تبلیغ قدیمی مزدا با خانم فرزانه تاییدی در سال ۱۳۵۷ (۱۹۷۹) - ویدیو
رأی دهید
دیدگاه خوانندگان
۳۸
scandal - برلین، آلمان
من که فقط صدای گوینده یادم میاد! فرزانه تاییدی دیگر چه بود و چه کرد اصلا هیچ یادم نیست! حال، با کی دوست بود و علت جدایی شان چه بود، آن دیگر بماند! چه دردناکه که هیچی یادش نیاد!
پنجشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۷ - ۰۷:۰۶
۱۰۷
ایرانفردا - لندن، انگلستان
صداى فرزانه تأییدى منو یاد اون جوک میندازه، میگن یه آقایى به دکتر از صداى ریز و زنونه اش شکایت میکنه دکتر هم بهش یه چوب میده و میگه روزى یه بار مثل شیاف استفاده کن از این چوب، صدأت کلفت میشه ولى روى بعضى مسایل دیگه تاثیر میذاره و زنت باید یه کم صبور باشه تا دوره درمانت تموم بشه! همه چیز بخوبى پیش میرفت تا اینکه یه روز صبح آقا نمیتونه چوبش رو پیدا کنه! با صداى ظریف زنونه از زنش میپرسه خانم، چوب منو ندیدى؟ زنش با صداى کلفت جواب میده کدوم چوب؟!!
پنجشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۷ - ۰۸:۲۹
۴۲
Liberte - ارومیه، ایران
اون قسمتش که دو مزدا با رانندگی خانوم و آقا بهم می رسن و عشقولانه میشن ، خیلی جالب و بامزه و رمانتیک و لوس بود. نشونم میده برداشت ایرانی ها از ماشین همون دوردور کردن و پز دادن های امروزه است.
پنجشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۷ - ۱۸:۴۹
۴۲
Liberte - ارومیه، ایران
اون قسمتش که دو مزدا با رانندگی خانوم و آقا بهم می رسن و عشقولانه میشن ، خیلی جالب و بامزه و رمانتیک و لوس بود. نشونم میده برداشت ایرانی ها از ماشین همون دوردور کردن و پز دادن های امروزه است.
پنجشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۷ - ۱۸:۴۹
۱۰۷
ایرانفردا - لندن، انگلستان
صداى فرزانه تأییدى منو یاد اون جوک میندازه، میگن یه آقایى به دکتر از صداى ریز و زنونه اش شکایت میکنه دکتر هم بهش یه چوب میده و میگه روزى یه بار مثل شیاف استفاده کن از این چوب، صدأت کلفت میشه ولى روى بعضى مسایل دیگه تاثیر میذاره و زنت باید یه کم صبور باشه تا دوره درمانت تموم بشه! همه چیز بخوبى پیش میرفت تا اینکه یه روز صبح آقا نمیتونه چوبش رو پیدا کنه! با صداى ظریف زنونه از زنش میپرسه خانم، چوب منو ندیدى؟ زنش با صداى کلفت جواب میده کدوم چوب؟!!
پنجشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۷ - ۰۸:۲۹
۳۸
scandal - برلین، آلمان
من که فقط صدای گوینده یادم میاد! فرزانه تاییدی دیگر چه بود و چه کرد اصلا هیچ یادم نیست! حال، با کی دوست بود و علت جدایی شان چه بود، آن دیگر بماند! چه دردناکه که هیچی یادش نیاد!
پنجشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۷ - ۰۷:۰۶
۳۸
scandal - برلین، آلمان
من که فقط صدای گوینده یادم میاد! فرزانه تاییدی دیگر چه بود و چه کرد اصلا هیچ یادم نیست! حال، با کی دوست بود و علت جدایی شان چه بود، آن دیگر بماند! چه دردناکه که هیچی یادش نیاد!
پنجشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۷ - ۰۷:۰۶
۱۰۷
ایرانفردا - لندن، انگلستان
صداى فرزانه تأییدى منو یاد اون جوک میندازه، میگن یه آقایى به دکتر از صداى ریز و زنونه اش شکایت میکنه دکتر هم بهش یه چوب میده و میگه روزى یه بار مثل شیاف استفاده کن از این چوب، صدأت کلفت میشه ولى روى بعضى مسایل دیگه تاثیر میذاره و زنت باید یه کم صبور باشه تا دوره درمانت تموم بشه! همه چیز بخوبى پیش میرفت تا اینکه یه روز صبح آقا نمیتونه چوبش رو پیدا کنه! با صداى ظریف زنونه از زنش میپرسه خانم، چوب منو ندیدى؟ زنش با صداى کلفت جواب میده کدوم چوب؟!!
پنجشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۷ - ۰۸:۲۹
۴۲
Liberte - ارومیه، ایران
اون قسمتش که دو مزدا با رانندگی خانوم و آقا بهم می رسن و عشقولانه میشن ، خیلی جالب و بامزه و رمانتیک و لوس بود. نشونم میده برداشت ایرانی ها از ماشین همون دوردور کردن و پز دادن های امروزه است.
پنجشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۷ - ۱۸:۴۹
۳۸
scandal - برلین، آلمان
من که فقط صدای گوینده یادم میاد! فرزانه تاییدی دیگر چه بود و چه کرد اصلا هیچ یادم نیست! حال، با کی دوست بود و علت جدایی شان چه بود، آن دیگر بماند! چه دردناکه که هیچی یادش نیاد!
پنجشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۷ - ۰۷:۰۶
۴۲
Liberte - ارومیه، ایران
اون قسمتش که دو مزدا با رانندگی خانوم و آقا بهم می رسن و عشقولانه میشن ، خیلی جالب و بامزه و رمانتیک و لوس بود. نشونم میده برداشت ایرانی ها از ماشین همون دوردور کردن و پز دادن های امروزه است.
پنجشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۷ - ۱۸:۴۹
۱۰۷
ایرانفردا - لندن، انگلستان
صداى فرزانه تأییدى منو یاد اون جوک میندازه، میگن یه آقایى به دکتر از صداى ریز و زنونه اش شکایت میکنه دکتر هم بهش یه چوب میده و میگه روزى یه بار مثل شیاف استفاده کن از این چوب، صدأت کلفت میشه ولى روى بعضى مسایل دیگه تاثیر میذاره و زنت باید یه کم صبور باشه تا دوره درمانت تموم بشه! همه چیز بخوبى پیش میرفت تا اینکه یه روز صبح آقا نمیتونه چوبش رو پیدا کنه! با صداى ظریف زنونه از زنش میپرسه خانم، چوب منو ندیدى؟ زنش با صداى کلفت جواب میده کدوم چوب؟!!
پنجشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۷ - ۰۸:۲۹
۱۰۷
ایرانفردا - لندن، انگلستان
صداى فرزانه تأییدى منو یاد اون جوک میندازه، میگن یه آقایى به دکتر از صداى ریز و زنونه اش شکایت میکنه دکتر هم بهش یه چوب میده و میگه روزى یه بار مثل شیاف استفاده کن از این چوب، صدأت کلفت میشه ولى روى بعضى مسایل دیگه تاثیر میذاره و زنت باید یه کم صبور باشه تا دوره درمانت تموم بشه! همه چیز بخوبى پیش میرفت تا اینکه یه روز صبح آقا نمیتونه چوبش رو پیدا کنه! با صداى ظریف زنونه از زنش میپرسه خانم، چوب منو ندیدى؟ زنش با صداى کلفت جواب میده کدوم چوب؟!!
پنجشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۷ - ۰۸:۲۹
۴۲
Liberte - ارومیه، ایران
اون قسمتش که دو مزدا با رانندگی خانوم و آقا بهم می رسن و عشقولانه میشن ، خیلی جالب و بامزه و رمانتیک و لوس بود. نشونم میده برداشت ایرانی ها از ماشین همون دوردور کردن و پز دادن های امروزه است.
پنجشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۷ - ۱۸:۴۹
۳۸
scandal - برلین، آلمان
من که فقط صدای گوینده یادم میاد! فرزانه تاییدی دیگر چه بود و چه کرد اصلا هیچ یادم نیست! حال، با کی دوست بود و علت جدایی شان چه بود، آن دیگر بماند! چه دردناکه که هیچی یادش نیاد!
پنجشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۷ - ۰۷:۰۶