تقسیم روابط زناشویی با چند نفر! - سه روایت از زندگیهای چند همسری در ایران
رأی دهید
چند همسری که موسسه حیات طیبه حسنی سعی در ترویج آن دارد نه تنها خود یک آسیب اجتماعی است که میتوان آن را ازعوامل ایجاد کننده انواع آسیبهای اجتماعی دانست.
انتشار پوستری در فضای مجازی که محتوای آن ترویج چند همسری بود شوک جدیدی را به پیکر جامعه و به ویژه جامعه زنان وارد کرد. فصولی که قرار است در این کارگاه مورد بحث قرار بگیرند عبارتند از ضرورت احیای فرهنگ چندهمسری، الزامات تشکیل خانواده چند همسری، احکام فقهی خانوادههای چندهمسری و مهارتهای ارتباطی خانوادههای چندهمسری است!
خوب است که احیاگران این سنت آنقدر انصاف داشتهاند که با آوردن مبحث مهارت ارتباطی در این نوع به اصطلاح خانواده! به نوعی بر سخت بودن ارتباط میان اعضای چنین خانوادهای تاکید کردهاند. شاید بد نباشد از مزایای حضور در چنین خانوادههایی سخن بگوییم.
از زندگی در کنار ۳ هوو تا زندگی تا اعتیاد و کارتنخوابی
با نازنین در یک مرکز ترک اعتیاد آشنا شدم زن جوان ۲۸ سالهای که پشت چهره زیبا و چشمان روشنش خاطراتی تاریک جا خوش کرده است.
۱۲ ساله است که از مدرسه به خانه میآید و با همان لباس مدرسه به سوگ روزهای کودکی و جوانیش مینشیند. شوربختیاش آنقدر مشخص است که حتی برادر بزرگترش هم گریهکنان به استقبالش آمده و میگوید:: «نمیدونی برات چه خوابی دیدن»
نازنین با غمی که پنهان هم نمیکند خاطراتش را اینگونه به رویداد۲۴ میگوید: «کدخدای روستامون من رو برای پسرش که ۳ زن دیگه هم داشت و دختراش همسن من بودن خواستگاری کرد، پدر و پدربزرگم هم رضایت دادن و بدون پرسیدن نظرم شبونه من رو به عقد اون مرد درآوردن. شوهرم مصرف کننده مواد بود و حتی از مهموناش با مواد پذیرایی میکرد اون برای اینکه من بهانه خانوادهام رو نگیرم و بتونه با من رابطه جنسی داشته باشه با مواد مخدر من رو خواب میکرد.»
او ادامه میدهد: «بیشتر از یکسال با اونا زندگی کردم. نمیذاشتن که برم دیدن خانوادم، خودش و خواهراش کتکم میزدن، زناش هم با من بداخلاقی میکردن، اما دلم برای اونا هم میسوزه جرات حرف زدن نداشتن. بالاخره مادر و برادرم فهمیدن که معتادم کرده و برای طلاق من اقدام کردند. شوهرم کارشکنی میکرد و به طرق مختلف پرونده رو عقب میانداخت، بالاخره بعد از ۶ سال تونستم طلاق بگیرم.
حالا ۱۶ سال از آن روزها میگذرد نازنین بعد از طلاق توسط پدر و پدربزرگش طرد میشود برای فرار از سرکوبها و آزارهایشان بدون شناخت کافی به عقد یکی از آشنایان درآمده و به اهواز میرود. شوهر دوم هم معتاد بوده و نهایتا در جوانی جانش را از دست میدهد. نازنین میماند و دنیایی تنهایی دست روزگار او را به شهرهای دیگر میکشاند درحالیکه در نوجوانی به انواع مواد مخدر اعتیاد دارد و گاهی برای تامین موادش ناچار به تنفروشی هم میشود.
