توهم و فرصت‌طلبی بزرگ رضا پهلوی در کمپین «وکالت»

زیتون - مهدی نوربخش: اخیرا سلطنت‌طلبان دست به فرصت‌طلبی بزرگی تحت مفهوم «وکالت» زدند. خارج از اینکه روش اتخاذی چقدر غیر دموکراتیک و غیر علمی بود، اما نفس دست چ‌زدن به‌چنین عملی از یک توهم و فرصتًطلبی بزرگ پرده برداشت. کسانی‌که دست به راه‌اندازی این کمپین زدند درکی از نرم‌ها و چهارچوب‌های دموکراتیک نداشتند. انتظار این بود که آقای رضا پهلوی که خود به بعضی از نرم‌ها و چهارچوب‌های دموکراتیک ظاهرا دلبسته و در صحبت‌های خود بر آنها تاکید دارد، ‌این عمل را تقبیح کند، اما چنین نشد. رضا پهلوی در برابر یک عمل انجام‌شده و تصمیم بیرونی قرار نگرفت، بلکه او خود از مشاورین این طرح بوده. او خود را تسلیم یک توهم بزرگ کرد که عموما برای کسی‌که خود را رهبر بخشی از مخالفین نظام می‌داند بعید به‌نظر می‌رسد؛ اما نهایتا ناپختگی او را به‌عنوان یک فرد سیاسی بیش از پیش عیان کرد. اما مشکلات این طرح و یا تصمیم سیاسی در کجاست؟

یکم: اولین مشکل بزرگ این اقدام متوهمانه در این بود که همه ساختارهای دموکراتیک را با توجیه و توسل به‌یک ابزار به‌‌نام «وکالت» زیر پا گذاشت. در اوج شکل‌گیری یک خیزش انقلابی در ایران آنچه می‌بایست شکل می‌گرفت حمایت از آن و اتحاد ایرانیان برای تاثیرگذاری در جایگاه شهروند بود. اعتراضاتی که در ایران شکل گرفت، چهارچوب تشکیلاتی و رهبری نداشت اما گروهی به‌فکر افتادند که بر ای آن، خارج از ملزومات و تمهیدات داخلی، یک رهبر در خارج معرفی نمایند. به‌جز یک برخورد انحصارطلبانه و فرصت‌طلبانه از طرف یک گروه سیاسی، این گروه حتی در چگونگی ساختار عملی دریافت چنین وکالتی سخت به‌خطا رفت. برای یک انتخاب دموکراتیک باید در ابتدا یک ساختار و پروسه دموکراتیک ایجاد کرد که همه افراد واجد شرایط بتوانند کاندید شوند؛ دوم، حق انتخاب برای همگان در انتخاب بین کاندیداهای مختلف محرز گردد و سوم، پروسه رای‌گیری کاملا اثبات شده و قابل اعتماد باشد. اگر گروهی اجتماعی کاندیدایی را معرفی کند و استدلالش هم این باشد که بقیه هم چنین کنند، این گروه اصولا درک صحیحی از دموکراسی ندارد. در دل یک پروسه قابل اعتماد دموکراتیک یک نظم برای یک رقابت معقول نهفته است و همگان می‌دانند که چه کسانی و در چه زمانی می‌توانند به‌عنوان کاندید معرفی شوند. اصولا این پروسه با بقیه گروه‌های اجتماعی به بحث گذاشته می‌شود تا برای آن همدلی به‌وجود آید. در یک نظم دموکراتیک همه می‌توانند نماینده داشته باشند و در یک رقابت دموکراتیک و در زمانی مشخص نمایندگان مردم معرفی، انتخاب و وکالت را به‌عهده می‌گیرند. در موضوع وکالت، نه‌تنها پروسه که هدف انتخاب و وظایف وکیل هم کاملا مشخص است. اما سلطنت‌طلبان با توهم اینکه حامی اکثریتی در ایران دارند، فرصت و انحصارطلبانه وارد چنین کارزاری شدند و چشم‌بسته وکیلی را خارج از یک پروسه دموکراتیک بدون اینکه وظایفش مشخص باشد معرفی کردند. آنها به‌دنبال معرفی یک قیم بودند و نه فرد و افرادی‌که آنها را نمایندگی کند.


دوم: آیا در حال حاضر، خیزش انقلابی در ایران نیازمند به‌یک رهبر آن‌هم در خارج از کشور است؟ جواب من به این سئوال منفی‌ست. خیزش انقلابی در حال حاضر در ایران نیازمند به انتقال از مرحله خیزش به‌یک جنبش اجتماعی‌ست. جنبش‌های اجتماعی گروه‌های اجتماعی را برای یک عمل جمعی به‌دور خود جمع می‌کنند و در تشکیلاتی که شکل می‌گیرد، گروه‌های مختلف با یکدیگر وارد تعامل شده و با ایجاد اجماع بر سر گفتمان و راه‌های مختلف مقابله با نظم خودکامه موجود تصمیم‌گیری می‌کنند. این تشکیلات توسط ابزارهای مختلف به‌شکلهای گوناگون شکل می‌گیرند. از دل جنبش‌های اجتماعی رهبر و یا رهبرانی به‌طور طبیعی و با پشتوانه گروه‌های مختلف بیرون می‌آیند. لذا تحمیل رهبر و رهبرانی بر اعتراضات اجازه نمی‌دهد که تلاش برای انتقال خیزش به یک جنبش اجتماعی به‌طور طبیعی صورت گیرد. جنبش‌های اجتماعی در پروسه ایجاد یک سازمان، معمولا رهبر و یا رهبرانی را خلق می‌کند. رهبر و یا رهبرانِ تحمیلی لزوما رهبر طبیعی یک جنبش اجتماعی نیستند و چنین رهبران تحمیلی می‌توانند ضربات عمده‌ای بر تلاش برای شکل دادن یک جنبش اجتماعی وارد آورند.

