علیرضا جانِ رضایی سلام ! یه خبر خوب و هیجان انگیز: یارو پشت سرت اومد!

ف. م. سخنعلیرضا جانِ رضایی سلام
 

بابا یه دقیقه دست از سرِ آخوندای دور و ورت بردار و از مزایای بهشت بهره ببر! عزیز جان! تو که از این دنیا خیری ندیدی، لااقل توو اون دنیا حال اش رو ببر! این همه حوری ۳۰ متری، با اون بدن های شفاف که از این ورشون می تونی اون ورشون رو ببینی ریخته دور و برت، اون وقت جمع کردی آخوندا رو دور و برت داری با داستان های زمینی یی که خودشون قهرمان اون هستن، می خندونی شون و «شفاف سازی» شون می کنی؟! بابا تو دیگه کی هستی؟!

 
رضایی جان! 
بذا یه خبر خوب و هیجان انگیز بهت بدم:
یارو اومد! 
یارو دنبال تو اومد! 
یارو به شکل درب و داغون اومد!
 
یارو کیه؟! بابا همین هاشمی شاهرودی، رییس سابق قوه ی قضا و رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام و رییس الروسا دیگه!
 
رضایی جان! بذا یه پرانتز همین جا باز کنم:
رفتن هم باشه، مثه رفتن تو باشه! لااقل ظاهرت دست نخورده و سر حال بود وقتی رفتی، ولی این یارو، درون و بیرون اش شده بود عین یه تیکه کاغذ مچاله! توو هانوفر هم پروفسورا نتونستن چین و چروک اش رو وا کنن و آخر عمری لااقل یه ریخت و قیافه ی درست حسابی بهش بدن! یارو اواخر عمرش انگار رفته بود زیر کمباین!
 
حالا اینا رو ولش! الان طرف رو آوردن «بالا» پهلو شماها! اگه تا حالا ندیدیش، احتمالا واسه اینه که اونو از کره ی خاک، یه راست بردن بهداری عرش الهی، غده-مده هاش رو در بیارن بعد بفرستن اش توی باغ بهشت، پیش شماها.
 
الان خیلیا اینجا فک می کنن اینجور جوونورها رو یه راست می برن جهنم، صاف میندازن توو بغل جینالولوبریجیدا! اینا از مراحل هفتگانه ی رسیدن به جهنم چیزی نمی دونن و افکارشون «نو اندیشانه» نیست! من که «پُست نواندیش دینی» هستم، به این نتیجه رسیدم که خداوند عالمیان، جهنمی ها رو اول یه چند صد سالی می فرسته بهشت، بعد روونه ی جهنم شون می کنه! اصن معنی نداره آدم جنایتکار یه راست بره جهنم!
 
آدم جنایتکار رو، توو مرحله اول مجازات، می برن بهشت، تا همه ی بهشت رو قشنگ ببینه و خوشش بیاد! بعد همین طور که داره خوشش میاد، اونایی که به دست یارو کشته شدن، یکی یکی میان جلو و یارو رو دوره می کنن. بعد هر کی شروع می کنه به تعریف داستان زندگی پر ادبار ش و پوستی که جناب جنایتکار از اون توو زندگی زمینی کنده.
 
جنایتکاره همین جور قاه قاه میخنده و فک می کنه که عجب خری بوده که روو زمین فک می کرده جنایتکار ها رو می برن وسط آتیش جهنم و خوشحال میشه از این که خداوند رحمان، جنایتکاری مثل او رو هم می بره بهشت، لابد واسه حال کردن!
 
توو این مرحله، دور و بر یارو پر میشه از «منجی علیه» ها! یعنی کسایی که روی زمین مورد جنایت قرار گرفتن.
 
دیگه کم کم حوصله ی یارو از دیدن آدمای سنگسار شده و دست و پا بریده و به دار کشیده شده سر میره و به خودش می گه پس کی نوبت حوری های ۳۰ متری و جوی شراب میشه.
 
آهان! یادم رفت بگم که توو همون مرحله ی اول، خداوند نقش مهمی به تو داده که همون شفاف سازی و خندوندنِ توامانِ جانی و منجی علیه ه!
 
تو با اون انگشت افقی ات یارو رو نشون میدی و تیکه بهش میندازی و منجی علیه ها و حتی خود جانی رو به خنده میندازی، و هر جنایت دیده ای، داستان خودش رو که تعریف می کنه، تو اونو با طنز بیان می کنی، و تراژدی رو تبدیل به کمدی می کنی!
 
راستی تا یادم نرفته بگم که قرار ه روز ۱۹ ژانویه تو سانتامونیکا، یه مراسم یادبود برات برگزار بشه! می بینی که بعد از سفر نا بهنگام و بی موردت هم هنوز روی زمین در حال فعالیت هستی و حالاحالاها باهات کار داریم.
 
