اعتراض ۳ پناهنده ایرانی در ترکیه به حکم دیپورت به ایران رد شد
رأی دهید
اتهام این افراد اخلال در نظم عمومی عنوان شده است.
اسماعیل فتاحی، کنشگر سیاسی که از سال ۲۰۱۵ در ترکیه است و درخواست پناهندگی وی پذیرفته شده است به یورونیوز میگوید: «در تاریخ ۱۶ فروردین ماه در شهر دنیزلی به همراه سه نفر دیگر با نامهای زینب صحافی، لیلی فرجی و محمد پوراکبری کرمانی دستگیر شدیم. دلیل اصلی بازداشت ما حضور در تجمعی بود که ۱۵ روز قبل از بازداشت انجام شده بود.»
وی درباره این تظاهرات میگوید که «در مخالفت با خروج دولت ترکیه از کنوانسیون منع خشونت علیه زنان بود. تجمع دارای مجوزهای قانونی بود. ما یک روز در بازداشت در شهر دنیزلی بودیم و روز دوم حکم دیپورت ما صادر شد و سپس یک ماه در اردوگاه دیپورتیها تحت بدترین فشارهای روانی برای امضای برگههای بازگشت داوطلبانه قرار گرفتیم.»
آقای فتاحی در شرح ماجرا ادامه میدهد که بهدلیل فشار افکار عمومی از این اردوگاه آزاد شدند: «بعد از آزادی از اردوگاه طی حکم دیگری به شهرهای مختلف تبعید شدیم و پرونده پناهندگی محمد پوراکبری نیز رد شد.»
وی تصریح میکند: «غیر از محمد پوراکبری که اصلا در تجمع نبود و بازداشت شد بقیه افراد پناهندگی دارند. اعتراض ما به حکم دیپورت به ایران رد شده است و حکم دادگاه بدوی درباره ما قابل اجرا و تایید شده است. حکم قطعی است و ما هیچ راهکار قانونی برای اینکه اعتراضی کنیم نداریم. فقط دادگاه قانون اساسی ترکیه است که آن هم در صورت شکایت ما، باز مانع اجرای حکم نمیشود.»
این فعال سیاسی میگوید: «هر لحظه امکان بازداشت و دیپورت ما به ایران وجود دارد و هر لحظه تحت بدترین فشارهای روانی قرار داریم. در صورت دیپورت به ایران با احکام سنگین قضایی و شکنجه نهادهای امنیتی ایران روبرو میشویم.»
لیلی فرجی، فعال حقوق زنان نیز به مانند اسماعیل فتاحی آنچه بر آنها رفته است را شرح میدهد و میگوید: «سه سال پیش بهخاطر مشکلاتی که در ایران از سوی نیروهای امنیتی برای من پیش آمد مجبور به ترک ایران شدم به ترکیه پناهنده شدم.»
وی میگوید که حکم اولیه دیپورت بدون برگزاری دادگاه صادر شده است و بعد از آن ۳۳ روز در اردوگاه آیدین در بدترین شرایط جسمی و روحی قرار گرفتند.
وی اضافه میکند: «دولت ترکیه برای فشار به ما هر کدام از ما را به یک شهر تبعید کرد. من به شهر سیواس تبعید شدم. پلیس ترکیه من را خیلی اذیت کرد. بارها مورد خشونت کلامی قرار گرفتم. ما در شرایط بسیار بدی بسر میبریم. در صورت دیپورت به ایران هر گونه اتفاقی امکان دارد برای ما بیافتد. و کمترین آن زندانهای بلند مدت و شکنجه است.»