جزییات تازه از قتل پارمین ۷ ساله؛ اعزام به بهشت با مصرف شیشه
رأی دهید
خبر تکاندهنده میشود وقتی «روحالله فروغیفر»، دادستان «جم» اعلام میکند این پدر با هدف «اعزام فرزندش به بهشت» اقدام به خفه کردن او کرده است. به گفته روحالله فروغی، این مرد هیچ سابقه مجرمانهای ندارد ، انسانی خوشنام و خوش سابقه است و فرزندش را بسیار دوست داشت.
در اخبار اولیه اما شایعاتی منتشر میشود از اینکه مردی به نام محمود، پدر پارمین، معتاد و مشکوک به مصرف مواد مخدر صنعتی و به طور خاص شیشه بوده است. ساعاتی پس از انتشار این اخبار اما همه چیز از سوی دادستان شهرستان جم رد میشود. او تاکید میکند قاتل فردی است که سلامت کامل دارد اما در باورهای مذهبی خود دچار انحراف و تعصبات نادرستی شده و همین منجر به رقم خوردن فاجعه شده است.
ایران وایر در بررسیهای خود به جزییات تازه و متفاوتی از این روایت دست یافته است. یکی از نزدیکان خانواده پارمین در اینباره میگوید: «علت این اقدام بطور یقین به گفته تمامی اهالی روستای خانوادگی آنها واقع در بهبهان، مصرف شیشه توسط محمود پدر پارمین بوده است. آنطور که برای همسرش تعریف کرده گویا از نق نق کودکانه و بهانههایش کلافه شده بود. او را با خودش به بهانه گشت و گذار در بازار بیرون و بعد به به پارک میبرد. او زمانی که پارمین برای خرید مرغ مینای دلخواهش بهانهگیری میکرد، دست روی گلویش گذاشته و او را خفه کرده است.»
این منبع آگاه به اعتیار محمود به مصرف شیشه تاکید میکند و میگوید: «تمام همکاران مهندس در محل کارش متوجه اعتیاد او به مواد مخدر شیشه شده بودند. محمود مهندس بود و به همراه زن و فرزندش، پانزده سالی میشد که در عسلویه مشغول زندگی و کار میکرد. اما خانواده و بقیه فامیلش در روستایی در بهبهان زندگی میکنند. آنها از طایفه بزرگی هستند.»
او میگوید که محمود فرزندش را بسیار دوست داشته و روایتهایی که از عشق و علاقه او به خانوادهاش در رسانهها نوشته شده، خلاف واقعیت نیست: «همه وابستگان و فامیل درجه یک پارمین درباره عشق عمیق وافراطی محمود به او صحبت میکنند. همه میدانستند محمود به شکل بیمارگونهای مراقب فرزندش است. برخی از اعضای فامیل این بچه حتی وقتی آنها را به خانهشان دعوت میکردند، مدام حواسشان جمع بود کسی حرفی به پارمین نزند وگرنه پدر خانواده دست زن و بچهاش را میگرفت و با قهر و ناراحتی از خانه بیرون میرفت.»
محمود و همسرش قبل از پارمین یکبار بچهدار شده بودند اما فرزند اولشان در هنگام زایمان از دست رفته بود. همین موضوع روحیه او و همسرش را شکننده کرد. حتی برخی از اقوام و نزدیکان او که پرشک بودند و یا رفتارهای عجیب محمود در مواجهه با فرزندش را میدیدند به او پیشنهاد کرده بودند که نزد مشاور و روانکاو برود. اما او همواره در برابر این پیشنهاد مقاومت می کرد و میگفت این یک عشق طبیعی پدر به دختر است.
محمود دانش آموخته رشته مهندسی پتروشیمی بود. از پانزده سال قبل در یکی از شرکتهای پتروشیمی در عسلویه بصورت رسمی استخدام شده بود و عمر زندگی زناشوییاش به ۱۳ سال میرسید. او پس از اقدام به قتل دخترش نزد همسر خود رفت و به قتل اعتراف کرد. این فرد آگاه به ایران وایر میگوید: «محمود بعد از اقدام به قتل جنازه دخترک را در پارک رها کرد، به خانه بازگشت و به همسرش گفته بود کشتمش؛ بیا برویم تا جایش را به تو هم نشان بدهم.»
این فرد که از نزدیکان محمود و خانوادهاش است ادعا میکند که موضوعات عقیدتی و مذهبی یا خرافی که در مورد دلیل قتل دخترک منتشر شده، کذب محض است: «تا جایی که من خانواده ایشان و خودش را میشناسم اصلا در این وادیها نبوده و نیستند.»
این منبع آگاه از قول مادر پارمین به اتفاقی در گذشته اشاره میکند. او میگوید که همسر محمود یک بار در جمع نقل کرده بود که «چند هفته قبل از اینکه محمود پارمین را خفه کند، برای من تعریف کرده بود که وقتی از سر کار به منزل برمیگشت راه ماشینی را دیده که چند پسر جوان در حال آزار دادن دختر جوانی بودند. او چند هفته مدام از من میپرسید آیا ممکن است در آینده این اتفاق برای پارمین ما هم بیفتد؟»
روایتهای نزدیکان و دوستان این خانواده بسیار متفاوت است. آنقدر متغیر که ایران وایر بصورت مستقل نمیتواند هیچ یک را تایید کند. گمانهزنی هایی که از جنون آنی و غیرعادی بودن حال محمودروایت دارد تا غیرعمد بودن قتل و حواسپرتی مردی که متوجه نبوده و بینی و دهان دخترک را زمانی که او را در آغوش داشته روی سینهاش قرار داده و او را خفه کرده است.