نامگذاری سالها؛ رمزگشایی از ترسها و ترفندهای خامنهای
رأی دهید
نوروز سال ۱۴۰۰ بیست و سومین سالی بود که علی خامنهای، رسماً نامی را برای سال جدید برگزید. نخستین بار و «رسماً» نوروز سال ۱۳۷۸ بود که رهبر جمهوری اسلامی در پیام نوروزی خود و به بهانه صدمین سالگرد تولد روحالله خمینی، سال جدید را به اسم نخستین رهبر جمهوری اسلامی نامگذاری کرد.
سنت نامگذاری «تلویحی» سالها توسط علی خامنهای اما به نوروز سال ۱۳۶۹ بازمیگردد؛ نخستین سالی که او به عنوان «رهبر جمهوری اسلامی» عید باستانی را به ایرانیان تبریک گفت. خامنهای از ۱۳۶۹ و به مدت نه سال، در پیامهای نوروزی خود اگرچه مشخصاً نامی را به سال جدید اطلاق نکرد اما اغلب بر مفهومی پای فشرد آنچنانکه هواداران و رسانههای نزدیک به وی، وظیفه «برجستهسازی» عبارات کلیدی در پیامهای نوروزی او را عهدهدار شدند.
در این ۹ سال که به نوعی تمرین و سیاه مشق خامنهای برای نامگذاری سالها به شمار میرود، او پنج موضوع اخلاقی-دینی و چهار عنوان اقتصادی-اداری را برگزید؛ نامهایی که برخی از آنها -همچون «صبح روشنی» برای سال ۱۳۷۰- حتی در نزد حامیان خامنهای نیز چندان روشن و قابل فهم نبودند.
حالا بیش از دو دهه است که تنها چند دقیقه بعد از آغاز سال نو، عنوانی جدید توسط رهبر جمهوری اسلامی برای سال جدید انتخاب میشود؛ عنوانی که فارغ از امکان تحققپذیری آن (همچون «رونق تولید» در اوج رکود اقتصادی سال ۱۳۹۸) و همچنین قابلیت اجرایی و آزمونپذیری آن (همچون «نوآوری و شکوفایی» برای سال ۱۳۸۷) دکانی برای ذوبشدگان در ولایت فراهم میآورد تا در تمام طول سال، مرتباً هر موضوعی را به «پیام نوروزی آقا» و عنوان سال جاری ربط دهند.
با این حال، نگاهی به اسامی انتخابشده توسط علی خامنهای برای این سالها و بویژه ارتباط آنها با تحولات سیاسی داخلی در ایران خود گویای بسیاری از مسایل است. خامنهای در ۱۰ سال نخست نامگذاریها، دو مرتبه نام عمدتاً اداری (سال ۱۳۸۲ «خدمت گذاری» و ۱۳۸۳ «پاسخگویی») و سه بار نام مذهبی (سال ۱۳۸۱ «عزت و افتخار حسینی»، ۱۳۸۵ «پیامبر اعظم» و ۱۳۷۹ «امام علی») را انتخاب کرد و تنها یک بار در سال ۱۳۸۰، نامی اقتصادی یعنی «اقتدار ملی و اشتغالآفرینی» را برگزید.
این رویه در سالهای بعد به کلی دگرگون شد به طوری که از سال ۱۳۸۸ تا همین نوروز ۱۴۰۰ اما فقط سال (۱۳۹۴) عنوانی سیاسی و غیرمرتبط با بحث اقتصادی (دولت و ملت، همدلی و همزبانی) به خود گرفت؛ خامنهای برای بقیه سالها نامهایی کاملاً اقتصادی (همچون «رونق تولید» برای سال ۱۳۹۸ و «اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل» برای سال ۱۳۹۵) یا عناوینی را که به نوعی با بحثهای اقتصادی ارتباط دارند (مثل «همت مضاعف و کار مضاعف» برای سال ۱۳۸۹)، انتخاب کرد.
با این وجود، سؤال اساسی این است که این نامگذاریها بویژه تأکید بر عناوین اقتصادی چه گرهی از کار فروبسته و سفرههای کوچکتر شده مردم باز کرده است؟ دیماه گذشته گروهی از کارشناسان اقتصادی در یک همایش در تهران اعلام کردند که درآمد ایرانیان طی هشت سال گذشته به یکسوم کاهش یافته است. به گفته سرپرست این مطالعات، ایران در سه سال گذشته «عمیقترین و طولانیترین رکود تورمی تاریخ اقتصادی کشور» را داشته است.
