پایان تلخ سفر پدر و پسر بیمار به امریکا

رأی دهید

‌چهارشنبه ۲۱ مهر ۱۴۰۰ - ۱۳ اكتبر ۲۰۲۱

مرد میانسال که پسر بیمارش را برای معالجه به امریکا برده بود وقتی از درمان وی ناامید شد با ریختن سم در غذایش او را به قتل رساند و سپس خودکشی کرد.

به‌گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، چند روز قبل زن میانسالی به دادسرای امور جنایی پایتخت رفت و در حالی که از شوهرش به اتهام‌ قتل پسرش شکایت داشت در تشریح این ماجرا به بازپرس شعبه چهارم دادسرای امور جنایی پایتخت گفت: پسر21 ساله‌ام بیماری سختی داشت بعد‌از ماه ها درمان در ایران وقتی به نتیجه نرسیدیم تصمیم گرفتیم او را برای ادامه درمان به امریکا ببریم. به‌همین خاطر شوهرم مقدمات کار را فراهم کرد و همراه پسرم به کالیفرنیا رفتند.

او ادامه داد: در تمام مدتی که همسر و پسرم در امریکا بودند من هر‌روز با آنها در تماس بودم تا اینکه ناگهان تماس‌هایشان قطع شد و این موضوع خیلی مرا نگران کرد. در نهایت پس‌از پیگیری‌های فراوان متوجه حادثه تلخی شدم. همسرم وقتی از درمان پسرم در امریکا ناامید شده بود با ریختن سم در غذای پسرم او را مسموم و سپس در اقدامی هولناک بچه‌ام را خفه کرده بود.

زن میانسال که گریه می‌کرد در ادامه گفت: شوهرم بعد از قتل پسرمان به‌خاطر عذاب وجدان خودکشی کرده و به زندگی خودش نیز پایان داده بود. من از این ماجرا بی‌خبر بودم تا اینکه همسایه‌ها بعد از چند روز به‌علت انتشار بوی تعفن از خانه متوجه شده و به پلیس خبر داده بودند.

زن میانسال ادامه داد: شوهرم قبل از مرگ روی کاغذ سفید روزنامه برای من دست نوشته‌ای به جا گذاشته بود و از من درخواست حلالیت کرده بود. حالا که من به راز قتل پسرم و خودکشی شوهرم پی بردم به اینجا آمدم تا از شوهرم به اتهام قتل پسرم شکایت کنم.با شکایت زن جوان بازپرس حبیب‌الله صادقی دستور بررسی این پرونده و مکاتبات قضایی با کشور امریکا برای دریافت مدارک و مستندات پرونده را صادر کرد.

رأی دهید

دیدگاه خوانندگان

۴۶

Omide por jalal - لس‌انجلس، ایالات متحده امریکا

مخالفینش به دروغ او را طالبِ قدرت خواندند حل آنکه بانی‌ صدر در اوجِ قدرت ، زمانی‌ که میدانست ایستادن در مقابل دیکتاتوریِ خمینی و بساطِ سپاه و حزب جمهوریِ اسلامی چه عواقبی برایش خواهد داشت ، جسورانه در مقابلِ خمینی ایستاد و به او " رو در رو " گفت که چون حرفهایی‌ که در پاریس در موردِ حجاب و آزادیِ احزاب زده بودی را تغییر دادی پس " ماکیاولیست " هستی‌ ! بنی صدر با شجاعت در مقابلِ بساطِ سپاه ایستاد اگر چه میدانست که سپاه و حزبِ جمهوری اسلامی این مخالفت را بر نخواهد تافت و او را از قدرت به زیر خواهند کشید .حال آنکه همین " بختیار " اگر چه از احوالاتِ خمینی و انقلابیون آگاه بود ، برای حفظِ نخست وزیری حاضر بود با خمینی مذاکره کند و حتا با " بازرگان " برای تشکیلِ دولت ائتلاف کند!! زمانی‌ که آن " رجوی "ِ خائنِ احمق به دیدارِ صدام رفت ، بنی صدر بر رجوی خشم گرفت و او راز خود راند که چرا با دشمنِ مردمِ ایران مذاکره کرده‌ای اما " بختیار " برای بازگشت به قدرت متوسل به کودتا میشود آنهم زمانی‌ِ که کشور در آستانه جنگ با عراق است !