رامین رضائیان: این گل یک هدیه بود برای مردمم در ایران، خصوصا آنان که رنج می کشند، ما اینجا هستیم

جاست شات د ...آپ

یو آر وری استیوپید .

این تاتر بازی کردن کلا توسط وزرات اطلاعات به ایشان ابلاغ شده. گوشت واسیه نظام و استخوان واسیه مردم.

برو بمیر پاچه خوار . مردم هدیه نمیخواند پشتبانی میخواند که تو وجود بی غیرت تو نیست. این گل را تا دسته بکن تو ....خودت و رهبر چلاقت. در ضمن به کسی نگو انگلیسی بلدی چون چیزی از اون زنیکه که از ایران اومده بود تشویقت کنه و خیلی سعی میکرد با خبرنگار انگلیسی حرف بزنه کمتر نیستی.

خفه شو کثافت وطن فروش مزدور، تو با نرفتنت میتونستی کمک به حال مردم باشی و احترامشون رو نگه داری، حالا.... زیادی بخور.

مصطفی بادکوبه ای. وقتی تو می گویی وطن من خاک بر سر می کنم. گویی شکست شیر را از موش باور میکنم. وقتی تو میگویی وطن بر خویش می لرزد قلم. من نیز رقص مرگ را با او به دفتر می کنم. وقتی تو می گویی وطن یکباره خشکم می زند. وان دیده ی مبهوت را با خون دل تَر می کنم. بی کوروش و بی تهمتن با ما چه گویی از وطن. با تخت جمشید کهن من عمر را سر می کنم. وقتی تومی گویی وطن بوی فلسطین می دهی. من کی نژاد عشق با تازی برابر می کنم. وقتی تو می گویی وطن از چفیه ات خون می چکد. من یاد قتل نفس با الله و اکبر میکنم. وقتی تو میگویی وطن شهنامه پرپر می شود. من گریه بر فردوسی آن پیر دلاور میکنم. بی نام زرتشت مَهین ایران و ایرانی مبین. من جان فدای آن یکتا پیمبر می کنم(شاید= من جان فدا در راهِ آن یکتا پیمبر می کنم). خون اوستا در رگ فرهنگ ایران می دود. من آیه های عشق را مستانه از بر می کنم. وقتی تو می گویی وطن خون است و خشم وخودکشی. من یادی از حمام خون در تَلِ زَعتَر میکنم. ایران تو یعنی لباس تیره عباسیان. من رخت روشن بر تن گلگون کشور می کنم. ایران تو با یاد دین، زن را به زندان می کشد. من تاج را تقدیم آن بانوی برتر می کنم

خفه کار کن ساندیس خور ولایت تو از جنس مردم نیستی، بهتره بگی این گل و حضورم رو هدیه میکنی به جمهوری‌اسلامی‌ مردم با گل فوتبال خوشحال میشن الان ابله، نباید میرفتید و نباید خیلی از کارهارو انجام میدادید حیف نون

خفه شو وسط باز

امیدوارم آمریکا سه چهار تا گل به شما بزنه

امیدوارم آمریکا سه چهار تا گل به شما بزنه

خفه شو وسط باز

خفه کار کن ساندیس خور ولایت تو از جنس مردم نیستی، بهتره بگی این گل و حضورم رو هدیه میکنی به جمهوری‌اسلامی‌ مردم با گل فوتبال خوشحال میشن الان ابله، نباید میرفتید و نباید خیلی از کارهارو انجام میدادید حیف نون

مصطفی بادکوبه ای. وقتی تو می گویی وطن من خاک بر سر می کنم. گویی شکست شیر را از موش باور میکنم. وقتی تو میگویی وطن بر خویش می لرزد قلم. من نیز رقص مرگ را با او به دفتر می کنم. وقتی تو می گویی وطن یکباره خشکم می زند. وان دیده ی مبهوت را با خون دل تَر می کنم. بی کوروش و بی تهمتن با ما چه گویی از وطن. با تخت جمشید کهن من عمر را سر می کنم. وقتی تومی گویی وطن بوی فلسطین می دهی. من کی نژاد عشق با تازی برابر می کنم. وقتی تو می گویی وطن از چفیه ات خون می چکد. من یاد قتل نفس با الله و اکبر میکنم. وقتی تو میگویی وطن شهنامه پرپر می شود. من گریه بر فردوسی آن پیر دلاور میکنم. بی نام زرتشت مَهین ایران و ایرانی مبین. من جان فدای آن یکتا پیمبر می کنم(شاید= من جان فدا در راهِ آن یکتا پیمبر می کنم). خون اوستا در رگ فرهنگ ایران می دود. من آیه های عشق را مستانه از بر می کنم. وقتی تو می گویی وطن خون است و خشم وخودکشی. من یادی از حمام خون در تَلِ زَعتَر میکنم. ایران تو یعنی لباس تیره عباسیان. من رخت روشن بر تن گلگون کشور می کنم. ایران تو با یاد دین، زن را به زندان می کشد. من تاج را تقدیم آن بانوی برتر می کنم

خفه شو کثافت وطن فروش مزدور، تو با نرفتنت میتونستی کمک به حال مردم باشی و احترامشون رو نگه داری، حالا.... زیادی بخور.

