جایزه انجمن قلم سوئد برای نسرین ستوده

همیشه سرافراز باشی . یک فعال سیاسی تو ایران باشه نسرین ستوده هستش. بقیه همشون اومدن مفت بخورن مفت هر سال برن ایران .

چرا اینقدر این خانم ستوده برای اربابان رژیم در اروپا مهم است ؟؟این خانم به عاخوند منتظری لقب پدر حقوق بشر ایران راداده !!! حالا شما هم لقب خرج وی میکنید که چه ؟!. منتظری همان کسی نبود که نظریه منحط ولایت فقیه را تف کرد توی حلقوم خمینی دجال و ۴۰ سالست که همان عفونت روی سرو کله ملت ایران استفراغ میشود ؟!. خانم ستوده نانی را هم که در دوران. سرمایه گذاری در زندان قرض گرفته بود به رفسنجانی معدوم داد و وی را از منظر مردم بخشوده و آمرزیده خواند..اصلا ایشان یک وکیل است که خود را بنام فعال حقوق بشر معرفی میکند و زندانی جناحی محسوب میشود نه زندانی سیاسی و هرگز جرات نداشته که خود را فعال سیاسی عنوان کند .

[::Butler - تهران، ایران::]. ببین عزیز ، هر کسی به اندازه توانش و دانشش با این رژیم مبارزه میکنه ، یعنی حتی یک فحش آ بدار یک پیرزن بیسواد چادری در صف نانوایی به این ملا ها ، ارزش خاص خود را دارد ، خانم ستوده ، زندگی مرفه ، آ رامش ، لذت دیدن رشد کودک دلبندش ، مسافرت به فلان کشور و شنا و آ فتاب گرفتن را فدای یک اندیشه سیاسی کرده ، اون آ دم‌هایی که تو اروپا به این خانم ۵۰ کیلیویی جایزه می‌دهند ، این ارزش ها را درک می‌کنند ، اما افسوس که شما یک بعدی نگاه میکنید ،

[::Butler - تهران، ایران::]. اما در مورد منتظری : منتظری را می‌توان بخاطر مبارزات مذهبی و واپسگرانه علیه شاه نکوهش کرد ، می‌توان بخاطر نقشش در تحکیم این رژیم حتی نقد و مجازات و محکوم کرد ، اما در خاتمه می‌توان بخاطر افشاگری تاریخی او در نقش خمینی در کشتار ۶۷ ستود ، کسی که قدرت و ثروت ، رفاه و آ رامش را بخاطر دفاع از حقوق حتی مخالفان خودش که بنده و شما را هم شامل می‌شود از دست داد ، قابل احترام است ، امید من روزی است که هم مذهب و هم مبلغان مذهب از جمله منتظری از کره زمین پاک شوند ، اما این یک تفکر اتوپی و خیالی است ، امثال منتظری به جامعه یاد می‌دهند که حتی به یک بی دین و یا بهایی و دگر اندیش احترام بگزار و حقوق مدنی آ نان را پایمال نکن ، خود همین تفکر که حتی از یک ذهن آ خوند در میاد دارای ارزش می‌باشد ، حالا شما بعنوان روشنفکر همین شکیبایی و تفاهم را به دگر اندیش خود داری .

[::kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد::]. دوست عزیز به افکار افرادی مثل شما ها باید افتخار کرد خوشحالم که چنین هموطنانی دارم. پاینده باشید.

[::sorosh azadi - تهران، ایران::]. مرسی از کامنت ها . در مورد شیرین عبادی و‌نطق های دوزاری او‌حق با شماست ، اما لابلای حرف های منطقی شما چپ روی کودکانه میبینم . و افسوس که بعد از چهل سال این داستان ادامه دارد . در همان اول انقلاب زمانی که بختیار حمایت مردمی میخواست ، روشنفکر ما او را تنها گذاشت و دنبال خمینی افتاد . زمانی که بازرگان که هزار بار گزینه بهتری از آ خوند ها بود حمایت میخواست ، باز روشنفکر ما با نقد لیبرال ها ، به جناح ارتجاعی تر رای داد ، وقتی منتظری که بمراتب ملایم تر بود حمایت میخواست ، همین داستان تکرار شد ، سپس ‌جناح مرتجعتر قدرت را گرفت ، در دنیای سیاست انتخاب غلط ، عدم درک شرایط و توازن قدرت ، و عدم حمایت از جناح های متعادل تر عواقب خطرناکی دارد . اگه هنوز کسی فرق شاه و خمینی و‌منتظری و بختیار را نمیداند ، و همه را بعنوان مدافعین سیستم سرمایه داری در یک سبد قرار می‌دهد ، هشداری است که سیاست را نفهمیده است

[::kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد::]. دوست گرامی گویا شما متن ارسالی و محتوی سخن بنده را متوجه نشدید. برای تفهیم منظورم به نکات زیر اشاره می کنم:. 1. منظور شما را از قید چپ روی کودکانه که به بنده نسبت دادید متوجه نمی شوم. شاید شما "چپ گرایی" را با "کج روی" سهوا ادغام کردید و به عبارتی نا مفهوم رسیدید که بنده از درکش عاجزم، بنابراین متوجه نشدم دقیقا چه چیزی را به من نسبت دادید. 2. اگر شما بعد از 40 سال که از شورش ننگین 57 می گذرد هنوز بر این باورید که ملی مذهبی ها، مصدقی ها، چپ های کومونیست، توده ای ها و. آلترنویوی برای رهایی از چنگ ارتجاع مذهبی و حکومت آخوندی بودند به قول سویدی ها lycka till. 3. (پیشاپیش عذرخواهی میکنم و تنها بیان نقل می کنم ). به قول شادروان فرخ زاد "خاک بر سر آن مردمی بکنند که در طول تمام این سال‌ها نفهمیدند که یک فرقی است بین جانی و عالم!". من هرگز به خودم اجازه نمی دهم نام افراد بزرگی همچون شاهنشاه آریامهر و مرحوم بختیار را در رده خمینی ها و منتظری ها بیان کنم. 4. بین بد و بدتر انتخاب کردن ، ما را به اینجایی که الان رسیدیم رسانده.

ببین گرامی . شما منظور من را متوجه نشدید. یک مثال تاریخی میزنم. در دهه ۳۰ میلادی جنبش نازیسم بزرگترین ارتش سرکوب کننده در تاریخ را تشکیل داد. اوج توانایی نظامی نازیست ها در همان چند ماه اول جنگ و شکست و فتح لهستان . هلند فرانسه آشکار شد و بعدها با حمله به شوروی ادامه پیدا کرد . در این مقطع تاریخی دو قطبی که همواره با هم دشمن بودند دست کمک بهم دراز کردند یعنی شوروی سوسیالیستی و بریتانیای امپریالیستی و بقیه داستان را همه میدانیم. در ایران هم من معتقدم که هر اندیشه ؛ ایدولوژی و حزبی که بتواند جلوی خشنترین بخش حکومتی را بگیرد باید حمایت محدود و تاکتیکی شود . بحث من در اینجاست که مهم نیست که امثال خانم ستوده و سایر ملیگرایان ؛ فعالین مدنی / مذهبی چقدر اشتباه دارند ؛ بلکه هدف استفادهاز توانایی های مثبت آنان در برخورد به ارتجاع سیاه است

[::sorosh azadi - تهران، ایران::]. ادامه . اگه جبهه ملی / نهضت آزادی و حزب توده و غیره به بختیار پشت نمیکردند و تلاش دمکراتیک آن بزرگوار را ارج می گزاشتند تاریخ شاید تغییر میکرد . و باز اگه از منتظری در مقابل خمینی و خامنه ای حمایت میشد ؛ فاجعه ادامه جنگ و تخریب و سرکوب عریان محدوتر میشد . فراموش نباید کرد که بدترین و بد ؛ بد بهترین گزینه تاکتیکی است

[::sorosh azadi - تهران، ایران::]. ادامه ، اصطلاح چپ روی کودکانه ، منظور توهین نمیباشد بلکه اقتباس از اثری است که لنین حدود ۱۰۰ سال پیش در رابطه با انقلابیونی که درکی افراطی و کودکانه از تحولات اجتمایی داشتند نگارش کرد ( بیماری کودکانه چپ روی ) ، ، نکته تاریخی در انقلاب بلشویکی جسارت لنین از سازش با المان در جنگ جهانی اول برای کسب قدرت سیاسی در روسیه تزاری بود ، البته من نه مرید لنین هستم و نه طرفدار مارکسیسم ، نه مذهبی هستم و نه ضد مشروطه پادشاهی ، اما معتقدم که همه نیروهای ضد رژیم می‌توانند نقش سازنده برای سرنگونی استبداد داشته باشند ، توجه داشته باش که شاهزاده رضا پهلوی و همفکران هنوز که هنوزه اپوزیسیون جا افتاده و یا حزبی قوی را نتوانسته اند متاسفانه مطرح کنند ،

[::kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد::]. دوست گرامی، بنده عرض کردم که "گویا شما متن ارسالی و محتوی سخن بنده را متوجه نشدید". در متن ارسالی دو بار قید کردم اپوزوسیون خود ساخته نظام. تفاوت بزرگیست بین اپوزوسیون جا انداز(که سیستم امنیتی آن را پشتیبانی می کند) و اپوزوسیون واقعی که صادقانه و بدون تبانی های پشت پرده برای آزادی ایران مبارزه می کند. با شما موافقم که اپوزوسیون حقیقی، منسجم و کارآمدی در حال حاضر وجود ندارد اما این دلیل نمی شود که ما حامی نسرین های ستوده بشویم که خانوادگی در چتر حمایت سیستم امنیتی ایران برای به کجراهه کشاندن مطالبات به حق مردم است.

