواج فوزیه با محمدرضا میشود!!وبعدهم وزیر فرهنگ شد،درحالیکه جامعه پزشکی را به ننگ وحقارت آلوده کرده بود! ازهمان پدر معلومست چه پسری بنام سیروس درمی آیدوحق بندگی و بردگی را تمام وکمال درکتابش ادامیکند!
‌چهارشنبه ۲۴ اسفند ۱۴۰۱ - ۲۰:۱۹
۶۴
zarduscht1 - فرانکفورت، آلمان

اگر از منفی می‌‌ترسی غلط می‌‌کنی‌ اینجا بنویسی‌ .به قوقلی قوقو به بیاد به کمک شما . توی حوضه که نشسته بغل دست هم.بزن تو سرش و بگو کمک می‌‌خوام. مگر شما سه نفر که در اینجا گروه سه طلبه ".."و و چپ نما حوضه علمیه شعبه سایت بالاترین را تشگیل داده. کسی‌ از ما نق می‌‌زند؟ کم آوردی یک خیل چپی مجاهد. پان ترکیست . ملی‌ مذهبی منتظر هستند دوباره با شما وصلت کنند. محلل هم که دارید . عربستان.
‌چهارشنبه ۲۴ اسفند ۱۴۰۱ - ۲۰:۲۸
۴۵
sahandogli - لندن، انگلستان

همان کسی است که انگلیسی ها در اسطبل سفارت هلند پیدا کردندو و به آوردن آن به ارتش مقدمات پیشرفتش را فراهم آوردند و با کودتا بر علیه قاجارها که نخواستند کشور را مستعمره انگلیس ها کنند بر سر قدرت آورده شد و بعد از چند سال در آخر حکومتش نتوانست در مقابل 2 تا گروهان هندی متفین دوام بیاورد و دستور داد تمام پادگانها تخلیه شود و بعد از فرار به اصفهان دستگیر و به آفریقت تبعید شد. این اقدامات را فقط یک شاه بی عرضه می تواند کند و نمی تواند از کشور خود دفاع کند. بعد پسرش همیشه در خدمت آمریکا و انگلیس بود و زمان فرار از کشور را از سفیر انگلیس استعلام می کرد. تاریخ را با واقعیتها بخواهند نه آن طور که دوست دارید. دیکتاتوری و بدبختی سیاسی امروز ایران ناشی از این خاندان بی عرضه و نوچه غربی ها بود.
‌چهارشنبه ۲۴ اسفند ۱۴۰۱ - ۲۰:۳۲
۶۴
zarduscht1 - فرانکفورت، آلمان
زمانی که می گم این طرف یا سایبری است یا نبیره فتعلی شاه قجار می گید چرا تهمت می زنید. طرف همه چیز را ول کرده چسبیده به" مسجد گو شاد". مسجد گوشاد‌ها چه بود ؟ یک مشت آخوند ازگل مثل پدر بزرگ همین ریختند توی خیابان .بی حجابی یعنی بی‌ناموسی .بعد از بازگشت رضا شاه و فروخی از سفر ترکیه.
‌چهارشنبه ۲۴ اسفند ۱۴۰۱ - ۲۱:۱۴
۴۸
Ghooloo - آبادان، ایران
رضا شاه الحق و والانصاف تا زمانی که سردار سپه بود و تاج شاهی را به سر نگذاشته بود خدمات خیلی زیادی به کشور کرد و بزرگترین کار این مرد یکپارچگی و اتحاد دوباره ایران بود. ولی متاسفانه بعد از تاجگذاری تبدیل به یک دیکتاتور شد که دیگر به حرف هیچکس گوش نمیکرد تا جایی که حتی به اطرافیان خودش و حلقه وفادارش (مثل محمد علی فروغی، سردار اسعد، خان داور، تیمور تاش و خیلی دیگر) که خدمات بی شماری بهش کرده بودند هم رحم نکرد. بزرگترین کار اشتباهی که رضاشاه کرد نادیده گرفتن قانون اساسی مشروطه بود که شاه میبایست یک شاه مشروطه باشد و قدرت را از شاه میگرفت که تبدیل به یک دیکتاتور نشود که متاسفانه با این کارش کشور دوباره به دیکتاتوری برگشت و پسر دلبندش هم تیر خلاصی را به قانون اساسی مشروطه زد و خلاص! و آش دوباره همان آش و کاسه هم همان کاسه دیکتاتوری!!! روحش شاد
‌چهارشنبه ۲۴ اسفند ۱۴۰۱ - ۲۱:۱۴
۴۸
محسن ۵۵ - گنت، بلژیک
جالبه،آقای ماسانی نوشته که "رضا شاه ایران را از شر راهزن ها و آخوندها رهانیده"،اما نمی دونم دیده که چطور پسر دوباره ایران را در بند آخوندها گرفتار کرد.اگر یک رگ از رضا شاه در بدن محمد رضا شاه بود هرگز ایران و ایرانی انقدر بیچاره نمی شدند.