جدول زیر، طبقهبندی موضوعی اسامی انتخاب شده توسط خامنهای از سال ۱۳۷۸ تا ۱۴۰۰ است:
علی خامنهای در تمام این نامگذاریهای اقتصادی، اساساً در حالی نقشی برای خود قائل نیست که نهادهای تحت کنترل وی، خارج از نظارت و حسابرسی، نقش پررنگی در اقتصاد ایران ایفا میکنند؛ آنچنانکه به گفته بهزاد نبوی، «۶۰ درصد از ثروت ملی ایران در اختیار چهار نهاد ستاد اجرایی فرمان امام، قرارگاه خاتم، آستان قدس و بنیاد مستضعفان است و هیچیک از اینها ارتباطی با دولت و مجلس ندارند»؛ نهادهایی که مستقیم یا غیرمستقیم زیرنظر شخص رهبر نظام اداره میشوند.
رویکرد دیگر خامنهای در پیامهای نوروزیاش، اعلام نارضایتی از تحقق برنامههای سال قبل است. او در همین پیام سال ۱۴۰۰ نیز با اعلام رضایت نسبی درباره «جهش تولید» گفت که این شعار «در بخشهایی از کشور ... تحقق پیدا کرد اگرچه در حد انتظار نه». مشابه همین سخنان را میتوان در پیام نوروزی سال ۱۳۹۳ او دید که گفت «در باب حماسهی اقتصادی کاری که باید انجام بگیرد و توقع بود که اتفاق بیفتد، اتفاق نیفتاد». و یا در پیام نوروزی سال ۱۳۹۸ هم گفت که «نمیتوانم بگویم که این شعار [حمایت از کالای ایرانی] به طور کامل عملی شد».
خامنهای در حالی درباره تحقق شعار سال قبل ژست اپوزیسیون میگیرد که علاوه بر نهادهای تحت کنترلش، حتی نهادهای به ظاهر انتخابی همچون مجلس شورای اسلامی نیز با کوچکترین اشارتی از وی یا پیامی از وحید حقانیان و حسین طائب، اوامر بیت را گوشبهفرمان اجرا میکنند.
نگاهی به مجموعه پیامهای نوروزی رهبر جمهوری اسلامی بویژه در دوران ریاست جمهوری محمود احمدینژاد نشان میدهد که به دنبال ۱۱ روز خانهنشینی اعتراضی محمود احمدینژاد و در نتیجه، آشکار شدن اختلاف میان رهبر و رئیس جمهور در سال ۱۳۹۰ چه تغییر شگرفی در محتوای پیامهای نوروزی رهبر نظام ایجاد شده است.
خامنهای در نوروز سال ۱۳۸۵ یعنی در نخستین بهار دولت احمدینژاد، با بیان اینکه «خوشبختانه کشور با قطع نظر از بهار طبیعت، در بهار امید و حرکت و نشاط است» رضایت کامل خود از دولت مستقر را اعلام کرد و افزود که «روی کار آمدن یک دولت مردمی ... کشور را در فروردینی از امید و نشاط قرار داده است؛ و عید واقعی برای هر ملت، چنین وضعیتی است».
او در نخستین پیام نوروزی بعد از انتخابات مناقشهبرانگیز سال ۱۳۸۸ نیز همچنان به تمجید از دولت احمدینژاد پرداخت و از «همهی ناظران منصف» خواست تا «از زحمات و کار و کوششی که برای عمران و آبادانی و پیشرفت کشور در عرصههای مختلف انجام گرفت، قدردانی کنند». در پیام نوروزی سال ۱۳۹۱ خامنهای اما پس از آشکار شدن اختلافهای موجود میان او و رییس جمهور وقت، دیگر مشابه چنین جملاتی دیده نمیشود به طوری که او به جای قدردانی از دولت، در عباراتی کلی به «فعالیتهای علمی»، «ملت»، «مسوولین» و «دستگاههای مختلف» اشاره کرد. این رویه البته تنها به عصر احمدینژاد محدود نشد؛ آنچنانکه خامنهای بسان مارگزیده، از ریسمان سیاه و سفید دولتهای بعدی نیز هراسید و از آن پس تاکنون از فعالیتهای هیچ دولتی به صورت واضح قدردانی نکرده و به هیچ دولتی، آدرس نداده است.