[::kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد::]. ادامه: . باز هم نقل قول می کنم از شادروان فرخ زاد: فرق است بین جانی و عالم. فرق است بین حسینعلی منتظری و شادروان بختیار، فرق است میان مهندس بازرگان (دارای مدرک فنی در رشته ترمودینامیک از فرانسه و کاشف ضریب تبادل مادیات و معنویات! و نویسنده کتاب "ترمودینامیک در زندگی" که در فرازی اصول ترمودینامیک را با آیه ۱ سوره دهر ارتباط داده !!) و دکتر صدیقی (سیاستمدار آگاه دوران پهلوی دوم). دوست گرامی دخیل بستن به این امام زاده ها شفا نمیده که هیچ،کور هم می کند. اگر مایل هستید افرادی مانند نسرین ستوده را در زمره اپوزوسیون الترنیتیو قرار بدهید، پیشنهاد می کنم لیست زیر را از قلم نیاندازید:. محمد نوریزاد، سازگارا، گنجی، مهاجرانی، معصومه قمی کلا (معروف به مسیح علینژاد)، عبادی نوبل برده، باطبی، حشمت الله طبرزدی، مسعود بهنود، علیزاده بی بی سی، فرخ نگهدار و . من در عجب هستم با این لشگر اپوزوسیون فعال در داخل و خارج چرا بعد 40 سال ما هنوز اندر خم جاده سامرا تا کربلا هستیم؟! اندکی تفکر آرزوست...

گرامی ، در ابتدا ی کل این بحث ها تذکر دادم که هر کس به اندازه توان خودش مبارزه می‌کند ، اگه هدف فقط براندازی مکانیکی یک رژیم استبدادی است ، چرا اصلا بحث و تبلیغ کنیم همگی بریم زیر پرچم خارجی ها ، مگه مجاهدین ستون پنجم صدام نشدند ، الان هم نه تنها مجاهدین بلکه نصف اپوزیسیون و از جمله بخش وسیعی از سلطنت طلبان پشت در سفارت های ا ل سعود صف کشیده اند ، اما من شخصا به آینده خوشبین هستم چرا که حتی کسانی که با قاطعیت و بطور کامل شما خط بطلان بهشان میکشید به یک نوع پایه های فروریزی نظام سست کرده و یا می‌کنند ، امثال بازرگان ،منتظری ، سروش ، گنجی ، نگهداری ، کیانوری چه مرده و چه زنده حتی شایسته دادگاهی شدن هم هستند ، اما سرنوشت آنها در یک پرسپکتیو تاریخی حتی مثبت هم می‌تواند باشد ، وقتی بازرگان که از آمدن سیل شکایت می‌کند ، و در روزهای ا خر عمر به رد نظرات خویش می‌رسد و یا منتظری به حصر کشیده شده ، حتی ولایت فقیه را نفی می‌کند و یا سروش که حتی کم کم به نفی مبانی شیعه رسیده و یا سایر روشنفکران دینی که بتدریج به پایان نه تنها حکومت دینی ، بلکه جدایی دین از سیاست رای می‌دهند

این رژیم نابود میشه یا از طریق نیروی نظامی بیگانه که البته مورد تایید من نیست و یا از طریق کودتا که باز مورد تایید من نیست و یا از طریق انقلاب و یا فروپاشی سیاسی مانند اتحاد شوروی . اما مهم‌ترین مسعله بالغ شدن فرهنگ سیاسی جامعه است ، صدام برداشته شد و داعش آمد ، قذافی رفت و برده داری جایگزین شد ، اما اینکه صدها هزار دختر جوان تفکر حجاب اجباری ، ممنوعیت رفتن به استادیوم را به چالش میکشند ، از رفع فیزیکی هزار تا ا خوند هم باارزش‌تر است . میراث تاریخی منتظری ، بازرگان ، شریعتی ، کیانوری ، نه اشتباهات هولناک و یا خیانت های آنان به جامعه بلکه شفاف شدن این مسعله است که اسلام سیاسی و ضد امپریالیستی چرندیات است و در یک ایران مدرن نباید جایگاهی داشته باشد و این تفکر در حال رشد پیدا کردن در نسل جدید است ، به عبارت دیگر رنسانس جدیدی در حال شکل گیری است ، هر چند که شاید عمر من یا حتی فرزندان من کافی نباشد که نتایج ا ن را ببینیم ، مگه قراره با یک و یا دو نسل بافرهنگ ، خردمند ، سکولار و دمکراتیک بشیم ؟؟؟؟؟

این رژیم نابود میشه یا از طریق نیروی نظامی بیگانه که البته مورد تایید من نیست و یا از طریق کودتا که باز مورد تایید من نیست و یا از طریق انقلاب و یا فروپاشی سیاسی مانند اتحاد شوروی . اما مهم‌ترین مسعله بالغ شدن فرهنگ سیاسی جامعه است ، صدام برداشته شد و داعش آمد ، قذافی رفت و برده داری جایگزین شد ، اما اینکه صدها هزار دختر جوان تفکر حجاب اجباری ، ممنوعیت رفتن به استادیوم را به چالش میکشند ، از رفع فیزیکی هزار تا ا خوند هم باارزش‌تر است . میراث تاریخی منتظری ، بازرگان ، شریعتی ، کیانوری ، نه اشتباهات هولناک و یا خیانت های آنان به جامعه بلکه شفاف شدن این مسعله است که اسلام سیاسی و ضد امپریالیستی چرندیات است و در یک ایران مدرن نباید جایگاهی داشته باشد و این تفکر در حال رشد پیدا کردن در نسل جدید است ، به عبارت دیگر رنسانس جدیدی در حال شکل گیری است ، هر چند که شاید عمر من یا حتی فرزندان من کافی نباشد که نتایج ا ن را ببینیم ، مگه قراره با یک و یا دو نسل بافرهنگ ، خردمند ، سکولار و دمکراتیک بشیم ؟؟؟؟؟

گرامی ، در ابتدا ی کل این بحث ها تذکر دادم که هر کس به اندازه توان خودش مبارزه می‌کند ، اگه هدف فقط براندازی مکانیکی یک رژیم استبدادی است ، چرا اصلا بحث و تبلیغ کنیم همگی بریم زیر پرچم خارجی ها ، مگه مجاهدین ستون پنجم صدام نشدند ، الان هم نه تنها مجاهدین بلکه نصف اپوزیسیون و از جمله بخش وسیعی از سلطنت طلبان پشت در سفارت های ا ل سعود صف کشیده اند ، اما من شخصا به آینده خوشبین هستم چرا که حتی کسانی که با قاطعیت و بطور کامل شما خط بطلان بهشان میکشید به یک نوع پایه های فروریزی نظام سست کرده و یا می‌کنند ، امثال بازرگان ،منتظری ، سروش ، گنجی ، نگهداری ، کیانوری چه مرده و چه زنده حتی شایسته دادگاهی شدن هم هستند ، اما سرنوشت آنها در یک پرسپکتیو تاریخی حتی مثبت هم می‌تواند باشد ، وقتی بازرگان که از آمدن سیل شکایت می‌کند ، و در روزهای ا خر عمر به رد نظرات خویش می‌رسد و یا منتظری به حصر کشیده شده ، حتی ولایت فقیه را نفی می‌کند و یا سروش که حتی کم کم به نفی مبانی شیعه رسیده و یا سایر روشنفکران دینی که بتدریج به پایان نه تنها حکومت دینی ، بلکه جدایی دین از سیاست رای می‌دهند

[::kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد::]. ادامه: . باز هم نقل قول می کنم از شادروان فرخ زاد: فرق است بین جانی و عالم. فرق است بین حسینعلی منتظری و شادروان بختیار، فرق است میان مهندس بازرگان (دارای مدرک فنی در رشته ترمودینامیک از فرانسه و کاشف ضریب تبادل مادیات و معنویات! و نویسنده کتاب "ترمودینامیک در زندگی" که در فرازی اصول ترمودینامیک را با آیه ۱ سوره دهر ارتباط داده !!) و دکتر صدیقی (سیاستمدار آگاه دوران پهلوی دوم). دوست گرامی دخیل بستن به این امام زاده ها شفا نمیده که هیچ،کور هم می کند. اگر مایل هستید افرادی مانند نسرین ستوده را در زمره اپوزوسیون الترنیتیو قرار بدهید، پیشنهاد می کنم لیست زیر را از قلم نیاندازید:. محمد نوریزاد، سازگارا، گنجی، مهاجرانی، معصومه قمی کلا (معروف به مسیح علینژاد)، عبادی نوبل برده، باطبی، حشمت الله طبرزدی، مسعود بهنود، علیزاده بی بی سی، فرخ نگهدار و . من در عجب هستم با این لشگر اپوزوسیون فعال در داخل و خارج چرا بعد 40 سال ما هنوز اندر خم جاده سامرا تا کربلا هستیم؟! اندکی تفکر آرزوست...

