حزب‌الله لبنان؛ استخوانی از تهران لای زخم‌های خاورمیانه

ایران وایر - فرامرز داور: حزب‌الله لبنان گرچه مشکلی قدیمی برای کشورهای منطقه است؛ اما به موضوعات مورد اختلاف فوری جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی هم اضافه شده است. «فیصل بن فرحان»، وزیر خارجه عربستان ساختار سیاسی کنونی لبنان را گرفتار حزب‌الله لبنان خوانده و گفته این کشور باید راهی برای خلاصی از شرایط کنونی پیدا کند. او در اظهار نظر دیگری خبر داده که چهار دور مذاکره با جمهوری اسلامی در بغداد «بدون پیشرفت چشمگیر» انجام شده و برنامه‌ای هم برای مذاکره دیگری فعلا وجود ندارد. مقام‌های جمهوری اسلامی قبلا درباره این مذاکرات ابراز خوشبینی کرده بودند. 
 

**

 
عربستان سفیر لبنان را از این کشور اخراج کرده و به دنبال آن امارات، بحرین و کویت هم دست به اقدام مشابهی زده‌اند. دلیل این بحران توجه رسانه‌های اجتماعی به اظهارات نه چندان جدید «جورج قرداحی»، وزیر اطلاع‌رسانی لبنان است که جنگ یمن را «تجاوز» دو کشور عربستان و امارات به این کشور خوانده بود و در مواضع بسیار مشابه جمهوری اسلامی انصارالله یا شورشیان حوثی‌های یمن را افرادی خوانده بود که در برابر تجاوز خارجی از خود دفاع می‌کنند.
 
قرداحی سیاستمداری نزدیک به حزب‌الله لبنان و حزب‌الله لبنان یک گروه شبه‌نظامی مورد حمایت مالی و نظامی جمهوری اسلامی ایران است. تکرار مواضع جمهوری اسلامی از زبان یک عضو نزدیک به حزب‌الله در دولت لبنان، باعث خشم کم‌سابقه کشورهای عربی خلیج فارس شده است. حالا گروه‌های سیاسی لبنان که از نقش حزب‌الله در این کشور خشنود نیستند، بار دیگر جمهوری اسلامی را به طور غیرمستقیم مسئول بروز این بحران می‌دانند.
 
تنها چند هفته پیش از بروز این وضعیت، وقتی دولت لبنان درگیر بحران کمبود برق و بنزین شده بود، جمهوری اسلامی اعلام کرد که حاضر است از طریق حزب‌الله لبنان به این کشور سوخت بفروشد. هم جمهوری اسلامی ایران و هم حزب‌الله لبنان هر دو از سوی ایالات متحده تحریم هستند. آمریکا خریدوفروش نفت و گاز ایران را تحریم کرده و حزب‌الله لبنان را هم در فهرست گروه‌های تروریستی قرار داده است.
 
ایران نمی‌توانست مستقیما به دولت لبنان سوخت بفروشد و بخش خصوصی این کشور هم علاقه‌ای به خرید کالای تحریم شده از ایران نداشت. در اقدامی بی‌سابقه جمهوری اسلامی نفتکش‌های خود را عازم لبنان کرد و سوخت خود را نه در اختیار پالایشگاه‌های لبنان بلکه تحویل حزب‌الله لبنان داد.
 
 دو طرف تحریم شده با هم وارد معامله شدند و با دورزدن تحریم‌های ایالات متحده، سوخت به داخل لبنان رسید و در پمپ بنزین‌ها توزیع شد. جمهوری اسلامی و حزب‌الله به طور همزمان اعلام کردند که در همکاری با یکدیگر، وارد حل بحران سوخت شدند.
 
حالا کشورهای عربی خلیج فارس به رهبری عربستان سعودی از طریق موضوعی که به حزب‌الله و جمهوری اسلامی مربوط می‌شود، دولت این کشور را تحت فشار چندجانبه‌ای قرار داده‌اند که بحران تازه‌ای برای این کشور محسوب می‌شود و ممکن است به سقوط دولت لبنان بینجامد.
 