سوم: این فرصت‌طلبی آشکار، از پدیده شوم دیگری پرده برداشت و آن انتقال مرکز ثقل مقابله و اعتراض از داخل به خارج از کشور بود. اینجا این سئوال پیش می‌آید که وکالت برای فرد و افرادی در خارج از کشور به‌ چه منظوری صورت می‌گیرد. آیا آن وکیل می‌خواهد یک دولت در تبعید ایجاد کند و یا اینکه اگر می‌خواهد با دولت‌های خارجی صحبت کند، برای چه باید مذاکره کند. آیا انتخاب قیم به‌نام وکیل در خارج دست او را باز نمی‌گذارد که شخصا هر تصمیمی که خواست بگیرد؟ تفاوت این‌گونه تصمیم‌گیری با یک تصمیم‌گیری در یک نظام خوکامه و در ایران فعلی چیست؟ اصولا چه کسانی دستور کار این مذاکرات را و برای چه منظوری شکل می‌دهند؟ مگر در نظام‌های دموکراتیک همه کسانی که از طرف آحاد مختلف مردم انتخاب و وکالت پیدا می‌کنند، در چالش کنش و واکنش قرار نگرفته و در یک جمع تصمیم نمی‌گیرند؟ آیا بردن رهبری اعتراضات از ایران به‌خارج نمی‌تواند ضربه مهلکی به اعتراضات و مقابله با نظم استبداد در داخل بزند؟ آیا کسانی که از انقلاب سال ۵۷ می‌خواهند کپی برداری کنند و به فکر این هستند که از خارج در درون کشور تغییراتی ایجاد کنند، سخت در اشتباه نیستند؟ اشتباه آنها در کجاست؟ آنها فکر می‌کنند به‌خاطر اینکه انقلاب سال ۵۷ از پاریس هدایت شد امروز هم امکان آن وجود دارد. در حالی که انقلاب در سال ۵۷ یک رهبر کاریزماتیک داشت و پشتوانه داخلی آن یک جنبش اجتماعی گسترده بود که حمایت آحاد مختلف جامعه را به خود معطوف کرده بود. از چپ تا راست سیاسی این رهبری را قبول کرده و به این جنبش اجتماعی پیوسته بودند. از مذاکره ای که با ارتشیان می‌شد، تا دیپلماسی خارجی آن و گلی که بر سر تفنگ سربازان می‌رفت، همه در درون این جنبش به بحث و مذاکره گذاشته شده بود. مراودات بین المللی در آن زمان اجازه چنین کنش بیرونی را به افراد می‌داد تا از خارج با حمایت داخل دست به انقلاب بزنند، اما امروز هیچ دولتی اجازه نمی‌دهد که از خاک کشورش گروهی در درون کشور دیگری دست به انقلاب بزنند. تلاش‌های خارجی فقط در لابی برای ایجاد فشار بر دولت‌ها که کار مکملی برای اعتراضات در داخل است خلاصه می‌شوند، که نهایتا نمی‌توانند به تغییرات عمده درونی منجر گردند. انتقال رهبری سیاسی به‌خارج با در نظر گرفتن محدودیت کاری که این رهبران در خارج می توانند انجام دهند، به تغییرات مورد قبول منجر نشده و خود باعث یاس در داخل می‌گردد. در این صورت با بالا بردن توقعات داخلی و عدم حصول نتیجه، یاس و نا امیدی در داخل شکل می‌گیرد. باید توجه داشت که هیچ تغییری در داخل بدون نقش فعال نیروهای داخلی صورت نمی‌گیرد و خارج‌نشین‌هایی‌که تلاش می‌کنند در بیرون مرزها قیم انتخاب کنند باید متوجه این اشتباه تاریخی باشند. اشتباه بوش در حمله به عراق و یا بعدا حمله کشور های غربی به لیبی برای برکناری دو دیکتاتور، پرده از این بی‌خردی سیاسی بر داشت. احمد چلبی سال‌ها با گروه‌های دست راستی آمریکایی در درون حزب جمهوری‌خواه در تماس بود تا آنهارا برای حمله به عراق آماده کند که با آمدن نیوکان‌ها به هدفش رسید؛ اما حمله نظامی در این دو کشور آغاز محنت برای مردم آنها شد. نه اینکه صدام حسین و معمر قذافی عامل ثبات سیاسی در کشورهای خود بودند، برعکس، اما دخالت نظامی خارجی در این دوکشور مشکلات عدیده‌ای را برای ملت‌های عراق و لیبی به‌وجود آورد.