[::kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد::]. دوست گرامی، بنده عرض کردم که "گویا شما متن ارسالی و محتوی سخن بنده را متوجه نشدید". در متن ارسالی دو بار قید کردم اپوزوسیون خود ساخته نظام. تفاوت بزرگیست بین اپوزوسیون جا انداز(که سیستم امنیتی آن را پشتیبانی می کند) و اپوزوسیون واقعی که صادقانه و بدون تبانی های پشت پرده برای آزادی ایران مبارزه می کند. با شما موافقم که اپوزوسیون حقیقی، منسجم و کارآمدی در حال حاضر وجود ندارد اما این دلیل نمی شود که ما حامی نسرین های ستوده بشویم که خانوادگی در چتر حمایت سیستم امنیتی ایران برای به کجراهه کشاندن مطالبات به حق مردم است.

[::sorosh azadi - تهران، ایران::]. ادامه ، اصطلاح چپ روی کودکانه ، منظور توهین نمیباشد بلکه اقتباس از اثری است که لنین حدود ۱۰۰ سال پیش در رابطه با انقلابیونی که درکی افراطی و کودکانه از تحولات اجتمایی داشتند نگارش کرد ( بیماری کودکانه چپ روی ) ، ، نکته تاریخی در انقلاب بلشویکی جسارت لنین از سازش با المان در جنگ جهانی اول برای کسب قدرت سیاسی در روسیه تزاری بود ، البته من نه مرید لنین هستم و نه طرفدار مارکسیسم ، نه مذهبی هستم و نه ضد مشروطه پادشاهی ، اما معتقدم که همه نیروهای ضد رژیم می‌توانند نقش سازنده برای سرنگونی استبداد داشته باشند ، توجه داشته باش که شاهزاده رضا پهلوی و همفکران هنوز که هنوزه اپوزیسیون جا افتاده و یا حزبی قوی را نتوانسته اند متاسفانه مطرح کنند ،

[::sorosh azadi - تهران، ایران::]. ادامه . اگه جبهه ملی / نهضت آزادی و حزب توده و غیره به بختیار پشت نمیکردند و تلاش دمکراتیک آن بزرگوار را ارج می گزاشتند تاریخ شاید تغییر میکرد . و باز اگه از منتظری در مقابل خمینی و خامنه ای حمایت میشد ؛ فاجعه ادامه جنگ و تخریب و سرکوب عریان محدوتر میشد . فراموش نباید کرد که بدترین و بد ؛ بد بهترین گزینه تاکتیکی است

ببین گرامی . شما منظور من را متوجه نشدید. یک مثال تاریخی میزنم. در دهه ۳۰ میلادی جنبش نازیسم بزرگترین ارتش سرکوب کننده در تاریخ را تشکیل داد. اوج توانایی نظامی نازیست ها در همان چند ماه اول جنگ و شکست و فتح لهستان . هلند فرانسه آشکار شد و بعدها با حمله به شوروی ادامه پیدا کرد . در این مقطع تاریخی دو قطبی که همواره با هم دشمن بودند دست کمک بهم دراز کردند یعنی شوروی سوسیالیستی و بریتانیای امپریالیستی و بقیه داستان را همه میدانیم. در ایران هم من معتقدم که هر اندیشه ؛ ایدولوژی و حزبی که بتواند جلوی خشنترین بخش حکومتی را بگیرد باید حمایت محدود و تاکتیکی شود . بحث من در اینجاست که مهم نیست که امثال خانم ستوده و سایر ملیگرایان ؛ فعالین مدنی / مذهبی چقدر اشتباه دارند ؛ بلکه هدف استفادهاز توانایی های مثبت آنان در برخورد به ارتجاع سیاه است

[::kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد::]. دوست گرامی گویا شما متن ارسالی و محتوی سخن بنده را متوجه نشدید. برای تفهیم منظورم به نکات زیر اشاره می کنم:. 1. منظور شما را از قید چپ روی کودکانه که به بنده نسبت دادید متوجه نمی شوم. شاید شما "چپ گرایی" را با "کج روی" سهوا ادغام کردید و به عبارتی نا مفهوم رسیدید که بنده از درکش عاجزم، بنابراین متوجه نشدم دقیقا چه چیزی را به من نسبت دادید. 2. اگر شما بعد از 40 سال که از شورش ننگین 57 می گذرد هنوز بر این باورید که ملی مذهبی ها، مصدقی ها، چپ های کومونیست، توده ای ها و. آلترنویوی برای رهایی از چنگ ارتجاع مذهبی و حکومت آخوندی بودند به قول سویدی ها lycka till. 3. (پیشاپیش عذرخواهی میکنم و تنها بیان نقل می کنم ). به قول شادروان فرخ زاد "خاک بر سر آن مردمی بکنند که در طول تمام این سال‌ها نفهمیدند که یک فرقی است بین جانی و عالم!". من هرگز به خودم اجازه نمی دهم نام افراد بزرگی همچون شاهنشاه آریامهر و مرحوم بختیار را در رده خمینی ها و منتظری ها بیان کنم. 4. بین بد و بدتر انتخاب کردن ، ما را به اینجایی که الان رسیدیم رسانده.

[::sorosh azadi - تهران، ایران::]. مرسی از کامنت ها . در مورد شیرین عبادی و‌نطق های دوزاری او‌حق با شماست ، اما لابلای حرف های منطقی شما چپ روی کودکانه میبینم . و افسوس که بعد از چهل سال این داستان ادامه دارد . در همان اول انقلاب زمانی که بختیار حمایت مردمی میخواست ، روشنفکر ما او را تنها گذاشت و دنبال خمینی افتاد . زمانی که بازرگان که هزار بار گزینه بهتری از آ خوند ها بود حمایت میخواست ، باز روشنفکر ما با نقد لیبرال ها ، به جناح ارتجاعی تر رای داد ، وقتی منتظری که بمراتب ملایم تر بود حمایت میخواست ، همین داستان تکرار شد ، سپس ‌جناح مرتجعتر قدرت را گرفت ، در دنیای سیاست انتخاب غلط ، عدم درک شرایط و توازن قدرت ، و عدم حمایت از جناح های متعادل تر عواقب خطرناکی دارد . اگه هنوز کسی فرق شاه و خمینی و‌منتظری و بختیار را نمیداند ، و همه را بعنوان مدافعین سیستم سرمایه داری در یک سبد قرار می‌دهد ، هشداری است که سیاست را نفهمیده است

[::kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد::]. دوست عزیز به افکار افرادی مثل شما ها باید افتخار کرد خوشحالم که چنین هموطنانی دارم. پاینده باشید.

[::Butler - تهران، ایران::]. اما در مورد منتظری : منتظری را می‌توان بخاطر مبارزات مذهبی و واپسگرانه علیه شاه نکوهش کرد ، می‌توان بخاطر نقشش در تحکیم این رژیم حتی نقد و مجازات و محکوم کرد ، اما در خاتمه می‌توان بخاطر افشاگری تاریخی او در نقش خمینی در کشتار ۶۷ ستود ، کسی که قدرت و ثروت ، رفاه و آ رامش را بخاطر دفاع از حقوق حتی مخالفان خودش که بنده و شما را هم شامل می‌شود از دست داد ، قابل احترام است ، امید من روزی است که هم مذهب و هم مبلغان مذهب از جمله منتظری از کره زمین پاک شوند ، اما این یک تفکر اتوپی و خیالی است ، امثال منتظری به جامعه یاد می‌دهند که حتی به یک بی دین و یا بهایی و دگر اندیش احترام بگزار و حقوق مدنی آ نان را پایمال نکن ، خود همین تفکر که حتی از یک ذهن آ خوند در میاد دارای ارزش می‌باشد ، حالا شما بعنوان روشنفکر همین شکیبایی و تفاهم را به دگر اندیش خود داری .

