اعترافات پسر شیشه ای در چگونگی قتل پدرش
رأی دهید
گفت و گو با متهم شیشه ای
چرا پدرت را کشتی؟
می خواستم از آنها انتقام بگیرم. باید حقم را می گرفتم. آنها به من پول نمی دادند. هربار که شیشه مصرف می کردم صداهایی در سرم می شنیدم که می گفت از پدر و مادرت انتقام بگیر .
من نمی دانستم پدرم کشته شده و مادرم در بیمارستان است، تصور می کردم که جراحات شدیدی ندیده اند و در خانه مان زندگی می کنند.
چرا دوبار به خانه برگشتی ؟ دفعه اول خانه را به آتش کشیدم و دفعه دوم هم شروع به تخریب وسایل داخل خانه و شکستن شیشه ها کردم، می خواستم انتقام بگیرم.
زمانی که پدرت زنده بود هم یکبار خانه را به آتش کشیده بودی؟بعد از اینکه معتاد شدم خانواده ام چندین بار مرا به کمپ بردند، هرچند این کار بی فایده بود چرا که هر بار که از کمپ برمی گشتم دوباره به سمت شیشه می رفتم. یک بار که از کمپ برگشته بودم به سراغشان رفتم تا برای مواد پول بگیرم اما آنها پولی به من ندادند و من هم از شدت عصبانیت و نیاز به مواد بنزین داخل خانه ریختم و آنجا را به آتش کشیدم اما همسایه ها آمدند و آتش را خاموش کردند، پدر و مادرم از من می ترسیدند با اینکه خانه شان را به آتش کشیده بودم از من شکایت نکردند.
روز حادثه چه اتفاقی افتاد؟حدود یک سال قبل خانه را ترک کردم. بعد از چند روز در یک کارگاه مشغول به کار شدم و کارفرمایم که از ماجرای قهر من با خانواده ام با خبر شده بود سعی کرد که مرا با آنها آشتی دهد.
وقتی به خانه رفتیم پدر و مادرم وقتی مرا بعد از یک سال دیدند نه تنها خوشحال نشدند بلکه باز هم گفتند پولی به من نمی دهند و باید به کمپ ترک اعتیاد بروم و بستری شوم. من که همان روز شیشه کشیده بودم و حال خوبی نداشتم و توهم به من دست داده بود چاقویی از آشپزخانه برداشتم و به آنها حمله کردم.
در این یک ماه کجا بودی؟در دستشویی پارک ها و مسافرخانه ها می خوابیدم.من تا زمانی که دستگیر نشده بودم نمی دانستم که پدرم را کشته ام و مادرم در بیمارستان است، شیشه ، زندگی ام را نابود کرد و خیلی پشیمانم.