به گزارش رویداد۲۴ این دختر روستایی معصومیت کودکیاش را در خانه مرد چند همسری جا میگذارد که او و چند زن دیگر را قربانی ارضای تنوع طلبی شهوانیاش کرده بود. مکنت پسر کدخدا و سنت حاکم بر روستا روزگار او را سیاه میکنند، اما نازنین تنها قربانی زندگی با مردی تنوع طلب و چند همسر نیست.
بیشتر بخوانید: حیات حسنی؛ موسسهای برای مقابله با ایدههای کسینجر! / مبلغان چند همسری چه میگویند؟
همسر دوم زندگیم را نابود کرد
فاطمه هم در ۱۰ سالگی بنا برسنت منطقه زندگی خود با مردی که حدود ۲۰ سال از خودش بزرگتر است ازدواج میکند و صاحب ۲ فرزند دختر دو قلو میشود، ۱۰ سال بعد و در سن بیست سالگی متوجه میشود که همسرش با دختر دیگری که از او چند سالی جوانتر است ازدواج کرده و همه سنتها و قوانین به مرد این اجازه را داده است.
چند سال بعد راهی تهران میشوند، در این مدت تعداد فرزندان فاطمه بیشتر شده است، اما مرد او را تنها میگذارد خانه محقری برای فاطمه و فرزندانش کرایه میکند و خود و همسر دومش به کرج میروند و در آنجا سکونت میکنند.
مرد کارگر فصلی است در حالیکه حالا وارد سنین میانسالی شده و کمتر برای کارگری انتخابش میکنند، برای تامین زندگی با همسر دوم، اولین فرزندش را در ۱۴ سالگی به خانه شوهر میفرستد و پولی که بابت شیربهای دختر گرفته را خرج مخارج زندگی دومش میکند.
فاطمه که مادر چند کودک کار است میگوید: «شوهرم پیش ما زندگی نمیکنه فقط اگر بخوایم درباره مسالهای تصمیم بگیریم اون باید اجازه بده، هروقت هم خیلی بی پول میشه میاد پول ما رو میگیره و میره»
فاطمه و فرزندانش هم از دیگر قربانیان مردی هستند که بنا به مجوز سنتها و قوانین اجازه داشت در زندگیاش تنوع ایجاد کرده و همسر و فرزندش را در معرض انواع آسیبهای اجتماعی قرار دهد، کودکانی که در خیابان کار کرده و انواع آزارهای روحی و جسمی و چه بسا جنسی را متحمل میشوند، زیرا پدری دارند که برای تامین زندگی دوم، از ماحصل دسترنج آنها استفاده میکند.
در این میان فاطمه هم که امروز ۴۷ سال دارد از روزگار جوانی تمام نیازهای عاطفی، روحی و پس از مدتی حتی نیازهای جنسی او سرکوب شده و به کناری میرود تا با کارکردن خود و فرزندانش معاش دیگری تامین شود، شاید این همان مهارت ارتباطی باشد که در پوستر منتشر شده درباره کارگاه ترویج چند همسری از آن یاد میشود.
تجدید فراش پدر، او را در نظر ما خائن کرد
گلرخ هم از دیگر زنانی است که همسر ثروتمندش در حالیکه هر دو در سنین میانسالی قرار دارند و به فکر عروس و داماد کردن فرزندانشان هستند هوای تجدید فراش به سرش میشود و با زنی بسیار جوانتر که صاحب دو فرزند است ازدواج میکند، فرزندان مرد که همگی نوجوان و جوان هستند از مرد میخواهد که این فکر را از سر بیرون کند، اما او نمیپذیرد عاشق شده است و قوانین به او اجازه میدهند که به امیالش جامه عمل بپوشاند.
گلرخ به خاطر فرزندانش که در شُرف ازدواج قرار دارند طلاق نمیگیرد، اما مرد را طرد میکند او را خائن مینامد که حق ندارد از مقدار مشخصی به او نزدیکتر شود، گلرخ در انبوه غم، حسرت روزهای جوانی از دست رفته در کنار مردی که ثروت و مکنتش را در قبال همدلیها و تحمل مرارتهای زدگی از سوی او به دست آورده و حس تحقیر توصیف ناشدنی مدفون میشود.