[::Butler - تهران، ایران::]. ببین عزیز ، هر کسی به اندازه توانش و دانشش با این رژیم مبارزه میکنه ، یعنی حتی یک فحش آ بدار یک پیرزن بیسواد چادری در صف نانوایی به این ملا ها ، ارزش خاص خود را دارد ، خانم ستوده ، زندگی مرفه ، آ رامش ، لذت دیدن رشد کودک دلبندش ، مسافرت به فلان کشور و شنا و آ فتاب گرفتن را فدای یک اندیشه سیاسی کرده ، اون آ دم‌هایی که تو اروپا به این خانم ۵۰ کیلیویی جایزه می‌دهند ، این ارزش ها را درک می‌کنند ، اما افسوس که شما یک بعدی نگاه میکنید ،

چرا اینقدر این خانم ستوده برای اربابان رژیم در اروپا مهم است ؟؟این خانم به عاخوند منتظری لقب پدر حقوق بشر ایران راداده !!! حالا شما هم لقب خرج وی میکنید که چه ؟!. منتظری همان کسی نبود که نظریه منحط ولایت فقیه را تف کرد توی حلقوم خمینی دجال و ۴۰ سالست که همان عفونت روی سرو کله ملت ایران استفراغ میشود ؟!. خانم ستوده نانی را هم که در دوران. سرمایه گذاری در زندان قرض گرفته بود به رفسنجانی معدوم داد و وی را از منظر مردم بخشوده و آمرزیده خواند..اصلا ایشان یک وکیل است که خود را بنام فعال حقوق بشر معرفی میکند و زندانی جناحی محسوب میشود نه زندانی سیاسی و هرگز جرات نداشته که خود را فعال سیاسی عنوان کند .

همیشه سرافراز باشی . یک فعال سیاسی تو ایران باشه نسرین ستوده هستش. بقیه همشون اومدن مفت بخورن مفت هر سال برن ایران .

همیشه سرافراز باشی . یک فعال سیاسی تو ایران باشه نسرین ستوده هستش. بقیه همشون اومدن مفت بخورن مفت هر سال برن ایران .

چرا اینقدر این خانم ستوده برای اربابان رژیم در اروپا مهم است ؟؟این خانم به عاخوند منتظری لقب پدر حقوق بشر ایران راداده !!! حالا شما هم لقب خرج وی میکنید که چه ؟!. منتظری همان کسی نبود که نظریه منحط ولایت فقیه را تف کرد توی حلقوم خمینی دجال و ۴۰ سالست که همان عفونت روی سرو کله ملت ایران استفراغ میشود ؟!. خانم ستوده نانی را هم که در دوران. سرمایه گذاری در زندان قرض گرفته بود به رفسنجانی معدوم داد و وی را از منظر مردم بخشوده و آمرزیده خواند..اصلا ایشان یک وکیل است که خود را بنام فعال حقوق بشر معرفی میکند و زندانی جناحی محسوب میشود نه زندانی سیاسی و هرگز جرات نداشته که خود را فعال سیاسی عنوان کند .

[::Butler - تهران، ایران::]. ببین عزیز ، هر کسی به اندازه توانش و دانشش با این رژیم مبارزه میکنه ، یعنی حتی یک فحش آ بدار یک پیرزن بیسواد چادری در صف نانوایی به این ملا ها ، ارزش خاص خود را دارد ، خانم ستوده ، زندگی مرفه ، آ رامش ، لذت دیدن رشد کودک دلبندش ، مسافرت به فلان کشور و شنا و آ فتاب گرفتن را فدای یک اندیشه سیاسی کرده ، اون آ دم‌هایی که تو اروپا به این خانم ۵۰ کیلیویی جایزه می‌دهند ، این ارزش ها را درک می‌کنند ، اما افسوس که شما یک بعدی نگاه میکنید ،

[::Butler - تهران، ایران::]. اما در مورد منتظری : منتظری را می‌توان بخاطر مبارزات مذهبی و واپسگرانه علیه شاه نکوهش کرد ، می‌توان بخاطر نقشش در تحکیم این رژیم حتی نقد و مجازات و محکوم کرد ، اما در خاتمه می‌توان بخاطر افشاگری تاریخی او در نقش خمینی در کشتار ۶۷ ستود ، کسی که قدرت و ثروت ، رفاه و آ رامش را بخاطر دفاع از حقوق حتی مخالفان خودش که بنده و شما را هم شامل می‌شود از دست داد ، قابل احترام است ، امید من روزی است که هم مذهب و هم مبلغان مذهب از جمله منتظری از کره زمین پاک شوند ، اما این یک تفکر اتوپی و خیالی است ، امثال منتظری به جامعه یاد می‌دهند که حتی به یک بی دین و یا بهایی و دگر اندیش احترام بگزار و حقوق مدنی آ نان را پایمال نکن ، خود همین تفکر که حتی از یک ذهن آ خوند در میاد دارای ارزش می‌باشد ، حالا شما بعنوان روشنفکر همین شکیبایی و تفاهم را به دگر اندیش خود داری .

[::kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد::]. دوست عزیز به افکار افرادی مثل شما ها باید افتخار کرد خوشحالم که چنین هموطنانی دارم. پاینده باشید.

[::sorosh azadi - تهران، ایران::]. مرسی از کامنت ها . در مورد شیرین عبادی و‌نطق های دوزاری او‌حق با شماست ، اما لابلای حرف های منطقی شما چپ روی کودکانه میبینم . و افسوس که بعد از چهل سال این داستان ادامه دارد . در همان اول انقلاب زمانی که بختیار حمایت مردمی میخواست ، روشنفکر ما او را تنها گذاشت و دنبال خمینی افتاد . زمانی که بازرگان که هزار بار گزینه بهتری از آ خوند ها بود حمایت میخواست ، باز روشنفکر ما با نقد لیبرال ها ، به جناح ارتجاعی تر رای داد ، وقتی منتظری که بمراتب ملایم تر بود حمایت میخواست ، همین داستان تکرار شد ، سپس ‌جناح مرتجعتر قدرت را گرفت ، در دنیای سیاست انتخاب غلط ، عدم درک شرایط و توازن قدرت ، و عدم حمایت از جناح های متعادل تر عواقب خطرناکی دارد . اگه هنوز کسی فرق شاه و خمینی و‌منتظری و بختیار را نمیداند ، و همه را بعنوان مدافعین سیستم سرمایه داری در یک سبد قرار می‌دهد ، هشداری است که سیاست را نفهمیده است

[::kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد::]. دوست گرامی گویا شما متن ارسالی و محتوی سخن بنده را متوجه نشدید. برای تفهیم منظورم به نکات زیر اشاره می کنم:. 1. منظور شما را از قید چپ روی کودکانه که به بنده نسبت دادید متوجه نمی شوم. شاید شما "چپ گرایی" را با "کج روی" سهوا ادغام کردید و به عبارتی نا مفهوم رسیدید که بنده از درکش عاجزم، بنابراین متوجه نشدم دقیقا چه چیزی را به من نسبت دادید. 2. اگر شما بعد از 40 سال که از شورش ننگین 57 می گذرد هنوز بر این باورید که ملی مذهبی ها، مصدقی ها، چپ های کومونیست، توده ای ها و. آلترنویوی برای رهایی از چنگ ارتجاع مذهبی و حکومت آخوندی بودند به قول سویدی ها lycka till. 3. (پیشاپیش عذرخواهی میکنم و تنها بیان نقل می کنم ). به قول شادروان فرخ زاد "خاک بر سر آن مردمی بکنند که در طول تمام این سال‌ها نفهمیدند که یک فرقی است بین جانی و عالم!". من هرگز به خودم اجازه نمی دهم نام افراد بزرگی همچون شاهنشاه آریامهر و مرحوم بختیار را در رده خمینی ها و منتظری ها بیان کنم. 4. بین بد و بدتر انتخاب کردن ، ما را به اینجایی که الان رسیدیم رسانده.