‌چهارشنبه ۲۴ اسفند ۱۴۰۱ - ۲۱:۲۹
۱۸
pirzan e irani - استکهلم، سوئد
با احترام به شما طلوع آزادی! عذر میخواهم آقای آریایی منش و آریایی نژاد: قسمت اول کامنت جنابعالی برای شما محفوظ و امیدوارم همانا با کلاه همیشه تعظیم بفرمایید. درباب قسمت دوم کامنت شما که اینطور نوشته اید: [ تمام ایرانیان بدون در نظر گرفتن عقاید ایدولوژی ها باید از این خاندان اعاده حیثیت نمایند]. با شما کاملا موافقم و براستی از این خاندان باید اعاده حیثیت بشود! سپاس
‌چهارشنبه ۲۴ اسفند ۱۴۰۱ - ۲۱:۳۰
۳۴
ساربان - نورمبرگ، آلمان
این چیه که نوشتی ( تاریخ را با واقعیتها بخواهند نه آن طور که دوست دارید)؟ سوادت نم کشیده؟ تو اصلاً میدونی تاریخ چیه؟ رضا شاه کی علیه قاجار کودتا کرد؟ بنویس ببینم تو که تاریخ رو بلدی🤣
‌چهارشنبه ۲۴ اسفند ۱۴۰۱ - ۲۱:۳۲
۶۴
zarduscht1 - فرانکفورت، آلمان
پسر عمو این ضد بشر نیستید ؟مدعی که ما زمان مظفر الدین شاه بهترین آزادی روزنامه‌ها در تاریخ ایران داشتیم.۱۵۰ تا روزنامه آزاد داشتیم طرف نمی داند اولین ماشین چاپ روزنامه چه زمانی به ایران وارد شد؟ توسط مهاجر‌ها ارمنی در تبریز. حالا شما " با کودتا بر علیه قاجارها که نخواستند کشور را مستعمره انگلیس‌ها کنند " ناصرلدین شاه به خاطر چند عدد کنیز گرجی مو طلاهی .نصف ایران به روس‌ها هدیه داد . فتعلی شاه استخاره می کرد کیلومتر کیلومتر مرز هدیه می داد. ۱۲۹۶ تا ۱۲۹۸ وحشت ناک‌ترین قحطی تاریخ ایران سه میلیون از گرسنگی مردند. یک سوم جمعیت آن زمان . آنفلوانزای اسپانیایی و اعتیاد فراگیر به تریاک. منابع خود ترک ها. حسن مجد.کسروی. آبراهامیان، کاتوزیان می نویسند صدمه که ایران از قجار خورد از مغول نخورد. حالا ال قاجار مثل شما نشسته وسط حوضه و دری وری امیر ارسالان نوحه می خواند.فقط مانده پیرزن با کیانوری خود در جمع شما
‌چهارشنبه ۲۴ اسفند ۱۴۰۱ - ۲۱:۴۱
۷۰
senator x - تهران، ایران
sahandogli - لندن، انگلستان:من نمیدانم کخ شما متولد کجا هستید و کجا تحصیل کردید و پیرو کدام مکتبی و گروهی هستید؟همین قدر میدانم که قصاوت شما بسیار ناجوانمردانه است و ابدا متوجه مسائل اجتماعی و سیاسی و اقتصادی زمان قاجار با زمان پهلوی اول نشدید.بهتراست سری به حرمسراهای پادشاهان قاجار و خزانه مملکتی آن دوران بزنید,شاید فهم و درکتان تغیر کند البته اکر استعداش را داشتید.