نکته کلیدی بعدی، رابطه نامگذاری سالها با –به اصطلاح- انتخابات است؛ تقریباً در تمامی سالهایی که قرار است انتخابات مهمی برگزار شود، علی خامنهای بر مفاهیمی «ملی» تأکید میکند؛ به عنوان مثال، خامنهای سال ۱۳۹۲را – که قرار بود نخستین انتخابات ریاست جمهوری بعد از سال ۱۳۸۸ برگزار شود- «حماسی» لقب داد و سال «حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی» نامگذاری کرد؛ سال ۱۳۸۴ معطوف به پایان دولت خاتمی و برگزاری انتخابات نهم ریاست جمهوری را «همبستگی ملی و مشارکت عمومی» نام نهاد؛ سال ۱۳۸۲ را -آبستن انتخابات دوره هفتم مجلس شورای اسلامی- سال «خدمتگزاری» نامید و حتی سال ۱۳۸۶ -برگزاری انتخابات دوره هشتم مجلس شورای اسلامی- را «اتحاد ملی و انسجام اسلامی» لقب داد.
خامنهای در این نامگذاریها سعی میکند تا احساس ملی-میهنی و حس وطندوستی ایرانیان را تحریک کند و چندی بعد با دعوت از ایرانیان حتی «کسانی که نظام را هم قبول ندارند»، مشارکت عمومی در انتخابات را افزایش دهد.
حالا سیدعلی خامنهای، سال ۱۴۰۰ را سال «تولید، پشتیبانیها، مانعزداییها» نام نهاده؛ بلافاصله نیز فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از «تشکیل ستاد تحقق فرامین نوروزی رهبر انقلاب» خبر داده است؛ دکانی که خیلی زود گشوده شد.
مشابه همین ستاد البته در سالهای گذشته نیز تشکیل شده؛ ستادهای «اقتصاد مقاومتی» مربوط به سالهای ۱۳۹۵ و ۹۶ از جمله دکانهایی بودند که در همین راستا به راه افتادند؛ ستادهایی که شاید برای مردم و سفرههایشان نانی نداشته باشند؛ برای مسئولان و ذوبشدگان در ولایت اما چنان نان و آبی دارند که حتی تعطیلات نوروز نیز نمیتواند تأخیری در افتتاح این دکانهای دونبش ایجاد کند.
سنت نامگذاری «تلویحی» سالها توسط علی خامنهای اما به نوروز سال ۱۳۶۹ بازمیگردد؛ نخستین سالی که او به عنوان «رهبر جمهوری اسلامی» عید باستانی را به ایرانیان تبریک گفت. خامنهای از ۱۳۶۹ و به مدت نه سال، در پیامهای نوروزی خود اگرچه مشخصاً نامی را به سال جدید اطلاق نکرد اما اغلب بر مفهومی پای فشرد آنچنانکه هواداران و رسانههای نزدیک به وی، وظیفه «برجستهسازی» عبارات کلیدی در پیامهای نوروزی او را عهدهدار شدند.
در این ۹ سال که به نوعی تمرین و سیاه مشق خامنهای برای نامگذاری سالها به شمار میرود، او پنج موضوع اخلاقی-دینی و چهار عنوان اقتصادی-اداری را برگزید؛ نامهایی که برخی از آنها -همچون «صبح روشنی» برای سال ۱۳۷۰- حتی در نزد حامیان خامنهای نیز چندان روشن و قابل فهم نبودند.
حالا بیش از دو دهه است که تنها چند دقیقه بعد از آغاز سال نو، عنوانی جدید توسط رهبر جمهوری اسلامی برای سال جدید انتخاب میشود؛ عنوانی که فارغ از امکان تحققپذیری آن (همچون «رونق تولید» در اوج رکود اقتصادی سال ۱۳۹۸) و همچنین قابلیت اجرایی و آزمونپذیری آن (همچون «نوآوری و شکوفایی» برای سال ۱۳۸۷) دکانی برای ذوبشدگان در ولایت فراهم میآورد تا در تمام طول سال، مرتباً هر موضوعی را به «پیام نوروزی آقا» و عنوان سال جاری ربط دهند.
با این حال، نگاهی به اسامی انتخابشده توسط علی خامنهای برای این سالها و بویژه ارتباط آنها با تحولات سیاسی داخلی در ایران خود گویای بسیاری از مسایل است. خامنهای در ۱۰ سال نخست نامگذاریها، دو مرتبه نام عمدتاً اداری (سال ۱۳۸۲ «خدمت گذاری» و ۱۳۸۳ «پاسخگویی») و سه بار نام مذهبی (سال ۱۳۸۱ «عزت و افتخار حسینی»، ۱۳۸۵ «پیامبر اعظم» و ۱۳۷۹ «امام علی») را انتخاب کرد و تنها یک بار در سال ۱۳۸۰، نامی اقتصادی یعنی «اقتدار ملی و اشتغالآفرینی» را برگزید.