کوچکترین دختر مرد که حالا دانشجوی رشته روانشناسی است برایم تعریف میکند که آن زمان دبیرستانی بوده و چه روزهایی سختی را گذرانده است، او به رویداد۲۴ میگوید: «آنقدر مشکل عصبی پیدا کردم که کارم به خوردن داروهای اعصاب و روان کشیده شد، از پدرم، ازهمسر دومش و حتی بچههای اون زن و فرزندی که حدود یکسال بعد به دنیا اومد متنفر بودم دلم میخواست همشون رو از بین ببرم. شانس آوردم که کم کم با کمک یه معلم خیلی خوب حالم بهتر شد، اما هنوزم از پدرم دل خوشی ندارم. میدونم که اون زن و بچههاش برای ثروت پدرم نقشه کشیدن. اما حالا دیگه هیچ کدومشون برامون مهم نیستن فقط به فکر سلامتی مادرمون هستیم. بابام آبروی همه ما رو برد. من از ازدواج کردن میترسم اصلا روم نمیشه به کسی بگم که بابام چیکار کرده»
لذت جویی مردان متمول، هدف ترویج چند همسری!
عالیه شکر بیگی جامعهشناس و فعال حقوق زنان به رویداد۲۴ میگوید: ترویج چند همسری چه گروههایی را هدف قرار داده است؟ پسران جوان. افرادی که در شرف ازدواج هستند -جز درصد اندکی که خانواده توانمند دارند که میتوانند کمکشان کنند- توانایی تشکیل زندگی مشترک با حداقلها را ندارند.
وی با بیان اینکه به نظر جامعه هدف این گروهها مردان متمولی است که زندگی مشترک و خانواده دارند، ادامه میدهد: اگر چنین باشد این گروهها با ترویج چند همسری خانوادهها را هدف گرفتهاند و تیشه به ریشه انسجام خانواده ایرانی میزنند.
مدیر گروه علمی و تخصصی نهاد خانواد ه در انجمن جامعه شناسی ایران با تاکید براینکه کارکرد این تفکر و چنین موسساتی کمکی به افزایش ازدواج نمیکند، خاطرنشان میکند: پیامد ترویج چند همسری تنوعطلبی و لذتجویی است، زیرا به طور طبیعی است مردان کمبضاعت نمیتوانند دنبال چنین مسالهای بروند و کسانی به دنبال انجام آن هستند که توان مالی بالایی دارد و مهمترین عامل چنین افرادی هم لذت جویی است.
او با بیان اینکه چند همسری به لحاظ عرفی در جامعه ما پذیرفته شده نیست، اظهار میکند: برای شکلگیری چنین فرهنگی میخواهند فرهنگسازی کنند که اگر هم موفق شوند مدت زیاد طول میکشد و به همین دلیل این موضوع تبدیل به درگیری و تنش و خشونت میان زوجهای ایرانی خواهد شد که در نتیجه فرزندان خانواده و خانواده آسیب میبیند.
شکر بیگی با اشاره به اینکه این سیاستهای غلط و خودخواهانه و نگرشهای ویژه و ارادههای خاص درهم شکستن نهاد خانواده ایرانی را رقم میزنند، عنوان میکند: تلاش برای ترویج چند همسری از ساختارهایی برمیخیزد که میخواهند چنین پدیدهای را در نهاد خانواده جای دهند. این درحالی است که انسجام نهاد خانواده اقتضا میکند یک زن و یک مرد پایه آن باشند نه چند همسری.
