درخواست بخشش به خاطر قتل عمه
رأی دهید
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، رسیدگی به این پرونده از 23 تیر سال ۹۹ با گزارش مرگ یک زن میانسال به نام مینا در خانهاش به مأموران کلانتری ۱۳۰ نازی آباد آغاز شد؛ پس از آن مأموران به خانه وی رفتند که به محض ورود با بوی شدید گاز مواجه شدند و به نظر میرسید زن تنها بر اثر گازگرفتگی فوت کرده است، سپس جسد او با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد.
در ادامه مأموران با یکی از بستگان وی صحبت کردند و او در تشریح ماجرا گفت: مینا پس از جدایی از همسرش به تنهایی زندگی میکرد و بیشتر اوقات به او سر میزدم اما امروز صبح هرچه تماس گرفتم جوابم را نداد که نگران شدم و با کمک همسایهها در خانهاش را باز کردیم و با جسد او روبهرو شدیم.
پس از چند روز پزشکی قانونی در گزارشی اعلام کرد که مینا به خاطر شکستگی گردن فوت کرده و مرگ او را قتل اعلام کرد و با این گزارش پرونده وارد مرحله تازهای شد.
در تحقیقات بعدی مشخص شد برادرزاده ۲۴ ساله مینا به نام آرمان گاهی اوقات به خانه عمه اش میآمد و مأموران به تحقیق از او پرداختند که آرمان در همان ابتدا به قتل عمهاش اعتراف کرد و در تشریح ماجرا گفت: بعداز جدایی پدر و مادرم من با پدرم که فلج بود، زندگی میکردم. ما وضع مالی خوبی نداشتیم و پدربزرگم همه اموالش را به نام عمویم کرده بود و او هم حاضر نبود حق پدرم را بدهد به همین خاطر از او کینه داشتم اما در مقابل عمهام را خیلی دوست داشتم.
وی در ادامه اظهار کرد: آن شب وقتی به خانه عمهام رفتم قرص خورده بودم و حال خوبی نداشتم بعد هم از مشکلات زندگیام گفتم و چون عمو و پدربزرگم را عامل این مشکلات میدانستم از آنها بدگویی کردم که عمهام عصبانی شد و سیلی محکمی به صورتم زد و باهم درگیر شدیم و بعد هم از عصبانیت او را خفه کردم.
به دنبال اعتراف پسر جوان، کیفرخواست صادر و پروندهاش به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در ابتدای جلسه پدربزرگ و مادربزرگ آرمان برای وی درخواست قصاص کردند، سپس آرمان به جایگاه رفت و با تکرار اظهاراتش در مرحله بازجویی عنوان کرد که آن شب به خاطر مصرف قرص در حالت طبیعی نبوده است و از کاری که کرده بود ابراز ندامت و پشیمانی و از پدر بزرگ و مادربزرگ خود طلب عفو کرد.
پس از اظهارات متهم قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.