ببین گرامی . شما منظور من را متوجه نشدید. یک مثال تاریخی میزنم. در دهه ۳۰ میلادی جنبش نازیسم بزرگترین ارتش سرکوب کننده در تاریخ را تشکیل داد. اوج توانایی نظامی نازیست ها در همان چند ماه اول جنگ و شکست و فتح لهستان . هلند فرانسه آشکار شد و بعدها با حمله به شوروی ادامه پیدا کرد . در این مقطع تاریخی دو قطبی که همواره با هم دشمن بودند دست کمک بهم دراز کردند یعنی شوروی سوسیالیستی و بریتانیای امپریالیستی و بقیه داستان را همه میدانیم. در ایران هم من معتقدم که هر اندیشه ؛ ایدولوژی و حزبی که بتواند جلوی خشنترین بخش حکومتی را بگیرد باید حمایت محدود و تاکتیکی شود . بحث من در اینجاست که مهم نیست که امثال خانم ستوده و سایر ملیگرایان ؛ فعالین مدنی / مذهبی چقدر اشتباه دارند ؛ بلکه هدف استفادهاز توانایی های مثبت آنان در برخورد به ارتجاع سیاه است

[::sorosh azadi - تهران، ایران::]. ادامه . اگه جبهه ملی / نهضت آزادی و حزب توده و غیره به بختیار پشت نمیکردند و تلاش دمکراتیک آن بزرگوار را ارج می گزاشتند تاریخ شاید تغییر میکرد . و باز اگه از منتظری در مقابل خمینی و خامنه ای حمایت میشد ؛ فاجعه ادامه جنگ و تخریب و سرکوب عریان محدوتر میشد . فراموش نباید کرد که بدترین و بد ؛ بد بهترین گزینه تاکتیکی است

[::sorosh azadi - تهران، ایران::]. ادامه ، اصطلاح چپ روی کودکانه ، منظور توهین نمیباشد بلکه اقتباس از اثری است که لنین حدود ۱۰۰ سال پیش در رابطه با انقلابیونی که درکی افراطی و کودکانه از تحولات اجتمایی داشتند نگارش کرد ( بیماری کودکانه چپ روی ) ، ، نکته تاریخی در انقلاب بلشویکی جسارت لنین از سازش با المان در جنگ جهانی اول برای کسب قدرت سیاسی در روسیه تزاری بود ، البته من نه مرید لنین هستم و نه طرفدار مارکسیسم ، نه مذهبی هستم و نه ضد مشروطه پادشاهی ، اما معتقدم که همه نیروهای ضد رژیم می‌توانند نقش سازنده برای سرنگونی استبداد داشته باشند ، توجه داشته باش که شاهزاده رضا پهلوی و همفکران هنوز که هنوزه اپوزیسیون جا افتاده و یا حزبی قوی را نتوانسته اند متاسفانه مطرح کنند ،

[::kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد::]. دوست گرامی، بنده عرض کردم که "گویا شما متن ارسالی و محتوی سخن بنده را متوجه نشدید". در متن ارسالی دو بار قید کردم اپوزوسیون خود ساخته نظام. تفاوت بزرگیست بین اپوزوسیون جا انداز(که سیستم امنیتی آن را پشتیبانی می کند) و اپوزوسیون واقعی که صادقانه و بدون تبانی های پشت پرده برای آزادی ایران مبارزه می کند. با شما موافقم که اپوزوسیون حقیقی، منسجم و کارآمدی در حال حاضر وجود ندارد اما این دلیل نمی شود که ما حامی نسرین های ستوده بشویم که خانوادگی در چتر حمایت سیستم امنیتی ایران برای به کجراهه کشاندن مطالبات به حق مردم است.

[::kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد::]. ادامه: . باز هم نقل قول می کنم از شادروان فرخ زاد: فرق است بین جانی و عالم. فرق است بین حسینعلی منتظری و شادروان بختیار، فرق است میان مهندس بازرگان (دارای مدرک فنی در رشته ترمودینامیک از فرانسه و کاشف ضریب تبادل مادیات و معنویات! و نویسنده کتاب "ترمودینامیک در زندگی" که در فرازی اصول ترمودینامیک را با آیه ۱ سوره دهر ارتباط داده !!) و دکتر صدیقی (سیاستمدار آگاه دوران پهلوی دوم). دوست گرامی دخیل بستن به این امام زاده ها شفا نمیده که هیچ،کور هم می کند. اگر مایل هستید افرادی مانند نسرین ستوده را در زمره اپوزوسیون الترنیتیو قرار بدهید، پیشنهاد می کنم لیست زیر را از قلم نیاندازید:. محمد نوریزاد، سازگارا، گنجی، مهاجرانی، معصومه قمی کلا (معروف به مسیح علینژاد)، عبادی نوبل برده، باطبی، حشمت الله طبرزدی، مسعود بهنود، علیزاده بی بی سی، فرخ نگهدار و . من در عجب هستم با این لشگر اپوزوسیون فعال در داخل و خارج چرا بعد 40 سال ما هنوز اندر خم جاده سامرا تا کربلا هستیم؟! اندکی تفکر آرزوست...

گرامی ، در ابتدا ی کل این بحث ها تذکر دادم که هر کس به اندازه توان خودش مبارزه می‌کند ، اگه هدف فقط براندازی مکانیکی یک رژیم استبدادی است ، چرا اصلا بحث و تبلیغ کنیم همگی بریم زیر پرچم خارجی ها ، مگه مجاهدین ستون پنجم صدام نشدند ، الان هم نه تنها مجاهدین بلکه نصف اپوزیسیون و از جمله بخش وسیعی از سلطنت طلبان پشت در سفارت های ا ل سعود صف کشیده اند ، اما من شخصا به آینده خوشبین هستم چرا که حتی کسانی که با قاطعیت و بطور کامل شما خط بطلان بهشان میکشید به یک نوع پایه های فروریزی نظام سست کرده و یا می‌کنند ، امثال بازرگان ،منتظری ، سروش ، گنجی ، نگهداری ، کیانوری چه مرده و چه زنده حتی شایسته دادگاهی شدن هم هستند ، اما سرنوشت آنها در یک پرسپکتیو تاریخی حتی مثبت هم می‌تواند باشد ، وقتی بازرگان که از آمدن سیل شکایت می‌کند ، و در روزهای ا خر عمر به رد نظرات خویش می‌رسد و یا منتظری به حصر کشیده شده ، حتی ولایت فقیه را نفی می‌کند و یا سروش که حتی کم کم به نفی مبانی شیعه رسیده و یا سایر روشنفکران دینی که بتدریج به پایان نه تنها حکومت دینی ، بلکه جدایی دین از سیاست رای می‌دهند

این رژیم نابود میشه یا از طریق نیروی نظامی بیگانه که البته مورد تایید من نیست و یا از طریق کودتا که باز مورد تایید من نیست و یا از طریق انقلاب و یا فروپاشی سیاسی مانند اتحاد شوروی . اما مهم‌ترین مسعله بالغ شدن فرهنگ سیاسی جامعه است ، صدام برداشته شد و داعش آمد ، قذافی رفت و برده داری جایگزین شد ، اما اینکه صدها هزار دختر جوان تفکر حجاب اجباری ، ممنوعیت رفتن به استادیوم را به چالش میکشند ، از رفع فیزیکی هزار تا ا خوند هم باارزش‌تر است . میراث تاریخی منتظری ، بازرگان ، شریعتی ، کیانوری ، نه اشتباهات هولناک و یا خیانت های آنان به جامعه بلکه شفاف شدن این مسعله است که اسلام سیاسی و ضد امپریالیستی چرندیات است و در یک ایران مدرن نباید جایگاهی داشته باشد و این تفکر در حال رشد پیدا کردن در نسل جدید است ، به عبارت دیگر رنسانس جدیدی در حال شکل گیری است ، هر چند که شاید عمر من یا حتی فرزندان من کافی نباشد که نتایج ا ن را ببینیم ، مگه قراره با یک و یا دو نسل بافرهنگ ، خردمند ، سکولار و دمکراتیک بشیم ؟؟؟؟؟

چرا اینقدر این خانم ستوده برای اربابان رژیم در اروپا مهم است ؟؟این خانم به عاخوند منتظری لقب پدر حقوق بشر ایران راداده !!! حالا شما هم لقب خرج وی میکنید که چه ؟!. منتظری همان کسی نبود که نظریه منحط ولایت فقیه را تف کرد توی حلقوم خمینی دجال و ۴۰ سالست که همان عفونت روی سرو کله ملت ایران استفراغ میشود ؟!. خانم ستوده نانی را هم که در دوران. سرمایه گذاری در زندان قرض گرفته بود به رفسنجانی معدوم داد و وی را از منظر مردم بخشوده و آمرزیده خواند..اصلا ایشان یک وکیل است که خود را بنام فعال حقوق بشر معرفی میکند و زندانی جناحی محسوب میشود نه زندانی سیاسی و هرگز جرات نداشته که خود را فعال سیاسی عنوان کند .

[::kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد::]. دوست گرامی گویا شما متن ارسالی و محتوی سخن بنده را متوجه نشدید. برای تفهیم منظورم به نکات زیر اشاره می کنم:. 1. منظور شما را از قید چپ روی کودکانه که به بنده نسبت دادید متوجه نمی شوم. شاید شما "چپ گرایی" را با "کج روی" سهوا ادغام کردید و به عبارتی نا مفهوم رسیدید که بنده از درکش عاجزم، بنابراین متوجه نشدم دقیقا چه چیزی را به من نسبت دادید. 2. اگر شما بعد از 40 سال که از شورش ننگین 57 می گذرد هنوز بر این باورید که ملی مذهبی ها، مصدقی ها، چپ های کومونیست، توده ای ها و. آلترنویوی برای رهایی از چنگ ارتجاع مذهبی و حکومت آخوندی بودند به قول سویدی ها lycka till. 3. (پیشاپیش عذرخواهی میکنم و تنها بیان نقل می کنم ). به قول شادروان فرخ زاد "خاک بر سر آن مردمی بکنند که در طول تمام این سال‌ها نفهمیدند که یک فرقی است بین جانی و عالم!". من هرگز به خودم اجازه نمی دهم نام افراد بزرگی همچون شاهنشاه آریامهر و مرحوم بختیار را در رده خمینی ها و منتظری ها بیان کنم. 4. بین بد و بدتر انتخاب کردن ، ما را به اینجایی که الان رسیدیم رسانده.

