ناگفته های فرمانده وقت نیروی انتظامی از سعید حنایی «قاتل ۱۶ زن خیابانی» بعد از ۱۷ سال

امیر فرشاد ابراهیمی - ایران بریفینگ : قاتل عنکبوتی لقب مردی است که در اواخر دهه ۷۰ و در شمال شرق کشور ۱۶ زن را کشت و سرانجام به دام افتاد.
 

«سعید حنایی» مجرمی که نامش در تاریخ جنایی ایران به‌عنوان قاتلی مخوف ثبت‌شده است. او ۱۶ زن را به قتل رساند و درنهایت به دار آویخته شد.

 
یک روز وقتی همسر سعید به مدرسه پسرش رفته بود تا درباره اوضاع تحصیلی او پرس‌وجو کند، واقعه‌ای رخ داد که شوهرش را به جنایتکاری مخوف تبدیل کرد. آن شب وقتی سعید از محل کارش که کارگاهی ساختمانی بود به منزل بازگشت متوجه خراشی روی صورت همسرش شد.
 
چی شده بود؟
 
اسکندرمؤمنی توضیح می‌دهد: زن سعید حنایی ماجرا را تعریف کرد؛ موقع بازگشت به خانه سوار خودرویی شخصی شده بود و راننده با این تصور که مسافرش زنی خیابانی است پیشنهادی غیراخلاقی داده بود. زن برآشفته شده و در درگیری با راننده صورتش زخم برداشته بود.
 
سعید بعد از ساعت‌ها اندیشیدن به واقعه‌ای که برای همسرش رخ‌داده بود به این نتیجه رسید که دلیل اصلی، فساد در جامعه این زنان خیابانی هستند که فساد را رواج می‌دهند.
 
آن زمان بسیاری از زنان خیابانی که از طبقه محروم جامعه بودند در جاده «خین عرب» در مسیر رانندگان کامیون می‌ایستادند. سعید این محل را به‌خوبی می‌شناخت. او روز هفتم مرداد سال ۷۹ هنگامی‌که همسر و فرزندانش خانه نبودند سوار بر موتور به «خین عرب» رفت، زنی ۳۰ ساله به نام «افسانه» را با خود به خانه برد و با روسری خفه و سپس جسدش را در جاده رها کرد.
 
او سه روز بعد دومین زن را به همین شیوه به قتل رساند. مقتول «لیلا» نام داشت و جنازه او در بوته‌زارهای گوجه‌فرنگی در حوالی جاده خین‌عرب مشهد پیدا شد.
 
یک روز بعد سومین زن به نام «فریبا» در تارهای قاتل عنکبوتی گرفتار و جنازه او درحالی‌که در گونی زردرنگ گذاشته‌شده بود در محله سجاد شهر مشهد کشف شد.
 
کارآگاهان بعد از قتل سوم خطر حضور قاتلی سریالی را احساس کردند اما بعد از کشف جنازه فریبا قتل‌ها متوقف شد و این پرونده نیز مسکوت ماند تا این‌که ساعت ۹ صبح جمعه دوم دی‌ماه سال ۷۹ جسد یک زن خیابانی دیگر در بزرگراه صدمتری روبروی میدان پارسپاد در حوالی جاده خین عرب کشف شد.
 
این جسد که به پزشکی قانونی انتقال‌یافته بود، تحت کالبدشکافی قرار گرفت و مشخص شد جسد متعلق به زن ۳۰ ساله‌ای است که او نیز با انسداد مجرای تنفس با فشار روسری دور گردن و گلو از پای درآمده است.
 
این زن نیز مانند مقتولان مردادماه زنی خیابانی بود که دو فقره سابقه حمل مواد مخدر و یک فقره اعتیاد در پرونده‌اش وجود داشت.
 
آیا قتل این زن که «معصومه» نام داشت با کشته شدن سه زن دیگر در ارتباط بود؟
 
فرمانده وقت پلیس مشهد می گوید: پلیس قبل از آن‌که بتواند جواب قاطعی برای این سؤال پیدا کند خود را در برابر پیکر بی‌جان زنی دیگر دید. ساعت ۲۲ و ۳۰ دقیقه روز دوشنبه ۱۷ بهمن‌ماه سال ۷۹ در بزرگراه صدمتری روبروی میدان پارسپاد جسد دیگری کشف شد که بعد از تحقیقات پزشکی و پلیسی مشخص شد، قربانی ۲۷ ساله «سارا» نام دارد که سه سابقه منکراتی، مواد مخدر، قاچاق و اعتیاد در پرونده کیفری‌اش است و او نیز بدون هرگونه آزار جنسی به علت انسداد مجرای تنفس از ناحیه گلو و گردن با روسری به قتل رسیده است.
 