ترس از ازدواج نتیجه چند همسری
او با بیان اینکه این مساله آینده خانواده ایرانی را نیز هدف میگیرد، تصریح میکند: طبیعی است که اگر چنین بحثی پیش برود نگرش نسلهای آینده به ازدواج را هم نشانه میگیرد به این معنی که نسلهای بعدی ممکن است دیگر وارد موضوع ازدواج نشده و دچار هراس از ازدواج شوند که نتیجه آن کاهش ازدواج و تشکیل خانواده در کشور است لذا میتوان گفت این پدیده کاملا رویاروی نهاد خانواده عمل میکند.
این فعال حوزه زنان با تاکید براینکه برای سلامت نهاد خانواده باید میان زوجین همکنشی وجود داشته باشد، میگوید: طبیعی است که وجود همسران مختلف نه تنها ایجاد تضاد میکند بلکه به تناقض هم میرسد و وقتی از هم گسستگی و طلاق عاطفی در نهاد خانواده ایجاد شود این امر برابر با بحران خانواده است و بحران خانواده برابر است با فروریختن نهاد خانواده در جامعه ایرانی.
او خاطرنشان میکند: بعید میدانم پشتوانه چنین موسسات و گروههایی تفکر روانشناسی و جامعهشناسی باشد و به نظر میرسد تنها دارای جهتگیریهای خاص بوده و ارزشهای ویژهای و البته عجیبی را تبلیغ میکنند.
شکربیگی با اشاره به اینکه درصدی از دختران و پسران جوان به ویژه زنان جوانان ما در حالت تجرد قطعی یا مضیقه در ازدواج قرار دارند، خاطرنشان میکند: دلیل این اتفاق نبود موارد مناسب برای ازدواج نیست بلکه تغییر نگرشهای ارزشی و هنجاری که به ویژه درمتولدین دهههای ۵۰ و ۶۰ ایجاد شده باعث کاهش ازدواج و همسرداری شده است.
به گزارش رویداد۲۴، انتشار ترس از ازدواج در میان زنان و باز کردن افسار از امیال افسار گسیخته انسان که در اینجا ممکن است در برخی مردان متجلی شود، شکاف ارتباطی در میان زنان و فرزندان خانواده چندهمسری، فراری شدن از کانون خانواده و ... همگی از جمله آسیبهایی است که با ترویج فرهنگ اشتباه چند همسری حاصل شود.
مدیران کارگاههای ترویج چند همسری چه میگویند؟
حجت الاسلام عسگری از مدیران این کارگاه به روزنامه ایران گفته «ما سوپر میلیاردرهایی را داریم که بندگان خدا دوست دارند که زندگی دوم تشکیل بدهند، سفرهی دیگری را پهن بکنند، اما جریان فرهنگی غربزده، فمنیستهای غربگرا و البته فمنیستهای مذهبی و حتی مسجدی به همراه قانون ظالمانهای که ایجاد شده، مانع از واقعیت مهم چندهمسری در جامعه ما شدهاند.»
عسگری در این سخنان مرد را تنها در حد یک عابر بانک در نظر گرفته، شیئی بیاحساس که تنها به دلیل ارزش مادی و توان خریدش میتواند به هر تعداد که بخواهد همسر خریداری کرده و تولید فرزند کند و زن هم در این نگاه ابزاری جنسی و قربانی شرایط که ناتوان از اداره زندگیش باید زخم وجود شریک در زندگی خانوادگی و احساسیش را بپذیرد تا به لحاظ مالی تامین شود.
آیا نظریهپردازان ترویج این پدیده به نیازهای اصلی انسان که یکی از آنها احساس امنیت است فکر کردهاند؟ کدام زن یا مردی میتواند در روابط عاطفی یا زندگی مشترک خود وجود شریک را پذیرفته و احساس رضایت و امنیت کند.
انتشار پوستری در فضای مجازی که محتوای آن ترویج چند همسری بود شوک جدیدی را به پیکر جامعه و به ویژه جامعه زنان وارد کرد. فصولی که قرار است در این کارگاه مورد بحث قرار بگیرند عبارتند از ضرورت احیای فرهنگ چندهمسری، الزامات تشکیل خانواده چند همسری، احکام فقهی خانوادههای چندهمسری و مهارتهای ارتباطی خانوادههای چندهمسری است!
