اینفلوئنسرهای «خیر» یا «ابتذال امر خیر»؟! جمع کردن فالوئر با فقر مردمان دیگر
رأی دهید
در ویدیویی دیگری که مهشید از خود منتشر کرده، او در بین چند زن بلوچ ایستاده و میگوید که درعین ناباوری توانسته ۱۳ میلیون تومان پول جمعآوری کند و ۳۵ خانواده را «تحت پوشش» قرار دهد. در حالیکه صدای او در پس زمینه میآید، دوربین روی صورتهای زنان بلوچ میرود و زوم میکند، به نحوی که حتی خطوط صورت این زنان نیز قابل رویت است و آنها در حالیکه مشخص است معذب هستند و نگاه خود را از دوربین میدزدند، سکوت کردهاند.
با بازنشر این دو ویدیو، توسط «خلیل بلوچی»، فعال بلوچ ساکن ایران، بسیاری از این نحوه برخورد مهشید و دیگرانی شبیه او انتقاد کردند.
این اولینبار نیست که از نحوه فعالیتهای افرادی که در شبکههای اجتماعی به عنوان «خیر» شناخته میشوند، انتقاد شده است.
با یک فعال بلوچ ساکن ایران که نخواسته نام او منتشر شود و «یوسف السرخی»، شاعر و فعال عرب اهوازی گفتگو کردهایم.
***
اینفلوئنسرهای «خیر» یا «ابتذال امر خیر»؟!مهشید، پزشک جوانی که چند سال است در سیستان و بلوچستان طبابت میکند، تنها فعال اینستاگرامی نیست که برای کمک به خانوادههای تهیدست این استان، پول جمع میکند و از فقر و تنگدستی، چهرههای آفتاب سوخته و پریشان مردمان این منطقه فیلم میگیرد. پیش از او سروش صلواتیان فقر این منطقه را در اینستاگرام به تصویر کشیده بود، از کودکان بیشناسنامه و کودکان معلول بدون امکانات و مدرسههای کپریشان حرف زده بود و دوربین را روی چهره تکتک آنها زوم کرده بود. اگرچه برخی معتقدند صلواتیان با پیگیریهای زیاد مشکلات مردم این استان را به تلویزیون و نهادهای رسمی کشانده، اما فعالان حقوق کودکان از منتقدان او هستند و معتقدند که او با تصاویری که منتشر میکند، عزتنفس شهروندان بلوچ و به ویژه کودکان را از بین میبرد.
در ماههای گذشته برخی از فعالان بلوچ در توییتر، با راهاندازی هشتگی تحت عنوان «ابتذال امر خیر»، نسبت به اقدامات مشابه اینفلوئنسرهایی که خود میگویند به دنبال کار خیر هستند، اعتراض کردهاند.
«داریوش مبارکی»، فعال بلوچ و چند تن دیگر از فعالان مدنی در بلوچستان نیز، بارها درباره سواستفاده به اصطلاح خیرین از فقر برخی مردم بلوچ، نسبت به آثار اجتماعی، فرهنگی و شخصی این موضوع هشدار دادهاند. آنها بحث به ابتذال کشیده شدن کار خیر را به میان کشیده و از مسئولان نظام جمهوری اسلامی خواستهاند که از بهرهبرداری هر فردی که دوربین به دست دارد و در ازای کمک ناچیزی، فقر شهروندان را «رمانتیک» یا زیبا جلوه میدهد، جلوگیری کنند.
با اینحال، در طی سالهای اخیر نهتنها حکومت از رشد قارچوار این افراد که به هر بهانهای راهی سیستان و بلوچستان میشوند، جلوگیری نکرده، بلکه در عوض فعالیت سازمانهای خیریهای که بنا به گفته فعالان بلوچ، «کار اصولی» انجام میدادند، را به زور متوقف کرده است.