چهارم: کسی‌که مورد این وکالت قرار گرفته برای بخشی با باور بر اینکه نظام سلطنتی بهترین مدل حکومتی برای کشور است مشروعیت دارد اما برای بسیاری دیگر که به نظامی جمهوری و یک نظم دموکراتیک غیر فردی می‌اندیشند، مشروعیت ندارد. در این شرایط، وکالتی که در یک ساختار غیر دمکراتیک شکل گرفته، چیزی به‌جز قیمومت و قیم انتخاب نمودن را تداعی نمی‌کند. در نظام جمهوری اسلامی ایران هم با صغیر دانستن مردم از همین مفهوم وکالت برای مشروعیت بخشیدن به نظم خودکامه فعلی استفاده شده است. تمام تئوری ولایت‌فقیه بر وکالت از طرف مردم و قیمومت شکل گرفته است. سلطنت‌طلب‌های پهلوی‌‌گرا می‌توانند برای خود یک قیم انتخاب کنند اما حمایتی که توانستند جمع کنند نشان داد که بسیاری با انتخاب یک قیم مخالفند. وکالت به آقای رضا پهلوی به‌عنوان قیم برای گروهی بسیاری سئوال ‌برانگیز شده است. به‌جز چالشی که در مورد پروسه وکالت مطرح شده است سئوالاتی هم در مورد این وکیل مطرح است. رضا پهلوی به شرایط فعلی نقد دارد اما از نقد او به گذشته یعنی دوران پادشاهی پدر بزرگ و پدرش چه می‌دانیم و آیا خبری هست؟ آیا پدر بزرگ و پدر او به اصول انقلاب مشروطه یعنی سیاست مشارکتی پای‌بند ماندند و آیا کوشش نمودند که آنچه را این انقلاب هدف قرار داده بود پاسداری نمایند؟ آیا کوشش کردند که با تکیه بر این اصول جامعه را وارد مرحله دیگری برای ایجاد یک نظم مدرن دموکراتیک کنند؟ رضا شاه با بسیاری از روشنفکران دموکراسی‌خواه زمان خود چه کرد؟ در زمانی‌که رضا شاه پهلوی هنوز سردار سپه بود، میرزا زاده عشقی، شاعر بزرگ عصر مشروطه را به قتل رساند. رضا شاه پنجاه و سه نفر از روشنفکران زمان خود که اغلب گرایشات سوسیال دموکراسی را داشته زندانی کرد و به‌قتل رسانید. فرخی یزدی از روشنفکران این زمانه است. در زمان محمد رضا پهلوی که اوضاع سیاسی کشور ما بسیار مشخص است. جدال بین دموکراسی و یا حکومت خودکامه در زمان مصدق بالا گرفت. مصدق از شاه خواسته بود که سلطنت کند و نه حکومت. مصدق می‌خواست جایی برای اراده مردم در صحنه سیاست باز شود. شاه در مصاحبه‌های مختلف خود با باربارا ولتر و اوریانا فالاچی گفته بود که مردم ایران برای یک دموکراسی آماده نیستند. در مصاحبه ای با ولتر و زمانی که فرح پهلوی هم حضور داشت، بعد از مراسم تاجگذاری، او کلا زنان را شایسته زمامداری نمی‌دانست. نهایتا حزب رستاخیز را بعد از ناکامی دو حزب ملت و ایران بنیان گذاری کرد اما با ایجاد چنین حزبی صحبت از کار حزبی نبود که عضویت در این حزب شرط بود. برای همین هم گفته بود که هر ایرانی اگر عضو نشود بی وطن است و می‌تواند پاسپورت خود را گرفته و از کشور خارج شود. آیا آقای رضا پهلوی در طول این دو و یا سه دهه گذ شته توانسته یک جمع با ثبات سلطنت‌طلبی و یا یک حزب سیاسی تأسیس کمد؟ شورای ملی ایرانیان، ققنوس، پیمان نوین، صندوق مالی سازی و فرشگرد یکی پس از دیگری تشکیل و منحل شده و فرشگردها به حزب ایران نوین تغییر شکل دادند و هنوز سلطنت‌طلبان نتوانسته‌اند صاحب یک تشکیلات با ثبات باشند. آقای رضا پهلوی هرگز در یک مناظره حاضر نمی‌شود و اگر مصاحبه‌ای انجام می‌دهد، از پیش چهارچوب آن مشخص شده است. مثل خودکامگان امروز در ایران، از بالا به مردم نگاه میکند و وکالت هم در همین واژه قیم مردم بودن برای او تعریف می‌شود. می‌خواهد برای مردم حرف بزند و نه با مردم. می‌خواهد قیم مردم باشد و نماینده مردمی‌که به سلطنت به‌عنوان یک ساختار سیاسی باور دارند. وکالت دادن به رضا پهلوی معنای جز پذیرفتن ولایت یک فقیه ندارد.