حالا دیگر شکی باقی نمانده بود که آدمکش دیوانه دوباره دست‌به‌کار شده است و حریصانه می‌کوشد تا بر تعداد قربانیان خود بیفزاید. قربانی بعدی زنی ۴۵ ساله به نام «اعظم» بود که جسدش ساعت ۸ صبح یکشنبه ۲۳ بهمن‌ماه سال ۷۹ جسدش در منطقه مسکونی بلوار مجد واقع در مرکز شهر کشف شد.
 
پس‌ازآن تعداد قربانیان مرتب افزایش پیدا می‌کرد تا این‌که بالاخره در ساعت ۲۳ و ۵۰ دقیقه ۱۵ فروردین‌ماه سال ۸۰ جسد یک زن خیابانی دیگر به نام «طوبی» کشف شد.
 
این قربانی که ۳۵ ساله است دارای یک فقره سابقه فروش مواد مخدر بود که با انسداد مجاری تنفسی در ناحیه گلو با فشار روسری با روش مشابهی به قتل رسیده بود. طوبی آخرین مقتول این پرونده بود و «سعید حنایی» بعدازآن دستگیر شد.
 
تشابهات زیادی در پرونده قتل ۱۱ زن وجود داشت. نحوه مرگ آن‌ها، سرگذشتشان، سوابق کیفری‌شان و ادله دیگر نشان می‌داد تمام قتل‌ها توسط یک نفر انجام‌شده است. تمام توان پلیس به این معطوف شده بود که این فرد را شناسایی کند تا این‌که بالاخره فردی با مأموران تماس گرفت و گفت قتل‌ها کار او است.
 
این مرد خودش را به نام «صیاد سیمرغ» معرفی کرد. او بازداشت شد اما وقتی تحت بازجویی قرار گرفت معلوم شد صرفاً برای رسیدن به شهرت چنین ادعایی را مطرح کرده و چیزی از قتل‌ها نمی‌داند. به‌این‌ترتیب راز پرونده همچنان ناگشوده باقی ماند تا این‌که قاتل سریالی بار دیگر دست‌به‌کار شد اما این آخرین طعمه موفق شد از دست او فرار کند.
 
سعید حنایی هرگز از کرده خود اعلام پشیمانی نکرد و گفت انگیزه‌اش مقدس و دینی و برای پاک‌سازی جامعه از فساد بودهمژگان یک هفته بعد از فرار از دست قاتل سریالی در طرح ویژه پلیس دستگیر شد و وقتی تحت بازجویی قرار گرفت ماجرای شب وحشت را برای مأموران تعریف کرد.
 
او چنین گفت: یک روز عصر حوالی میدان شهید فهمیده منتظر راننده کامیون‌ها بودم تا به آن‌ها مواد مخدر بفروشم. خسته و گرسنه بودم.
 
مردی با موتور جلوی پایم توقف کرد و از من خواست همراهش به خانه‌اش بروم. اول نمی‌خواستم قبول کنم اما درنهایت سوار موتور شدم. آن مرد ساکت بود و در طول راه حرفی نزد. فقط وقتی به نزدیکی خانه‌اش رسیدیم از من خواست با چادر صورتم را بپوشانم تا کسی متوجه نشود من زنی غریبه هستم و اگر همسایه‌ها ما را دیدند خیال کنند من از اقوام او هستم. وقتی وارد خانه شدیم او درها را قفل کرد اول ترسیدم و فکر کردم می‌خواهد بلایی سرم بیاورد ولی وقتی دیدم هیچ وسیله‌ای دستش نیست خیالم راحت شد.
 
وی ادامه داد: داشتم روسری‌ام را درمی‌آوردم که آن مرد از پشت سر به من حمله کرد و شال‌گردنی را دور گلویم انداخت. آن را با تمام زورش فشار می‌داد. من با ناخن‌هایم او را چنگ زدم و بعد با مشت محکم به شکمش کوبیدم. بعد خواستم فرار کنم ولی در قفل بود به همین دلیل شیشه داخل ساختمان را شکستم. مرد خیلی ترسیده بود. التماس می‌کرد و می‌گفت آرام باشم تا اجازه بدهد بروم. می‌دانستم بازهم نقشه‌ای در سر دارد. به اتاق عقبی دویدم و با صدای بلند گفتم اگر در را باز نکند شیشه‌های اتاقی که به کوچه مشرف بود را می‌شکنم. بالاخره او در را باز کرد و من پا به فرار گذاشتم. آن‌قدر ترسیده بودم که کفش‌هایم را جا گذاشتم.
 