‌چهارشنبه ۲۴ اسفند ۱۴۰۱ - ۲۲:۱۳
۲۷
Reza222 - سیدنی، استرالیا
اگر رضا شاه نبود مردمان ایران همانند مردمان افغانستان زندگی می‌کردند، افغانستان الان ایران ما بود، گیر یک مشت ملا بخاطر بیسوادی مردم دقت کنید بی سوادی مردم. مردم عقب مانده که ملا رو کرده بودند خدای خودشان . دقیقا زمان قاجار هم همینطور بود پادشاهان بی کفایت ملا پرست و شهوت پرست، نور به قبرت بباره رضا شاه اسب تو از این آخوندها و سپاهی ها با ارزشتر چون برای آبادانی وطن میدوید و تو را سواری میداد، ما نباید رضا شاه را با این آخوندها مقایسه کنیم، ما باید اسب رضا شاه را با آخوندها و سپاهی ها مقایسه کنیم
‌چهارشنبه ۲۴ اسفند ۱۴۰۱ - ۲۲:۵۵
۳۹
kalo palang - لندن، انگلستان
مقاومت بی فایده بود و اگه جنگ می‌شد تمام دستاوردهاشون و ساخت و ساز ها از بین میرفت. روس ها ‌انگلیس ها در پی نابودی هرچه که آلمان‌ها ساخته بودن برای ایران بودن. حمام خون راه می انداختن. شبیه همون کاری که در انقلاب ۵۷ کردن و توسط عواملشون نخبه های شاهنشاهی رو که اکثرا در آمریکا آموزش دیده بوده رو قتل و عام کردن. حتی بسیاری از تجهیزات و امکانات رو به حراج گذاشتن و میخاستن جت های جنگی‌ رو پس بدن که ایران بی دفاع و زلیل شه
‌چهارشنبه ۲۴ اسفند ۱۴۰۱ - ۲۳:۲۹
۴۹
kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
به نظر من رضا شاه فقید یک ضروریت تاریخی برای ایران بود ، یعنی حتی اگر اون بزرگوار نبود و یا به قتل رسیده بود باز جامعه یک فرد شایسته دیگر مانند او را می طلبید تا اصلاحات اجتمایی و دولت سازی را آغاز کند ، همین ضرورت تاریخی و رسالت را در ترکیه توسط آتا تورک و در افغانستان امان الله شاه انجام شد ، اتفاقا اقتدار رضا شاه که بعضی با تعبیر دیکتاتوریسم بیانش می‌کنند هم ضرورت تاریخی داشت . در کشوری که فقر و بیسوادی و جهالت و خرافات غوغا می‌کرد و‌حتی واکسیناسیون علیه بیماری ها ، مدارس دخترانه ، کشیدن راه آهن و ایستگاه رادیویی حرام و فساد تعبیر می‌شد ، اقتدار رضا خانی جایز بود که دهن‌ دشمنان اصلاحات و ایران زمین بسته کند
‌پنجشنبه ۲۵ اسفند ۱۴۰۱ - ۰۰:۳۸
۵۹
ضدبشر - گراتس، اتریش
ماشالله ماشالله رو که نیست . اصلا تو کاری به جز تهمت زدن و دروغگویی بلدی بشر ؟ نه فهمیدی , نه میتوانی بفهمی , نه خواهی فهمید . باز هم شروع کردی به مهملات و توهمات و جعل تاریخ . اولا من نوشته بودم حدود 100 روزنامه داشتیم نه 150 . دروغ نگو . جهت اطلاع اولین روزنامه به اسم کاغذ اخبار بود بتاریخ 11 اردیبهشت 1216 به دستور محمد شاه . اسمهاشو هم برات نوشتم باز از رو نرفتی .الان باز برات مینویسم که انشالله دست از تهمت و جعل برداری . قحطی انزمان را هم به سر قاجار ها نینداز .از مادر بزرگت بپرس بهت میگه کار انگلیسی ها بود . از تعداد زنهای خسرو پرویز عیاش هم بنویس مقایسه کنیم فتحعلی شاه بیشتر زنباره بوده یا فتحعلیشاه.