نوستالژی وحشت! چگونه جمهوری اسلامی برای چندین دهه با روح و روان مردم بازی کرد - ویدیو
رأی دهید
دیدگاه خوانندگان
۱۰۷
ایرانفردا - لندن، انگلستان
یا پدرش ولشون کرده بود رفته بود یا مادرش رو گم کرده بود یا دوتا موجود سیبیلو (گربه نره و روباه مکار) همیشه در تعقیباشون بودن یا اینقدر لوس و بیمزه بود که حوصله آدم رو سر میبرد. کودکى ما در چند جمله! با اضافه کردن آژیر حمله هوایى و وحشت عذاب جهنم و دیدن جسد هاى آویزون شده در معابر عمومى و صف نفت و گاو و نون و روغن کوپنى و اگه هم وقتى باقى میموند نوشتن صفحه پشت صفحه مشق شب از ترش معلم شیلنگ در دست که بیمارگونه از کتک زدن بچه ها به بهانه تنبیه لذت میبردن، معلم کلاس چهارم ابتدایى ما، نیمکت میذاشت جلوى کلاس، بچه هاى تنبل و کسانیکه مشق نوشته بودن یا بدخط نوشته بودن یا هر دلیل دیگه اى رو به صف میکرد، دمرو رو نیمکت میخوابوند و از نفر بعدى تو صف میخواست که با شیلنگ به باسن بچه ضربه بزنه و خودش مینشست تماشا میکرد و این باعث میشد بچه ها براى گرفتن انتقام از کسى که دیروز شلاقشون زده، هر روز محکمتر از روزاى دیگه همدیگه رو بزنن. اگه این کودک آزارى نبود پس چى بود؟ بیخود بهمون نسل سوخته نمیگن!!
شنبه ۱ دی ۱۳۹۷ - ۰۸:۱۰
۱۰۷
pars40 - فرایبورگ، سوییس
اول بگم که اینجانب از آخوند و شاه هر دو بیزاره پس برای کسی سینه نمیزنم . به نظر شخصی من مشکل ایران زمین نه آخونده نه شاه بود مشکل مردم هستن مردمی دمدمی مزاج که همیشه به یک ور قش میکنن و از یکی بت میسازن . در ضمن وقتی مردم ما یاد گرفتن که به مسایل شخصی دیگران وارد نشن و فضولی نکنن و هر دین و عقیده ای دارن برای خودشون نگه دارن و اول خودشون رو تربیت کنن و فکر نکنن عقل کل هستن و همه چیز دان اون موقع یک امیدی میشه داشت .
شنبه ۱ دی ۱۳۹۷ - ۱۲:۲۴
۵۴
Say good bye to religion - ونکوور، کانادا
[::ایرانفردا - لندن، انگلستان::]. در ادامه خاطراته تلخ کودکی اینو اضافه کنم : صبح روزی که رفتیم امیر آباد و منزلی رو دیدم که شب گذشتش پذیرایه ۲۰ یا ۳۰ یادم نیست کودک بود که جشن تولد گرفته بودن . که در اثر حمله هوایی یک نفر هم زنده نموند . همونطور که گفتی آژیر هایه شبانه که هنوز شنیدنش حتی در فیلم ناراحت کنندست 🙏
شنبه ۱ دی ۱۳۹۷ - ۱۷:۴۶
۱۰۷
ایرانفردا - لندن، انگلستان
[::Say good bye to religion - ونکوور، کانادا::]. اینجا یه روز هست به اسم Guyfox day نمیدونم درست اسپل کردم یا نه، سالروز افشاى طرح یه یاروییه که قصد داشت بمب بذاره تو پارلمان و هر سال رسمه که مردم ترقه و آتیش بازى و سر وصدا راه میندازن. این چند روز از عذاب آور ترین روزاى ساله براى من، خاطره روزاى جبهه و حمله هوایى رو برام زنده میکنه
دوشنبه ۳ دی ۱۳۹۷ - ۱۰:۲۰
۱۰۷
ایرانفردا - لندن، انگلستان
[::Say good bye to religion - ونکوور، کانادا::]. اینجا یه روز هست به اسم Guyfox day نمیدونم درست اسپل کردم یا نه، سالروز افشاى طرح یه یاروییه که قصد داشت بمب بذاره تو پارلمان و هر سال رسمه که مردم ترقه و آتیش بازى و سر وصدا راه میندازن. این چند روز از عذاب آور ترین روزاى ساله براى من، خاطره روزاى جبهه و حمله هوایى رو برام زنده میکنه
دوشنبه ۳ دی ۱۳۹۷ - ۱۰:۲۰
۵۴
Say good bye to religion - ونکوور، کانادا
[::ایرانفردا - لندن، انگلستان::]. در ادامه خاطراته تلخ کودکی اینو اضافه کنم : صبح روزی که رفتیم امیر آباد و منزلی رو دیدم که شب گذشتش پذیرایه ۲۰ یا ۳۰ یادم نیست کودک بود که جشن تولد گرفته بودن . که در اثر حمله هوایی یک نفر هم زنده نموند . همونطور که گفتی آژیر هایه شبانه که هنوز شنیدنش حتی در فیلم ناراحت کنندست 🙏
شنبه ۱ دی ۱۳۹۷ - ۱۷:۴۶
۱۰۷
pars40 - فرایبورگ، سوییس
اول بگم که اینجانب از آخوند و شاه هر دو بیزاره پس برای کسی سینه نمیزنم . به نظر شخصی من مشکل ایران زمین نه آخونده نه شاه بود مشکل مردم هستن مردمی دمدمی مزاج که همیشه به یک ور قش میکنن و از یکی بت میسازن . در ضمن وقتی مردم ما یاد گرفتن که به مسایل شخصی دیگران وارد نشن و فضولی نکنن و هر دین و عقیده ای دارن برای خودشون نگه دارن و اول خودشون رو تربیت کنن و فکر نکنن عقل کل هستن و همه چیز دان اون موقع یک امیدی میشه داشت .
