مهر حکومت بر دین؛ چرا آیتالله خامنهای در حال شکل دادن به آیینهای جدید مذهبی است؟
رأی دهید
تا اواسط دهه ۸۰، کمتر کسی اسم پیادهروی اربعین به گوشش خورده بود. اما حالا با حمایت همهجانبه حکومت، چنان در ایران جا افتاده که به یکی از اصلیترین مناسک رسمی تبدیل شده است.
پیادهروی اربعین آئینی شیعی است که خواستگاهش بیشتر در عراق بود. با سقوط صدام و نزدیکی دو کشور به هم، این رسم مورد توجه بخشی از جامعه مذهبی قرار گرفت، ولی خیلی زود به یکی از ابزارهای قدرتنمایی حکومتهای شیعه تغییر ماهیت داد.
همزمان با این مانور قدرت فرامرزی، در داخل هم مناسک و مراسم زیادی، بویژه در سه دهه گذشته، به تقویم مذهبی ایران اضافه شد. تا آنجا که تقریبا روزی بدون مناسبت پیدا نمیشود و هیچ زمانی نیست که یکی از شبکههای رادیو و تلویزیونی برنامهای مذهبی پخش نکند.
بعلاوه، در تقویم مذهبی ایران، تعدادی از مناسبتهای مذهبی از یک روز خاص به یک دهه تبدیل شدهاند. مناسبتهایی همچون دهه کرامت، دهه امامت، دهه فاطمیه، دهه برائت و دهه صادقیه.
از سوی دیگر، دستگاهها و نهادهای مذهبی هم تقویت و پرتعداد شدهاند، شمار امامزادهها و حرمها افزایش معناداری پیدا کردهاند و بعضی تبدیل به نهادهای اقتصادی و سیاسی قدرتمندی شدهاند.
همه این تغییرات که برخی کارشناسان مذهبی نام «تورم مناسک» بر آن گذاشتهاند، به اراده جمهوری اسلامی و با بسیج همه امکانات ارگانهای مختلف نهاد قدرت و با تبلیغات گسترده شکل گرفته است.
نمونههایی از دخالت حکومت برای به انحصار درآوردن دین با پررنگ کردن مظاهر شیعی و با استفاده از اعتقادات مذهبی بخشی از جامعه.
یاسر میردامادی، پژوهشگر دین و فلسفه میگوید که هدف حکومت از این اقدامات آن است که با استفاده از مناسک، «جایگاهش را مستحکم کند» به همین دلیل روی «آئینهای اختصاصی شیعه سرمایهگذاری کرده و در تلاش است مهر خودش را بر آنها بزند.»
او معتقد است هدف دیگر آنها از این انحصارگرایی، کنترل آئینهای مذهبی است تا از «تبدیل شدنشان به نیروهای اعتراضی علیه جمهوری اسلامی» جلوگیری کنند.
بر این اساس، جهتدهی مناسک دینی در دهههای اخیر به سمتی رفته که آئینهای دینی مشترک مسلمانان تا حد زیادی زیر سایه سنتهای شیعی دستچین نظام قرار گرفته است.
رشد تصاعدی مراسم جدید مذهبی
در زمان رهبری آیتالله خامنهای، آئینهایی شکل گرفتهاند که پیشتر در تاریخ مذهبی ایرانیان جایی نداشتهاند. از جمله مناسکی مانند پیادهروی اربعین، جاماندگان اربعین و اشکال مختلفی از انواع پیادهرویها.
یکی از اینموارد «پیادهروی آغاز امامت امام زمان» است که از سال ۱۳۹۵ و با رای نمایندگان مجلس، به تعطیلات رسمی مذهبی اضافه شد.
از دیگر آئینهایی که چند سالی است با صرف بودجههای کلان نهادهای مختلف و تبلیغ فراوان از تریبونهای رسمی برگزار میشود، «راهپیمایی غدیر» است.
به نوشته خبرگزاری ایرنا، امسال در تهران مراسمی به نام «مهمونی ۱۰ کیلومتری غدیر» برگزار شد. به نوشته این خبرگزاری «بیشتر از ۳۵۰ موکب از هیئتهای مذهبی، و گروههای جهادی، ۴۰ مجموعه شهربازی، ۱۱۰ هزار اسباببازی و ۱۵۰ گروه سرود» در آن شرکت کردند. همچنین « بیش از ۲ میلیون غذا و میان وعده برای پذیرایی از میهمانان» تدارک دیده شد.
محسن حسام مظاهری، پژوهشگر دینی در یادداشتی در کانال تلگرامش این مراسم را نوعی «لشکرکشی خیابانی به نام آموزههای دینی و با هدف تامین منافع حاکمیت» توصیف کرد. در شرایطی که چنین حقی برای مردم عادی یا منتقدان نظام فراهم نیست.
به جز موارد پیش گفته، مناسبتهای متعدد دیگری برگزار میشوند که نوظهورند. مثل «وفات حضرت امالبنین» که گفته شده سابقهای از آن وجود ندارد، ورود حضرت معصومه به شهر قم و یا برگزاری مراسم «شیرخوارگان حسینی» که همگی در همین گروهند.
سکوت و همراهی حکومت
نمونه آن دهه محسنیه است که توسط « جریان منسوب به صادق شیرازی و گروههای معروف به هیئتیها» راهاندازی شده است. در این روزها، برای فرزند متولد نشده فاطمه، به نام محسن عزاداری میشود.
صادق حسینی شیرازی از جدیترین مراجع منتقد نظام است و جمهوری اسلامی هم اعتبار این مراسم را زیرسوال میبرد. با این حال تا کنون مانع از برگزاری آن نشده است.