[::kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد::]. ادامه: . باز هم نقل قول می کنم از شادروان فرخ زاد: فرق است بین جانی و عالم. فرق است بین حسینعلی منتظری و شادروان بختیار، فرق است میان مهندس بازرگان (دارای مدرک فنی در رشته ترمودینامیک از فرانسه و کاشف ضریب تبادل مادیات و معنویات! و نویسنده کتاب "ترمودینامیک در زندگی" که در فرازی اصول ترمودینامیک را با آیه ۱ سوره دهر ارتباط داده !!) و دکتر صدیقی (سیاستمدار آگاه دوران پهلوی دوم). دوست گرامی دخیل بستن به این امام زاده ها شفا نمیده که هیچ،کور هم می کند. اگر مایل هستید افرادی مانند نسرین ستوده را در زمره اپوزوسیون الترنیتیو قرار بدهید، پیشنهاد می کنم لیست زیر را از قلم نیاندازید:. محمد نوریزاد، سازگارا، گنجی، مهاجرانی، معصومه قمی کلا (معروف به مسیح علینژاد)، عبادی نوبل برده، باطبی، حشمت الله طبرزدی، مسعود بهنود، علیزاده بی بی سی، فرخ نگهدار و . من در عجب هستم با این لشگر اپوزوسیون فعال در داخل و خارج چرا بعد 40 سال ما هنوز اندر خم جاده سامرا تا کربلا هستیم؟! اندکی تفکر آرزوست...

[::kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد::]. دوست گرامی، بنده عرض کردم که "گویا شما متن ارسالی و محتوی سخن بنده را متوجه نشدید". در متن ارسالی دو بار قید کردم اپوزوسیون خود ساخته نظام. تفاوت بزرگیست بین اپوزوسیون جا انداز(که سیستم امنیتی آن را پشتیبانی می کند) و اپوزوسیون واقعی که صادقانه و بدون تبانی های پشت پرده برای آزادی ایران مبارزه می کند. با شما موافقم که اپوزوسیون حقیقی، منسجم و کارآمدی در حال حاضر وجود ندارد اما این دلیل نمی شود که ما حامی نسرین های ستوده بشویم که خانوادگی در چتر حمایت سیستم امنیتی ایران برای به کجراهه کشاندن مطالبات به حق مردم است.

همیشه سرافراز باشی . یک فعال سیاسی تو ایران باشه نسرین ستوده هستش. بقیه همشون اومدن مفت بخورن مفت هر سال برن ایران .

این رژیم نابود میشه یا از طریق نیروی نظامی بیگانه که البته مورد تایید من نیست و یا از طریق کودتا که باز مورد تایید من نیست و یا از طریق انقلاب و یا فروپاشی سیاسی مانند اتحاد شوروی . اما مهم‌ترین مسعله بالغ شدن فرهنگ سیاسی جامعه است ، صدام برداشته شد و داعش آمد ، قذافی رفت و برده داری جایگزین شد ، اما اینکه صدها هزار دختر جوان تفکر حجاب اجباری ، ممنوعیت رفتن به استادیوم را به چالش میکشند ، از رفع فیزیکی هزار تا ا خوند هم باارزش‌تر است . میراث تاریخی منتظری ، بازرگان ، شریعتی ، کیانوری ، نه اشتباهات هولناک و یا خیانت های آنان به جامعه بلکه شفاف شدن این مسعله است که اسلام سیاسی و ضد امپریالیستی چرندیات است و در یک ایران مدرن نباید جایگاهی داشته باشد و این تفکر در حال رشد پیدا کردن در نسل جدید است ، به عبارت دیگر رنسانس جدیدی در حال شکل گیری است ، هر چند که شاید عمر من یا حتی فرزندان من کافی نباشد که نتایج ا ن را ببینیم ، مگه قراره با یک و یا دو نسل بافرهنگ ، خردمند ، سکولار و دمکراتیک بشیم ؟؟؟؟؟

[::Butler - تهران، ایران::]. اما در مورد منتظری : منتظری را می‌توان بخاطر مبارزات مذهبی و واپسگرانه علیه شاه نکوهش کرد ، می‌توان بخاطر نقشش در تحکیم این رژیم حتی نقد و مجازات و محکوم کرد ، اما در خاتمه می‌توان بخاطر افشاگری تاریخی او در نقش خمینی در کشتار ۶۷ ستود ، کسی که قدرت و ثروت ، رفاه و آ رامش را بخاطر دفاع از حقوق حتی مخالفان خودش که بنده و شما را هم شامل می‌شود از دست داد ، قابل احترام است ، امید من روزی است که هم مذهب و هم مبلغان مذهب از جمله منتظری از کره زمین پاک شوند ، اما این یک تفکر اتوپی و خیالی است ، امثال منتظری به جامعه یاد می‌دهند که حتی به یک بی دین و یا بهایی و دگر اندیش احترام بگزار و حقوق مدنی آ نان را پایمال نکن ، خود همین تفکر که حتی از یک ذهن آ خوند در میاد دارای ارزش می‌باشد ، حالا شما بعنوان روشنفکر همین شکیبایی و تفاهم را به دگر اندیش خود داری .

گرامی ، در ابتدا ی کل این بحث ها تذکر دادم که هر کس به اندازه توان خودش مبارزه می‌کند ، اگه هدف فقط براندازی مکانیکی یک رژیم استبدادی است ، چرا اصلا بحث و تبلیغ کنیم همگی بریم زیر پرچم خارجی ها ، مگه مجاهدین ستون پنجم صدام نشدند ، الان هم نه تنها مجاهدین بلکه نصف اپوزیسیون و از جمله بخش وسیعی از سلطنت طلبان پشت در سفارت های ا ل سعود صف کشیده اند ، اما من شخصا به آینده خوشبین هستم چرا که حتی کسانی که با قاطعیت و بطور کامل شما خط بطلان بهشان میکشید به یک نوع پایه های فروریزی نظام سست کرده و یا می‌کنند ، امثال بازرگان ،منتظری ، سروش ، گنجی ، نگهداری ، کیانوری چه مرده و چه زنده حتی شایسته دادگاهی شدن هم هستند ، اما سرنوشت آنها در یک پرسپکتیو تاریخی حتی مثبت هم می‌تواند باشد ، وقتی بازرگان که از آمدن سیل شکایت می‌کند ، و در روزهای ا خر عمر به رد نظرات خویش می‌رسد و یا منتظری به حصر کشیده شده ، حتی ولایت فقیه را نفی می‌کند و یا سروش که حتی کم کم به نفی مبانی شیعه رسیده و یا سایر روشنفکران دینی که بتدریج به پایان نه تنها حکومت دینی ، بلکه جدایی دین از سیاست رای می‌دهند

[::Butler - تهران، ایران::]. ببین عزیز ، هر کسی به اندازه توانش و دانشش با این رژیم مبارزه میکنه ، یعنی حتی یک فحش آ بدار یک پیرزن بیسواد چادری در صف نانوایی به این ملا ها ، ارزش خاص خود را دارد ، خانم ستوده ، زندگی مرفه ، آ رامش ، لذت دیدن رشد کودک دلبندش ، مسافرت به فلان کشور و شنا و آ فتاب گرفتن را فدای یک اندیشه سیاسی کرده ، اون آ دم‌هایی که تو اروپا به این خانم ۵۰ کیلیویی جایزه می‌دهند ، این ارزش ها را درک می‌کنند ، اما افسوس که شما یک بعدی نگاه میکنید ،

[::kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد::]. دوست عزیز به افکار افرادی مثل شما ها باید افتخار کرد خوشحالم که چنین هموطنانی دارم. پاینده باشید.