شنبه ۱ دی ۱۳۹۷ - ۱۲:۲۴
۱۰۷
ایرانفردا - لندن، انگلستان
یا پدرش ولشون کرده بود رفته بود یا مادرش رو گم کرده بود یا دوتا موجود سیبیلو (گربه نره و روباه مکار) همیشه در تعقیباشون بودن یا اینقدر لوس و بیمزه بود که حوصله آدم رو سر میبرد. کودکى ما در چند جمله! با اضافه کردن آژیر حمله هوایى و وحشت عذاب جهنم و دیدن جسد هاى آویزون شده در معابر عمومى و صف نفت و گاو و نون و روغن کوپنى و اگه هم وقتى باقى میموند نوشتن صفحه پشت صفحه مشق شب از ترش معلم شیلنگ در دست که بیمارگونه از کتک زدن بچه ها به بهانه تنبیه لذت میبردن، معلم کلاس چهارم ابتدایى ما، نیمکت میذاشت جلوى کلاس، بچه هاى تنبل و کسانیکه مشق نوشته بودن یا بدخط نوشته بودن یا هر دلیل دیگه اى رو به صف میکرد، دمرو رو نیمکت میخوابوند و از نفر بعدى تو صف میخواست که با شیلنگ به باسن بچه ضربه بزنه و خودش مینشست تماشا میکرد و این باعث میشد بچه ها براى گرفتن انتقام از کسى که دیروز شلاقشون زده، هر روز محکمتر از روزاى دیگه همدیگه رو بزنن. اگه این کودک آزارى نبود پس چى بود؟ بیخود بهمون نسل سوخته نمیگن!!
شنبه ۱ دی ۱۳۹۷ - ۰۸:۱۰
۱۰۷
ایرانفردا - لندن، انگلستان
یا پدرش ولشون کرده بود رفته بود یا مادرش رو گم کرده بود یا دوتا موجود سیبیلو (گربه نره و روباه مکار) همیشه در تعقیباشون بودن یا اینقدر لوس و بیمزه بود که حوصله آدم رو سر میبرد. کودکى ما در چند جمله! با اضافه کردن آژیر حمله هوایى و وحشت عذاب جهنم و دیدن جسد هاى آویزون شده در معابر عمومى و صف نفت و گاو و نون و روغن کوپنى و اگه هم وقتى باقى میموند نوشتن صفحه پشت صفحه مشق شب از ترش معلم شیلنگ در دست که بیمارگونه از کتک زدن بچه ها به بهانه تنبیه لذت میبردن، معلم کلاس چهارم ابتدایى ما، نیمکت میذاشت جلوى کلاس، بچه هاى تنبل و کسانیکه مشق نوشته بودن یا بدخط نوشته بودن یا هر دلیل دیگه اى رو به صف میکرد، دمرو رو نیمکت میخوابوند و از نفر بعدى تو صف میخواست که با شیلنگ به باسن بچه ضربه بزنه و خودش مینشست تماشا میکرد و این باعث میشد بچه ها براى گرفتن انتقام از کسى که دیروز شلاقشون زده، هر روز محکمتر از روزاى دیگه همدیگه رو بزنن. اگه این کودک آزارى نبود پس چى بود؟ بیخود بهمون نسل سوخته نمیگن!!