خوب است که احیاگران این سنت آنقدر انصاف داشتهاند که با آوردن مبحث مهارت ارتباطی در این نوع به اصطلاح خانواده! به نوعی بر سخت بودن ارتباط میان اعضای چنین خانوادهای تاکید کردهاند. شاید بد نباشد از مزایای حضور در چنین خانوادههایی سخن بگوییم.
از زندگی در کنار ۳ هوو تا زندگی تا اعتیاد و کارتنخوابی
با نازنین در یک مرکز ترک اعتیاد آشنا شدم زن جوان ۲۸ سالهای که پشت چهره زیبا و چشمان روشنش خاطراتی تاریک جا خوش کرده است.
۱۲ ساله است که از مدرسه به خانه میآید و با همان لباس مدرسه به سوگ روزهای کودکی و جوانیش مینشیند. شوربختیاش آنقدر مشخص است که حتی برادر بزرگترش هم گریهکنان به استقبالش آمده و میگوید:: «نمیدونی برات چه خوابی دیدن»
نازنین با غمی که پنهان هم نمیکند خاطراتش را اینگونه به رویداد۲۴ میگوید: «کدخدای روستامون من رو برای پسرش که ۳ زن دیگه هم داشت و دختراش همسن من بودن خواستگاری کرد، پدر و پدربزرگم هم رضایت دادن و بدون پرسیدن نظرم شبونه من رو به عقد اون مرد درآوردن. شوهرم مصرف کننده مواد بود و حتی از مهموناش با مواد پذیرایی میکرد اون برای اینکه من بهانه خانوادهام رو نگیرم و بتونه با من رابطه جنسی داشته باشه با مواد مخدر من رو خواب میکرد.»
او ادامه میدهد: «بیشتر از یکسال با اونا زندگی کردم. نمیذاشتن که برم دیدن خانوادم، خودش و خواهراش کتکم میزدن، زناش هم با من بداخلاقی میکردن، اما دلم برای اونا هم میسوزه جرات حرف زدن نداشتن. بالاخره مادر و برادرم فهمیدن که معتادم کرده و برای طلاق من اقدام کردند. شوهرم کارشکنی میکرد و به طرق مختلف پرونده رو عقب میانداخت، بالاخره بعد از ۶ سال تونستم طلاق بگیرم.
حالا ۱۶ سال از آن روزها میگذرد نازنین بعد از طلاق توسط پدر و پدربزرگش طرد میشود برای فرار از سرکوبها و آزارهایشان بدون شناخت کافی به عقد یکی از آشنایان درآمده و به اهواز میرود. شوهر دوم هم معتاد بوده و نهایتا در جوانی جانش را از دست میدهد. نازنین میماند و دنیایی تنهایی دست روزگار او را به شهرهای دیگر میکشاند درحالیکه در نوجوانی به انواع مواد مخدر اعتیاد دارد و گاهی برای تامین موادش ناچار به تنفروشی هم میشود.
به گزارش رویداد۲۴ این دختر روستایی معصومیت کودکیاش را در خانه مرد چند همسری جا میگذارد که او و چند زن دیگر را قربانی ارضای تنوع طلبی شهوانیاش کرده بود. مکنت پسر کدخدا و سنت حاکم بر روستا روزگار او را سیاه میکنند، اما نازنین تنها قربانی زندگی با مردی تنوع طلب و چند همسر نیست.
