چرا عصبانی شدن خوب است؟
رأی دهید
اولیور برکمن، روزنامهنگار بریتانیایی این سئوال را طرح میکند چرا اینقدر عصبانی هستیم. او به بررسی منشاء این خشم و عصبانیت میپردازد و اینکه چرا چنین احساسی داریم و این احساس همیشه هم چیز بدی نیست.
وقتی به مسیر تکامل انسان نگاه کنیم، انگیزه عصبانی شدن نسبت به دیگری چه بوده است؟
آرون سل، استاد روانشناسی و جرمشناسی دانشگاه هایدلبرگ ایالات متحده آمریکا، توضیح میدهد که چگونه "خشم سیستم بسیار پیچیدهای است...اگر بخواهیم بنیادیتر به آن بپردازیم باید بگوییم که نوعی ابزار مهار ذهن است. روشی برای اثر گذاشتن بر ذهن افراد دیگر و واداشتن آنها به اینکه برای شما ارزش و اهمیت بیشتری قائل شوند. راهی برای پیروزی در درگیریها و مناقشات با دیگران از طریق تغییر دادن نظرات آنها است".
او بیان میکند که چگونه بخش مهمی از این "کنترل ذهنی" از "چهره عصبانی" انسان سرچشمه میگیرد: چین انداختن میان دو ابرو و فشردن آروارهها به هم و گشاد شدن سوراخهای بینی. آرون میگوید: " هر کدام از این تغییرات که با عصبانیت درچهره ما ایجاد میشود باعث میشود که موجودی قویتر به نظر بیاییم. ما میدانیم که "چهره عصبانی" به ارث میرسد و یادگرفتنی نیست، چون حتی بچههای نابینا هم میتوانند چهرههای عصبانی از خود نشان دهند".
نظریه واسنجی دوباره
کاملاً منطقی به نظر میرسد کسانی که عصبانی نمیشوند و وارد جنگ ونزاع هم نمیشوند بیشتراز کسانی که این کارها را میکنند، عمر کنند، اما واقعاً چنین چیزی روی نمیدهد.
آرون میگوید:"در واقع آنچه اتفاق میافتد این است که افراد با نوع خاصی از خشم و عصبانیت، از آنهایی که چنین قابلیتی ندارند، امکان بقای بیشتری دارند. آنها این امکان را از طریق چانهزنی برای کسب شرایط زندگی بهتر و برنده شدن در مناقشات و منازعات به نفع خودشان پیدا کردهاند".
آرون ادامه میدهد: "در گذشته، کسانی که عصبانی نمیشدند، نادیده گرفته میشدند. دیگران از آنها میدزدیدند و با آنها بدرفتاری میکردند و در نتیجه آنها نابود میشدند. افرادی باقی ماندهاند که بلد بودند تهدید کنند یا همکاری خود را دریغ کنند و همیشه به دیگران یادآوری کنند که چقدر خوب هستند، به طوری که باعث شوند دیگران طور دیگری آنها را بسنجند و برای آنها ارج و ارزش بیشتری قائل باشند. همه اینها منجر به رفتار بهتر با آنها میشد. عصبانیت به این افراد نوعی مزیت تکاملی بخشیده بود".
وقتی عصبانی میشویم چه اتفاقی در بدن ما میافتد؟
برای فهمیدن عصبانیت وخشم باید به آنچه به طور فیزیولوژیکی برای ما اتفاق میافتد فکر کنیم، اینکه عصبانیت باعث میشود ما چطور فکرورفتار کنیم یا شاید دقیقتر بتوان گفت که چطور فکر نکنیم.
پروفسور رایان مارتین، سرپرست برنامه روانشناسی دانشگاه ویسکانسین در گرینبی، محقق در زمینه عصبانیت است که پادکستهای All the Rage (با تمام خشم) را تولید میکند.
او میگوید:"وقتی عصبانی میشوی، سیستم عصبی سمپاتیک و سیستم جنگوگریز در بدن فعال میشود. ضربان قلب افزایش پیدا میکند، تنفس شدیدتر و تندتر میشود، عرق میکنی و عملکرد دستگاه گوارش کند میشود". همه این واکنشهای فیزیولوژیکی در بدن برای این است که با تمام انرژی در برابر هر بیعدالتی و بیانصافی که حس میکنی، از خودت دفاع کنی".
