کریم سجادپور، تحلیلگر ارشد مسائل ایران : راننده تاکسی از اصلاح‌طلب‌ها جلوتر بود

آقای سجاد پور این عنوان راننده تاکسی شاید برای دهه پنجاه شمسی نماینده قشر بیسواد مملکت بود اما اکنون افرادی در این صنف هستند که با احترام امثال شما باید به آنان استاد خطاب کنند ،بقول یکی از دوستان بیسوادان کشورهای دیگر به اروپا می آیند و دکتر و پروفسور میشوند و دکتر و پروفسورهای ایرانی به اجبار به اروپا و آمریکا رفته و راننده تاکسی و فروشنده و… میشوند ! لطفاً در استفاده از واژگان دقت کافی را حتماً انجام دهید .

با توجه به فرهنگ و شعور سیاسی و حتی باورهای دینی مردم ایران آزادی و دموکراسی برای ایران خیلی زود است. حتی این رژیم هم برود فقط رنگ و است دیکتاتوری و دیکتاتورهای عوض خواهند شد نه سیستم حکومت و حقوق بشر و عدالت

هیچ گاه نمیتوانم فراموش کنم، ایراندوستی که پدرش فراش مدرسه ای در جنوب شهر تهران بود برایم تعریف میکرد که وقتی پدرش از آمدن خمینی ضحاک با خبر شد با هراس فراوان گفت که نسل ما جنسه ملایان را از هر نسلی بهتر میشناسد. شروع کرد به ناسزا گفتن به خمینی، پسر بزرگش که تازه از تظاهرات برگشته بود، به پدرش گفت که اگر پدرم نبودی با اسلحه به تو شلیک میکردم، قلب این پیرمرد دنیا دیده پس از شنیدن این سخن پسرش بسیار آزرده خاطر شد و بعد از مدتی هم درکذشت. بعد از چند سال و مشخص شدن ماهیت کثیف ملایان پسر بزرگ این مرد هر آخر هفته بر سر مزار این پدرش میرفت و با صدای بلند و گریه از پدرش طلب بخشش میکرد، همواره میگفت که یکبار به پدرم بی احترامی کردم و اون هم به خاطر ضحاک بزرگ خمینی بود، هیچ گاه خودم را نخواهم بخشید. تنها جمله مناسب که میتوان در مورد خودکشی ۵۷ گفت: طغیان نادانی یک‌ملت.

اصلاحطلبا بیشترشون رفتن خارج ، عبادی،مهاجرانی،سروش اینا بیشتر دنبال پناهندگی خارج بودن تااصلاحطلبی، چون اخوندا کاری بااینانداشتن اصلا زندان نرفتن.در واقع فرصت طلب بودن،نه اصلاحطلب.راننده تاکسی راست میگه از یه فرصت طلب جلوتره،

اصلاحطلبا بیشترشون رفتن خارج ، عبادی،مهاجرانی،سروش اینا بیشتر دنبال پناهندگی خارج بودن تااصلاحطلبی، چون اخوندا کاری بااینانداشتن اصلا زندان نرفتن.در واقع فرصت طلب بودن،نه اصلاحطلب.راننده تاکسی راست میگه از یه فرصت طلب جلوتره،

هیچ گاه نمیتوانم فراموش کنم، ایراندوستی که پدرش فراش مدرسه ای در جنوب شهر تهران بود برایم تعریف میکرد که وقتی پدرش از آمدن خمینی ضحاک با خبر شد با هراس فراوان گفت که نسل ما جنسه ملایان را از هر نسلی بهتر میشناسد. شروع کرد به ناسزا گفتن به خمینی، پسر بزرگش که تازه از تظاهرات برگشته بود، به پدرش گفت که اگر پدرم نبودی با اسلحه به تو شلیک میکردم، قلب این پیرمرد دنیا دیده پس از شنیدن این سخن پسرش بسیار آزرده خاطر شد و بعد از مدتی هم درکذشت. بعد از چند سال و مشخص شدن ماهیت کثیف ملایان پسر بزرگ این مرد هر آخر هفته بر سر مزار این پدرش میرفت و با صدای بلند و گریه از پدرش طلب بخشش میکرد، همواره میگفت که یکبار به پدرم بی احترامی کردم و اون هم به خاطر ضحاک بزرگ خمینی بود، هیچ گاه خودم را نخواهم بخشید. تنها جمله مناسب که میتوان در مورد خودکشی ۵۷ گفت: طغیان نادانی یک‌ملت.