همچنین تا سالها بعد از انقلاب، روز درگذشت فاطمه، دختر پیامبر اسلام، تعطیل رسمی نبود. حکومت به دلیل حساسیت روایت قتل او توسط رهبران اهل سنت، از رسمی کردن آن طفره میرفت. اما سرانجام در دهه هفتاد به خواست بخشی از مراجع تقلید و طیف مذهبی حامیانش تن داد. این مراسم هم تبدیل به سوگواری ده روزه شد.
افزایش ۸ برابری امامزادهها
به جز افزایش مناسبتهای مذهبی، تعداد «بقاع متبرکه» افزایش حیرتانگیزی داشتهاند.
آمار چندان دقیقی از تعداد امامزادهها و حرمها در دست نیست. چون خیلی از آنها شناسنامه و شجره ندارند. بعضی هم مثل امامزاده بیژن و امامزاده آهنی، «قلابی» از کار درآمدهاند.
با چنین شرایطی، بنا بر آمار سازمان اوقاف، نهاد متولی این اماکن، تعداد امامزادهها به بیش از ۸ هزار و ۷۰۰ مکان رسیده است. یک تحقیق نشان میدهد که این تعداد در سال ۱۳۵۲، هزار و ۵۹ مکان بوده است. اگر این آمار درست باشد به معنای این است که تعداد آنها در چهار دهه حکومت جمهوری اسلامی بیش از ۸ برابر شده است.
حرمهایی که مقدسترند
رهبر جمهوری اسلامی در سخنرانی در سال ۸۷ و در همین مکان گفت که «یکی از چیزهای بسیار مهمی که در شیراز باید مورد توجه قرار گیرد، مرکزیت و محوریت این حرم مطهر است.»
به مدت کوتاهی، طرح توسعه ۵۷ هکتاری حرم کلید خورد و اعتراضها و نگرانیهای متعدد از تخریب بافت تاریخی شیراز مانع اجرای آن نشده است.
حرم امام هشتم شیعیان در مشهد هم در سالهای گذشته توسعه جغرافیایی و سازمانی بسیار گستردهای پیدا کرده و آستان قدس رضوی در حال حاضر به یکی از کارتلهای اقتصادی پرقدرت تبدیل شده است.
محسن حسام مظاهری، پژوهشگر حوزه دین، در تحقیقی گفته است که این حرم «از دوره تیموریان تا پایان حکومت پهلوی، ۱۲ هکتار رشد داشت. ولی در دوران حکومت جمهوری اسلامی دستکم به ۷۰ هکتار رسیده است.»
هیاتهای حکومتی، مداحان سلبریتی
بر اساس آخرین آمار رسمی اعلام شده در حال حاضر ۸۰ هزار مداح و ۹۰ هزار هیئت رسمی و ثبت شده، فعالند. این آمار به جز مراکز مذهبی غیررسمی و حتی خانگی است.
در بیشتر روزهای سال هیئتها در حال برگزاری مراسمند. مداحانی که بسیاری از آنها تبدیل به سلبریتیهای حکومتی شدهاند، با نوحهخوانیهایی پرهیجان به سبک پاپ و رپ، پاتوق جوانان حامی نظامند.
محمد جواد اکبرین، پژوهشگر دینی میگوید که کارکرد این هیئتها «تولید جمع خودیها و ایجاد سوژههایی برای با هم بودن و نگه داشتن آنهاست.»
آقای اکبرین معتقد است که نهادهای مذهبی به «سازماندهی نیروها در بزنگاهها کمک میکنند و دائما ارتباط این جمع را با خودشان نگه میدارند.»
یکی از بزنگاههایی که تهییج احساسات مذهبی جوانان هیئتی در اختیار اهداف حکومت قرار گرفت، استفاده از آنها در برخورد خونین با معترضان انتخابات ریاستجمهوری سال ۸۸ در روز عاشورا بود.
حسین همدانی، از فرماندهان ارشد سپاه که در سوریه کشته شد، روایت کرد که « نزدیک به ۳۰ هیئت و دسته عزاداری را برای برخورد با مردم در روز عاشورا» آماده کرده بود.
مناسبتهای ملی به جای مذهبی
چنین تکاپو و تلاشی از جانب حکومت برای پیاده کردن دینداری حکومتی با تعریف خود از ارزشهای اسلامی، در شرایطی است که به گواه آمار و اظهارات مقامات، بخشی از جامعه دینزده شدهاند. آمار رسمی میگوید انجام فرایض اصلی دین مثل نماز و روزه در سالهای گذشته، کاهش معناداری پیدا کرده است.
در مقابل برگزاری مناسبتهای ملی و ایرانی مانند بزرگداشت روز کورش یا مراسم شب یلدا از طرفداران بیشتری برخوردار شده است.
چنین تغییراتی نشان میدهد که جمهوری اسلامی در جا انداختن اسلام مدنظر خود موفق نبوده است. با این حال مقامهای ارشد نظام با نادیده گرفتن واقعیات اجتماعی، همچنان تمرکز خود را بر حفظ «حلقه وفاداران نظام» قرار دادهاند.
حلقهای که همین حالا به واسطه عملکرد حکومت در اعتراضهای سالهای گذشته، پنهانکاری سرنگونی هواپیمای مسافربری اوکراین و در آخرین مورد کشته شده مهسا (ژینا) امینی، دختر ۲۲ ساله سنندجی بعد از بازداشت توسط گشت ارشاد، دچار گسست شده و ریزش کرده است