بیشتر بخوانید: حیات حسنی؛ موسسهای برای مقابله با ایدههای کسینجر! / مبلغان چند همسری چه میگویند؟
همسر دوم زندگیم را نابود کرد
فاطمه هم در ۱۰ سالگی بنا برسنت منطقه زندگی خود با مردی که حدود ۲۰ سال از خودش بزرگتر است ازدواج میکند و صاحب ۲ فرزند دختر دو قلو میشود، ۱۰ سال بعد و در سن بیست سالگی متوجه میشود که همسرش با دختر دیگری که از او چند سالی جوانتر است ازدواج کرده و همه سنتها و قوانین به مرد این اجازه را داده است.
چند سال بعد راهی تهران میشوند، در این مدت تعداد فرزندان فاطمه بیشتر شده است، اما مرد او را تنها میگذارد خانه محقری برای فاطمه و فرزندانش کرایه میکند و خود و همسر دومش به کرج میروند و در آنجا سکونت میکنند.
مرد کارگر فصلی است در حالیکه حالا وارد سنین میانسالی شده و کمتر برای کارگری انتخابش میکنند، برای تامین زندگی با همسر دوم، اولین فرزندش را در ۱۴ سالگی به خانه شوهر میفرستد و پولی که بابت شیربهای دختر گرفته را خرج مخارج زندگی دومش میکند.
فاطمه که مادر چند کودک کار است میگوید: «شوهرم پیش ما زندگی نمیکنه فقط اگر بخوایم درباره مسالهای تصمیم بگیریم اون باید اجازه بده، هروقت هم خیلی بی پول میشه میاد پول ما رو میگیره و میره»
فاطمه و فرزندانش هم از دیگر قربانیان مردی هستند که بنا به مجوز سنتها و قوانین اجازه داشت در زندگیاش تنوع ایجاد کرده و همسر و فرزندش را در معرض انواع آسیبهای اجتماعی قرار دهد، کودکانی که در خیابان کار کرده و انواع آزارهای روحی و جسمی و چه بسا جنسی را متحمل میشوند، زیرا پدری دارند که برای تامین زندگی دوم، از ماحصل دسترنج آنها استفاده میکند.
در این میان فاطمه هم که امروز ۴۷ سال دارد از روزگار جوانی تمام نیازهای عاطفی، روحی و پس از مدتی حتی نیازهای جنسی او سرکوب شده و به کناری میرود تا با کارکردن خود و فرزندانش معاش دیگری تامین شود، شاید این همان مهارت ارتباطی باشد که در پوستر منتشر شده درباره کارگاه ترویج چند همسری از آن یاد میشود.
تجدید فراش پدر، او را در نظر ما خائن کرد
گلرخ هم از دیگر زنانی است که همسر ثروتمندش در حالیکه هر دو در سنین میانسالی قرار دارند و به فکر عروس و داماد کردن فرزندانشان هستند هوای تجدید فراش به سرش میشود و با زنی بسیار جوانتر که صاحب دو فرزند است ازدواج میکند، فرزندان مرد که همگی نوجوان و جوان هستند از مرد میخواهد که این فکر را از سر بیرون کند، اما او نمیپذیرد عاشق شده است و قوانین به او اجازه میدهند که به امیالش جامه عمل بپوشاند.
گلرخ به خاطر فرزندانش که در شُرف ازدواج قرار دارند طلاق نمیگیرد، اما مرد را طرد میکند او را خائن مینامد که حق ندارد از مقدار مشخصی به او نزدیکتر شود، گلرخ در انبوه غم، حسرت روزهای جوانی از دست رفته در کنار مردی که ثروت و مکنتش را در قبال همدلیها و تحمل مرارتهای زدگی از سوی او به دست آورده و حس تحقیر توصیف ناشدنی مدفون میشود.