مغز هم در این میان نقش خود را ایفا میکند. رایان میگوید:"ما همچنین میٰدانیم که وقتی افراد احساس خشم میکنند، افکارشان کمی از هم پاشیده میشود و بیشتر به بقای خود در لحظه یا "انتقام گرفتن" فکر میکنند. این وضعیتی است که فرد را با شرایط تطبیق میدهد. شما هم وقتی تلاش کنید در برابر بیعدالتی یا ستمی واکنش نشان دهید، دلتان نمیخواهد به هیچچیز دیگری فکر کنید".
چرا زندگی امروزی سوخت خشم ما را تأمین میکند؟
واضح است که ما نسبت به نیاکانمان کمتر نگرانی داریم، پس چرا زندگی امروزی اینقدر عصبانیکننده است؟
اولیور میگوید:"آنچه در مسیر تکامل خویش در مورد احساس خشم و واکنش در برابر آن یاد گرفتهایم و در ما نهادینه شده است، انگار همیشه در روزگار امروزی کارآمد نیست".
آیا میتوانیم بیش از آنچه فکرش را کنیم، عصبانیتمان را مهار کنیم؟
معلوم است که آزردن شخصی که از او عصبانی هستیم نه مفید است و نه سازنده، پس باید راه دیگری برای خالی کردن عصبانیتمان پیدا کنیم.
مایا تامیر، استاد روانشناسی دانشگاه عبری بیتالمقدس، میگوید:" ما بیش از آنچه فکر کنیم میتوانیم خشم خود را مهار کنیم، احساسات و عواطف ما فقط نتیجه سیر تکاملی ما نیستند، آنها روشهایی هستند که ما آموختهایم و پرورش دادهایم و تقویت کردهایم و آنها را به طور بسیار خلاقانهای تغییر دادهایم و بهتر کردهایم".
تحقیق مایا تامیر نشان میدهد که چگونه ممکن است خشم همیشه منجر به پرخاش و تهاجم نشود." حتی اگر احساسات و عواطف ساختهشده و آموختهشده باشند و حتی اگر از نیاکان و گذشتگان به ما رسیده باشند، احساسی مثل خشم نباید حتماً رفتاری ثابت و تغییرناپذیر باشد".
مارک ورنون، فیلسوف و رواندرمانگر، توضیح میدهد که چگونه اجداد انسانها در روزگار سقراط و ارسطو باور داشتند که چیزی به نام "خشم درست" وجود دارد. آنها حس میکردند که خوب است که فرد عصبانی شود به شرطی که وقتی عصبانی میشود، این انرژی را به صورتی سازنده و مفید به کار برد. خشم میتواند باعث شود که فرد کاری را با شجاعت انجام دهد یا میتواند الهامبخش فرد برای ارائه استدلال و بحثی منطقی باشد که راهگشای عدالت و انصاف و درستی باشد.
از خشم، خوب استفاده کنیم
درست است، خشم و عصبانیت باعث میشود جلوی چشم ما را خون بگیرد. ما را پرخاشگر و مهاجم میکند، چه خشونت فیزیکی و چه خشونت کلامی، یا حتی در توییتر. اگر آدمها برای حفظ موقعیت و مقام و قدرت خود عصبانی میشدند ممکن بود نتایج ویرانگر و هولناکی به بار بیاید، در این صورت بسیاری از رهبران کشورهای جهان به چیزی جز جنگ فکر نمیکردند.
ولی خشم باعث تمرکز ذهن ما میشود و به ما انرژی واکنش نشان دادن در برابر رفتارهای نادرستی که با ما میشود را میدهد.
خشم و عصبانیت بهخودیخود بد نیست، فقط باید بتوانیم احساسات قدرتمند ودستوپاگیر خود را مهار کنیم و آنها را به مسیری مفید و سازنده بیاندازیم، میبینید که ما محکوم به باقیماندن در چرخههای بیپایان خشم و عصبانیت نیستیم.