برای نجات دخترم ، مادرش را کشتم
رأی دهید
ساعت 4 بعد ازظهر یکشنبه 27 آبان بود که مأموران کلانتری 105 سنایی در تماس با بازپرس سجاد منافی آذر از قتل زنی میانسال در خانهای حوالی خیابان مطهری خبر دادند.به دنبال این تماس بازپرس سجاد منافی آذر و تیم بررسی صحنه جرم راهی محل شدند. محل حادثه زیرزمین خانهای چهار طبقه بود و دختر 19 ساله این زن خبر مرگ مادرش را به پلیس اعلام کرده بود.دختر جوان به مأموران گفت: پدرم شب قبل مقابل چشمان من، مادرم را با ضربات متعدد چاقو و چکش به قتل رساند و فرار کرد. پس از این جنایت 15 ساعت در کنار جسد مادرم ماندم و بعد از آن با پلیس تماس گرفتم. دختر جوان که اعتیاد شدیدی به مواد مخدر داشت به دستور بازپرس شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران به بهزیستی منتقل شد.درحالی که بررسیها برای دستگیری عامل این جنایت ادامه داشت، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت دریافتند مرد جنایتکار در یک کمپ ترک اعتیاد در شرق تهران مخفی شده است. با حضور مأموران در کمپ ترک اعتیاد مرد میانسال بازداشت شد. او زمانی که در مقابل بازپرس جنایی تهران قرار گرفت به قتل همسرش اعتراف کرد.
گفتوگو با متهم
چرا همسرت را کشتی؟
می خواستم دخترم را نجات دهم. او مدام بچهام را اذیت میکرد. آن روز هم داشت بچهام را اذیت میکرد. برای همین در یک لحظه عصبی شدم.
با چه وسیلهای او را به قتل رساندی؟
اول با چکش زدم اما دیدم، زنده است و بعد از آن با چاقو زدم و خانه را ترک کردم.
تو به خاطر دخترت قتل انجام دادی آن وقت او را با جسد تنها گذاشتی؟
من میدانم که او چه حس بدی به مادرش داشت. میدانستم با این کار به او دنیا را دادهام. او از اینکه دیگر کسی نبود که اذیتش کند حس رضایت داشت.
بعد از قتل کجا رفتی؟
اول که از خانه بیرون آمدم میخواستم به کلانتری بروم و خودم را معرفی کنم. اما پشیمان شدم چند روزی در پارکها میخوابیدم و درنهایت هم به کمپ ترک اعتیاد رفتم. اینطوری هم سر پناهی داشتم و هم دست پلیس به من نمیرسید.
پس از جنایت به صحنه قتل برنگشتی؟
نه، چرا باید برمی گشتم.
در روزنامهها و سایتها هم پیگیر ماجرا نبودی؟
اصلا اهل این چیزها نیستم.
با همسرت چطور آشنا شدی؟
من پیمانکار هستم و کارگرهایم از اقوام این زن بودند. 20 سال قبل با او ازدواج کردم اما مشکلات شدیدی که باهم داشتیم و رفتارهای نامناسب و غیراخلاقی او باعث شد تا 10 سال قبل طلاقش بدهم. بعد از جدایی اما در طبقه بالای خانهام زندگی میکرد و من هم در زیرزمین ساکن بودم. اما رفتارش با دخترم بسیار بد بود و او را به کارهای غیراخلاقی وادار میکرد.
قبلا ازدواج کرده بودی؟
بله، همسر اولم فوت کرد. او هم ازدواج کرده بود و از همسر اولش یک بچه داشت.
پشیمانی؟
چرا باید پشیمان باشم وقتی آن همه بچهام را اذیت کرد و مدام او را آزار میداد. به دنبال اعترافات مرد میانسال وی به دستور بازپرس سجاد منافی آذر بازداشت و برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان اداره دهم قرار گرفت.