برو بمیر پاچه خوار . مردم هدیه نمیخواند پشتبانی میخواند که تو وجود بی غیرت تو نیست. این گل را تا دسته بکن تو ....خودت و رهبر چلاقت. در ضمن به کسی نگو انگلیسی بلدی چون چیزی از اون زنیکه که از ایران اومده بود تشویقت کنه و خیلی سعی میکرد با خبرنگار انگلیسی حرف بزنه کمتر نیستی.

این تاتر بازی کردن کلا توسط وزرات اطلاعات به ایشان ابلاغ شده. گوشت واسیه نظام و استخوان واسیه مردم.

یو آر وری استیوپید .

جاست شات د ...آپ

جاست شات د ...آپ

یو آر وری استیوپید .

این تاتر بازی کردن کلا توسط وزرات اطلاعات به ایشان ابلاغ شده. گوشت واسیه نظام و استخوان واسیه مردم.

برو بمیر پاچه خوار . مردم هدیه نمیخواند پشتبانی میخواند که تو وجود بی غیرت تو نیست. این گل را تا دسته بکن تو ....خودت و رهبر چلاقت. در ضمن به کسی نگو انگلیسی بلدی چون چیزی از اون زنیکه که از ایران اومده بود تشویقت کنه و خیلی سعی میکرد با خبرنگار انگلیسی حرف بزنه کمتر نیستی.

خفه شو کثافت وطن فروش مزدور، تو با نرفتنت میتونستی کمک به حال مردم باشی و احترامشون رو نگه داری، حالا.... زیادی بخور.

مصطفی بادکوبه ای. وقتی تو می گویی وطن من خاک بر سر می کنم. گویی شکست شیر را از موش باور میکنم. وقتی تو میگویی وطن بر خویش می لرزد قلم. من نیز رقص مرگ را با او به دفتر می کنم. وقتی تو می گویی وطن یکباره خشکم می زند. وان دیده ی مبهوت را با خون دل تَر می کنم. بی کوروش و بی تهمتن با ما چه گویی از وطن. با تخت جمشید کهن من عمر را سر می کنم. وقتی تومی گویی وطن بوی فلسطین می دهی. من کی نژاد عشق با تازی برابر می کنم. وقتی تو می گویی وطن از چفیه ات خون می چکد. من یاد قتل نفس با الله و اکبر میکنم. وقتی تو میگویی وطن شهنامه پرپر می شود. من گریه بر فردوسی آن پیر دلاور میکنم. بی نام زرتشت مَهین ایران و ایرانی مبین. من جان فدای آن یکتا پیمبر می کنم(شاید= من جان فدا در راهِ آن یکتا پیمبر می کنم). خون اوستا در رگ فرهنگ ایران می دود. من آیه های عشق را مستانه از بر می کنم. وقتی تو می گویی وطن خون است و خشم وخودکشی. من یادی از حمام خون در تَلِ زَعتَر میکنم. ایران تو یعنی لباس تیره عباسیان. من رخت روشن بر تن گلگون کشور می کنم. ایران تو با یاد دین، زن را به زندان می کشد. من تاج را تقدیم آن بانوی برتر می کنم

خفه کار کن ساندیس خور ولایت تو از جنس مردم نیستی، بهتره بگی این گل و حضورم رو هدیه میکنی به جمهوری‌اسلامی‌ مردم با گل فوتبال خوشحال میشن الان ابله، نباید میرفتید و نباید خیلی از کارهارو انجام میدادید حیف نون

خفه شو وسط باز

امیدوارم آمریکا سه چهار تا گل به شما بزنه

جاست شات د ...آپ

این تاتر بازی کردن کلا توسط وزرات اطلاعات به ایشان ابلاغ شده. گوشت واسیه نظام و استخوان واسیه مردم.

برو بمیر پاچه خوار . مردم هدیه نمیخواند پشتبانی میخواند که تو وجود بی غیرت تو نیست. این گل را تا دسته بکن تو ....خودت و رهبر چلاقت. در ضمن به کسی نگو انگلیسی بلدی چون چیزی از اون زنیکه که از ایران اومده بود تشویقت کنه و خیلی سعی میکرد با خبرنگار انگلیسی حرف بزنه کمتر نیستی.

یو آر وری استیوپید .

خفه شو کثافت وطن فروش مزدور، تو با نرفتنت میتونستی کمک به حال مردم باشی و احترامشون رو نگه داری، حالا.... زیادی بخور.