چی داشتم می گفتم؟! آهان! داشتم داستان سفر موقت جانی ها به بهشت رو می گفتم. حالا داستان اش مفصل ه، ولی بعد از این که آب از لب و لوچه آقایون جنایتکار راه افتاد، خداوند اونا رو مثه زندانیایی که همینا روی زمین بهشون می گفتن زار و زندگی تون رو جمع کنین و اونا خوشحال می شدن که شاید قراره آزاد بشن، ولی می بردن بیرون و تیربارون شون می کردن، از طریق صوراسرافیل، صدا می زنه که، حضرت آیت الله العظمی هاشمی شاهرودی، وسایل اش رو جمع کنه، و آیت الله هم خوشحال و خندون از این که نوبت «حوری بازی» اش رسیده، وسایل اش رو جمع می کنه، بعد سه چهار تا فرشته، آیت الله رو به سمت پل صراط همراهی می کنن، بعد یکی شون کتاب «بایسته های فقه جزا»ی خودِ آیت الله رو باز می کنه و از روش می خونه که فرد گناهکار رو باس از ارتفاع به زیر انداخت طوری که درد هم بکشه، و آیت الله همین طور که داره قاه قاه می خنده و فک می کنه اینا هم شوخی ه، یهو میبینه که فرشته ها از رو پل صراط ولش کردن به قعر جهنم، پیش جینالولوبریجیدا که شبیه ی هیولا شده! وای وای وای!
 
و من تو رو می بینم رفیق که بالای پل وایستادی و داری با لبخند واسه آیت الله دست تکون میدی و توو دلت می گی کاش وقتی روو زمین بودیم و من این عاقبت رو واست پیش بینی می کردم حرف گوش می دادی...
 
و آیت الله جیغ کشان و فریاد زنان، در حالی که چشاش از شدت وحشت از حدقه بیرون زده، همین طور وسط آتیش پایین میره و پایین میره و این پایین رفتن هزار سال طول می کشه...
 
خوش بگذره بهت رفیق! کاش ما هم این صحنه رو می دیدیم!...
رأی دهید
دیدگاه خوانندگان
۱۰۷
ایرانفردا - لندن، انگلستان

طنز بود؟
‌پنجشنبه ۶ دی ۱۳۹۷ - ۰۸:۵۲
۱۰۷
ایرانفردا - لندن، انگلستان

مذهبى بود؟ إثبات وجود بهشت و جهنم بود؟ تقلید شفاف سازى بود؟
‌پنجشنبه ۶ دی ۱۳۹۷ - ۰۸:۵۴
۳۹
در روایت آمده است که - سن فرانسیسکو، ایالات متحده امریکا

گفته مشهوری هست که میگه با ادم احمق بحث نکن چون اول سطح بحث رو به اندازه فهم و شعور خودش پایین میاره بعد با سالها تجربه ی طولانی که در اون سطح داره شکستت میده. طنز گفتن از بهشت و جهنم مثل همین کاره میخوای باورهاشون رو غیر منتطقی و احمقانه و مسخره جلوه بدی ولی اومدی تو سطح خودشون که فرض وجود بهشت و جهنم و قیامت هست . کسی که ایمان داره به این چیزا نوشته ات رو عقده گشایی میدونه کسی که باور نداره هم این حرفا رو شبیه حرفای همین آخوندا میبینه.
‌پنجشنبه ۶ دی ۱۳۹۷ - ۰۹:۲۵
۳۸
ارژن پارت - شیراز، ایران

یاد علی رضا رضایی گرامی. دلمان واسه شفاف سازیهاش و مصخره کردنه اسلام و اخوندها تنگ میشه . دیر امد و زود رفت . ادامه دهنده راهش باشیم تا نام و یادش جاوادانه بماند .
‌پنجشنبه ۶ دی ۱۳۹۷ - ۱۷:۱۲
۵۴
hamid411 - لس آنجلس، ایالات متحده امریکا
یاد و خاطره علیرضای عزیز سبز. عزیز! همون لنگ رو گردنت میارزه به أصول و فروع دین و بهشت و جهنم و کل یه گیگ پیغمبر و تیم فوتبال ١٢ تایی ائمه!
جمعه ۷ دی ۱۳۹۷ - ۰۵:۳۹
۵۴
hamid411 - لس آنجلس، ایالات متحده امریکا
[::ایرانفردا - لندن، انگلستان::]. بقول علیرضا رضایی نمیخواد خِرَد بسوزونی. یه چی هست حالا
جمعه ۷ دی ۱۳۹۷ - ۰۶:۱۷
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.