کوچکترین دختر مرد که حالا دانشجوی رشته روانشناسی است برایم تعریف میکند که آن زمان دبیرستانی بوده و چه روزهایی سختی را گذرانده است، او به رویداد۲۴ میگوید: «آنقدر مشکل عصبی پیدا کردم که کارم به خوردن داروهای اعصاب و روان کشیده شد، از پدرم، ازهمسر دومش و حتی بچههای اون زن و فرزندی که حدود یکسال بعد به دنیا اومد متنفر بودم دلم میخواست همشون رو از بین ببرم. شانس آوردم که کم کم با کمک یه معلم خیلی خوب حالم بهتر شد، اما هنوزم از پدرم دل خوشی ندارم. میدونم که اون زن و بچههاش برای ثروت پدرم نقشه کشیدن. اما حالا دیگه هیچ کدومشون برامون مهم نیستن فقط به فکر سلامتی مادرمون هستیم. بابام آبروی همه ما رو برد. من از ازدواج کردن میترسم اصلا روم نمیشه به کسی بگم که بابام چیکار کرده»
لذت جویی مردان متمول، هدف ترویج چند همسری!
عالیه شکر بیگی جامعهشناس و فعال حقوق زنان به رویداد۲۴ میگوید: ترویج چند همسری چه گروههایی را هدف قرار داده است؟ پسران جوان. افرادی که در شرف ازدواج هستند -جز درصد اندکی که خانواده توانمند دارند که میتوانند کمکشان کنند- توانایی تشکیل زندگی مشترک با حداقلها را ندارند.
وی با بیان اینکه به نظر جامعه هدف این گروهها مردان متمولی است که زندگی مشترک و خانواده دارند، ادامه میدهد: اگر چنین باشد این گروهها با ترویج چند همسری خانوادهها را هدف گرفتهاند و تیشه به ریشه انسجام خانواده ایرانی میزنند.
مدیر گروه علمی و تخصصی نهاد خانواد ه در انجمن جامعه شناسی ایران با تاکید براینکه کارکرد این تفکر و چنین موسساتی کمکی به افزایش ازدواج نمیکند، خاطرنشان میکند: پیامد ترویج چند همسری تنوعطلبی و لذتجویی است، زیرا به طور طبیعی است مردان کمبضاعت نمیتوانند دنبال چنین مسالهای بروند و کسانی به دنبال انجام آن هستند که توان مالی بالایی دارد و مهمترین عامل چنین افرادی هم لذت جویی است.
او با بیان اینکه چند همسری به لحاظ عرفی در جامعه ما پذیرفته شده نیست، اظهار میکند: برای شکلگیری چنین فرهنگی میخواهند فرهنگسازی کنند که اگر هم موفق شوند مدت زیاد طول میکشد و به همین دلیل این موضوع تبدیل به درگیری و تنش و خشونت میان زوجهای ایرانی خواهد شد که در نتیجه فرزندان خانواده و خانواده آسیب میبیند.
شکر بیگی با اشاره به اینکه این سیاستهای غلط و خودخواهانه و نگرشهای ویژه و ارادههای خاص درهم شکستن نهاد خانواده ایرانی را رقم میزنند، عنوان میکند: تلاش برای ترویج چند همسری از ساختارهایی برمیخیزد که میخواهند چنین پدیدهای را در نهاد خانواده جای دهند. این درحالی است که انسجام نهاد خانواده اقتضا میکند یک زن و یک مرد پایه آن باشند نه چند همسری.
ترس از ازدواج نتیجه چند همسری
او با بیان اینکه این مساله آینده خانواده ایرانی را نیز هدف میگیرد، تصریح میکند: طبیعی است که اگر چنین بحثی پیش برود نگرش نسلهای آینده به ازدواج را هم نشانه میگیرد به این معنی که نسلهای بعدی ممکن است دیگر وارد موضوع ازدواج نشده و دچار هراس از ازدواج شوند که نتیجه آن کاهش ازدواج و تشکیل خانواده در کشور است لذا میتوان گفت این پدیده کاملا رویاروی نهاد خانواده عمل میکند.