مصطفی بادکوبه ای. وقتی تو می گویی وطن من خاک بر سر می کنم. گویی شکست شیر را از موش باور میکنم. وقتی تو میگویی وطن بر خویش می لرزد قلم. من نیز رقص مرگ را با او به دفتر می کنم. وقتی تو می گویی وطن یکباره خشکم می زند. وان دیده ی مبهوت را با خون دل تَر می کنم. بی کوروش و بی تهمتن با ما چه گویی از وطن. با تخت جمشید کهن من عمر را سر می کنم. وقتی تومی گویی وطن بوی فلسطین می دهی. من کی نژاد عشق با تازی برابر می کنم. وقتی تو می گویی وطن از چفیه ات خون می چکد. من یاد قتل نفس با الله و اکبر میکنم. وقتی تو میگویی وطن شهنامه پرپر می شود. من گریه بر فردوسی آن پیر دلاور میکنم. بی نام زرتشت مَهین ایران و ایرانی مبین. من جان فدای آن یکتا پیمبر می کنم(شاید= من جان فدا در راهِ آن یکتا پیمبر می کنم). خون اوستا در رگ فرهنگ ایران می دود. من آیه های عشق را مستانه از بر می کنم. وقتی تو می گویی وطن خون است و خشم وخودکشی. من یادی از حمام خون در تَلِ زَعتَر میکنم. ایران تو یعنی لباس تیره عباسیان. من رخت روشن بر تن گلگون کشور می کنم. ایران تو با یاد دین، زن را به زندان می کشد. من تاج را تقدیم آن بانوی برتر می کنم

خفه شو وسط باز

امیدوارم آمریکا سه چهار تا گل به شما بزنه

خفه کار کن ساندیس خور ولایت تو از جنس مردم نیستی، بهتره بگی این گل و حضورم رو هدیه میکنی به جمهوری‌اسلامی‌ مردم با گل فوتبال خوشحال میشن الان ابله، نباید میرفتید و نباید خیلی از کارهارو انجام میدادید حیف نون

خفه کار کن ساندیس خور ولایت تو از جنس مردم نیستی، بهتره بگی این گل و حضورم رو هدیه میکنی به جمهوری‌اسلامی‌ مردم با گل فوتبال خوشحال میشن الان ابله، نباید میرفتید و نباید خیلی از کارهارو انجام میدادید حیف نون

امیدوارم آمریکا سه چهار تا گل به شما بزنه

خفه شو وسط باز

مصطفی بادکوبه ای. وقتی تو می گویی وطن من خاک بر سر می کنم. گویی شکست شیر را از موش باور میکنم. وقتی تو میگویی وطن بر خویش می لرزد قلم. من نیز رقص مرگ را با او به دفتر می کنم. وقتی تو می گویی وطن یکباره خشکم می زند. وان دیده ی مبهوت را با خون دل تَر می کنم. بی کوروش و بی تهمتن با ما چه گویی از وطن. با تخت جمشید کهن من عمر را سر می کنم. وقتی تومی گویی وطن بوی فلسطین می دهی. من کی نژاد عشق با تازی برابر می کنم. وقتی تو می گویی وطن از چفیه ات خون می چکد. من یاد قتل نفس با الله و اکبر میکنم. وقتی تو میگویی وطن شهنامه پرپر می شود. من گریه بر فردوسی آن پیر دلاور میکنم. بی نام زرتشت مَهین ایران و ایرانی مبین. من جان فدای آن یکتا پیمبر می کنم(شاید= من جان فدا در راهِ آن یکتا پیمبر می کنم). خون اوستا در رگ فرهنگ ایران می دود. من آیه های عشق را مستانه از بر می کنم. وقتی تو می گویی وطن خون است و خشم وخودکشی. من یادی از حمام خون در تَلِ زَعتَر میکنم. ایران تو یعنی لباس تیره عباسیان. من رخت روشن بر تن گلگون کشور می کنم. ایران تو با یاد دین، زن را به زندان می کشد. من تاج را تقدیم آن بانوی برتر می کنم

خفه شو کثافت وطن فروش مزدور، تو با نرفتنت میتونستی کمک به حال مردم باشی و احترامشون رو نگه داری، حالا.... زیادی بخور.

یو آر وری استیوپید .

جاست شات د ...آپ

این تاتر بازی کردن کلا توسط وزرات اطلاعات به ایشان ابلاغ شده. گوشت واسیه نظام و استخوان واسیه مردم.

برو بمیر پاچه خوار . مردم هدیه نمیخواند پشتبانی میخواند که تو وجود بی غیرت تو نیست. این گل را تا دسته بکن تو ....خودت و رهبر چلاقت. در ضمن به کسی نگو انگلیسی بلدی چون چیزی از اون زنیکه که از ایران اومده بود تشویقت کنه و خیلی سعی میکرد با خبرنگار انگلیسی حرف بزنه کمتر نیستی.