پنجم: سلطنت‌طلبی هماداران رضا پهلوی یک گفتمان سیاسی نیست و در سطح یک مفهوم و شعار باقی مانده است. در ایران امروز با تمام مشکلات، روزنامه‌هایی مثل شرق، اعتماد، هم‌میهن و...و مجله هایی چون صدا، مشق نو، اندیشه پویا، ایران فردا و... منتشر می‌شوند. شرتیط کار حرفه‌ای برای این رسانه‌ها، بسیار محدود کننده و سخت است اما مرتب صاحبان اندیشه ای که در این رسانه‌ها می‌نویسند تلاش می‌کنند که گفت‌وگو و گفتمان‌سازی کنند. اما در مسیری معکوس سلطنت‌طلبی ایرانی به پهلوی‌طلبی تقلیل یافته است و هیچ گفتمانی را نمایندگی نمی‌کند و سلطنت‌طلب‌ها علی‌رغم برخورداری از رسانه‌های فراگیر و فضای آزاد غرب کاری از پیش نبرده‌اند. معلوم نیست کدام نظم سلطنتی را و چگونه و برای چه دنبال می‌کنند. صحبت های خود رضا پهلوی مملو از مفاهیم دموکراتیک است اما چگونه این مفاهیم در بستر سیاسی کشور بازسازی می‌شوند، معلوم نیست. او از پان ایرانیست‌ها که بیشتر به‌یک رسم و توسعه‌آمرانه از بالا در سیاست اعتقاد د ارند و بخش بزرگی از سلطنت‌طلبان را شکل می‌دهند، حرفی نمی‌زند و نمی‌گوید باورهای این بخش در یک گفتمان سلطنت‌طلبی در کجا قرار می‌گیرد. سلطنت‌طلب‌ها نمی‌خواهند بفهمند که این روزنامه هایی‌که از آنها نام برده شد، خواننده دارند و خوانندگانشان بخش بزرگی از جامعه ایران را نمایندگی می‌کنند. هواداران رضا پهلوی نمی‌گویند در مقابل گفتمان‌سازی‌هایی که امثال کاشی، فاضل، علوی تبار، تاجیک و...در ایران شکل می‌دهند چه چیزی برای گفتن دارند. آنها نمی‌گویند گروهی در کشور ما که امروز به هر دلیلی یک نظام سلطنتی می‌خواهد، اگر روزی بتوان به آنها یک الترناتیو دمکواتیک داد، آیا باز هم سلطنت را انتخاب می‌کنند؟ نظام سلطنتی با خاندان پهلوی هر چند که دموکراتیک باشد چرا باید بر یک نظم جمهوری دموکراتیک ترجیح داده شود؟ آیا مردم کشور ما شایسته یک نظام جمهوری دموکراتیک انتخابی که بر یک فرد تکیه نکند نیستند؟

ششم: ماکس وبر نظم سیاسی را در اقتدار سنتی، کاریزماتیک و عقلائی به تفسیر می‌کشد. اقتدار سنتی را کشور ما در نظم سلطنتی گذشته مشاهده کرده است. امروز بهترین نظام‌های سلطنتی با چالش‌های دمکراتیک روبرو هستند به‌خاطر اینکه مردم دنیا می‌خواهند جمهور مردم و نه یک فرد را در مرکز ثقل قدرت قراردهند. در این نظم و اقتدار سنتی، نظام پاترومونیال بود و شخص شاه بالای هرم قدرت می‌نشیند. سلطنت‌طلبها می‌خواهند قیمی انتخاب کنند و او در ابتدا مرکز ثقل و در بالای هرم این قدرت بنشانند اما معلوم نیست در کدام آینده‌ای جمهور مردم صاحب قدرت می‌شوند. انقلاب ۵۷ با یک رهبر کاریزماتیک شروع شد و اکنون به‌یک نظم سنتی پاترومونیال خودکامه تبدیل شده است. وبر نظام‌های عقلانی را نظام‌های دموکراتیک می‌داند که دولت‌های شکل گرفته بر پایه اجماع اجتماعی و قانون شکل می گیرند. بعدها هابرماس مشروعیت قانون را در اخلاقی بودن آن دانست. لذا در جمع این دو نظریه دولت‌های عقلائی دولت‌هایی هستند که بر اجماع اجتماعی و قانون اخلاقی شکل گرفته و مشروعیت پیدا می‌کنند. البته دولت‌ها به‌جز مشروعیت که بر پایه ارزش‌های اجتماعی شکل می‌گیرد باید مقبول هم باشند، یعنی در حیطه کار آمدی در جهت خیر عمومی قدم بردارند. دولت مدرن یک دولت دمکراتیک عقلایی با اشکال مختلف آن است. رجعت به سنت و رهبری کاریزما، برگشت به عقب آن هم در جامعه ای‌ست که استبداد سلطنتی و دینی فرصت تعامل‌های اجتماعی را در جامعه مدنی و احزاب از مردم سلب کرده است.

این‌که به‌خاطر فضای سیاسی خودکامگی در درون کشور، کسانی به‌دنبال یک فرد مقتدر برای نجات کشور می‌گردند و آن فرد را رضا پهلوی می‌دانند، یک واقعیت است اما این همه حقیقت را بیان نمی‌کند. حقیقت در این است که در این مرحله از مبارزه با استبداد، هنوز زمان بسیار زودی برای دل‌بستن به‌بک الترناتیو برای بخشی از جامعه است. اگر در فردای آزادی ایران، سلطنت‌طلب‌ها در یک فضای دموکراتیک توانستند برای الترناتیو سلطنت، رای اکثریت را از آن خود کنند، آن نظام مشروعیت پیدا می‌کند. انتخاب قیم به‌نام وکیل آن هم در زمانی که اتحاد مردمی برای مقابله با استبداد ضروری‌ست، یک عمل غیر دمکراتیک و فرصت‌طلبانه است.