«میم»، فعال بلوچ ساکن ایران ضمن نام بردن از «جمعیت امام علی»، بهعنوان موسسه مردمنهادی که کار «درست و اصولی»، انجام میداد، میگوید: «اول با جمعیت امام رضا خواستند کار جمعیت امام علی را کمرنگ کنند ولی نتوانستند و تصمیم گرفتند با آن برخورد امنیتی کنند. برخورد حکومت با جمعیت امام علی که واقعا در استان سیستان و بلوچستان کار درست میکرد هم نشان میدهد، که سیستم کار درست را که با حاکمیت همراه نیست، برنمیتابد. اما سلبریتیهای حاکمیتی میتوانند کار خود را ادامه دهند.»
اشاره این فعال بلوچ به «جمعیت امداد دانشجویی مردمی امام علی» است که در سال ۱۳۷۸ به همت «شارمین میمندینژاد»، تاسیس شد، است. این سازمان در مدت بیش از دو دهه توانسته بود دراقصی نقاط ایران با تاسیس مراکز آموزشی، خدماتی و کمکرسانی که بر پایه فعالیتهای داوطلبانه، به ویژه کمک داوطلبان بومی بود، به خانوادههای فقیر ایرانی کمک کند. با اینوجود، قوهقضاییه ایران در تیر ۱۳۹۹، با بازداشت مدیران این سازمان و بعد صدور حکم انحلال این سازمان و تایید این حکم در خرداد ۱۴۰۱، مراکز این سازمان را به تعطیلی کشاند. با اینحال، فعالان داوطلب این سازمان بارها تاکید کردهاند که فعالیتهای آنها برای کمک به نیازمندان هرگز متوقف نخواهد شد.
میم همچنین با تاکید بر اینکه برخی فعالیتهای سلبریتیهای اینستاگرامی، نهتنها مفید نیست بلکه میتواند آسیبزا نیز باشد، میگوید: «بحث بسیاری بوده و هست که با این شکل کارها، عزتنفس مردم زیر سوال میرود. این موضوع نیز بارها مطرح شده که هرگونه مداخله غیرعلمی، منتج به پیامدهای ناگواری میشود و خوداتکایی، خودبسندگی و تحرک مردم در اثر این نگاه از بین میرود.»
نرگس کلباسی شهروند دو تابعیتی ایرانی - بریتانیایی، یکی از خیرینی است که با یک اظهارنظر غیرعلمی خبر ساز شد. او با کمپین ارسال آب معدنی به خوزستان خبرساز شده بود.
نرگس کلباسی که گفته میشود پدربزرگش از مراجع تقلید شیعه در مشهد بوده، زاده اصفهان است و از ۴ سالگی که از ایران خارج شده در انگلستان و بعد کانادا و هند زندگی کرده است. او موسسه خیریهای بهنام «پریشان» را در هند تاسیس کرده است.
در سال ۲۰۱۴، دختربچهای که در یکی از اردوهای موسسه خیریه نرگس کلباسی در ایالت «رایاگادا» شرکت کرده بود، ناپدید و بعدا مشخص شد که غرق شده است. درپی این واقعه، مقامات دادگستری ایالت رایاگادا، کلباسی را به قتل غیرعمد متهم کردند. او توسط دادگاه بدوی محلی به تحمل حبس و جریمه نقدی محکوم شد،پولی بعدا با کمک «محمد جواد ظریف» و سرکنسول ایران در ایالت رایاگادا، تبرئه شد.
در تیر سال ۱۴۰۰، درست زمانیکه مردم عرب اهواز در خیابانهای خوزستان به تخریب محیطزیست و کشته شدن دامهای خود در اثر بیآبی اعتراض میکردند، خانم کلباسی که آن زمان بیش از یک میلیون نفر دنبالکننده در اینستاگرام داشت، از مردم خواسته بود به او پول بدهند تا برای خوزستانیها آب معدنی و تانکر آب خریداری کند.
