انتقام مرگبار مرد معتاد از دوست ثروتمند
رأی دهید
بهگزارش خبرنگار حوادث «ایران»، رسیدگی به این پرونده از اردیبهشت سال 97 با گزارش زنی مبنی بر ناپدید شدن همسرش آغاز شد. این زن در توضیح بیشتر به مأموران گفت: من و همسرم سرژیک از اقلیتهای مذهبی هستیم و در ایران زندگی میکنیم. همسرم صبح روز ششم اردیبهشت ماه به قصد رفتن به ویلایمان در کرج از خانه خارج شد و دیگر از او خبری ندارم. پس از آن تلفن همراهش هم خاموش شد و بهخاطر نگرانیام از دوستش خواستم به ویلایمان سر بزند که او هم پس از سرکشی عنوان کرد ویلا مورد سرقت قرار گرفته است.
با شکایت این زن مأموران پلیس پیگیر پرونده شدند و دریافتند سرژیک آخرین بار با یکی از دوستانش که مرد ۴۰ سالهای بوده تماس تلفنی داشته که پلیس موفق شد متهم را که اعتیاد هم داشت شناسایی و بازداشت کند. اما وی پس از بازداشت مدعی شد که از سرنوشت سرژیک اطلاعی ندارد ولی در بازجوییهایی بعدی به قتل و سرقت از ویلا اعتراف کرد و گفت: من نقاش ساختمان هستم اما از یک سال قبل معتاد شدم و زندگیام خراب شد.۶ ماه قبل برای خرید شیشه پیش یکی از دوستانم رفته بودم که با سرژیک آشنا شدم. او هم مانند من به شیشه اعتیاد داشت و گاهی اوقات باهم مصرف میکردیم. از آنجایی که میدانستم وضع مالی اش خوب است سعی کردم به او نزدیک شوم و پس از چند ماه به خدمتکار او تبدیل شدم و کارهایش را انجام میدادم. تا اینکه سر موضوعی با او به اختلاف رسیدم بعد هم برای انتقام از یک دستفروش ناشناس مقداری زیورآلات بدل به ارزش ۳۷۰ هزار تومان خریدم و آنها را به خانه بردم. بعد با او تماس گرفتم و گفتم تا برای بررسی طلاها به خانهام در حوالی میدان ۱۷ شهریور بیاید.
وی در ادامه افزود: وقتی به خانهام آمد و متوجه قلابی بودن طلاها شد شروع به فحاشی کرد و من هم از شنیدن حرفهایش عصبانی شدم با هم گلاویز شدیم و در پلهها با میلگرد ضربهای به پشت سرش زدم که جان باخت. سپس جسدش را در پتو پیچیدم و زیر پله ها دفن کردم. بعد از دفن جسد گوشی موبایل، سوئیچ خودروی سوناتا و کلید باغ را برداشتم با خودرواش به ویلایشان در کرج رفتم و همه اموال آنجا را سرقت کردم و آن را به یکی از دوستانم فروختم.
بهدنبال اعترافهای این مرد بقایای جسد از زیر پلههای خانه متهم کشف و فردی که اموال مسروقه را خریداری کرده بود نیز دستگیر شد.
همسر مقتول هم برای متهم درخواست مجازات کرد.از آنجایی که مقتول ولی دم نداشت بنابراین دادسرا از رئیس قوه قضائیه خواست تا برای متهم درخواست مجازات کند. در حالی که معاون رئیس قوه قضائیه درخواست دیه را مطرح کرده بود، پرونده به شعبه ۱۱ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد تا به اتهام متهم و همدستش رسیدگی شود.