ناگفته های خواهر ریحانه عامری از قتل خواهرش: ریحانه از پدرم آتو داشت

روزیاتو: شامگاه ۲۶ خرداد ۹۹ ماموران پلیس کرمان جسد دختر جوان ۲۲ ساله ای به نام ریحانه عامری را بعد از ارائه سرنخ های خواهر و مادرش در بیابان های اطراف این شهر پیدا کردند و در بررسی ها مشخص شد که این دختر با ضربات یک میله آهنی که از سمت پدرش پرتاب شده بود به قتل رسیده است. حالا خواهر ریحانه عامری پرده از جزئیات تازه ای در مورد این قتل برداشته است.
 

خواهر ریحانه عامری بعد از دستگیری پدرش مصاحبه ای با رسانه ها انجام داد و اظهار داشت که تنها چهل روز بعد از درگذشت همسرش مجبور شده جسد تنها خواهرش را به خاک بسپارد. او در صحبت هایش خواستار اعدام پدرش شد چراکه باور داشت خواهرش به ناحق کشته شده و حق او تباه شده است.

 
خواهر ریحانه عامری هرگونه ارتباط مرگ او با انتشار عکس هایش در اینستاگرام را رد کرد و در پاسخ به سوالی که در این باره مطرح شد گفت:
 
خیر اصلا، خواهرم با یک آتلیه عکاسی قرار داد بسته بود و از او عکس می‌گرفتند، اما تا قبل از اینکه ریحانه کشته شود هیچ عکسی از او در فضای مجازی پخش نشده بود.
 پیشتر شایعاتی منتشر شده بود مبنی بر اینکه پسر مورد علاقه ریحانه عامری با همدستی او از مغازه پدرش دزدی کرده است و علت قتل نیز همین بوده اما خواهر ریحانه عامری این مساله را نیز رد کرد و چنین گفت:
نه، اصلا هیچ دزدی در کار نبوده و خواهرم به کسی علاقه نداشته است. ریحانه از پدرم آتو داشت و پدرم می‌خواهد با این حرف‌ها خودش را تبرئه کند، قتل ریحانه نه بخاطر دزدی بود و نه به خاطر مسائل ناموسی.
 
به گفته خواهر ریحانه عامری این دختر جوان در یک کاشی فروشی در نزدیکی خانه شان کار می‌کرد و پیاده به محل کارش می‌رفت.
 
ریحانه ساعت ۸ صبح به محل کارش می‌رفت و تا ساعت یک و ربع ظهر سرکار بود بعد به خانه می‌آمد و دوباره ساعت چهار و نیم به محل کارش باز می‌گشت و تا ساعت ۱۰ شب در آنجا مشغول بود. پدرمان هیچ پولی به ریحانه نمی‌داد و خواهرم برای خرجی خودش به سر کار می‌رفت.
ماجرای قتل از زبان خواهر ریحانه عامری شب قبل از قتل، ریحانه ساعت ۱۱ شب به خانه می‌آید او کلید خانه را نداشت و همیشه پدر و مادرم در را برای او باز می‌کردند، وقتی ریحانه وارد خانه می‌شود مادرم از او می‌پرسد که چرا دیر آمدی و ریحانه به مادرم می‌گوید که اعصابم خورده است و با من کل کل نکنید به کسی مربوط نیست و سپس به اتاق خوابش می‌رود.
 
همان شب مادرم به پدرم می‌گوید اگر آن کار را نکرده بودی می‌توانستی غیرت خودت را نشان دهی و به دیر آمدن ریحانه اعتراض کنی که پدرم در آن صحنه به مادرم می‌گوید می‌خواهی ریحانه را بکشم؟! مادرم می‌گوید نه! شما پدر و دختر آخر سر مرا سکته می‌دهید.
 
خواهر ریحانه عامری در مورد زمان قتل نیز چنین می گوید:
دوستان ریحانه می‌گویند ریحانه تا ساعت ۷:۴۵ صبح جواب پیام‌های آن‌ها را داده و گویا ساعت ۸ صبح زمانیکه ریحانه عامری قصد داشته به محل کارش برود از سوی پدرم به قتل رسیده است او لباس بیرون به تن داشت.
 