این اقدام نرگس کلباسی همانزمان با انتقادات گستردهای روبرو شده بود. بسیاری با تاکید بر اینکه مشکل خوزستان فقر نیست که او بخواهد با کار خیریه آن را برطرف کند، او را وابسته به حکومت ایران و تقلیلدهنده نقش حکومت در ایجاد مشکلات محیطزیستی برای خوزستان خوانده بودند.
سیستان و بلوچستان فقط فقر نیست!آمارها میگویند که استان سیستان و بلوچستان، محرومترین و توسعهنیافتهترین استان ایران است. این درحالی است که این استان از لحاظ جغرافیایی، بهلحاظ مرزهای مشترک با کشور بزرگی چون پاکستان و بندر مهمی چون بندر چابهار، میتوانست یکی از ثروتمندترین استانهای ایران باشد. با اینحال، عدد شاخص فلاکت و توسعهنیافتگی در این استان، از همه مناطق ایران بیشتر است و این استان با اختلافی حدودا ۲۰ درصدی از دیگر استانهای فقیر و محروم، در صدر جدول فقر در ایران قرار دارد.
با این وجود، «میم»، فعال بلوچ ساکن ایران میگوید که برخلاف تبلیغات، سیستان و بلوچستان فقط در فقر خلاصه نمیشود و ظرفیتها و موقعیتهای این استان که باوجود عدم سرمایهگذاری دولت برای ایجاد زیرساختهای لازم، در این تبلیغات گم شدهاند. او همچنین معتقد است که تصویری که امروز در شبکههای اجتماعی از مردم بلوچ ارائه میشود، اگرچه نشان دهنده فقر این مردم است، ولی عزتنفس آنها را تکهتکه کرده و از این جهت بسیار مخرب است.
بنا به گفته میم، اگرچه تغییرات اقلیمی و خشکیدگی ایران در طی دو دهه اخیر، مردم بلوچستان را فقیرتر از قبل و وادار به مهاجرت به حاشیههای شهرهای بزرگ استان کرده، این استان به دلایل سیاسی، «با کمترین میزان سرمایهگذاری و مداخلات اقتصادی دولتی» مواجه بوده و از این جهت، فعالیتهای سازمانهای مردمنهاد و خیریه توسط دولت تشویق شده و باعث «حضور بیضابطه، بیقانون و بدون شفافیت از سوی سازمانهای کثیر خیریه شده است.»
او با تاکید بر اینکه فقر در استان سیستان و بلوچستان در دو دهه اخیر و در اثر خشکسالیهای پیاپی افزایش یافته و سیاستهای غلطی چون هدفمند کردن یارانهها، انگیزه کار کردن را از برخی شهروندان گرفته است، میگوید: «در سیستان و بلوچستان، حکومت و مردم محلی هم حضور موسسات خیریه را تشویق میکنند. طی دو دهه اخیر، با وجود شبکههای اجتماعی، نگاه به سیستان و بلوچستان تغییر کرد و شاهد رواج نگاهی بودیم که فقر را در بلوچستان به تصویر میکشید و به مرکز و حاکمیت معطوف بود.»
میم همچنین ادامه میدهد: «همین هم به رشد قارچگونه این خیرین و اینفلوئنسرهای اینستاگرامی دامن زده و سیستان و بلوچستان را تبدیل به بهشت کسانیکه کرده که میگویند کار خیریه انجام میدهند.»
اینفلوئنسرهای اینستاگرامی و خیریههای وابسته به حکومتمیم که خود نیز تجربه فعالیت خیریهای در بلوچستان را دارد، میگوید که سلبریتیهای اینستاگرامی را به سازمانهای خیریه وابسته به حکومت ترجیح میدهد. او با تاکید بر اینکه بسیاری از سازمانهای خیریه، «عقیدهفروشی» میکنند و ایدئولوژی اسلام سنی یا اسلامگرایی شیعی را ترویج میکنند، میگوید: «عملا کار خیری نمیبینید و عقیده فروشی و تحمیل عقیده با دلربایی و دلجویی است. گاهی وقتها، آدم فکر میکند که چهرههای نویی مثل سلبریتیها حداقل بهترند و کاری به عقاید مردم ندارند. اگرچه هر دو گروه، کار خیر را به ابتذال کشیدهاند.»