خوشبختانه پروژه وکالت شکست خورد. اما کسانی که به‌دنبال اینگونه پروژه‌ها هستند باید بدانند که اینگونه تلاش‌ها نه‌تنها به اعتبار اجتماعی‌شان لطمه می‌زند که بر تلاش‌های مبارزه با خودکامگی در داخل هم صدمه وارد می‌کند. دموکراسی فقط یک مفهوم نیست بلکه فرایندی‌ست که باید آن‌را ساخت، در درون آن زندگی کرد و در تمام فعل و انفعالات زندگی اجتماعی خود انرا نشان داد. فرصت‌طلبی سیاسی و توهم می‌تواند زیان‌های غیر قابل جبرانی به تلاش‌های مردمی که از جان و مال خود می‌گذرند تا مبارزاتشان به نهایت مطلوبی برسد وارد کند. سرمایه هر فرد و یا گروه اجتماعی در گرو پاکی و صداقت در تلاش‌های سیاسی آن است.
*************
مهدی نوربخش فعال دانشگاهی و سیاسی ایرانی و عضو نهضت آزادی ایران است. وی استاد امور بین‌الملل و تجارت در دانشگاه علم و صنعت هریسبورگ است، و قبلاً در مرکز مطالعات بین‌الملل در دانشگاه سنت توماس در هوستون و در مرکز مطالعات خاورمیانه دانشگاه هاروارد نوربخش معاون بخش شورای امور جهانی آمریکا در هاریسبورگ، پنسیلوانیا است. وی به دلیل فعالیتهای سیاسی و همچنین اظهارنظرهای عمومی قادر به بازگشت به ایران نیست. نوربخش در ایران متولد شد و در دهه ۱۹۷۰ میلادی به ایالات متحده مهاجرت کرد. وی با سارا یزدی، پزشک و دختر ابراهیم یزدی ازدواج کرده‌است. وی در سال ۱۹۹۶ دکترای امور بین‌الملل را از دانشگاه تگزاس در آستین گرفت.
رأی دهید
دیدگاه خوانندگان
۵۶
مهدی52 - روتردام، هلند

باز ورشکستگان سیاسی ، باز برای به سر زبان انداختن فقط به خاطر اینکه بگویند ما هم وجود داریم ، وباز هم نهضت آزادی که رهبرش مهدی بازرگان بود که تز دکترایش را ربط دادن آب کر و امام جعفر صادق و نیوتن میخواست ثابت کند که عقب مانده نیست ،ای اوف بر شما بی وجدانان سیاسی که همه چیز این ملت رو به فنا دادید و هنوز هم دوقورت ونیمتان هم باقیست
‌چهارشنبه ۱۲ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۰:۳۰
۶۲
lehrte - هانوفر، آلمان

اینها روش آن فکرهای (روشنفکرهای) ما هستن باور کنید خودش نمی دونه چی گفته
‌چهارشنبه ۱۲ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۰:۳۱
۴۸
samisan - توکیو، ژاپن

تو خفه شو مرتیکه متوهم شما ملی مذهبی به ایران را به باد دادید. احمق ها بیشعور ها شماها ایران را به باد دادید فکر میکنید که روشنفکر هستید هیچ عقل تو کله پوکت نیست.
‌چهارشنبه ۱۲ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۰:۴۳
۵۴
Asaleydi - تهران، ایران
از داماد ابراهیم یزدی بیشتر از این نمیشد انتظار داشت شماها فسیلهای ۵۷ هستید ، مردم ایران مخصوصا نسل جوان هوشیارند و توی تله شماها نمی افتاند
‌چهارشنبه ۱۲ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۰:۴۳
۴۴
machan - لس انجلس، ایالات متحده امریکا

هر چی قراضه و بازنشسته هست، یا شده همه کاره ممکلت یا خارج کشور شده تئوری پرداز. برو با نوه نتیجه هات بازی کن.
‌چهارشنبه ۱۲ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۰:۴۹
۵۷
عمو سعید - لیورپول، انگلستان

پدر زن .... تو دست راست خمینی بود و جاسوس مستقیم سیا.الان هم تو لاشخور که داماد آن خائن کثیف بودی آمده ای و برای ما مقاله می نویسی تو بیا...
‌چهارشنبه ۱۲ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۱:۱۰
۵۷
hamidesabz - لندن، انگلستان

نگرانی در باره احتمال جایگزینی یک دیکتاتوری با یک دیکتاتوری دیگر قابل درک است، اما دادن وکالت به رضا پهلوی بهترین و شاید تنها گزینه است برای مقابله با حکومت فاسد خامنه ایی! همه ملی مذهبی ها بارها بابت عدم مصالحه با محمدرضا پهلوی ابراز ندامت کرده اند! در شرایط فعلی ابراز عدم تمایل به وکالت رضا پهلوی به عنوان تنها آلترناتیو ممکن در مقابل حکومت فاسد خامته ایی، کاملا غیر طبیعی است!
‌چهارشنبه ۱۲ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۱:۳۰
۴۶
پنجاه و هفتی - پلیموث، انگلستان

شاهزاده آدم باهوشیه و تونسته به موقع آب تو لونه مورچه ها بریزه که الان همشون از زیر زمین بیان بیرون.چرا شماها که این همه ادعا دارین نمیاین دور هم جمع شید؟ چرا شماها راهکار درستی به مردم نمیدین تا شماها را صدا برنن؟ چرا هر وقت یه حرکتی میخاد سر بگیره اپوزیون خودتون هستین؟چرا چرا چرا از بوی تعفن یکدیگر فرار میکنید؟چرا هر حزبی که درست شده از قدیم تا الان ده تا شاخه شده؟ چرا همتون گم نمیشید برید پی کارتون از سر مردم خسته و جان به لب رسیده دست بردارید؟ ؟ ؟
‌چهارشنبه ۱۲ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۱:۳۱
۴۴
Momijii - توکیو، ژاپن

این پفیوز معلوم نیست سرش تو کدوم آبشخوریه و از کدوم طویله سر برون آورده !! ولی ظاهراً امواج و همه گیری ( وکالت )، خیلی قوی و شدید بوده که این اوشگول رو واداشته که اینطور کبری صغری بکنه !!
‌چهارشنبه ۱۲ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۱:۳۸
۳۴
Munchen - مونیخ، آلمان