کشوری که قاجار از زندیه تحویل گرفتند سه برابرش را دادند به پهلوی . از ساسانیان بنویس که کل مملکت را به باد دادند و تا به امروز ضررش را میکشیم.از تاریخ مینویسی از همه چیز بنویس.کتابهای تاریخی که زمان پهلوی نوشتند برای تخریب قاجار بود نه از روی واقعیت .همانطور کتابهایی که زمان آخوندها در باره پهلوی نوشتند پر از مزخرفاته . رسم اینه که هر کس روی تخت میشینه , قبلی را تخریب میکنه .ادامه
‌پنجشنبه ۲۵ اسفند ۱۴۰۱ - ۰۲:۵۴
۵۹
ضدبشر - گراتس، اتریش
این هم اسم روزنامه های آنزمان .مساوات / شمس / ازادی / سروش / فکر استقبال / شیدا / اختر / شاهسون / پارس / اختر نو / خاور / کشکول / پروین / صوراصرافیل / حبل المتین / کاغذ اخبا ر / شکوفه / استقلال / روزنامچه اخباردارالخلافه طهران / روزنامه آب و هوا / ارک آذربایجان / زبان زنان / ترکستان / ادب / پادشاه ایران / روزنامه نظامی دولت علیه ایران / قانون / صبح صادق / روح القدس / ندای وطن / انجمن / کاوه / آزاد / روزنامه دولت علیه ایران / روزنامه دولتی اخبار درباری / اخبار داخله ممالک محروسه پادشاهی / نسیم شمال / ثریا / فیوضات / حکمت / رعد / مجلس / دانش / تدین / وطن / جهاد اکبر / وقایع اتفاقیه / جام جم / الجمال / روزنامه بلدیه / انوشیروان / قلم آزاد / مجله اطاق تجارت ایران و آلمان / آب وخاک / آزاد تبریز/ روزگار نو
‌پنجشنبه ۲۵ اسفند ۱۴۰۱ - ۰۳:۰۴
۵۹
ضدبشر - گراتس، اتریش
ایرانشهر / اقبال / اژیر / امید / خورشید / رواق / ایران / ماه / قرن بیستم / بابا شمل / بانو/ زن در دنیای امروز / بهلول رشت / یادگار / بعلاوه 36 روز نامه که بعضی ها به ترکی ویا فارسی ویا دوزبانه در آدربایجان منتشر میشدند و بعضی نشریات محلی استان های دیگر .کمی منطق داشته باش بشر . کمی مطالعه کن . از جهالت دست بردار نوه هات بهت میخندن. اگر از این به بعد عصبانیم بکنی , اون ور چماق ضدبشر را بهت نشون میدم .یادت باشه
‌پنجشنبه ۲۵ اسفند ۱۴۰۱ - ۰۳:۱۱
۶۰
طلوع ازادی - لوس آنجلس ، ایالات متحده امریکا
با سپاس فراوان از شما مهربان کدبانو، هر ایرانی خردگرا آزاد اندیش و عادل به معنای واقعی، اگر رهبر یا پادشاه اش حتی یک عمل نیک برای ایران انجام داده باشد باید وی را بستاید. این در حالیست که رضاشاه کبیر آنقدر برای میهنش زحمت کشید و شب و روز در فکر آبادی ایران و ایرانی بود که حتی در سن چهل و چند سالگی طبق شواهد و قرائن موجود، تکیده و کمرش از انهمه بار وجدانی نسبت به ایران مردم ایران خمیده و فرتوت شده بود. این انسان والا مقام حتی از خوابیدن روی بهترین تشکهای نرم و تخت های فرانسوی موجود در کاخهایش سر باز زده، روی زمین می‌ ارمید. به فهم شعور عدالت و حتی انسان بودن کسانیکه به این خاندان ایران ساز حتک حرمت میکنند باید شک نمود. به امید بیداری جمعی ایران و سقوط حکومت اشغالگران ایران زمین، روز و روزگارتان نیک.....