بعد از مراسم چهلم همسرم به همراه دخترم از سر خاک به خانه پدرم آمدم. پدرم سراسیمه از اتاقش خارج شد و با یک خداحافظی منزل را ترک کرد. روی مبل نشسته بودم و دیدم که قالی‌های کف اتاق جابه جا شده است، در اتاق ریحانه قفل بود و ظهر بود که مادرم به خانه بازگشت و به پدرم زنگ زد که برای ناهار غذا بخرد که پدرم به خانه آمد.

پدرم به خانه آمد و همگی با هم ناهار خوردیم، پدرم چایی هم خورد بعد به اتاقش رفت و خوابید و من هم در سالن خواب بودم که ناگهان با جیغ و فریاد‌های مادرم از خواب بیدار شدم. پدرم همیشه در پارکینگ را قفل می‌کرد و هیچ کس نمی‌توانست از آنجا وارد یا خارج شود، اما آن روز پدرم فراموش کرده بود در را قفل کند و مادرم وقتی به پارکینگ می‌رود با پتوی خونی و رد خونی که روی زمین و در زیر صندوق عقب خودرو بود روبرو می‌شود، پدرم با ریختن خاک سعی کرده بود آثار خون را پاک کند، اما مادرم رد خون را دیده بود.
 
مادرم با دیدن خون زیاد در پارکینگ به سمت اتاق خواب ریحانه رفت، در اتاق بسته بود، ولی قفل در را شکست و وارد اتاق خواب شد وقتی لباس‌ها را کنار زدیم اتاق غرق خون بود.
 
خواهر ریحانه عامری در پاسخ به این سوال که آیا قتل او ناموسی بوده یا خیر چنین گفت:
 خیر. پدرم جسد را در بیابان‌ها برده بود تا برچسب به خواهرم بزند وگرنه می‌توانست پس از ضربات محکم به سر خواهرم با اورژانس و پلیس تماس بگیرد. پدرمان از بچگی رفتار خشن داشت. سال ۹۷ من در شرف جدایی از همسرم بودم و همراه دخترم به خانه پدرم رفتیم، اما پدرمان برای اینکه دورش خلوت باشد و کار‌های پنهان خودش را راحت انجام بدهد ما را به خانه اش راه نداد.
 
خواهر ریحانه عامری مدعی شد که پدرش مشکل اخلاقی داشته و ریحانه به خاطر اینکه از مشکل اخلاقی پدرم با اطلاع بود کشته شد تا پدر راحت به کارهایش ادامه دهد.
 
خواهر ریحانه عامری در مورد رابطه عاطفی مقتول هم اظهار داشت که خواهرم ۲ ماه با شاگرد پدرم و با اصرار‌های پدرم نامزد کرد، اما، چون راضی به این ازدواج نبود نامزدی شان به هم خورد. ریحانه تباه شد، چون از پدرم آتو داشت همین
رأی دهید
دیدگاه خوانندگان
۸۱
گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا

کار پدر صد در صد خطا و جنایت هست ولی یک طرفه نمیتوان به قاضی رفت
‌سه شنبه ۳ تیر ۱۳۹۹ - ۱۳:۱۲
۳۴
هانی‌ - اسلو، نروژ

