صدای مرموزی که خواننده پاپ را سارق کرد

 روزنامه ایران : دستگیری اعضای 47 باند زورگیری، جعل و کلاهبرداری، سرقت خودرو و خانه‌های پایتخت نتیجه عملیات کارآگاهان در هفتمین مرحله از طرح مبارزه با مجرمان در پلیس آگاهی تهران بزرگ بود.
فرمانده انتظامی تهران بزرگ با اعلام خبر بازداشت 210 مجرم سابقه دار در این مرحله از طرح گفت: 5 قاتل و 12 محکوم فراری نیز بین بازداشت شدگان بودند. تا امروز سه گروه از سارقان مسلح را در اقدام پیش‌دستانه ناکام گذاشتیم و به این افراد امان نمی‌دهیم.سردار حسین رحیمی با بیان اینکه طرح جمع‌آوری معتادان نیز در سراسر تهران ادامه پیدا خواهد کرد، گفت: تخریب خانه‌های پلاک قرمز- پاتوق معتادان- و قطع برق و گاز آنها در سه منطقه شوش، مولوی و هرندی از هفته آینده شروع می‌شود، تاکنون حدود 78 باب خانه پلاک قرمز پلمب شده و تشریفات کامل برای شناسایی مالکان این خانه‌ها و تخریب آنها برابر قانون صورت می‌گیرد، این خانه‌ها به مراکز فساد و تباهی افراد تبدیل شده‌‌اند.
توهمات خواننده زیرزمینی

در میان متهمان بازداشت شده پسر جوانی دیده می‌شود که خواننده زیرزمینی است. 14 سال است که به غیر از خوانندگی، موسیقی هم کار می‌کند و کنسرت‌هایش نه تنها در ایران بلکه به دوبی و ترکیه هم رسیده است. پسر جوان که به اتهام تهدید مسلحانه و سرقت بازداشت شده در گفت‌و‌گو با خبرنگار «ایران» از جزئیات ماجرا می‌گوید.

به چه اتهامی بازداشت شدی؟
جرم‌های من داستان دارد هم تهدید با اسلحه در کارنامه‌ام دارم و هم سرقت و فروش خودروی عمویم.
تهدید با اسلحه ماجرایش چه بوده؟
شش سالی است که صدایی را می‌شنوم. صدا به من می‌گوید چه کار کنم. حتی صدا به من می‌گوید که چه ترانه‌ای بخوان. مدتی بود که صدا به من می‌گفت اگر می‌خواهی اوضاع بهتر شود باید پدرت را به سفر زیارتی بفرستی. من هم به پدرم گفتم اما او فکر کرد من مواد مصرف می‌کنم و به خاطر توهم شیشه چنین درخواستی از او دارم. برای همین مرا در کمپ ترک اعتیاد بستری کرد، اما فردای آن روز از من تست گرفتند و مشخص شد که اعتیاد ندارم.
فقط صدا می‌شنیدی یا تصویر هم بود؟
اوایل فقط صدا بود. اما این اواخر تصویری جلوی چشمم آمد که تصویر برادر کوچک یکی از دوستان صمیمی‌ام بود. یک روز صدا به من گفت که قصد دارد برای خواهرم ایجاد مزاحمت کند. برای همین اسلحه‌ای را از یکی از شهرهای غربی کشور خریداری کردم و صبح روز حادثه به کمین نشستم. زمانی که او از خانه‌اش بیرون آمد راه را بر او سد کردم و اسلحه را به سمتش گرفتم. او را تهدید کردم و فرار کرد.
ماجرای سرقت چیست؟
یک شب به بهانه میهمانی به خانه عمویم رفتم. صدا به من دستور داد و بازهم به دستور صدا سوئیچ ماشین عمویم را برداشتم و ماشین را سرقت کردم. خودروی سرقتی را که رانا بود در سایت دیوار گذاشتم و آن را فروختم.
به خاطر مشکلات مالی این کار را انجام دادی؟
من وضع مالی خوبی دارم. من کنسرت‌های زیادی اجرا کردم و همه مرا می‌شناسند. به غیر از خوانندگی، آهنگ‌سازی و کارهای دیگری هم انجام می‌دهم و وضع مالی خوبی دارم فقط به دستور صدا این کار را انجام می‌دادم.
دستگیری بعد از 7 سال
وقتی آب ها از آسیاب افتاد و دیگر کسی تصور نمی کرد که راز این جنایت برملا شود، پلیس به سراغش رفت و به اتهام قتلی که 7 سال قبل مرتکب شده بود بازداشت شد.
چرا دستگیر شدی؟
به خاطر قتل باجناقم. هفت سال قبل با جناقم را کشتم.
انگیزه‌ات چه بود؟
به همه نظر داشت و باید او را از بین می‌بردم.
چرا شکایت نکردی؟
شکایت کردم اما به جایی نرسید.
چطور این کار را انجام دادی؟
خواهر زنم از من خواست این کار را انجام دهم. وارد خانه ویلایی‌اش شدم و با شلیک گلوله او را زمانی که در خواب بود به قتل رساندم.
شغل باجناقت چه بود؟
تاجر بود و وضع مالی خوبی داشت.
چطور دستگیر شدی؟
پنج سال قبل که با یکی از دوستانم بیرون رفته بودم برایش ماجرا را تعریف کردم و او هم مرا لو داد.
چرا بعد از پنج سال تو را لو داد؟
او خواستگار خواهر خانمم بود و به عنوان مظنون به قتل بازداشت شد. وقتی خودش را در دام پلیس دید مرا لو داد.
انتقام اینستاگرامی
پژمان، مرد جوانی است که فوق لیسانس مدیریت دارد اما تا به حال به سرقت دو خودرو از دو زن اعتراف کرده. او  یکی از متهمانی است که در این طرح بازداشت شده است.
سوژه‌هایت را چطور شناسایی می‌کردی؟
آنها به سراغ من می‌آمدند. در اینستاگرام به من درخواست دوستی می‌دادند. چون وضع مالی من خوب بود، آنها جذب عکس‌ها و وضعیت خوب من می‌شدند و خیلی زود به من اعتماد می‌کردند.
کجا نقشه‌ات را اجرا می‌کردی؟
اولین مورد را در خیابان با او قرار گذاشتم و آبمیوه مسموم دادم، زمانی که بی‌هوش شد قولنامه فروش خودرویی را که از قبل تهیه کرده بودم  از کیفم بیرون آورده و اثرانگشت دختر جوان را زیر آن زدم. بعد هم او را به بیمارستان رساندم و با خودروی برلیانسش فرار کردم. دومین مورد به خانه‌اش رفتم و این‌بار هم همان سناریو را اجرا کردم.
 با خودروها چه کردی؟
هیچی، زمانی که دستگیر شدم خودروها را به پلیس برگرداندم.
مشکل مالی داشتی؟
نه، اصلاً. من فوق لیسانس مدیریت دارم و در چهار شرکت کار می‌کنم. وضع مالی‌ام هم خیلی خوب است.
 انگیزه‌ات برای این کار چه بود؟
انتقامگیری. شش ماه قبل با دختر خانمی آشنا شدم و قرار بود باهم ازدواج کنیم اما او به من خیانت کرد. برای همین تصمیم گرفتم از دخترها انتقام بگیرم.
رأی دهید
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.