‌پنجشنبه ۲۵ اسفند ۱۴۰۱ - ۰۷:۰۱
۱۸
pirzan e irani - استکهلم، سوئد
گرامی: دروغ و سفسطه و تهمت در کوتاه مدت میتواند یک گُلی بدهد, ولی از میوه خبری نیست! حالا این سرکلانتر دوست دارد با سفسطه و تحریف تاریخ را دستکاری بکند. مثلاً تا دیروز به چپی ها فحش میداد، حالا میگه این چپی که با رضا پهلوی متحد شده از اون خوبان است. حالا در مورد رضا شاه هم همینطور. فقط نیمه پر لیوان را می بیند.در ضمن لزومی نیست به ایشان بگویید: از مادر بزرگت بپرس بهت میگه کار انگلیسی ها بود!؟ آقا جون: این سرکلانتر زرتشت خودش اونموقع دژبان بوده، و بخوبی همه این چیزها یادش هست. بعد شما به مادر بزرگش حواله اش میدهی ؟ فراموش نکن حتی این آقا در دعوی ابلیس با خدا( شاه) حضور داشته.
‌پنجشنبه ۲۵ اسفند ۱۴۰۱ - ۰۸:۲۵
۵۹
ضدبشر - گراتس، اتریش
گرامی , این مخلوق یا خنگ مادرزاد بوده و یا بعدها اتفاقی برایش افتاده . مطمعنم بعد از چند وقت باز این ادعاهای جعلی و مضحکش را تکرار خواهد کرد . کاری به مدارک و شواهدی که بهش میدهی نداره . مرغش همیشه یک پا دارد . خداوند شفایش دهاد انشاالله . پیروز باشید
‌پنجشنبه ۲۵ اسفند ۱۴۰۱ - ۰۹:۱۸
۴۸
Ghooloo - آبادان، ایران
هموطن عزیزم شما چرا فکر میکنید که "اگر رهبر یا پادشاه اش حتی یک عمل نیک برای ایران انجام داده باشد باید وی را بستاید" ؟ مگر در امریکا که زندگی میکنید یا کشورهای آزاد دیگر اگر رهبرانشان کاری برای مردمشان انجام میدهند آنها را میستایند؟ مگر دیکتاتورهایی که در ایران به قدرت رسیدند کسی نامه فدایت شوم برایشان ارسال میکند یا با رای مردم به قدرت میرسند؟ همه با کودتا قدرت را به دست گرفتند! این فرهنگ ستایش دیکتاتور از کجا آمده؟ چرا ملت باید عاشقان قدرت را که هر بلایی که دوست دارند بر سر مردمشان می آوردند تازه ستایشش هم بکنند؟ همه چیز مردم را میگیرند حالا چند تا دانشگاه و یک راه آهن و چند جاده هم انتظار داشتید نسازند؟ یعنی الان هم که جمهوری اسلامی خیلی چیزها ساخته باید ستایشش کنیم؟ از نظر بنده این طرز فکر اشتباه است و شما اگر اطراف خودتان و جهان غرب را بهتر نگاه بکنید متوجه میشوید که این رهبران با رای مردم به قدرت میرسند برای خدمت کردن به مردم و در قبالش بهترین مزدها را هم میگیرند و با مزد بالایشان هر تشکی دوست دارند میخرند و نه با پول مردم یا پول بیت المال چون آن مال مردم است! موفق باشید
‌پنجشنبه ۲۵ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۰:۵۱
۴۲
Chokam - ری، ایران
مثل یه گاندی ، نه کراواتی، نه کت و شلواری، حتی گاندی تر بدون عینک توی اون سن که چشم هر انسانی ضعیف میشه ا ن هم وبال گردن میدید تا بتونه گام برداره گامهای تند، پشت دروازه تهران که رسید قاسم غنی می نویسد سفیر انگلیس اظهار بی اطلاعی کرده از هدفش. این نامه سفیر رو توی بولتن وزارت خارجه انگلیس قاسم غنی دیده . ازبابت کسانی که بی مدرک اینو انگلیسی می دونن. توی عرض ۲۰ سال از میرزا تا پسیان، از