جنگ و تروریسم : خواب بد سرمایه داری برای جهان

دکتر کورش عرفانی : گردش به راست در اروپا و آمریکا: اجرای چنین پروژه ی تسویه ی حساب نژادی و قومی به آسانی امکان پذیر نیست. نیاز به دولت هایی دارد که قول و وعده های حقوق بشری، انسان دوستانه و یا سوسیالیستی نداده باشند، بلکه بر عکس، سالهاست که گفته اند «خارجی ها باید به کشورشان بازگردند.» اینک وقت مناسبی است که سیستم سرمایه داری، که برای توازن دمکراسی های طبقاتی خویش، مجهز به دو بال جناح راست و جناح چپ نهادینه در ساختار قدرت است، از جناح راست خود آن هم در وجه افراطی آن استفاده کند و از طریق آنها، به زعم خویش، یک خانه تکانی تاریخی در قاره ی خود به راه بیاندازد.

با نگاهی به نتایج قبلی و احتمالی انتخابات ماه های اخیر در اروپا و آمریکا می توانیم گرایش حاکم بر این جریان را دریابیم:

در سوئد، که در سال ۲۰۱۵ نزدیک به ۷۵ هزار پناهنده را پذیرفت، نظرخواهی ها نشان می دهد حزب نئونازی، که پنج سال پیش تنها ۵٫۷ درصد از آراء احتمالی را به خود اختصاص می داد، به مرز ۲۵ درصد رسیده است.

در فرانسه، حزب افراط گرای «جبهه ی ملی»[۹] موفق شد، پس از بیش از چهل سال تلاش سیاسی، در دور اول انتخابات محلی بیش از ۳۰ درصد از آراء را به دست آورد و در شش منطقه به مقام نخست دست یابد. این احتمال که این حزب خود را برای آینده در مقام کسب اکثریت در انتخابات مجلس ملی فرانسه و یا تصاحب پست ریاست جمهوری ببیند وجود دارد. جبهه ی ملی فرانسه به شدت در پی اخراج بخش عظیمی از مسلمانان و آفریقایی تبارها از فرانسه است.

در آلمان، که قراراست پذیرای سالانه یک میلیون و نیم مهاجر شده و برای آنها در شرایط سخت اقتصادی کنونی بالغ بر ۲۱ میلیارد دلار هزینه کند، باید منتظر ظهور جریان راست افراطی مانند نئونازیست ها در صحنه ی انتخاباتی آتی این کشور بود.

در بریتانیا حزب مستقل بریتانیای کبیر۱۰، که یک حزب راست افراطی است، در ماه مه ی گذشته پیروزی قابل توجهی در این کشور به دست آورد و دیوید کامرون نخست وزیر راست این کشور را وادار ساخت به نظرات افراطی آنها نزدیک شود.

در سوئیس دومین وزیر دولت نیز از میان حزب راست افراطی «اتحاد دمکراتیک مرکز»[۱۱] بدون این که اعتراض یا ناراحتی خاصی را در میان همگان بر انگیزد برگزیده شد.

در اتریش تشکل سیاسی راست گرای «ضد اسلام» با نام «حزب برای آزادی» (FPO)[12] موفق به کسب بیش از ۳۰ درصد آرای مردم در یکی از مناطق مهم اتریش شد.
 
در آمریکا، نیز که جمهوریخواهان موفق به کسب اکثریت کنگره شده بودند، اینک دونالد ترامپ، کاندیدایی که بالاترین درصد محبوبیت را در میان کاندیداهای جمهوریخواهان دارد، به طور مشخص خواهان ممنوعیت ورود مسلمانان به ایالات متحده شده است.
 
این لیست در یک سال آینده طولانی تر و اوضاع وخیم تر نیز خواهد شد. انتظار سیستم آنست که به طور مقطعی راست افراطی با کسب قدرت بتواند سرمایه داری را در یکی از فازهای حساس عمر خود یاری دهد تا این پیچ سخت تاریخی را با یک شبه جنگ جهانی غیر اتمی از سر گذراند. جنگی که براساس برداشت راست افراطی و سرمایه داری نظامی باید سبب تخریب کشورهای ضعیف، مسلمان، عرب، آفریقایی و امثال آن شود اما «کمترین» آسیب و دردسری به اروپا و آمریکا و سایر کشورهای بزرگ سرمایه داری وارد نسازد.

این تصور رویایی هرچند بچه گانه جلوه می کند، اما با خصلت غیر عقلانی سرمایه داری که سود را ارجح بر سرنوشت محیط زیست، کره ی زمین و بشریت می داند کاملا همخوانی دارد. فراموش نکنیم که این همان تصوری بود که سرمایه داری آلمان از رشد نازیسم در این کشور داشت. آنها می پنداشتند که بتوانند این جریان را تحت مهار خود داشته و به این ترتیب از بروز یک انقلاب اجتماعی چپ گرا در آلمان دهه ی سی پرهیز کنند. در این کار البته موفق شدند، اما به بهای یک جنگ جهانی، مرگ بیش از ۶۵ میلیون انسان، کشتار میلیون ها یهودی و ویران کردن جهان. چیزی که شاید در زبان مغزهای متفکر نظام سرمایه داری «عوارض جانبی یک خطای محاسباتی» بیشتر نباشد، اما برای صدها میلیون انسان درد و رنج و آوارگی و مرگ را به همراه داشته و خواهد داشت.

به جای نتیجه گیری: رشد راست افراطی در اروپا و آمریکا می تواند به راحتی به مرزهای خشن و سخت و غیرقابل کنترل خود تبدیل شود و در جهانی پر از خشم و نفرت و نابرابری دنیا را به آستانه ی تخریبی بزرگ بکشاند. وقت آن است که تمام انسان دوستان، زمین دوستان و زندگی دوستان نسبت به این روند آگاهانه و مسئولانه برخورد کنند. زیرا برای زیستن همین یک زمین را بیشتر نداریم. در این راستا از آن جا که سرمایه داری تمام ایدئولوژی های در مقابل خویش را با کار تبلیغاتی بی اعتبار کرده، باید به طور جدی به تفکری بپیوندیم که بتواند ریسمان نجاتمان از این باتلاق ساخت مشترک سرمایه و حرص و حماقت باشد. و این ریسمان چه می تواند باشد جز تفکر «انسان مدار». مکتبی که در آن، هیچ چیز و هیچ چیز بالاتر از جان و کرامت انسان نیست. این تنها با اتکاء به مردمی مجهز به انسان مداری از یکسو و اراده ی سازمان یافته از سوی دیگر است که می توان به توقف روند انحطاط گرای فوق امیدواربود.
رأی دهید
دیدگاه خوانندگان
۴۰
kakolzari - لندن، انگلستان
درود
دوشنبه ۱۶ فروردین ۱۴۰۰ - ۱۷:۴۷
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.