شنبه ۱ دی ۱۳۹۷ - ۰۸:۱۰
۱۰۷
pars40 - فرایبورگ، سوییس
اول بگم که اینجانب از آخوند و شاه هر دو بیزاره پس برای کسی سینه نمیزنم . به نظر شخصی من مشکل ایران زمین نه آخونده نه شاه بود مشکل مردم هستن مردمی دمدمی مزاج که همیشه به یک ور قش میکنن و از یکی بت میسازن . در ضمن وقتی مردم ما یاد گرفتن که به مسایل شخصی دیگران وارد نشن و فضولی نکنن و هر دین و عقیده ای دارن برای خودشون نگه دارن و اول خودشون رو تربیت کنن و فکر نکنن عقل کل هستن و همه چیز دان اون موقع یک امیدی میشه داشت .
شنبه ۱ دی ۱۳۹۷ - ۱۲:۲۴
۵۴
Say good bye to religion - ونکوور، کانادا
[::ایرانفردا - لندن، انگلستان::]. در ادامه خاطراته تلخ کودکی اینو اضافه کنم : صبح روزی که رفتیم امیر آباد و منزلی رو دیدم که شب گذشتش پذیرایه ۲۰ یا ۳۰ یادم نیست کودک بود که جشن تولد گرفته بودن . که در اثر حمله هوایی یک نفر هم زنده نموند . همونطور که گفتی آژیر هایه شبانه که هنوز شنیدنش حتی در فیلم ناراحت کنندست 🙏
شنبه ۱ دی ۱۳۹۷ - ۱۷:۴۶
۱۰۷
ایرانفردا - لندن، انگلستان
[::Say good bye to religion - ونکوور، کانادا::]. اینجا یه روز هست به اسم Guyfox day نمیدونم درست اسپل کردم یا نه، سالروز افشاى طرح یه یاروییه که قصد داشت بمب بذاره تو پارلمان و هر سال رسمه که مردم ترقه و آتیش بازى و سر وصدا راه میندازن. این چند روز از عذاب آور ترین روزاى ساله براى من، خاطره روزاى جبهه و حمله هوایى رو برام زنده میکنه
دوشنبه ۳ دی ۱۳۹۷ - ۱۰:۲۰
۱۰۷
ایرانفردا - لندن، انگلستان
یا پدرش ولشون کرده بود رفته بود یا مادرش رو گم کرده بود یا دوتا موجود سیبیلو (گربه نره و روباه مکار) همیشه در تعقیباشون بودن یا اینقدر لوس و بیمزه بود که حوصله آدم رو سر میبرد. کودکى ما در چند جمله! با اضافه کردن آژیر حمله هوایى و وحشت عذاب جهنم و دیدن جسد هاى آویزون شده در معابر عمومى و صف نفت و گاو و نون و روغن کوپنى و اگه هم وقتى باقى میموند نوشتن صفحه پشت صفحه مشق شب از ترش معلم شیلنگ در دست که بیمارگونه از کتک زدن بچه ها به بهانه تنبیه لذت میبردن، معلم کلاس چهارم ابتدایى ما، نیمکت میذاشت جلوى کلاس، بچه هاى تنبل و کسانیکه مشق نوشته بودن یا بدخط نوشته بودن یا هر دلیل دیگه اى رو به صف میکرد، دمرو رو نیمکت میخوابوند و از نفر بعدى تو صف میخواست که با شیلنگ به باسن بچه ضربه بزنه و خودش مینشست تماشا میکرد و این باعث میشد بچه ها براى گرفتن انتقام از کسى که دیروز شلاقشون زده، هر روز محکمتر از روزاى دیگه همدیگه رو بزنن. اگه این کودک آزارى نبود پس چى بود؟ بیخود بهمون نسل سوخته نمیگن!!
شنبه ۱ دی ۱۳۹۷ - ۰۸:۱۰
۱۰۷
pars40 - فرایبورگ، سوییس
اول بگم که اینجانب از آخوند و شاه هر دو بیزاره پس برای کسی سینه نمیزنم . به نظر شخصی من مشکل ایران زمین نه آخونده نه شاه بود مشکل مردم هستن مردمی دمدمی مزاج که همیشه به یک ور قش میکنن و از یکی بت میسازن . در ضمن وقتی مردم ما یاد گرفتن که به مسایل شخصی دیگران وارد نشن و فضولی نکنن و هر دین و عقیده ای دارن برای خودشون نگه دارن و اول خودشون رو تربیت کنن و فکر نکنن عقل کل هستن و همه چیز دان اون موقع یک امیدی میشه داشت .