با توجه به فرهنگ و شعور سیاسی و حتی باورهای دینی مردم ایران آزادی و دموکراسی برای ایران خیلی زود است. حتی این رژیم هم برود فقط رنگ و است دیکتاتوری و دیکتاتورهای عوض خواهند شد نه سیستم حکومت و حقوق بشر و عدالت

آقای سجاد پور این عنوان راننده تاکسی شاید برای دهه پنجاه شمسی نماینده قشر بیسواد مملکت بود اما اکنون افرادی در این صنف هستند که با احترام امثال شما باید به آنان استاد خطاب کنند ،بقول یکی از دوستان بیسوادان کشورهای دیگر به اروپا می آیند و دکتر و پروفسور میشوند و دکتر و پروفسورهای ایرانی به اجبار به اروپا و آمریکا رفته و راننده تاکسی و فروشنده و… میشوند ! لطفاً در استفاده از واژگان دقت کافی را حتماً انجام دهید .

آقای سجاد پور این عنوان راننده تاکسی شاید برای دهه پنجاه شمسی نماینده قشر بیسواد مملکت بود اما اکنون افرادی در این صنف هستند که با احترام امثال شما باید به آنان استاد خطاب کنند ،بقول یکی از دوستان بیسوادان کشورهای دیگر به اروپا می آیند و دکتر و پروفسور میشوند و دکتر و پروفسورهای ایرانی به اجبار به اروپا و آمریکا رفته و راننده تاکسی و فروشنده و… میشوند ! لطفاً در استفاده از واژگان دقت کافی را حتماً انجام دهید .

با توجه به فرهنگ و شعور سیاسی و حتی باورهای دینی مردم ایران آزادی و دموکراسی برای ایران خیلی زود است. حتی این رژیم هم برود فقط رنگ و است دیکتاتوری و دیکتاتورهای عوض خواهند شد نه سیستم حکومت و حقوق بشر و عدالت

هیچ گاه نمیتوانم فراموش کنم، ایراندوستی که پدرش فراش مدرسه ای در جنوب شهر تهران بود برایم تعریف میکرد که وقتی پدرش از آمدن خمینی ضحاک با خبر شد با هراس فراوان گفت که نسل ما جنسه ملایان را از هر نسلی بهتر میشناسد. شروع کرد به ناسزا گفتن به خمینی، پسر بزرگش که تازه از تظاهرات برگشته بود، به پدرش گفت که اگر پدرم نبودی با اسلحه به تو شلیک میکردم، قلب این پیرمرد دنیا دیده پس از شنیدن این سخن پسرش بسیار آزرده خاطر شد و بعد از مدتی هم درکذشت. بعد از چند سال و مشخص شدن ماهیت کثیف ملایان پسر بزرگ این مرد هر آخر هفته بر سر مزار این پدرش میرفت و با صدای بلند و گریه از پدرش طلب بخشش میکرد، همواره میگفت که یکبار به پدرم بی احترامی کردم و اون هم به خاطر ضحاک بزرگ خمینی بود، هیچ گاه خودم را نخواهم بخشید. تنها جمله مناسب که میتوان در مورد خودکشی ۵۷ گفت: طغیان نادانی یک‌ملت.

اصلاحطلبا بیشترشون رفتن خارج ، عبادی،مهاجرانی،سروش اینا بیشتر دنبال پناهندگی خارج بودن تااصلاحطلبی، چون اخوندا کاری بااینانداشتن اصلا زندان نرفتن.در واقع فرصت طلب بودن،نه اصلاحطلب.راننده تاکسی راست میگه از یه فرصت طلب جلوتره،

آقای سجاد پور این عنوان راننده تاکسی شاید برای دهه پنجاه شمسی نماینده قشر بیسواد مملکت بود اما اکنون افرادی در این صنف هستند که با احترام امثال شما باید به آنان استاد خطاب کنند ،بقول یکی از دوستان بیسوادان کشورهای دیگر به اروپا می آیند و دکتر و پروفسور میشوند و دکتر و پروفسورهای ایرانی به اجبار به اروپا و آمریکا رفته و راننده تاکسی و فروشنده و… میشوند ! لطفاً در استفاده از واژگان دقت کافی را حتماً انجام دهید .