این رویه در سالهای بعد به کلی دگرگون شد به طوری که از سال ۱۳۸۸ تا همین نوروز ۱۴۰۰ اما فقط سال (۱۳۹۴) عنوانی سیاسی و غیرمرتبط با بحث اقتصادی (دولت و ملت، همدلی و همزبانی) به خود گرفت؛ خامنهای برای بقیه سالها نامهایی کاملاً اقتصادی (همچون «رونق تولید» برای سال ۱۳۹۸ و «اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل» برای سال ۱۳۹۵) یا عناوینی را که به نوعی با بحثهای اقتصادی ارتباط دارند (مثل «همت مضاعف و کار مضاعف» برای سال ۱۳۸۹)، انتخاب کرد.
با این وجود، سؤال اساسی این است که این نامگذاریها بویژه تأکید بر عناوین اقتصادی چه گرهی از کار فروبسته و سفرههای کوچکتر شده مردم باز کرده است؟ دیماه گذشته گروهی از کارشناسان اقتصادی در یک همایش در تهران اعلام کردند که درآمد ایرانیان طی هشت سال گذشته به یکسوم کاهش یافته است. به گفته سرپرست این مطالعات، ایران در سه سال گذشته «عمیقترین و طولانیترین رکود تورمی تاریخ اقتصادی کشور» را داشته است.
جدول زیر، طبقهبندی موضوعی اسامی انتخاب شده توسط خامنهای از سال ۱۳۷۸ تا ۱۴۰۰ است:
رویکرد دیگر خامنهای در پیامهای نوروزیاش، اعلام نارضایتی از تحقق برنامههای سال قبل است. او در همین پیام سال ۱۴۰۰ نیز با اعلام رضایت نسبی درباره «جهش تولید» گفت که این شعار «در بخشهایی از کشور ... تحقق پیدا کرد اگرچه در حد انتظار نه». مشابه همین سخنان را میتوان در پیام نوروزی سال ۱۳۹۳ او دید که گفت «در باب حماسهی اقتصادی کاری که باید انجام بگیرد و توقع بود که اتفاق بیفتد، اتفاق نیفتاد». و یا در پیام نوروزی سال ۱۳۹۸ هم گفت که «نمیتوانم بگویم که این شعار [حمایت از کالای ایرانی] به طور کامل عملی شد».
خامنهای در حالی درباره تحقق شعار سال قبل ژست اپوزیسیون میگیرد که علاوه بر نهادهای تحت کنترلش، حتی نهادهای به ظاهر انتخابی همچون مجلس شورای اسلامی نیز با کوچکترین اشارتی از وی یا پیامی از وحید حقانیان و حسین طائب، اوامر بیت را گوشبهفرمان اجرا میکنند.
نگاهی به مجموعه پیامهای نوروزی رهبر جمهوری اسلامی بویژه در دوران ریاست جمهوری محمود احمدینژاد نشان میدهد که به دنبال ۱۱ روز خانهنشینی اعتراضی محمود احمدینژاد و در نتیجه، آشکار شدن اختلاف میان رهبر و رئیس جمهور در سال ۱۳۹۰ چه تغییر شگرفی در محتوای پیامهای نوروزی رهبر نظام ایجاد شده است.
خامنهای در نوروز سال ۱۳۸۵ یعنی در نخستین بهار دولت احمدینژاد، با بیان اینکه «خوشبختانه کشور با قطع نظر از بهار طبیعت، در بهار امید و حرکت و نشاط است» رضایت کامل خود از دولت مستقر را اعلام کرد و افزود که «روی کار آمدن یک دولت مردمی ... کشور را در فروردینی از امید و نشاط قرار داده است؛ و عید واقعی برای هر ملت، چنین وضعیتی است».
