ربودن عمه به خاطر تصاحب باغ ۲۰ میلیارد تومانی
رأی دهید
به گزارش خبرنگار حو ادث «ایران»، مدتی قبل راننده کامیونی که در یکی از جادههای استان مرکزی در حال حرکت بود، با صحنه عجیبی مواجه شد. او خودروی سمندی را دید که از کنارش گذشتند و دو مرد در صندلی جلو نشسته و زن میانسالی روی صندلی عقب دراز کشیده بود. وقتی خودرو جلوتر رفت راننده کامیون ناگهان متوجه شد در صندوق عقب خودروی سمند کمی باز شد و مردی که داخل صندوق عقب حبس شده بود سعی داشت با اشاره از او بخواهد با پلیس تماس بگیرد.
راننده کامیون بلافاصله با 110 تماس گرفت و موضوع حبس مرد میانسال داخل خودروی سمند را گزارش کرد. هنوز چند دقیقهای از اعلام این ماجرا به پلیس و درخواست کمک نگذشته بود که ناگهان خودروی سمند از جاده خارج شد تا وارد یک مسیر فرعی شود وقتی خودروی سمند برای پیچیدن به جاده خاکی سرعتش را کم کرد راننده کامیون با دیدن این صحنه به مرد میانسال اشاره کرد تا خودش را بیرون بیندازد. با کمک راننده کامیون مرد میانسال نجات یافت و خود را به پلیس رساند. او در تحقیقات گفت: سرنشینان سمند من و همسرم را ربوده بودند اما من فرار کردم. وی درباره علت این ماجرا گفت: سه دانگ از باغی در یکی از روستاهای استان مرکزی متعلق به همسرم است و سه دانگ دیگر متعلق به برادر و برادرزادههایش است. برای صحبت درباره فروش باغ به همراه همسرم راهی باغ شدیم و با برادرزادههایش در رابطه با خرید و فروش سهم زمین که ارزش آن 20 میلیارد تومان بود صحبت کردیم. او ادامه داد: بعد از نیم ساعت گفتوگو، دو برادرزاده همسرم اتاقک باغ را ترک کردند و ناگهان دو مرد نقابدار وارد اتاقک شده و با تهدید چاقو و قمه دست و پای ما را با چسب بستند. مرا در صندوق عقب خودرو انداخته و همسرم را به صندلی عقب خودروی سمند انتقال دادند. خودرو به راه افتاد و از تهدیدهای مردان نقابدار متوجه شدم که آنها قصد دارند سهم همسرم را با سندسازی به برادرزادههایش منتقل کنند. زمانی که در صندوق عقب خودرو بسته شد و به راه افتاد، با دندان چسبهای دستم را باز کردم و بعد هم در صندوق را طوری باز کردم که آدمربایان متوجه نشوند و در این اثنا از راننده کامیونی که پشت سر ما بود کمک خواستم. آنها همسرم را با خود بردند و نمیدانم چه سرنوشتی برایش رقم خواهد خورد.
آزادی دومین گروگان
در حالی که تحقیقات پلیسی برای آزادی زن میانسال و دستگیری مردان نقابدار ادامه داشت، زن ربوده شده با پلیس تماس گرفت و گفت: دو مرد نقابدار من وهمسرم را ربوده بودند تا اینکه به مقابل باغی رسیدیم خودرو که متوقف شد، سرنشینان سمند متوجه شدند که همسرم فرار کرده است. آنها که بسیار ترسیده بودند مرا رها کرده و آنجا را ترک کردند.
باتوجه به تحقیقات صورت گرفته مشخص شد مردان نقابدار ازسوی دو برادرزاده زن میانسال اجیر شدهاند و پلیس بررسیهای خود برای دستگیری دو برادر را ادامه داد تا اینکه کارآگاهان پلیس استان مرکزی سرنخهایی بهدست آوردند که نشان میداد دو برادر به تهران متواری شدهاند. با بهدست آمدن رد دو برادر، نیابت قضایی برای دستگیری متهمان به اداره یازدهم پلیس آگاهی پایتخت اعلام شد و کارآگاهان پلیس تهران بزرگ موفق شدند یکی از برادران را در مخفیگاهش دستگیر کنند. متهم در تحقیقات اولیه به ربودن عمه و شوهرعمهاش به خاطر اختلافات ملکی اعتراف کرد. متهم جوان در اختیار کارآگاهان پلیس استان مرکزی قرار داده شد. بررسیها در این رابطه ادامه دارد.