این فعالیتها و انتقادات اما تنها مربوط به استان سیستان و بلوچستان نیست.
یوسف السرخی، فعال عرب اهوازی نیز براین باور است که بسیاری از خیریهها در خوزستان، وابستگیهای عمیق ایدئولوژیک به حکومت دارند. او با تاکید بر اینکه ناتوانی و عجز حکومت از حل مشکل فقر مردم در استانهای محروم نگهداشته شده، سبب شده که حکومت از خیریهها و اینفلوئنسرهای اینستاگرامی استقبال کند، میگوید: «حکومت جمهوری اسلامی از همان ابتدا کمیته امداد و بنیاد مستضعفان را راه انداخت. اما، باوجود فساد ساختاری، قادر به کمک به مناطق محروم خوزستان و بلوچستان نبوده و نیست. برای همین سعی میکند مردم را تشویق کند که برای کمک به نیازمندان پیشقدم شوند. بنابراین، با پا دادن به این موسسات خیریه یا افراد فعال در اینستاگرام که عمدتا از فیلترهای حکومتی میگذرند، یعنی یا از طبقه مرفه وابسته به حکومت هستند یا وابسته به سپاهپاسداران، این وظیفه را از دوش خود بر میدارد.»
این فعال عرب اهوازی ضمن اشاره به بازداشت افراد خیری که وابستگی به حکومت نداشتهاند نیز میگوید: «حکومت کسانی را که از فیلتر خود عبور میکنند به سمت کار خیریه، آنهم به این شکل سوق میدهد، ولی از کمکرسانی افراد مستقل جلوگیری میکند و آنها مورد بازپرسی قرار میدهند.»
اشاره این شاعر عرب به بازداشت بیش از ۲۴ فعال عرب است که در بهار سال ۱۳۹۸ به سیلزدگان کمک کرده بودند. نیروهای امنیتی ایران اتهام این فعالان را «تشویش اذهان عمومی» مطرح کرده و برخی را به چند سال حبس محکوم کردند.
السرخی برخوردهای امنیتی جمهوری اسلامی با برخی فعالان عرب و مجوز دادن به سلبریتیها را «رقابت ایدئولوژیک» توصیف کرده و میافزاید: «جمهوری اسلامی از طریق خیریهها و افرادی که مدعی کار خیر هستند، کانالسازی میکند. حکومت، با وجود بنیادهای مختلف یا نهادهای ایدئولوژیک وابسته به خود، نتوانسته زخمی از مردم درمان کند. حالا، با میدان دادن به اینفلوئنسرها، که بعضی آگاهانه و بعضی غیرآگاهانه در ازای کمک اندکی، صحنهسازی میکنند تا افکار عمومی را ارضا کنند، از مسئولیت خود شانه خالی میکنند.»
او در پایان نیز میگوید: «فعالان اتنیکی چون میدانند که این شیوه از کار خیر، پرش از صورت مساله است، با آن مخالفند. ما معتقدیم که فقر در میان گروههای مختلف اتنیکی در ایران ساختاری است و وابسته به ساختار فاسد ارگانهای حاضر در این مناطق است. مثلا سپاه با تخریب محیطزیست و پروژههای ماجراجویانه خود، محل زندگی مردم عرب در خوزستان را به نابودی کشانده، حالا با این وضعیت، از طریق اینفلوئنسرهایی که گمانههایی درباره وابستگی آنها به حکومت وجود دارد، لقمهای نان در دهان مردم میگذارد یا برایشان آب معدنی میفرستد.»