شنبه ۱ دی ۱۳۹۷ - ۱۲:۲۴
۵۴
Say good bye to religion - ونکوور، کانادا
[::ایرانفردا - لندن، انگلستان::]. در ادامه خاطراته تلخ کودکی اینو اضافه کنم : صبح روزی که رفتیم امیر آباد و منزلی رو دیدم که شب گذشتش پذیرایه ۲۰ یا ۳۰ یادم نیست کودک بود که جشن تولد گرفته بودن . که در اثر حمله هوایی یک نفر هم زنده نموند . همونطور که گفتی آژیر هایه شبانه که هنوز شنیدنش حتی در فیلم ناراحت کنندست 🙏
شنبه ۱ دی ۱۳۹۷ - ۱۷:۴۶
۱۰۷
ایرانفردا - لندن، انگلستان
[::Say good bye to religion - ونکوور، کانادا::]. اینجا یه روز هست به اسم Guyfox day نمیدونم درست اسپل کردم یا نه، سالروز افشاى طرح یه یاروییه که قصد داشت بمب بذاره تو پارلمان و هر سال رسمه که مردم ترقه و آتیش بازى و سر وصدا راه میندازن. این چند روز از عذاب آور ترین روزاى ساله براى من، خاطره روزاى جبهه و حمله هوایى رو برام زنده میکنه
دوشنبه ۳ دی ۱۳۹۷ - ۱۰:۲۰
۱۰۷
ایرانفردا - لندن، انگلستان
[::Say good bye to religion - ونکوور، کانادا::]. اینجا یه روز هست به اسم Guyfox day نمیدونم درست اسپل کردم یا نه، سالروز افشاى طرح یه یاروییه که قصد داشت بمب بذاره تو پارلمان و هر سال رسمه که مردم ترقه و آتیش بازى و سر وصدا راه میندازن. این چند روز از عذاب آور ترین روزاى ساله براى من، خاطره روزاى جبهه و حمله هوایى رو برام زنده میکنه
دوشنبه ۳ دی ۱۳۹۷ - ۱۰:۲۰
۵۴
Say good bye to religion - ونکوور، کانادا
[::ایرانفردا - لندن، انگلستان::]. در ادامه خاطراته تلخ کودکی اینو اضافه کنم : صبح روزی که رفتیم امیر آباد و منزلی رو دیدم که شب گذشتش پذیرایه ۲۰ یا ۳۰ یادم نیست کودک بود که جشن تولد گرفته بودن . که در اثر حمله هوایی یک نفر هم زنده نموند . همونطور که گفتی آژیر هایه شبانه که هنوز شنیدنش حتی در فیلم ناراحت کنندست 🙏
شنبه ۱ دی ۱۳۹۷ - ۱۷:۴۶
۱۰۷
pars40 - فرایبورگ، سوییس
اول بگم که اینجانب از آخوند و شاه هر دو بیزاره پس برای کسی سینه نمیزنم . به نظر شخصی من مشکل ایران زمین نه آخونده نه شاه بود مشکل مردم هستن مردمی دمدمی مزاج که همیشه به یک ور قش میکنن و از یکی بت میسازن . در ضمن وقتی مردم ما یاد گرفتن که به مسایل شخصی دیگران وارد نشن و فضولی نکنن و هر دین و عقیده ای دارن برای خودشون نگه دارن و اول خودشون رو تربیت کنن و فکر نکنن عقل کل هستن و همه چیز دان اون موقع یک امیدی میشه داشت .
شنبه ۱ دی ۱۳۹۷ - ۱۲:۲۴
۱۰۷
ایرانفردا - لندن، انگلستان
یا پدرش ولشون کرده بود رفته بود یا مادرش رو گم کرده بود یا دوتا موجود سیبیلو (گربه نره و روباه مکار) همیشه در تعقیباشون بودن یا اینقدر لوس و بیمزه بود که حوصله آدم رو سر میبرد. کودکى ما در چند جمله! با اضافه کردن آژیر حمله هوایى و وحشت عذاب جهنم و دیدن جسد هاى آویزون شده در معابر عمومى و صف نفت و گاو و نون و روغن کوپنى و اگه هم وقتى باقى میموند نوشتن صفحه پشت صفحه مشق شب از ترش معلم شیلنگ در دست که بیمارگونه از کتک زدن بچه ها به بهانه تنبیه لذت میبردن، معلم کلاس چهارم ابتدایى ما، نیمکت میذاشت جلوى کلاس، بچه هاى تنبل و کسانیکه مشق نوشته بودن یا بدخط نوشته بودن یا هر دلیل دیگه اى رو به صف میکرد، دمرو رو نیمکت میخوابوند و از نفر بعدى تو صف میخواست که با شیلنگ به باسن بچه ضربه بزنه و خودش مینشست تماشا میکرد و این باعث میشد بچه ها براى گرفتن انتقام از کسى که دیروز شلاقشون زده، هر روز محکمتر از روزاى دیگه همدیگه رو بزنن. اگه این کودک آزارى نبود پس چى بود؟ بیخود بهمون نسل سوخته نمیگن!!
شنبه ۱ دی ۱۳۹۷ - ۰۸:۱۰