بر اساس مستندات به‌دست‌آمده سعید حنایی در فاصله مردادماه سال ۷۹ تا ۱۵ فروردین‌ماه سال ۸۰ در مشهد ۱۶ زن را سوار موتور یا ماشین خودکرده و به قتل رسانده بود.
 
البته پلیس تا زمان دستگیری متهم از ۱۱ قتل مطلع شده بود و قاتل سریالی ماجرای ۵ قتل دیگر را خودش برای کارآگاهان تعریف کرد. سعید حنایی نه‌تنها خودش از قتل‌هایی که مرتکب شده بود پشیمان نشد بلکه از سوی عده‌ای از اطرافیانش نیز موردحمایت شدید قرار گرفت.
 
او درنهایت ۲۸ فروردین‌ماه سال ۸۱ در محوطه زندان مشهد به دار آویخته شد. او وصیت کرده بود اعضای بدنش به نیازمندان بخشیده شود البته اجرای چنین وصیتی ممکن نبود.
 
روایت ناکافی سردار مؤمنی ۱۷ سال بعد از اعدام قاتل عنکبوتی
سرتیپ اسکندر مؤمنی فرمانده وقت انتظامی خراسان بزرگ در گفتگو با خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان در حالی به بازخوانی این پرونده پرداخت که هم‌اکنون دبیر کل ستاد مبارزه با مواد مخدر است و سابقه جانشینی فرماندهی ناجا را نیز در کارنامه خود دارد او گفت: زمانی که در خراسان مشغول فعالیت شدم، در این استان میزان ناامنی خیلی زیاد بود. اشرار حتی در مناطق قوچان و اسرافین ورود کرده بودند و ما عملیات زیادی برای ایجاد امنیت در این منطقه انجام دادیم.
 
وی افزود: یکی از پرتلاطم‌ترین دوران بعد از پیروزی انقلاب در سال‌های ۷۰ تا ۸۰ همین قتل‌های عنکبوتی بودند که در خراسان رخ داد. اگر بخواهیم ماجرا را تعریف کنیم که با چه شیوه و تدابیری او را دستگیر کردیم یک کتاب می‌شود. این پرونده بسیار پیچیده بود چراکه قاتل تنهای تنها بود به همین دلیل دیر دستگیر شد. سعید حنایی فرد بسیار باهوشی بود. من خودم با او صحبت کردم. از هوش خیلی بالایی برخوردار بود.
 
فرمانده وقت انتظامی خراسان در خصوص سعید حنایی اگرچه نکات جدیدی را از پرونده او برملا کرد اما بسیاری از نکات را نگفت و فقط در آخرین بخش گفته‌هایش سهواً و یا تعمداً نکته‌ای را گفت که مهر تائیدی بر بسیاری از نکات نگفته‌اش بود: «سعید حنایی نه‌تنها خودش از قتل‌هایی که مرتکب شده بود پشیمان نشد بلکه از سوی عده‌ای از اطرافیانش نیز موردحمایت شدید قرار گرفت»
 
او از اطرافیان حنایی نگفت!
سعید حنایی کارگرساده‌ای بود که عضو بسیج مسجد موسی بن جعفر محله گلشهر مشهد بود او پای ثابت سخنرانی‌های انصار حزب‌الله مشهد بود و حتی پیش از دستگیری و انجام قتل‌ها در تصاویر اغلب راهپیمایی‌های انصار حزب‌الله مشهد در صفوف اول دیده می‌شود.
 
گفتنی است در مورد فرد دیگری که ابتدا توسط نیروی انتظامی به عنوان قاتل زنان خیابانی دستگیر می‌شود اولین بار است که یک مقام انتظامی اگرچه کوتاه از او می‌گوید، روزنامه ایران همان زمان در مورد این فرد بازداشت شده در گزارشی مفصل نوشت که او برای به دام نیافتادن قاتل اصلی و شناسایی سر حلقه‌های بالاتر خود را معرفی کرده، از «صیاد سیمرغ» و وابستگی‌های او و اینکه چرا باید اقدام به اینکار بکند هیچ چیزی گفته نشده و حالا بعد از ۱۷ سال فرمانده وقت نیروی انتظامی اقدام او را از سر «شهرت طلبی» می‌خواند اما سئوال های بسیاری همچنان باقی است.
 