خیابانی تا خزعل رو تارومارکرد تا ایران رو از تجزیه نجات بده. پیشه وری هم حبس کرد می دونست چه کرمی داره. گفت خارج هم نمیرم، مهم تمرکزش روی هدف بود،مهم نیست هدف، خوب یابد، میخوام تمرکز رو بگم، ازش یاد بگیرید، با کراوات و فیس و افاده و خارج بازی به تمرکز روی هدف نمی رسید. از ظاهرش قناعتش، تا سبک باشید پاتون فرو نره بتونین گام بردارید با هزار تا تعهد داخل و خارج سنگینین با اولین گام فرو میرید
‌پنجشنبه ۲۵ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۱:۲۸
۳۴
ساربان - نورمبرگ، آلمان
تو صحبت از مدرک میکنی ولی خودت زیر بار هیچ مدرک و منطقی نمیری!! مساوات روزنامه‌ای تندرو و انقلابی در عصر مشروطه بود که در ۲۰ مهر ۱۲۸۶ به سردبیری سید محمدرضا مساوات و کمک عبدالرحیم خلخالی در تهران شروع به انتشار کرد. این روزنامه پس از انتشار مقالات تندی علیه محمدعلی شاه توقیف شد. صور اسرافیل از نشریات مهم صدر مشروطه بود و با بهره‌بردن از نفوذی که میرزا قاسم خان تبریزی به سبب وابستگی به دربار مظفرالدین شاه داشت مقالات سیاسی تندی علیه استبداد محمدعلی‌شاهی منتشر می‌کرد. و آخر هم به دستور محمدعلی شاه توقیف شد و سردبیرش رو هم به قتل رسانند! اکثر این نشریات زمان قاجار توقیف شدند و آنهایی هم که در عراق و عثمانی چاپ میشدند سلطان حمید از ترس اینکه انقلاب مشروطه به قلمرو اون هم کشیده بشه دستور توقیف همه رو داد. این نشریاتی که تو نوشتی بیشترش قبل از رضا شاه توقیف شدند و یا ورشکسته شدند همین صوراسرافیل که بهترین نشریه بود هفته ای یک بار در 4000 نسخه چاپ میشد و خرج خودش رو هم نمیتوانست دربیاره چون اکثر مردم بیسواد بودند یا پول نداشتند که روزنامه بخرند
‌پنجشنبه ۲۵ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۲:۵۷
۳۴
ساربان - نورمبرگ، آلمان
آقا این گاگولهای روشنفکر نمای بیسواد رو ول کن هرچی بگی یا بنویسی بی فایده است انگار داری با .....صحبت میکنی!
‌پنجشنبه ۲۵ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۳:۰۱
۶۳
Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا
با این اعترافتان خود را بیشتر مضحکه این سایت کردید. شما صبح تا غروب بنشین و نیمه خالی لیوان را تماشا کن. اما غروب که شد همهمه جوانها را گوش بده و بشنو که ۸۰ درصد از جمعیت کشور نیمه پر را دیده اند و فریاد “رضا شاه روحت شاد” شان گوش حکومت و چپول های ورشکسته را کر میکند. به بیان دیگر بسوز و دم نزن چون دموکراسی، و نه دیکتاتوری، حکم میکند که به رای اکثریت تعظیم کنید.
‌پنجشنبه ۲۵ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۴:۴۷
۱۸
pirzan e irani - استکهلم، سوئد
بد نیست شعری در باره سگ هار از آقای تهرانی بخوانیم: . از برای چه که این سگ هار شد // این چنین سر در گم و بی عار شد. --- شایدم آن گرگ هار گازش گرفت // کین چنین بی عار گشت و شد خرفت. ----- . بعد از این سگ خوی گرگی را گرفت // همره گُرگان شد و پاچه گرفت.