حزب‌الله اولین تجربه جمهوری اسلامی در تاسیس و پرورش گروه‌های شبه‌نظامی مستقل از دولت‌ها در میان کشورهای منطقه خاورمیانه است که نیابتا اهداف مقام‌های نظام حاکم بر ایران را دنبال می‌کنند و شاخه نظامی مستقل از ارتش رسمی کشورها دارند. 
 
«حسن نصرالله»، دبیرکل حزب‌الله که رهبر این گروه است، به صراحت گفته است که منابع مالی و نظامی مورد نیاز این گروه را جمهوری اسلامی تامین می‌کند و تا هر زمانی که «ایران پول داشته باشد، حزب‌الله هم دارد.»
 
این گروه حالا از میان بازرگانان و تجار عمدتا شیعه‌مذهب لبنان هم حامیان مالی دارد. گزارش‌هایی در رسانه‌های آمریکا منتشر شده که می‌گوید حزب‌الله همزمان با کاهش توان مالی ناشی از تحریم شدن جمهوری اسلامی، از طریق قاچاق وسیع و سازمان یافته مواد مخدر به کشورهای غربی، بخشی از نیازهای پولی خود را تامین می‌کند.
 
 حزب‌الله لبنان حالا استخوانی لای زخم‌های زیاد خاورمیانه است. نه یک حزب سیاسی متعارف است که از طریق رقابت‌های عادی در لبنان قدرت داشته باشد، نه یک گروه تماما نظامی است که بخشی از ارتش لبنان باشد و نه حتی یک گروه شورشی است که از طریق مذاکره با فشار به دولت مرکزی خواهان سهم در قدرت سیاسی باشد؛ بلکه یک حزب مسلح است که اولویت آن نه در خدمت منافع لبنان، بلکه اطاعت از خواسته‌های جمهوری اسلامی است و دولت مرکزی هم توان تغییر این وضعیت را ندارد. آیت‌الله «علی خامنه‌ای» حزب‌الله لبنان را «خط مقدم مقاومت» در برابر اسراییل خوانده است.
 
برای داشتن تصویری دقیق‌تر از موقعیت غیرعادی حزب‌الله در لبنان، مشابه‌سازی می تواند موثر باشد. تصور کنید یک دولت خارجی یک گروه شبه‌نظامی در ایران تاسیس، از آن حمایت مالی و تسلیحاتی کند و سپس از آن گروه فرضی برای تامین منافع خود استفاده کند؛ بدون اینکه این گروه شبه‌نظامی به دولت ایران پاسخگو باشد یا سلاح خود را به زمین بگذارد. 
 
واکنش احتمالی جمهوری اسلامی حتی به «فرض» چنین پدیده‌ای قابل پیش‌بینی است. جمهوری اسلامی اما دقیقا مشابه این کار را در لبنان آغاز و سپس در عراق، سوریه و یمن تکرار کرده است. 
 
شورشیان انصارالله یا حوثی‌های یمن که وزیر نزدیک به حزب‌الله در لبنان از آنها حمایت کرده و باعث خشم عربستان سعودی شده، دولت قانونی یمن را ساقط کرده‌اند و خود هم نتوانسته کنترل موثری بر یمن به دست بیاورند. حوثی‌های یمن این کشور را سال‌هاست که به دامان جنگی انداخته‌اند که البته عربستان سعودی یک طرف آن و جمهوری اسلامی ایران در طرف دیگر آن قرار دارد.
 
حزب‌الله لبنان مفری برای جمهوری اسلامی برای بازی با یک ابزار عربی در برابر اسراییل و کشورهای عربی بوده است و حالا عربستان سعودی مهمترین رقیب جمهوری اسلامی در منطقه هم از طریق همین مفر، در حال وارد کردن فشار سیاسی غیرمستقیم به جمهوری اسلامی است و در این راه بحرین، کویت و امارات را هم با خود همراه کرده است.
 
توازن قوا در این بازی نیابتی با ابزار حزب‌الله، تاکنون در ظاهر به سود جمهوری اسلامی بوده است. 
 