 عکسی قدیمی از مسجد موسی ابن جعفر گلشهر مشهد از پایگاههای انصارحزب الله مشهدهمه چیز از مسجد موسی بن جعفر گلشهر آغاز می شود!
در بعد از درگیری راننده با زن سعید حنایی، حنایی برآشفته در چند جلسه در مسجد از تصمیم خود می‌گوید که باید جامعه را پاک‌سازی کرد اما او به‌یک‌باره ساکت می‌شود، نشریات پیگیر آن زمان معتقد بودند ساکت شدن سعید حنایی شروع فاز عملیات و پنهانی او بود، آگاهان و فعالان مطبوعاتی آن زمان معتقد بودند هرگز انجام این قتل‌ها کار یک نفر بوده به‌عنوان‌مثال بعدها در تحقیقات محلی همسایگان سعید حنایی وقتی عکس قربانی «اعظم» را دیدند تائید کردند که در شبی که اعظم به قتل رسیده سعید ابتدا با موتور خود به منزل می‌رود و بعد مرد دیگری همراه با اعظم به خانه می‌رود و یا در مورد آخرین قربانی جسد «طوبی» مشخص بود گردن وی با دست فشرده‌شده و خفه‌شده، پای او نیز توسط فرد دومی گرفته‌شده بوده که ثابت می‌کند نفر دومی هم وجود داشته اما نه در دادگاه و نه در اعترافات حنایی هرگز به آن اشاره نشد، گزارش محلی در مورد نحوه مرگ «اعظم» و گزارش پزشکی قانونی در مورد نحوه مرگ «طوبی» در متن حکم هم حذف‌شده بود!
 
 مسجد موسی ابن جعفر حالا بازسازی شده اما همچنان از پایگاه های اصلی انصارحزب الله مشهد بشمار می روددر جلسات بازجویی و اولین جلسه علنی دادگاه سعید حنایی خود را یک بسیجی معرفی کرد و برای اثبات حرف‌های خود کارت عضویت بسیج را نیز ارائه کرد و هدفش را از این قتل‌ها «امربه‌معروف و نهی از منکر» اعلام کرد.
 
او اگرچه در دادگاه بعد بسیجی بودن خود را تکذیب و سپس کارت بسیجی خود را جعلی اعلام نمود! اما همچنان در صحن علنی دادگاه اعلام کرد که با «انگیزه‌ای مقدس و دینی و برای پاک‌سازی جامعه از فساد» اقدام به قتل آنان نموده است.
 
در بعد از بازداشت سعید حنایی برخی از روزنامه‌های متعلق به جناح راست ضمن هشدار شیوع فساد در جامعه و شماتت مسئولان در بی‌توجهی به پدیده فحشاء در جامعه اقدام «سعید حنایی‌ها» را علناً ستوده و البته کار فقط به نگارش ختم نشد و پس از اعدام سعید حنایی «انصار حزب‌الله مشهد» در مسجد موسی ابن جعفر برای سعید حنایی مجلس ترحیم گرفت و بسیاری از چهره‌های سرشناس و بنام انصار حزب‌الله نیز در آن مجلس شرکت جسته، نشریه ندای ولایت مشهد ارگان انصار حزب‌الله مشهد در همان زمان در تیتر اولش از سعید حنایی به‌عنوان «شهید امربه‌معروف و نهی از منکر» نام برد!
 
انصار حزب‌الله مشهد همان «اطرافیانی» بودند که سهواً یا تعمداً فرمانده انتظامی خراسان از آن‌ها یادکرد.
رأی دهید
دیدگاه خوانندگان
۵۷
Hatef - پاریس، فرانسه

نوشته است که، قاتل آدم باهوشى بوده است. این چه هوشى است که از تجزیه وتحلیل ساده یک آسیب اجتماعى عاجز است! حتى لازم نیست اندیشمند باشى تا به درک این مسئله نائل شوى که وقتى درب توالتهاى عمومى را میبندند، احتمال کثیف کردن معابر و مکانهاى همگانى چند برابر میشود! و در نتیجه آنکه خود نیز نیازمند این نوع آبریزگاهها نیست، ممکن است بیرون از خانه پایش کثیف شود! این شخص خود یک بار پایش بر روى کثافت رفته است ، بعد از آن بیل و جارو و آفتابه برداشته و خواسته تمام شهر را پاک و تطهیرکند ! غافل از اینکه قضاى حاجت امرى طبیعى بوده و راه حل منطقى ایجاد همان آبریزگاه عمومیست!
یکشنبه ۴ فروردین ۱۳۹۸ - ۰۹:۱۷
۶۸
PAARISA - آمستردام، هلند