ببین گرامی . شما منظور من را متوجه نشدید. یک مثال تاریخی میزنم. در دهه ۳۰ میلادی جنبش نازیسم بزرگترین ارتش سرکوب کننده در تاریخ را تشکیل داد. اوج توانایی نظامی نازیست ها در همان چند ماه اول جنگ و شکست و فتح لهستان . هلند فرانسه آشکار شد و بعدها با حمله به شوروی ادامه پیدا کرد . در این مقطع تاریخی دو قطبی که همواره با هم دشمن بودند دست کمک بهم دراز کردند یعنی شوروی سوسیالیستی و بریتانیای امپریالیستی و بقیه داستان را همه میدانیم. در ایران هم من معتقدم که هر اندیشه ؛ ایدولوژی و حزبی که بتواند جلوی خشنترین بخش حکومتی را بگیرد باید حمایت محدود و تاکتیکی شود . بحث من در اینجاست که مهم نیست که امثال خانم ستوده و سایر ملیگرایان ؛ فعالین مدنی / مذهبی چقدر اشتباه دارند ؛ بلکه هدف استفادهاز توانایی های مثبت آنان در برخورد به ارتجاع سیاه است

[::sorosh azadi - تهران، ایران::]. ادامه . اگه جبهه ملی / نهضت آزادی و حزب توده و غیره به بختیار پشت نمیکردند و تلاش دمکراتیک آن بزرگوار را ارج می گزاشتند تاریخ شاید تغییر میکرد . و باز اگه از منتظری در مقابل خمینی و خامنه ای حمایت میشد ؛ فاجعه ادامه جنگ و تخریب و سرکوب عریان محدوتر میشد . فراموش نباید کرد که بدترین و بد ؛ بد بهترین گزینه تاکتیکی است

[::sorosh azadi - تهران، ایران::]. ادامه ، اصطلاح چپ روی کودکانه ، منظور توهین نمیباشد بلکه اقتباس از اثری است که لنین حدود ۱۰۰ سال پیش در رابطه با انقلابیونی که درکی افراطی و کودکانه از تحولات اجتمایی داشتند نگارش کرد ( بیماری کودکانه چپ روی ) ، ، نکته تاریخی در انقلاب بلشویکی جسارت لنین از سازش با المان در جنگ جهانی اول برای کسب قدرت سیاسی در روسیه تزاری بود ، البته من نه مرید لنین هستم و نه طرفدار مارکسیسم ، نه مذهبی هستم و نه ضد مشروطه پادشاهی ، اما معتقدم که همه نیروهای ضد رژیم می‌توانند نقش سازنده برای سرنگونی استبداد داشته باشند ، توجه داشته باش که شاهزاده رضا پهلوی و همفکران هنوز که هنوزه اپوزیسیون جا افتاده و یا حزبی قوی را نتوانسته اند متاسفانه مطرح کنند ،

[::sorosh azadi - تهران، ایران::]. مرسی از کامنت ها . در مورد شیرین عبادی و‌نطق های دوزاری او‌حق با شماست ، اما لابلای حرف های منطقی شما چپ روی کودکانه میبینم . و افسوس که بعد از چهل سال این داستان ادامه دارد . در همان اول انقلاب زمانی که بختیار حمایت مردمی میخواست ، روشنفکر ما او را تنها گذاشت و دنبال خمینی افتاد . زمانی که بازرگان که هزار بار گزینه بهتری از آ خوند ها بود حمایت میخواست ، باز روشنفکر ما با نقد لیبرال ها ، به جناح ارتجاعی تر رای داد ، وقتی منتظری که بمراتب ملایم تر بود حمایت میخواست ، همین داستان تکرار شد ، سپس ‌جناح مرتجعتر قدرت را گرفت ، در دنیای سیاست انتخاب غلط ، عدم درک شرایط و توازن قدرت ، و عدم حمایت از جناح های متعادل تر عواقب خطرناکی دارد . اگه هنوز کسی فرق شاه و خمینی و‌منتظری و بختیار را نمیداند ، و همه را بعنوان مدافعین سیستم سرمایه داری در یک سبد قرار می‌دهد ، هشداری است که سیاست را نفهمیده است

[::sorosh azadi - تهران، ایران::]. مرسی از کامنت ها . در مورد شیرین عبادی و‌نطق های دوزاری او‌حق با شماست ، اما لابلای حرف های منطقی شما چپ روی کودکانه میبینم . و افسوس که بعد از چهل سال این داستان ادامه دارد . در همان اول انقلاب زمانی که بختیار حمایت مردمی میخواست ، روشنفکر ما او را تنها گذاشت و دنبال خمینی افتاد . زمانی که بازرگان که هزار بار گزینه بهتری از آ خوند ها بود حمایت میخواست ، باز روشنفکر ما با نقد لیبرال ها ، به جناح ارتجاعی تر رای داد ، وقتی منتظری که بمراتب ملایم تر بود حمایت میخواست ، همین داستان تکرار شد ، سپس ‌جناح مرتجعتر قدرت را گرفت ، در دنیای سیاست انتخاب غلط ، عدم درک شرایط و توازن قدرت ، و عدم حمایت از جناح های متعادل تر عواقب خطرناکی دارد . اگه هنوز کسی فرق شاه و خمینی و‌منتظری و بختیار را نمیداند ، و همه را بعنوان مدافعین سیستم سرمایه داری در یک سبد قرار می‌دهد ، هشداری است که سیاست را نفهمیده است

[::sorosh azadi - تهران، ایران::]. ادامه ، اصطلاح چپ روی کودکانه ، منظور توهین نمیباشد بلکه اقتباس از اثری است که لنین حدود ۱۰۰ سال پیش در رابطه با انقلابیونی که درکی افراطی و کودکانه از تحولات اجتمایی داشتند نگارش کرد ( بیماری کودکانه چپ روی ) ، ، نکته تاریخی در انقلاب بلشویکی جسارت لنین از سازش با المان در جنگ جهانی اول برای کسب قدرت سیاسی در روسیه تزاری بود ، البته من نه مرید لنین هستم و نه طرفدار مارکسیسم ، نه مذهبی هستم و نه ضد مشروطه پادشاهی ، اما معتقدم که همه نیروهای ضد رژیم می‌توانند نقش سازنده برای سرنگونی استبداد داشته باشند ، توجه داشته باش که شاهزاده رضا پهلوی و همفکران هنوز که هنوزه اپوزیسیون جا افتاده و یا حزبی قوی را نتوانسته اند متاسفانه مطرح کنند ،

[::sorosh azadi - تهران، ایران::]. ادامه . اگه جبهه ملی / نهضت آزادی و حزب توده و غیره به بختیار پشت نمیکردند و تلاش دمکراتیک آن بزرگوار را ارج می گزاشتند تاریخ شاید تغییر میکرد . و باز اگه از منتظری در مقابل خمینی و خامنه ای حمایت میشد ؛ فاجعه ادامه جنگ و تخریب و سرکوب عریان محدوتر میشد . فراموش نباید کرد که بدترین و بد ؛ بد بهترین گزینه تاکتیکی است

ببین گرامی . شما منظور من را متوجه نشدید. یک مثال تاریخی میزنم. در دهه ۳۰ میلادی جنبش نازیسم بزرگترین ارتش سرکوب کننده در تاریخ را تشکیل داد. اوج توانایی نظامی نازیست ها در همان چند ماه اول جنگ و شکست و فتح لهستان . هلند فرانسه آشکار شد و بعدها با حمله به شوروی ادامه پیدا کرد . در این مقطع تاریخی دو قطبی که همواره با هم دشمن بودند دست کمک بهم دراز کردند یعنی شوروی سوسیالیستی و بریتانیای امپریالیستی و بقیه داستان را همه میدانیم. در ایران هم من معتقدم که هر اندیشه ؛ ایدولوژی و حزبی که بتواند جلوی خشنترین بخش حکومتی را بگیرد باید حمایت محدود و تاکتیکی شود . بحث من در اینجاست که مهم نیست که امثال خانم ستوده و سایر ملیگرایان ؛ فعالین مدنی / مذهبی چقدر اشتباه دارند ؛ بلکه هدف استفادهاز توانایی های مثبت آنان در برخورد به ارتجاع سیاه است

[::kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد::]. دوست عزیز به افکار افرادی مثل شما ها باید افتخار کرد خوشحالم که چنین هموطنانی دارم. پاینده باشید.