حزب‌الله را در نزدیکی مرزهای اسراییل به عنوان کانونی از تهدید بالقوه آماده نگه داشته است. جمهوری اسلامی از اعضای حزب‌الله در ترورهای برون‌مرزی و آنچه مزاحمت برای تثبیت خود در داخل ایران می‌دانسته استفاده کرده؛ اما علی‌رغم این کامیابی ظاهری، یکی از شاخص‌های «غیرعادی» بودن و تمرد نظام حاکم بر ایران از قواعد بین‌المللی نظیر عدم دخالت در امور داخلی دیگر کشورها، همین حمایت از حزب‌الله لبنان بوده است.
 
عربستان نزدیک به شش سال قبل مشابه اقدام اخیرش در لبنان را در برابر جمهوری اسلامی به کار گرفت. رابطه سیاسی و اقتصادی خود را با ایران قطع کرد، بحرین را به همین راه تشویق کرد و فشار آن بر کشورهای عربی باعث کاهش سطح روابط برخی مانند امارات متحده عربی با ایران شد.
 
بعید است که بحران تازه‌ای که بین لبنان و عربستان به وجود آمده به تعیین تکلیف نهایی حزب‌الله منجر شود. توازن فعلی در منطقه مانع این نیت است؛ اما این نزاع ممکن است به سقوط دولت دیگری در لبنان منجر شود. کشوری که مردم آن مانند یمن، عراق و سوریه گروگان وضعیت ناخواسته‌ای هستند که دولت‌های خارجی برای آن‌ها رقم می‌زنند.
 
این وضعیت دست‌کم احتمال، در کوتاه مدت، برقراری مجدد روابط ایران و عربستان سعودی را برخلاف برخی از پیش‌بینی‌ها در ایران به تاخیر می‌اندازد. لطمه دیگری که جمهوری اسلامی در ماه‌های اول ریاست «ابراهیم رئیسی» اصلا علاقه‌ای به تجربه آن نداشته است، اما نتیجه ناخواسته یکی از «استخوان‌های لای زخم‌های خاورمیانه» یعنی حزب‌الله لبنان است.
رأی دهید
دیدگاه خوانندگان
۶۱
یا فاطمه زهرا - کپنهاک، دانمارک

مقبول‌ترین شعار دوران انقلاب بود: حزب فقط حزب الله، رهبر فقط روح‌الله.
دوشنبه ۱۰ آبان ۱۴۰۰ - ۱۶:۳۸
۴۲
paksan - ایران، ایران
من شخصا طرفدار حزب الله نیستم ولی واقعا چطوری میشه تحلیل کرد که عربستان و نوچه هاش اینطوری با کشورها برخورد کنند که حتی اجازه نمیدهند یا تحمل کوچکترین انتقاد رو نمیدن؟ واقعا آدم یاد زمان برده داری و حکومت های اسلامی میافته که عرب ها حتی با وجود اسلام برای بقیه مردم و نژادها ارزش قائل نبودند و کمترین خواسته آنها با کشتار و جنگ سرکوب میشد. آخه مگه میشه حتی یکنفر اجازه نداره در یک کشور از عربستان انتقاد کنه؟چرا؟مگر این مردم برده شما هستند که اینطوری حتی تحمل انتقاد یک نفر رو ندارید؟چرا همشون باید تو حمایت کنند چون عربی حرف میزنند؟لبنان سوریه عراق و مصر و سودان و. این کشورها عرب نبودند و نیستند این مردم در دوران اشغال اسلام به زور عرب زبان شدند حالا باید برده عربستان و نوچه هاش باشند؟نحوه نگاه عربستان به مردم دقیقا نگاه برده داری هستش وگرنه چرا نباید چند نفر و گروههایی هم باشند که منتقد سیاست عربستان یا ایران یا آمریکا یا اسرائیل باشند؟چرا عربستان میخواد هیچکس جرات انتقاد ازش رو نداشته باشه؟اینا تازه مذهبی های تندروشون نیستند وای به روزی که القاعده و داعششون سرکار بیاد
دوشنبه ۱۰ آبان ۱۴۰۰ - ۱۶:۵۰
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.