[::گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا::] رفیق: توی جامعه مسموم خودمون پورن و لختی و بی حجابی, و جمع و پارتی رفتن تابو هستشن. گیریم این خانم هم اینکاره بوده. نباید کشته بشه! مثلا چه توجیهی به نظر جنابعالی میرسه, که میگین یکطرفه نباید به قاضی رفت؟ نمیدونم شاید باباش فتوی قتلش رو گرفته؟ به هر حال تا قانون ننگین دینی برقراره, زنان و دختران در گیوتین اسلام بنام ناموس و غیرت, متاسفانه توسط مردان هالو و خُل سر بریده میشن.
‌سه شنبه ۳ تیر ۱۳۹۹ - ۱۵:۰۴
۸۱
گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا
[::هانی‌ - اسلو، نروژ::]. عزیز دل من! مگر من جز شما سخن گفته ام؟ عرض کرده ام "کار پدر صد در صد خطا و جنایت هست" اما در محاکمه، حتی قاتل صد نفر، قاضی باید اقوال همه را جمع کند. من اصلا قصد تبرئه ی این شخص را ندارم ولی باید همه چیز از نظر روانشناسی دقیقا مورد مطالعه قرار بگیرد. اتفاقا در کشور ما همه چیز فرمایشی یا با زیر میزی یا "قوانین قرون وسطائی اسلامی - یهودی" راست و ریس میگردد. البته این خواهر هم زخم خورده هست ولی با کینه یک جنایت بررسی نمیشود. وظیفه ی دادگاه این هست که اقوال مختلف را بشنود ، صحت روانی قاتل را مورد بررسی قرار دهد و عادلانه تصمیم گیری شود. متاسفانه در این مورد بعلت قوانین اسلامی هرگز عدالت اجرا نخواهد شد چون پدر اولیای دم فرزندش هست و خودش خودش را می بخشد. "تنها به قاضی رفتن" هم یک ضرب المثل فارسی هست که در هر ماجرائی هر کسی تمام ماجرا را به نفع خودش تفسیر میکند و پیروز از محاکمه بیرون می اید
‌سه شنبه ۳ تیر ۱۳۹۹ - ۱۶:۴۳
۵۶
شنبلیله خانم - اسلو ، نروژ
[::گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا::]. گیریم که شما درست بگی قاضی عادل و همچنین عدالت را شما در دادگاه های ایران جستجو میکنی ؟ وقتی کسی قاتل است آنهم پدر خانواده دیگر چه یک طرفه رفتن به قاضی ست ؟ مثلا پدر قاتل چه دفاعی از جنایت خود دارد که بکند ؟
‌سه شنبه ۳ تیر ۱۳۹۹ - ۱۷:۴۷
۵۶
شنبلیله خانم - اسلو ، نروژ
[::گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا::]. [::گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا::]. متاسفانه نگاه شما هم مرد سالاری ست به این قضیه و مقتول چون زن بوده نباید یک طرفه به قاضی رفت ولی اگر مقتول مرد بود حتما نظرتان اعدام قاتل بود
‌سه شنبه ۳ تیر ۱۳۹۹ - ۱۷:۴۸
۴۴
amirgheryou - تهران، ایران
بعید نیست پدره نیسبت به دختر زیباش حس جنسی داشته و این باعث تحریک تعصب و حس مالکیت زیاد شده و با این فکر که باکس دیگه ای در رابطه هست کشته. من قبلا در کامنتی توضیح دادم که بعضی از قتلهای خانوادگی بر اثر تمایل جنسی هست که مثلا پدر به دخترش که احتمالا خیلی جذابه پیدا میکنه و حسادت از اینکه این با فرد دیگه ای در رابطه هست باعث کشتنش میشه. والا یک پدر وقتی از فرزندش رفتار بد ببینه نباید انقدر حس منفی درش ایجاد بشه که مثل یک همسر از روی حسادت جنسی و مالکیت دست به حذف فرد بزنه.
‌سه شنبه ۳ تیر ۱۳۹۹ - ۱۸:۴۱
۴۴
amirgheryou - تهران، ایران
اگر در دادگاهها دستی داشتید میفهمیدید چقدر پرونده تجاوز خانوادگی هست. اینها تعداد کمی از پرونده هایی هست که شاکی داشته و خیلیهاش در خانواده مسکوت میشه. از طرفی اکثر دخترانی که تن فروش میشن سابقه اولیه تجاوز خانوادگی داشتن.
‌سه شنبه ۳ تیر ۱۳۹۹ - ۱۸:۴۳
۸۱
گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا
