قتلی که با تمسخر لهجه مقتول کلید خورد

 پسر جوان که به خاطر مسخره کردن لهجه مرد شهرستانی مرتکب قتل شده بود، پس از یک سال فرار بازداشت شد.

به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، حدود یک سال قبل خبر قتل پسر جوانی در یکی از بوستان‌های پایتخت به پلیس اعلام شد و به دستور بازپرس ساسان غلامی، تیم تحقیق وارد عمل شدند. در بررسی‌های اولیه مشخص شد مقتول به همراه چند نفر از دوستانش در پارکی در شرق تهران با چند پسر جوان درگیر شده و به قتل رسیده است.

در تحقیقات میدانی از شاهدان و شرکت کنندگان در این نزاع مرگبار، مشخص شد عامل این جنایت پسر جوانی به نام بهادر است. بنابراین تیم جنایی راهی خانه متهم شد، اما پسر جوان پس از درگیری مرگبار متواری شده بود.

با گذشت یک سال از این حادثه، پسر جوانی با پلیس تماس گرفت و در حالی که مخفیگاه بهادر را به پلیس لو داد، گفت: من یکی از دوستان مقتول هستم و خیلی اتفاقی دیروز که در حال عبور از خیابان بودم، بهادر را دیدم. او چهره‌اش را تغییر داده  اما تغییر چهره‌اش هم باعث نشد که او را نشناسم.
به دنبال این تماس، مأموران پلیس آگاهی وارد عمل شده و با زیر نظر گرفتن محل تردد متهم فراری در نهایت موفق شدند او را دستگیر کنند. پسر جوان در تحقیقات اولیه به شرکت در نزاع دسته جمعی اعتراف کرد اما مدعی شد که ضربه مرگبار را او نزده است.به دستور بازپرس شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران، متهم  در اختیار کارآگاهان اداره آگاهی قرار گرفت و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.
گفت‌وگو با متهم
چرا پسر جوان را به قتل رساندی؟
من اصلاً او را نمی‌شناختم؛ با دوستانم در پارک بودیم که  مقتول و دوستانش هم وارد پارک شدند و نزدیک هم نشسته بودیم او با لهجه شهرستانی شروع به صحبت با تلفن همراهش کرد و همین مسأله باعث شد که ما او را دست بیندازیم و کمی تفریح کنیم. اما سر همین مسأله دعوایمان شد و در این درگیری من و دوستانم با چاقو و قمه به مقتول و دوستانش حمله کردیم. من هم ضربه‌ای به مقتول زدم اما ضربه من کشنده نبود.

اگر ضربات تو کشنده نبود، چرا فرار کردی؟
ترسیده بودم، دوستانم به من خبر دادند که مقتول در بیمارستان فوت کرده است. همه می‌‌گفتند تو قتل را انجام دادی و به همین دلیل تصمیم به فرار گرفتم. به مقتول ضربات زیادی وارد شده است، کسانی هم که در آن درگیری بودند، چاقو و قمه داشتند، از کجا معلوم که ضربه من باعث مرگ شده است.

در این یک سال کجا بودی؟
از تهران خارج شده و با هویتی جعلی زندگی می‌‌کردم. با گذشت یک سال از قتل، با این تصور که آب‌ها از آسیاب افتاده است و از آنجایی که از این فرار خسته شده بودم، به تهران برگشتم. سعی کردم با تغییر چهره کاری کنم  که کسی نتواند هویت مرا تشخیص دهد.

سابقه داری؟
بله. به خاطر درگیری و شرارت بارها دستگیر شده‌ام. هر بار عاشق دختری می‌‌شدم و وقتی با هم بیرون می‌‌رفتیم، به محض اینکه پسری به او نگاه می‌‌کرد، غیرتی می‌‌شدم و شروع به دعوا و ضرب و شتم می‌‌کردم  او هم از من شکایت می‌‌کرد و من به زندان می‌‌افتادم. از زندان که آزاد می‌‌شدم، دیگر از آن دختر قبلی که به خاطرش زندانی شده بودم خبری نبود و به سراغ دختر بعدی می‌‌رفتم و بازهم همان ماجرای متلک پرانی و دعوا و بازداشت ادامه داشت.
رأی دهید
دیدگاه خوانندگان
۵۵
ابن ملجم(ع) - مونیخ، آلمان
. این جا ایران است و بعضی ها با رگ گردن باد کرده میگن اولین قانون حقوق بشر را کووش ما نوشت، ولی در قرن ۲۱ یک ایرانی جوان ایران دیگر را میکس#د چون لحجه ایرانیش به مزاقش خوش نمیامد.
‌چهارشنبه ۲۹ تیر ۱۴۰۱ - ۱۶:۱۳
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.
  • دیفنس نت‌ورک: آمریکا اطلاعات کمک‌های چین به برنامه موشکی جمهوری اسلامی را روزانه به اسرائیل می‌دهد
  • چرا تور لیونل مسی در هند به خشونت کشیده شد؟
  • افشای عکس‌ها و مدارک جدید از پیشینه خانواده ایلهان عمر؛ آنها با «قصاب هرگیسا» چه ارتباطی دارند؟
  • رئیس موساد: تروریست‌ها و فرستندگان ایرانی‌شان را پیدا می‌کنیم و به حسابشان می‌رسیم
  • کارشناس صداوسیما: با توجه به گرانی برنج مردم میتوانند به جای آن جو بخورند
  • ویدیوی دلخراش درگیری جسورانه زوج پیر یهودی با مهاجمان سیدنی و کشته شدن توسط آنها
  • جزایر سه‌گانه؛ آیا چین شیوخ امارات را به روحانیون ایران ترجیح می‌دهد؟ اعداد با شما سخن می‌گویند
  • مدیرعامل ایران‌ایر: ۱۵ میلیون دلار به فرودگاه‌های استانبول، نجف، دبی، جده و مدینه بدهکاریم
  • دوران محمدرضا شاهی؛ ۲۵ آذر؛ روز مادران ایران (صد سال پهلوی؛ ۱۳۰۴ تا ۱۴۰۴) - بخش شصت و پنجم
  • گسترش قوانین شهروندی کانادا؛ کودکان مهاجران کانادایی متولد شده در خارج امکان دریافت شهروندی می‌یابند