اگر باور عمیق از قم هم , بهره هوشی و شهامت این مردک رو داشت , واسه خودش یک سعید حنایی بود . مشکل این آدم ها نیستن , مشکل باور های کثیفی هست که این آدم ها رو تولید میکنه , حالا بیاین ننه من غریبم در بیارید که نخیر اسلام که این نیست ! اسلام دقیقا محصولش همینه که خوندید , اسلام دقیقا محصولش همین آدم هایی هست که از جنایت حتی شرمنده نیستن .
یکشنبه ۴ فروردین ۱۳۹۸ - ۰۹:۱۹
۴۹
kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد

تمام ساختار این حکومت بر پایه قتل و جنایت ، تباهی و سقوط اخلاقی / اجتماعی و جهل استوار است . میلیون ها هموطن را به اعتیاد و فحشا کشاندند و بعد جانوران بسیجی و ذوب شده گان تفکر اسلامی را به جان قربانیان سیستم خودشان می اندازند
یکشنبه ۴ فروردین ۱۳۹۸ - ۱۳:۵۳
۵۶
شنبلیله خانم - اسلو ، نروژ
ای کاش جنایات این رژیم اسلامی را در این ۴۰ سال که بیشتر از جنایات قاتل عنکبوتی بوده را هم برملا میکردند هم در داخل ایران و هم در خارج از ایران که مخالفان را به بدترین شیوه سلاخی کرده و میکند این رژیم خونخوار
یکشنبه ۴ فروردین ۱۳۹۸ - ۱۷:۱۳
۲۴
یا فاطمه زهرا - آرهوس ، دانمارک
[::kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد::]. میتوانم خواهشی بکنم؟ هر موقع که نام تفکر اسلامی را می‌آورید، پسوند رحمت‌الله را هم به آن اضافه کنید. ایشان عموی بزرگوار بنده بودند که دار فانی را وداع گفت.
یکشنبه ۴ فروردین ۱۳۹۸ - ۱۷:۴۳
۵۶
شنبلیله خانم - اسلو ، نروژ
[::PAARISA - آمستردام، هلند::]. آفرین به شما این جنایات همه اش حاصل رژیم و دینی بنام اسلام و پیامبری بنام محمد و شمشیر کش و قداره کشی بنام علی ست
یکشنبه ۴ فروردین ۱۳۹۸ - ۱۷:۴۵
۴۰
raha1984 - هامبورگ، آلمان

البته این داستان خراش و درگیری خانومش اصلا درکار نبود چون من تمام اخبار در این مورد رو اون زمان دنبال میکردم و این اولین باره که همچین چیزی خوندم در ضمن با تمامی این خانوم ها قبل از قتلشون باهاشون سکس داشته بود
یکشنبه ۴ فروردین ۱۳۹۸ - ۱۸:۱۷
۴۹
kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
[::یا فاطمه زهرا - آرهوس، دانمارک::]. تسلیت میگم. از لحاظ سیاسی نقطه مقابل بودیم . اما عموما ایشان در کامنت ها متین بودند
یکشنبه ۴ فروردین ۱۳۹۸ - ۲۱:۴۲
۲۴
یا فاطمه زهرا - آرهوس ، دانمارک
[::kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد::]. بزرگیتون رو میرسونه. خدا اموات شما رو هم بیامرزد. در اودنسه به خاک سپرده شد. تحقیق کردم و متوجه شدم که ایشان از سادات و سادتین بودند و چون علاقه بسیاری به معصومین ع داشت، دارم پیگیری میکنم اگر شهرداری اودنسه اجازه دهد یک گنبد کوچک بالای مزارش با تیتر-تفکر امام دوست- بنا کنم.
دوشنبه ۵ فروردین ۱۳۹۸ - ۰۶:۳۴
۵۶
شنبلیله خانم - اسلو ، نروژ
[::یا فاطمه زهرا - آرهوس، دانمارک::]. چرا خودتو به کشتن دادی تفکر تازه مجلس ختم هم برای خودت گرفتی حتما متوجه شدی که دیگه با اون ای دی خیلی نفرت انگیز شدی و فکر کردی با ای دی جدید دوباره شروع بکار کنی ولی در هر حال هر کاری که بکنی با هر ای دی که بیائی و مرتب تغییر بدی باز هم نفرت انگیز هستی بالام جان
دوشنبه ۵ فروردین ۱۳۹۸ - ۰۹:۴۰
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.