مهره های یدکی مخفی (و به ظاهر مخالف) رژیم آخوندی همه به تکاپو افتادن تا شاید شربه ای به حرکت رضا پهلوی بزنند اما واقعیت اینه اکثریت مطلق مردم ایران متمایل به رضا پهلوی هستند و جز درصد بسیار محدودی چپ گرا و خانواده خود این اصطلاح طلبان مخفی حرف این قبیل هیچ خریداری نداره.یک سند کوچک و گویایش همین که شما تا بحال یکبار دیده اید در تظاهرات مردم نام یکی این افراد یا مریم رجوی رو صدا بزنند با بر دیواری بنویسند؟
‌چهارشنبه ۱۲ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۱:۴۲
۴۹
Nagonsar - مونیخ ، آلمان

جناب اب. متوهم شما از ‌چه نرنز اینجا دم زدید.شما با کشوری و نردنی رودرو هستید کا با افتخار اسم تازه متولد خودشون را غلام علی و غلام ضا می‌گذارند.
‌چهارشنبه ۱۲ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۱:۵۲
۴۹
Nagonsar - مونیخ ، آلمان

...ملتی که هنوز در قرن ۲۱ باو. دارند دگر پهن حسین را در سیلاب بریزند سیل بند خواهد امدهنوز به خوکزاده قلقلی و خوکزاده بیغیرت باور دارند.ملتی که بعد از سی سال الودگی قا جار تازه از عصر تراخم و آفتابه مسی د. اومدن که یک سیکزاده را معاون تمام خیالی کردند که در فلضلاب
‌چهارشنبه ۱۲ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۱:۵۷
۴۹
Nagonsar - مونیخ ، آلمان

...فاضلاب جمکران ۱۴۶۰ سال صناق میمکه. ملتی که فرنگ دیده اسون بنی سگ و قطبزاده بود یا طبرری کا میگفت کشور ایران حریم امنیتی اتحاد جماهر شوروی است.این حرف سما حکایت مبلغان توده را دارد کا نقل است وارد یک روستا شدند و برای ملت از سوسیالیسم جامعا کارگری گفتند. وقتی بابای که در حال ابدادن زراعتش بود پرسید خوبه ،ما باید برای رسیدن به ان چکار کنیم،جناب مبلغ گفت اول همه چیز من اگر به سما بگویم خدا نیست شما چی میگید کشاورز هم بهش گبت مردک خوک با همین بیل دو نصفت میکنم.میریم بلنده نسعود ۴ چشم های بعثی از زیر بولتن و جولیانی پیام میده ملت قیام کنید من حاَرم بیام رییس جمهودتون بشم، اتش زدم به مالم .انگا. گاری شکسته ملت فیط یک ماده خر بعثی کم داره.
‌چهارشنبه ۱۲ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۲:۰۹
۴۹
Persian2600 - استکهلم، سوئد

خفه خون بگیر آقای پا لب گور. هر انتر فسیلی میاد ماسه ما نظر میده. کافیه فقط دو سه دقیقه کمی تو نت سرچ کنی و خواهی فهمید(البته اگر بخواهی بفهمی) رضا پهلوی چقدر طرفدار داره. لطفا زر زر مفت مقوف.
‌چهارشنبه ۱۲ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۲:۱۳
۵۷
دوستدار - استهکلم، سوئد

بابا ولمان کنید شما ملی مذهبیها بودید که عنقلاب براه انداختید با چند اخوند بی سر وپا مثل خامنه ای و خمینی و خالخالی ووووو و باز شما بودید که در سالها پیش رای به خاتمی دادی و از کروبی و موسوی جنایتکار حمایت کردی و انقلاب بر حقی که می بایست در دهه 1370 بشه را به بیراه بردید و انرا به شکست دادن سوق دادی . وقتیکه مهندس بازرگان و ان یزدی گنده و دیگر هم فکرانشان سال 1357 در برابر اخوندها کوتاه امدن و ایران را دودستی به اخوندی دیکتاتور و مستبد تحول دادن , حالا تو مهدی نوربخش غلط میکنید بیانیه بر ضد اقای رضا پهلوی و اکثر مردم ایران می نویسید در حالیکه مردم خواهان رهبریت اقای رضا پهلوی در اینده ایران می باشند.
‌چهارشنبه ۱۲ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۲:۴۷
۵۰
دو کلمه حرف حساب - حصارک، ایران

چخه.. مشنگ عوضی
‌چهارشنبه ۱۲ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۲:۵۰
۱۰۷
princesse - تهران، ایران

..... درود بر شاهزاده پهلوی صد هزار بار وکالت میدهیم که شایسته تر از رضا پهلوی برای اداره انقلاب نوین ما وجود ندارد تمام .
‌چهارشنبه ۱۲ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۳:۰۰
۴۴
Mamad_Zendoni - لندن، انگلستان
رصا دماغ پهلوی, مریم لچک، تجزیه طلب وطن فروش یکی از یکی بد تر و فاسد تر. پهلوی که خاندان دزد و بی غیرت ها هستن، عکس های زن رضا دماغ در اومده با دوست پسر فرانسویش، مریم لچک وطن فروش که زیر دست صدام و عربها بود که هیچی، تجزیه طلب های اسکول که معلوم الحال هستن، یه مشت آدمهای ای کیو پایین و فاسد میخوان ایران رو اداره کنند، بابا دماغ تو نتونستی زن و بچه تو اداره کنی میخوای مملکت اداره کنی، کارشون شده هشتگ بازی و مصاحبه با سعودی اینترنشنال یا بی بی سی فارسی و بقیه. فلک زده تر از اینها کسانی هستن که دنبال این منگول ها راه افتادن 😀😅
‌چهارشنبه ۱۲ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۳:۰۲
۴۳
محمداسماعیلی - ایران، ایران