[::Butler - تهران، ایران::]. ببین عزیز ، هر کسی به اندازه توانش و دانشش با این رژیم مبارزه میکنه ، یعنی حتی یک فحش آ بدار یک پیرزن بیسواد چادری در صف نانوایی به این ملا ها ، ارزش خاص خود را دارد ، خانم ستوده ، زندگی مرفه ، آ رامش ، لذت دیدن رشد کودک دلبندش ، مسافرت به فلان کشور و شنا و آ فتاب گرفتن را فدای یک اندیشه سیاسی کرده ، اون آ دم‌هایی که تو اروپا به این خانم ۵۰ کیلیویی جایزه می‌دهند ، این ارزش ها را درک می‌کنند ، اما افسوس که شما یک بعدی نگاه میکنید ،

گرامی ، در ابتدا ی کل این بحث ها تذکر دادم که هر کس به اندازه توان خودش مبارزه می‌کند ، اگه هدف فقط براندازی مکانیکی یک رژیم استبدادی است ، چرا اصلا بحث و تبلیغ کنیم همگی بریم زیر پرچم خارجی ها ، مگه مجاهدین ستون پنجم صدام نشدند ، الان هم نه تنها مجاهدین بلکه نصف اپوزیسیون و از جمله بخش وسیعی از سلطنت طلبان پشت در سفارت های ا ل سعود صف کشیده اند ، اما من شخصا به آینده خوشبین هستم چرا که حتی کسانی که با قاطعیت و بطور کامل شما خط بطلان بهشان میکشید به یک نوع پایه های فروریزی نظام سست کرده و یا می‌کنند ، امثال بازرگان ،منتظری ، سروش ، گنجی ، نگهداری ، کیانوری چه مرده و چه زنده حتی شایسته دادگاهی شدن هم هستند ، اما سرنوشت آنها در یک پرسپکتیو تاریخی حتی مثبت هم می‌تواند باشد ، وقتی بازرگان که از آمدن سیل شکایت می‌کند ، و در روزهای ا خر عمر به رد نظرات خویش می‌رسد و یا منتظری به حصر کشیده شده ، حتی ولایت فقیه را نفی می‌کند و یا سروش که حتی کم کم به نفی مبانی شیعه رسیده و یا سایر روشنفکران دینی که بتدریج به پایان نه تنها حکومت دینی ، بلکه جدایی دین از سیاست رای می‌دهند

[::Butler - تهران، ایران::]. اما در مورد منتظری : منتظری را می‌توان بخاطر مبارزات مذهبی و واپسگرانه علیه شاه نکوهش کرد ، می‌توان بخاطر نقشش در تحکیم این رژیم حتی نقد و مجازات و محکوم کرد ، اما در خاتمه می‌توان بخاطر افشاگری تاریخی او در نقش خمینی در کشتار ۶۷ ستود ، کسی که قدرت و ثروت ، رفاه و آ رامش را بخاطر دفاع از حقوق حتی مخالفان خودش که بنده و شما را هم شامل می‌شود از دست داد ، قابل احترام است ، امید من روزی است که هم مذهب و هم مبلغان مذهب از جمله منتظری از کره زمین پاک شوند ، اما این یک تفکر اتوپی و خیالی است ، امثال منتظری به جامعه یاد می‌دهند که حتی به یک بی دین و یا بهایی و دگر اندیش احترام بگزار و حقوق مدنی آ نان را پایمال نکن ، خود همین تفکر که حتی از یک ذهن آ خوند در میاد دارای ارزش می‌باشد ، حالا شما بعنوان روشنفکر همین شکیبایی و تفاهم را به دگر اندیش خود داری .

همیشه سرافراز باشی . یک فعال سیاسی تو ایران باشه نسرین ستوده هستش. بقیه همشون اومدن مفت بخورن مفت هر سال برن ایران .

این رژیم نابود میشه یا از طریق نیروی نظامی بیگانه که البته مورد تایید من نیست و یا از طریق کودتا که باز مورد تایید من نیست و یا از طریق انقلاب و یا فروپاشی سیاسی مانند اتحاد شوروی . اما مهم‌ترین مسعله بالغ شدن فرهنگ سیاسی جامعه است ، صدام برداشته شد و داعش آمد ، قذافی رفت و برده داری جایگزین شد ، اما اینکه صدها هزار دختر جوان تفکر حجاب اجباری ، ممنوعیت رفتن به استادیوم را به چالش میکشند ، از رفع فیزیکی هزار تا ا خوند هم باارزش‌تر است . میراث تاریخی منتظری ، بازرگان ، شریعتی ، کیانوری ، نه اشتباهات هولناک و یا خیانت های آنان به جامعه بلکه شفاف شدن این مسعله است که اسلام سیاسی و ضد امپریالیستی چرندیات است و در یک ایران مدرن نباید جایگاهی داشته باشد و این تفکر در حال رشد پیدا کردن در نسل جدید است ، به عبارت دیگر رنسانس جدیدی در حال شکل گیری است ، هر چند که شاید عمر من یا حتی فرزندان من کافی نباشد که نتایج ا ن را ببینیم ، مگه قراره با یک و یا دو نسل بافرهنگ ، خردمند ، سکولار و دمکراتیک بشیم ؟؟؟؟؟

[::kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد::]. دوست گرامی، بنده عرض کردم که "گویا شما متن ارسالی و محتوی سخن بنده را متوجه نشدید". در متن ارسالی دو بار قید کردم اپوزوسیون خود ساخته نظام. تفاوت بزرگیست بین اپوزوسیون جا انداز(که سیستم امنیتی آن را پشتیبانی می کند) و اپوزوسیون واقعی که صادقانه و بدون تبانی های پشت پرده برای آزادی ایران مبارزه می کند. با شما موافقم که اپوزوسیون حقیقی، منسجم و کارآمدی در حال حاضر وجود ندارد اما این دلیل نمی شود که ما حامی نسرین های ستوده بشویم که خانوادگی در چتر حمایت سیستم امنیتی ایران برای به کجراهه کشاندن مطالبات به حق مردم است.

[::kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد::]. ادامه: . باز هم نقل قول می کنم از شادروان فرخ زاد: فرق است بین جانی و عالم. فرق است بین حسینعلی منتظری و شادروان بختیار، فرق است میان مهندس بازرگان (دارای مدرک فنی در رشته ترمودینامیک از فرانسه و کاشف ضریب تبادل مادیات و معنویات! و نویسنده کتاب "ترمودینامیک در زندگی" که در فرازی اصول ترمودینامیک را با آیه ۱ سوره دهر ارتباط داده !!) و دکتر صدیقی (سیاستمدار آگاه دوران پهلوی دوم). دوست گرامی دخیل بستن به این امام زاده ها شفا نمیده که هیچ،کور هم می کند. اگر مایل هستید افرادی مانند نسرین ستوده را در زمره اپوزوسیون الترنیتیو قرار بدهید، پیشنهاد می کنم لیست زیر را از قلم نیاندازید:. محمد نوریزاد، سازگارا، گنجی، مهاجرانی، معصومه قمی کلا (معروف به مسیح علینژاد)، عبادی نوبل برده، باطبی، حشمت الله طبرزدی، مسعود بهنود، علیزاده بی بی سی، فرخ نگهدار و . من در عجب هستم با این لشگر اپوزوسیون فعال در داخل و خارج چرا بعد 40 سال ما هنوز اندر خم جاده سامرا تا کربلا هستیم؟! اندکی تفکر آرزوست...

[::kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد::]. دوست گرامی گویا شما متن ارسالی و محتوی سخن بنده را متوجه نشدید. برای تفهیم منظورم به نکات زیر اشاره می کنم:. 1. منظور شما را از قید چپ روی کودکانه که به بنده نسبت دادید متوجه نمی شوم. شاید شما "چپ گرایی" را با "کج روی" سهوا ادغام کردید و به عبارتی نا مفهوم رسیدید که بنده از درکش عاجزم، بنابراین متوجه نشدم دقیقا چه چیزی را به من نسبت دادید. 2. اگر شما بعد از 40 سال که از شورش ننگین 57 می گذرد هنوز بر این باورید که ملی مذهبی ها، مصدقی ها، چپ های کومونیست، توده ای ها و. آلترنویوی برای رهایی از چنگ ارتجاع مذهبی و حکومت آخوندی بودند به قول سویدی ها lycka till. 3. (پیشاپیش عذرخواهی میکنم و تنها بیان نقل می کنم ). به قول شادروان فرخ زاد "خاک بر سر آن مردمی بکنند که در طول تمام این سال‌ها نفهمیدند که یک فرقی است بین جانی و عالم!". من هرگز به خودم اجازه نمی دهم نام افراد بزرگی همچون شاهنشاه آریامهر و مرحوم بختیار را در رده خمینی ها و منتظری ها بیان کنم. 4. بین بد و بدتر انتخاب کردن ، ما را به اینجایی که الان رسیدیم رسانده.

چرا اینقدر این خانم ستوده برای اربابان رژیم در اروپا مهم است ؟؟این خانم به عاخوند منتظری لقب پدر حقوق بشر ایران راداده !!! حالا شما هم لقب خرج وی میکنید که چه ؟!. منتظری همان کسی نبود که نظریه منحط ولایت فقیه را تف کرد توی حلقوم خمینی دجال و ۴۰ سالست که همان عفونت روی سرو کله ملت ایران استفراغ میشود ؟!. خانم ستوده نانی را هم که در دوران. سرمایه گذاری در زندان قرض گرفته بود به رفسنجانی معدوم داد و وی را از منظر مردم بخشوده و آمرزیده خواند..اصلا ایشان یک وکیل است که خود را بنام فعال حقوق بشر معرفی میکند و زندانی جناحی محسوب میشود نه زندانی سیاسی و هرگز جرات نداشته که خود را فعال سیاسی عنوان کند .