جمعه ۲۶ اسفند ۱۴۰۱ - ۰۵:۰۹
۵۶
Azadi hame - تهران، ایران
شاهین نجفی در آخرین شاهکارش جوابت را میده۰۰ حتما ببین ۰ شاه۰۰ تا کمی بفهمی۰ انشاالله
جمعه ۲۶ اسفند ۱۴۰۱ - ۰۷:۱۲
۱۸
pirzan e irani - استکهلم، سوئد
منظور آقای تهرانی لابد از سگ هار احمق هایی هستند که کسان دیگر را تعقیب می کنند، ولی همیشه بهشون بی محلی میشود. به این نوع افراد میگویند احمق سرقفلی دار با نشان لوبیا چیتی یا کدوی بیمزه. آدم پنچری قطار را بگیرد، ولی بی محلی بهش نشود!هرکس بپرد وسط یعنی خود لوبیا چیتی هست.
جمعه ۲۶ اسفند ۱۴۰۱ - ۰۸:۲۶
۶۰
طلوع ازادی - لوس آنجلس ، ایالات متحده امریکا
قبل از هر مطلبی من کنیه هم میهن را بیشتر ترجیح میدهم تا یک کلمه بیگانه مثل وطن. مطلب بعدی در مورد تعجب حضرت عالی در مورد تحسین و ستایش مردی است در ایران صدساله پیش(نه در کشورهای پیشرفته). از شما استدعا دارم چند کتاب یا نوشته‌های کوتاه در مورد نظر مورخین بیگانه در مورد ایران و ایرانی در زمان شاهان قجر با دید بصیرت و نه یکسو نگری بخوانید و سپس با دست گذاشتن روی وجدان بیدارتان قضاوت کنید،هیچ لزومی به جواب نیست. مطلب دیگر که فرمودید نیز در مورد رهبر و یک ملتی که قرن‌ها بوسیله رجال دینی عقب نگه داشته شده اند. حال با گسترش روزافزون تکنولوژی در امر ارتباطات و ارتفاع درک ایرانیان از حقایق اینکار بسیار سهل و آسان خواهد بود اما در صد سال پیش چیزی شبیه به معجزه بود. تنها راه رهایی ما انسانها از تنگ نظری و برخورد احساسی با مسایل مهم سیاسی اجتماعی فرهنگی اقتصادی که منجر به فاجعه و نکبت ۵۷ شد، حقیقت جویی بیداری و احساس مسولیت ملی و میهنی است. نکته آخر کلمه ایکه شما برای خزانه ملی بکار بردید نشان دهنده این مهم است که شما شخصی مذهبی و طرفدار اشغالگران ایران هستید.شما را با اعماق وجدانتان تنها میگذارم.
جمعه ۲۶ اسفند ۱۴۰۱ - ۲۳:۲۵
۶۰
طلوع ازادی - لوس آنجلس ، ایالات متحده امریکا
درود بر شما و تمامی انسانهای آزاد اندیش، مهربان ما مسولیت مهمی بر گردن داریم آنهم اجازه ندادن به جولان و ترکتازی بیگانگان به هر نحویست. به نظر من اشتباهی که پیشینیان ما بعد از سال شوم ۵۷ با سکوت و اعلام رضایت و بیعت با اشغالگران مرتکب شدند را نباید تکرار کنیم. اگر جواب این یاوه گویان اجنبی پرست خاین و صیغه زاده را درجا ندهیم اینها میدان را خالی نیافته و ترکتازی نخواهند نمود. وقت بیداری و بیدار نمودن فرارسیده، میهن و هم میهنان ما با یک امتحان تاریخی روبرو هستند و حتی‌الامکان نباید اشتباه های پیشینیان را دوباره تکرار کنند. با عرض ارادت به شما مهربان یار
جمعه ۲۶ اسفند ۱۴۰۱ - ۲۳:۳۲
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.