از این همه فحاشی خسته نمی شوید؟ حرف از آزادی بیان می زنید ولی تحمل نظر مخالف را ندارید. بیایید با خودمان رو راست باشیم. وکالت برای دوران گذار با شعار جاوید شاه جور در نمیاد. سلطنت های اروپایی را که طی سالها و با فشار مردم تظعیف و به حداقل قدرت رسیده را با دادن قدرت به یک شاه جدید در ایران مقایسه نکنید. برای خودتان و رای تان ارزش قائل باشید. نظام جمهوری با یک رای گیری به سادگی قابل تبدیل به همان پادشاهی شماست در همان چهار سال اول ولی اگر پادشاهی امد می توانید با رای گیری سیستم را برگردانید؟
‌چهارشنبه ۱۲ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۳:۱۸
۳۴
گارد جاویدان - فرانکفورت، آلمان

این پیر و پاتال ها فقط یک کار بلدند انجام بدهند بشینند جلو دوربین و فقط حرف بزنند و از این و اون انتقاد کنند و هیچ استعدادی در سازماندهی و ایجاد یک تشکل کوچک را هم ندارند حتی بلد نیستند یک بقالی را اداره کنند ولی خدای وراجی هستند
‌چهارشنبه ۱۲ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۳:۴۴
۳۴
گارد جاویدان - فرانکفورت، آلمان

ببین مثل اینکه آدرس دزد و اختلاسگر را گم کردی برو تو اون قوه قضاییه جمهوری اختلاسی ببین چند تا پرونده اختلاس و دزدی رو هم تلنبار شده !! درضمن یک نگاه به دماغ رهبرت ضحاکعلی بنداز بعد از دماغ دیگران ایراد بگیر مرتیکه روی دماغش یک کوهان داره
‌چهارشنبه ۱۲ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۳:۴۷
۶۸
مبشر جاروندی - گتنبرگ، سوئد

آقای نوربخش ، اندیشه و تفکر شما در این راستا نه نوری بر انقلاب جوانان وطن میتابد ونه فضلی در گفتارتان . از قدیم گفته اند خیرت را نمیخواهیم شر مرسان، یعنی خفه شو مرد نادان ، گرچه شرط مردانی آنست که دست از این خیانت‌ها و یاوه گوییهایتان بر دارید ، امسال تو و علی افشاری جایی برای ابراز نظر ندارید، فقط برو پیش رهبرت خامنه ای کثافت ،
‌چهارشنبه ۱۲ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۳:۵۳
۴۴
Deer Park - واشینگتن، ایالات متحده امریکا

روحت شاد شاهنشاه آریامهر محمد رضا شاه پهلوی. جاوید و سربلند خاندان پرافتخار و ایرانساز پهلوی.ما از خانواده محترم پهلوی تقاضای بخشش داریم.
‌چهارشنبه ۱۲ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۴:۴۷
۶۴
zarduscht1 - فرانکفورت، آلمان

مهدی بازرگان پدرمعنوی مجاهدین در مصاحبه با نیویورک تایمز . حکومت امام خمینی همان حکومت ۶ ساله عدل علی می باشد.اول ثابت کن حکومت علی حکومت عدل بود بعد ادعا ارث و میراث . از عدل این جناب همین که قمپز در می کرد به دست خود در عرض یک روز ۱۵۰۰ نفر را در اصفهان گردن زد. به یک قلم ۱۱ هزار از مهربانو‌ها ۱۱ ساله خراسان به فاحشه خانه‌ها شام فروخت. غنیمت جنگی برای مجاهدین در راه مصر. "باستانی پاریزی" این عدل علی کم بود. الگو همین آقا یعنی بازرگان دوباره یک ماه دیگر یکی دیگر سرش گذاشت و در یک مصاحبه دیگر با نیویورک تایمز گفت. چیه اینقدر نق می زنید. امام اعدام می کند.اعدام می کند. حالا یک چند هزار اعدام کرد. خوب که چی؟ هنوز ما به ۱۰۰ هزار زمان شاه نرسیدم. نبودم که یکی توی سرش بزنم. پدر "س.." این ۱۰۰ هزار کجا بودند ؟ حال اون بازرگان کل گنده این‌ها بود . از باز مانده ۵۷ اتی این‌ها چه انتظاری است. شما وقتی از ملت پوزش خواستید که چرا نردبان آخوند‌ها شدید و حتا به آرمان‌ها مصدق خود هم خیانت کردید "بختیار" ، بعد داد قال کن. حاضری ؟
‌چهارشنبه ۱۲ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۴:۵۹
۴۹
Nagonsar - مونیخ ، آلمان