این فعال حوزه زنان با تاکید براینکه برای سلامت نهاد خانواده باید میان زوجین همکنشی وجود داشته باشد، میگوید: طبیعی است که وجود همسران مختلف نه تنها ایجاد تضاد میکند بلکه به تناقض هم میرسد و وقتی از هم گسستگی و طلاق عاطفی در نهاد خانواده ایجاد شود این امر برابر با بحران خانواده است و بحران خانواده برابر است با فروریختن نهاد خانواده در جامعه ایرانی.
او خاطرنشان میکند: بعید میدانم پشتوانه چنین موسسات و گروههایی تفکر روانشناسی و جامعهشناسی باشد و به نظر میرسد تنها دارای جهتگیریهای خاص بوده و ارزشهای ویژهای و البته عجیبی را تبلیغ میکنند.
شکربیگی با اشاره به اینکه درصدی از دختران و پسران جوان به ویژه زنان جوانان ما در حالت تجرد قطعی یا مضیقه در ازدواج قرار دارند، خاطرنشان میکند: دلیل این اتفاق نبود موارد مناسب برای ازدواج نیست بلکه تغییر نگرشهای ارزشی و هنجاری که به ویژه درمتولدین دهههای ۵۰ و ۶۰ ایجاد شده باعث کاهش ازدواج و همسرداری شده است.
به گزارش رویداد۲۴، انتشار ترس از ازدواج در میان زنان و باز کردن افسار از امیال افسار گسیخته انسان که در اینجا ممکن است در برخی مردان متجلی شود، شکاف ارتباطی در میان زنان و فرزندان خانواده چندهمسری، فراری شدن از کانون خانواده و ... همگی از جمله آسیبهایی است که با ترویج فرهنگ اشتباه چند همسری حاصل شود.
مدیران کارگاههای ترویج چند همسری چه میگویند؟
حجت الاسلام عسگری از مدیران این کارگاه به روزنامه ایران گفته «ما سوپر میلیاردرهایی را داریم که بندگان خدا دوست دارند که زندگی دوم تشکیل بدهند، سفرهی دیگری را پهن بکنند، اما جریان فرهنگی غربزده، فمنیستهای غربگرا و البته فمنیستهای مذهبی و حتی مسجدی به همراه قانون ظالمانهای که ایجاد شده، مانع از واقعیت مهم چندهمسری در جامعه ما شدهاند.»
عسگری در این سخنان مرد را تنها در حد یک عابر بانک در نظر گرفته، شیئی بیاحساس که تنها به دلیل ارزش مادی و توان خریدش میتواند به هر تعداد که بخواهد همسر خریداری کرده و تولید فرزند کند و زن هم در این نگاه ابزاری جنسی و قربانی شرایط که ناتوان از اداره زندگیش باید زخم وجود شریک در زندگی خانوادگی و احساسیش را بپذیرد تا به لحاظ مالی تامین شود.
آیا نظریهپردازان ترویج این پدیده به نیازهای اصلی انسان که یکی از آنها احساس امنیت است فکر کردهاند؟ کدام زن یا مردی میتواند در روابط عاطفی یا زندگی مشترک خود وجود شریک را پذیرفته و احساس رضایت و امنیت کند.
دیدگاه خوانندگان
۲۹
آذرمیانه - آذربادگان، ایران
گروهیه؟
جمعه ۱۷ آبان ۱۳۹۸ - ۱۰:۳۳
۲۹
آذرمیانه - آذربادگان، ایران
گروهیه؟
جمعه ۱۷ آبان ۱۳۹۸ - ۱۰:۳۳
۲۹
آذرمیانه - آذربادگان، ایران
گروهیه؟
جمعه ۱۷ آبان ۱۳۹۸ - ۱۰:۳۳
۲۹
آذرمیانه - آذربادگان، ایران
گروهیه؟
جمعه ۱۷ آبان ۱۳۹۸ - ۱۰:۳۳
۲۹
آذرمیانه - آذربادگان، ایران
گروهیه؟
جمعه ۱۷ آبان ۱۳۹۸ - ۱۰:۳۳