[::هانی‌ - اسلو، نروژ::]مطلقا ان چیزهائیکه از جمله ی کوتاه من استخراج فرموده اید با نظریات من تطابق ندارد. من عادت کرده ام توئیت وار بنویسم . شاید اگر یک ویرگول میگذاشتم این سوء تفاهم پیش نمی امد. جمله ی من دو قسمت دارد و انرا تفکیک میکنم تا اگر با سیستم جدید خواندید و باز هم معترض بودید جواب بدهم. جمله را اینگونه تفکیک میکنم: کار پدر صد در صد خطا و جنایت هست / ولی یک طرفه نمیتوان به قاضی رفت. در قسمت اول با ضریب صد در صد کار این ناپدر را محکوم کرده ام که اصلا توجیه بردار هم نیست (مربوط به عمل زشت پدر) . قسمت دوم مربوط به دختر این جنایتکار هست که در بالا حرف هائی را گفته است (قسمت دوم مربوط به اظهارات دختر هست) . حرف هایش را نه تائید و نه تکذیب کرده ام بلکه در هر محکمه ای باید اظهارات این دختر کاملا انالیز شود. نه گفته ام ان مرحومه اینکاره و یا انکاره بوده است. اخرین حد اینست که دختر روسپی بوده است که باز پدر حق ندارد جنایت بکند. بنابر این شاید من جمله را بیش از حد کوتاه نوشته ام که با خوانش شما دارم پدر را تبرئه میکنم
‌چهارشنبه ۴ تیر ۱۳۹۹ - ۰۲:۳۴
۸۱
گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا
شنبلیله خانم - اسلو ، نروژ. بانوی محترم. اگر با توضیحی که خطاب به جناب هانی نوشته ام قانع نشدید توضیح بیشتر بدهم. مطلقا هم نگاه من بر اساس مردسالاری نیست و 60 سال هست برای برابری کامل بین زن و مرد مبارزه میکنم. اولا الات جنسی هر کس تعلق به خودش دارد و من و هیچ کس حق ندارد در این مورد دخالت کند. دوم چون پدرم قاضی زمان رضاشاه بوده است با سیستم قوانین کاملا اشنا هستم. متاسفانه نگاه مذاهب و مخصوصا اسلام بر ضد بانوان هست. هر وقت این قوانین عوض شد من هم مطمئن میشوم که کشور ایران دارد به طرف جلو حرکت میکند . برعکس نگاه من شدیدا بطرف حقوق زنان متمایل هست
‌چهارشنبه ۴ تیر ۱۳۹۹ - ۰۲:۴۴
۸۱
گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا
[::amirgheryou - تهران، ایران::]. افرین که چه نگاه دقیقی داری .در مورد پدر لاهیجانی من همین احساس را کردم.
‌چهارشنبه ۴ تیر ۱۳۹۹ - ۰۲:۴۶
۴۴
amirgheryou - تهران، ایران
[::گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا::]. بله این امکان وجود داره. مشخصه این دختران جذابیت و زیباییشون هست. انسانها موجودات ناقصی هستن و بعضیاشون نمیتونن به حسشون غلبه کنن و درگیرش میشن.
‌چهارشنبه ۴ تیر ۱۳۹۹ - ۲۳:۴۸
۸۱
گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا
[::amirgheryou - تهران، ایران::]. عزیزم من در روان شناسی خیلی مطالعه کرده ام. همانطوریکه فرمودید پدرانی عاشق دختر خودشان و مادرانی عاشق پسر خودشان می شوند. وقتی روزنامه نویس بودم این موضوع را خودم در دادگستری شاهد بودم. پدری راننده ی کامیون خانه را ترک میکند تا باری را به راه دور ببرد ولی بدلایلی یک ساعت بعد به خانه بر میگردد و در حمام می بیند که، ادامه را خودتان حدس بزنید. من با صدها مورد مشابه از پدرانی که به دختر خودشان تجاوز کرده اند مواجه بوده ام. فکر نکنید این موضوع فقط مربوط به ایران هست. در انگلستان و امریکا تجاوز پدر به دختر بارها از ایران بیشتر هست
‌پنجشنبه ۵ تیر ۱۳۹۹ - ۰۷:۵۳
۴۴
amirgheryou - تهران، ایران
[::گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا::]. در مورد تجاوز پدر به فرزند قطعا در تمام دنیا پیش میاد. بخصوص افرادی که انسان و موجودات رو یک آفریده اتفاقی و بدون حساب و قاعده میدونن.
جمعه ۶ تیر ۱۳۹۹ - ۱۴:۲۸
۸۱
گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا
[::amirgheryou - تهران، ایران::]. عزیزم من بعلت شغل مطبوعاتی هزاران مورد از ان ها را، هم در ایران و هم در بعضی از کشورهای خارجی شاهد بوده ام. ان چیزیکه به قتل می انجامد و یا بر ملا شده و در رسانه ها عمومی منعکس میشود حکایت یک در هزار دارد.
شنبه ۷ تیر ۱۳۹۹ - ۰۷:۵۳
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.