او در نخستین پیام نوروزی بعد از انتخابات مناقشهبرانگیز سال ۱۳۸۸ نیز همچنان به تمجید از دولت احمدینژاد پرداخت و از «همهی ناظران منصف» خواست تا «از زحمات و کار و کوششی که برای عمران و آبادانی و پیشرفت کشور در عرصههای مختلف انجام گرفت، قدردانی کنند». در پیام نوروزی سال ۱۳۹۱ خامنهای اما پس از آشکار شدن اختلافهای موجود میان او و رییس جمهور وقت، دیگر مشابه چنین جملاتی دیده نمیشود به طوری که او به جای قدردانی از دولت، در عباراتی کلی به «فعالیتهای علمی»، «ملت»، «مسوولین» و «دستگاههای مختلف» اشاره کرد. این رویه البته تنها به عصر احمدینژاد محدود نشد؛ آنچنانکه خامنهای بسان مارگزیده، از ریسمان سیاه و سفید دولتهای بعدی نیز هراسید و از آن پس تاکنون از فعالیتهای هیچ دولتی به صورت واضح قدردانی نکرده و به هیچ دولتی، آدرس نداده است.
نکته کلیدی بعدی، رابطه نامگذاری سالها با –به اصطلاح- انتخابات است؛ تقریباً در تمامی سالهایی که قرار است انتخابات مهمی برگزار شود، علی خامنهای بر مفاهیمی «ملی» تأکید میکند؛ به عنوان مثال، خامنهای سال ۱۳۹۲را – که قرار بود نخستین انتخابات ریاست جمهوری بعد از سال ۱۳۸۸ برگزار شود- «حماسی» لقب داد و سال «حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی» نامگذاری کرد؛ سال ۱۳۸۴ معطوف به پایان دولت خاتمی و برگزاری انتخابات نهم ریاست جمهوری را «همبستگی ملی و مشارکت عمومی» نام نهاد؛ سال ۱۳۸۲ را -آبستن انتخابات دوره هفتم مجلس شورای اسلامی- سال «خدمتگزاری» نامید و حتی سال ۱۳۸۶ -برگزاری انتخابات دوره هشتم مجلس شورای اسلامی- را «اتحاد ملی و انسجام اسلامی» لقب داد.
خامنهای در این نامگذاریها سعی میکند تا احساس ملی-میهنی و حس وطندوستی ایرانیان را تحریک کند و چندی بعد با دعوت از ایرانیان حتی «کسانی که نظام را هم قبول ندارند»، مشارکت عمومی در انتخابات را افزایش دهد.
حالا سیدعلی خامنهای، سال ۱۴۰۰ را سال «تولید، پشتیبانیها، مانعزداییها» نام نهاده؛ بلافاصله نیز فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از «تشکیل ستاد تحقق فرامین نوروزی رهبر انقلاب» خبر داده است؛ دکانی که خیلی زود گشوده شد.
مشابه همین ستاد البته در سالهای گذشته نیز تشکیل شده؛ ستادهای «اقتصاد مقاومتی» مربوط به سالهای ۱۳۹۵ و ۹۶ از جمله دکانهایی بودند که در همین راستا به راه افتادند؛ ستادهایی که شاید برای مردم و سفرههایشان نانی نداشته باشند؛ برای مسئولان و ذوبشدگان در ولایت اما چنان نان و آبی دارند که حتی تعطیلات نوروز نیز نمیتواند تأخیری در افتتاح این دکانهای دونبش ایجاد کند.
دیدگاه خوانندگان
۵۳
دارا۲۰ - تهران، ایران
خامنه ای سرکرده روان پریش رژیم فاسد اسلامی فردی بزدل، بی شرف، نادان، احمق، فاسد، شرور و متوهم است
جمعه ۶ فروردین ۱۴۰۰ - ۱۱:۲۱
۵۳
دارا۲۰ - تهران، ایران
خامنه ای سرکرده روان پریش رژیم فاسد اسلامی فردی بزدل، بی شرف، نادان، احمق، فاسد، شرور و متوهم است
جمعه ۶ فروردین ۱۴۰۰ - ۱۱:۲۱
۵۳
دارا۲۰ - تهران، ایران
خامنه ای سرکرده روان پریش رژیم فاسد اسلامی فردی بزدل، بی شرف، نادان، احمق، فاسد، شرور و متوهم است
جمعه ۶ فروردین ۱۴۰۰ - ۱۱:۲۱
۵۳
دارا۲۰ - تهران، ایران
خامنه ای سرکرده روان پریش رژیم فاسد اسلامی فردی بزدل، بی شرف، نادان، احمق، فاسد، شرور و متوهم است
جمعه ۶ فروردین ۱۴۰۰ - ۱۱:۲۱
۵۳
دارا۲۰ - تهران، ایران
خامنه ای سرکرده روان پریش رژیم فاسد اسلامی فردی بزدل، بی شرف، نادان، احمق، فاسد، شرور و متوهم است
جمعه ۶ فروردین ۱۴۰۰ - ۱۱:۲۱