ایران در حالم حاضر مثل یک مریض سرطانی است که شیمی درمانی تنها راه نجاتش است.و این شیمی درمانی عواقبش هم برای شکل ظاهریش وحشتناکه ولی تنها راه نجاتش است، اون شیمی درمانی لازم برای ایران نه مسیح صیغه(لودر) است نه مسعود بلنده مریم چهارچشم نه بوگنوهای توده و چپ بله چکمه های رضا شاه و اراده اون بزرگ مرد است. ایران نه ظرفیت دمکراسی داره نه سکولاریسم تا زمانیکه ملت امازاده بیغیرت و امام زاده قل قلی را میپرستند و پای منبر یک خوکزاده مینشینند که براشون تعریف کنی وقتی ننه خامنه ای اونو رید .خامنه ای گفت یا علی...
‌چهارشنبه ۱۲ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۵:۴۰
۴۲
paksan - ایران، ایران
مهدی نوربخش! جایگاه این فرد کجاست؟ یکی به ایشون بگه ملت ایران از تمام عنقلابیون 57 بیزار هستش و نیازی به تحلیل شماها نداریم حالا میخواد مجاهد باشه ملی مذهبی و نهضت آزادی و توده ای و چپی و حزب اللهی. همه شماها سروته یک کلاف درهم پیچیده از دروغ و ریا و تذویر هستید و همتون در بدبختی های امروز ملت ایران قطعا مقصر بودید و هستید. یک کلمه از این اراجیف ایشون برام ارزشی نداره و نمیخوام اصلا بخونم ولی کاملا مطمن هستم همه اینا سروته یکی هستند و کروات اینا در حد یک دستاویز گول زننده است وگرنه از درون یکی هستند. توصیه من به تمام گروههایی که در عنقلاب 57 شرکت داشتند اینه که فقط دنباله رو مردم ایران باشید و بفهمید ما دیگه نیازی به تحلیل ها و نظرات شماها نداریم که اگر چیزی میفهمیدید قطعا وقتش رو داشتید که عمل کنید و دیدیم که شما فقط کشور رو غرق کردید و بعد هم رفتید خارج از کشور بیزینس مخالف برای خودتون زدید و نگرانید که اگر رژیم عوض بشه بیزینس شما از سکه می افته.
‌چهارشنبه ۱۲ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۷:۱۵
۴۹
Persian2600 - استکهلم، سوئد

..... محصول مکتب شما و آخوندای..... هم که سعید طوسی و خودت و یه مشت جنایتکارو دزد و ... سرراهیه. دردو بلای رضا پهلوی بخوره تو سره جدو آبادت.
‌چهارشنبه ۱۲ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۷:۴۲
۳۱
chris.it.dude - شیکاگو، ایالات متحده امریکا

تمام‌این مذخرفات طولانی که نوشتی در یک جمله عامیانه میشه پاسخ داد: هر کی میگه نون و پنیر تو یکی سرتو بذار زمین و بمیر.
‌چهارشنبه ۱۲ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۷:۴۳
۳۱
chris.it.dude - شیکاگو، ایالات متحده امریکا

فلک زده واقعی توی بی همه چیز سایبری هستی با رهبر .. پارت. اون عکس .....شما بوده که با دوست پسر که چه عرض کنم با یکی از مشتریانش بیرون اومده.
‌چهارشنبه ۱۲ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۷:۴۶
۵۷
گر به خود ایی - کلن، آلمان

آخه بیشعور، عوضی یک لحظه فکر کن که اگه بخاطر احمق‌های گندیده مغزی امثال تو نبود و این کمپین با موفقیت می‌توانست حدود سه چهار ملیون رای بیاره اونوقت شاهزاده با چه قدرتی می‌توانست در محافل جهانی و سران کشورهای غربی و چین و .. قرار بگیره و برای اولین بار با قدرت از نقطه‌نظر های مردم ایران و انقلاب ایران دفاع کنه. اونوقت بود که پدر و مادر هایی که فرزند از دست دادن و آنهایی که عزیزانشان در زندانها هستند، لمس میکردند که پیروزی شدنی ست.
‌چهارشنبه ۱۲ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۸:۵۵
۴۹
Nagonsar - مونیخ ، آلمان
رفیق بحث کردن با چنین جماعت نفهمی مثل اهنگری یاد دان به خرس است. اینها که نزدیکت شدن بینیت را محلم بگیرو بهشون پشت کن
‌چهارشنبه ۱۲ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۰:۱۸
۳۴
Munchen - مونیخ، آلمان
این نکته دقیقا درست است.برای زدودن ۴۰ سال (و چه بسا بسیار بیشتر) مسمومیت های فکری / ذهنی فرهنگی با مذهب ،نیاز به یک فرد مقتدر و ضد مذهب و وطن پرست مثل رضا شاه یا آتاتورک حس میشه.ولی متاسفانه دنیایی که امروز در اون هستیم چنین چیزی را تحمل و قبول و حمایت نمیکنه.و هر حاکمیتی،نیاز به تایید و حمایت دیگران خواهد داشت.
‌چهارشنبه ۱۲ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۰:۳۰
۶۴
somebody - ونکوور، کانادا
قضیه این بابا دقیقن مثل اون کسیه که تو ده راهش نمیدادن سراغ خونه کدخدا میگرفت !! یکی نیست بگه احمق ایراد گرفتن که هنر نیست راه بهتر چیه ؟ بگو اگه میدونی ...
‌پنجشنبه ۱۳ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۷:۵۰
۴۲
Chokam - ری، ایران
میگه درکی از نرم‌ها و چهارچوب‌های دموکراتیک نداشتند! به این دموکراسی نمیگن،هرج و مرج میگن. اتفاقا پدرتون مصدق که الهه دموکراسی شما نهضت ملی ها بود خودش به این نتیجه رسید بادموکراسی نمیشه.یکسال اختیارات فوق العاده خواست و مجلس هم بهش داد. شماچقدر بیسوادین حداقل اختیارات فوق العاده پدرت رو گوگل میکردی، مصدق عین شاه به این نتیجه رسیده بود دموکراسی باعث هرج ومرج شده اختیارات فوق العاده رو تصویب کرد خودش شد وکیل همه
‌پنجشنبه ۱۳ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۶:۰۴
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.