هیچ گاه نمیتوانم فراموش کنم، ایراندوستی که پدرش فراش مدرسه ای در جنوب شهر تهران بود برایم تعریف میکرد که وقتی پدرش از آمدن خمینی ضحاک با خبر شد با هراس فراوان گفت که نسل ما جنسه ملایان را از هر نسلی بهتر میشناسد. شروع کرد به ناسزا گفتن به خمینی، پسر بزرگش که تازه از تظاهرات برگشته بود، به پدرش گفت که اگر پدرم نبودی با اسلحه به تو شلیک میکردم، قلب این پیرمرد دنیا دیده پس از شنیدن این سخن پسرش بسیار آزرده خاطر شد و بعد از مدتی هم درکذشت. بعد از چند سال و مشخص شدن ماهیت کثیف ملایان پسر بزرگ این مرد هر آخر هفته بر سر مزار این پدرش میرفت و با صدای بلند و گریه از پدرش طلب بخشش میکرد، همواره میگفت که یکبار به پدرم بی احترامی کردم و اون هم به خاطر ضحاک بزرگ خمینی بود، هیچ گاه خودم را نخواهم بخشید. تنها جمله مناسب که میتوان در مورد خودکشی ۵۷ گفت: طغیان نادانی یک‌ملت.

با توجه به فرهنگ و شعور سیاسی و حتی باورهای دینی مردم ایران آزادی و دموکراسی برای ایران خیلی زود است. حتی این رژیم هم برود فقط رنگ و است دیکتاتوری و دیکتاتورهای عوض خواهند شد نه سیستم حکومت و حقوق بشر و عدالت

اصلاحطلبا بیشترشون رفتن خارج ، عبادی،مهاجرانی،سروش اینا بیشتر دنبال پناهندگی خارج بودن تااصلاحطلبی، چون اخوندا کاری بااینانداشتن اصلا زندان نرفتن.در واقع فرصت طلب بودن،نه اصلاحطلب.راننده تاکسی راست میگه از یه فرصت طلب جلوتره،

اصلاحطلبا بیشترشون رفتن خارج ، عبادی،مهاجرانی،سروش اینا بیشتر دنبال پناهندگی خارج بودن تااصلاحطلبی، چون اخوندا کاری بااینانداشتن اصلا زندان نرفتن.در واقع فرصت طلب بودن،نه اصلاحطلب.راننده تاکسی راست میگه از یه فرصت طلب جلوتره،

با توجه به فرهنگ و شعور سیاسی و حتی باورهای دینی مردم ایران آزادی و دموکراسی برای ایران خیلی زود است. حتی این رژیم هم برود فقط رنگ و است دیکتاتوری و دیکتاتورهای عوض خواهند شد نه سیستم حکومت و حقوق بشر و عدالت

هیچ گاه نمیتوانم فراموش کنم، ایراندوستی که پدرش فراش مدرسه ای در جنوب شهر تهران بود برایم تعریف میکرد که وقتی پدرش از آمدن خمینی ضحاک با خبر شد با هراس فراوان گفت که نسل ما جنسه ملایان را از هر نسلی بهتر میشناسد. شروع کرد به ناسزا گفتن به خمینی، پسر بزرگش که تازه از تظاهرات برگشته بود، به پدرش گفت که اگر پدرم نبودی با اسلحه به تو شلیک میکردم، قلب این پیرمرد دنیا دیده پس از شنیدن این سخن پسرش بسیار آزرده خاطر شد و بعد از مدتی هم درکذشت. بعد از چند سال و مشخص شدن ماهیت کثیف ملایان پسر بزرگ این مرد هر آخر هفته بر سر مزار این پدرش میرفت و با صدای بلند و گریه از پدرش طلب بخشش میکرد، همواره میگفت که یکبار به پدرم بی احترامی کردم و اون هم به خاطر ضحاک بزرگ خمینی بود، هیچ گاه خودم را نخواهم بخشید. تنها جمله مناسب که میتوان در مورد خودکشی ۵۷ گفت: طغیان نادانی یک‌ملت.

آقای سجاد پور این عنوان راننده تاکسی شاید برای دهه پنجاه شمسی نماینده قشر بیسواد مملکت بود اما اکنون افرادی در این صنف هستند که با احترام امثال شما باید به آنان استاد خطاب کنند ،بقول یکی از دوستان بیسوادان کشورهای دیگر به اروپا می آیند و دکتر و پروفسور میشوند و دکتر و پروفسورهای ایرانی به اجبار به اروپا و آمریکا رفته و راننده تاکسی و فروشنده و… میشوند ! لطفاً در استفاده از واژگان دقت کافی را حتماً انجام دهید .