ناتوانی نوزاد انسان در مقایسه با نوزاد سایر حیوانات؛ فرگشت در این باره چه می‌گوید؟

نوزاد انسانی در مقایسه با نوزاد سایر حیوانات بسیار ناتوان است. به گونه‌ای که اگر تا چندسال اول زندگی به نیازهای حیاتی او پاسخ داده نشود قادر به ادامه حیات نیست.
 

چرایی این تفاوت میان نوزاد انسان و نوزاد سایر حیوانات را باید در فرگشت (Evolution) جستجو کرد. اجداد انسانی بین ۶ تا ۱۰ میلیون سال پیش از خط تکاملی با اجداد مشترکشان از اورانگوتان و شامپانزه جدا شدند. قدیمی‌ترین فسیل یافت شده از انسان به حدود ۲ میلیون سال قبل می‌رسد.

 
شواهد یافت شده از قدیمی‌ترین سَرده یا جِنس (Genus) انسان که به آن «انسان راست قامت» (Homo erectus) گفته می‌شود، نشان می‌دهد که این گونه انسانی حدود ۲ میلیون سال پیش در آفریقا زندگی می‌کرده است. انسان راست قامت دریافت که ایستادن بر روی دوپا سبب می‌شود که بتواند در شکار و فرار بهتر عمل کند و کمتر در معرض خطر مرگ قرار گیرد.
اسکلت بازسازی شده انسان راست قامت با این حال انسان‌های نخستین هنوز با حالتی خمیده راه می‌رفتند. دیگر گونه‌های انسانی -که پیش از گونه کنونی که «انسان خردمند» یا نوین (Homo sapiens) نامیده می‌شود- می‌زیستند نیز به تدریج دریافتند که راه رفتن بر روی دوپا می‌تواند زندگی بهتر و عمری طولانی‌تری را برای آنان رقم بزند.
 
راه رفتن بر روی دو پا از یک سو سبب شد تا انسان بتواند ابزارهای لازم برای زندگی را بسازد و به کشف جهان بپردازد. کشف آتش به انسان کمک کرد تا غذای خود را بپزد و انتخاب‌های بهتر غذایی سبب افزایش حجم مغز و بزرگ شدن جمجمه انسان نسبت به حجم بدن او در مقایسه با سایر حیوانات شد.
 
اما تغییرات دیگری نیز در اندام‌های انسان رخ داد؛ از جمله کوچک شدن لگن خاصره. این تغییرات به انسان امکانات حرکتی جدیدی را می‌داد که پیش از این برایش موثر نبود. با این وجود بزرگ شدن جمجمه و کوچک شدن لگن خاصره مساله زایمان انسان را دشوار کرد و مرگ‌های بسیاری را به همراه داشت.
 
به دنبال مشکل زایمان در انسان، تغییرات فرگشتی و تکامل زیستی به تدریج رخ داد. انتخاب طبیعی (Natural Selection) یعنی فرایندی که طی نسل‌های پیاپی، با شیوع صفاتی که احتمال زنده ماندن و موفقیت زاد و ولد یک موجود را در یک جمعیت افزایش می‌دهند، مسیر فرگشت را به سمت تولد نوزادان انسانی کمتر تکامل یافته شکل داد.
 
به این ترتیب، مادرانی که نوزادان خود را به صورت تکامل نیافته زایمان می‌کردند شانس بیشتری برای زنده ماندن داشتند. همچنین نوزادان این مادران تا رسیدن به زمان باروری زنده می‌ماندند و به این ترتیب شانس حاملان این صفت ژنتیکی به تدریج و طی هزارن هزار سال در جمعیت انسانی گسترش یافت.
 
برآیند این مسائل سبب شد که نوزاد انسانی امروزه زمان کوتاه‌تری را در رحم مادر سپری کند و تکامل مغز وی پس از تولد نیز ادامه یابد. در واقع بخشی از دوران تکوین نوزاد که در سایر پستانداران در رحم مادر صورت می‌پذیرد در نوزاد انسانی به تعویق افتاده و به خارج از بدن مادر منتقل شده است.
رأی دهید
دیدگاه خوانندگان
۵۴
حسین سلطانزاده - برلین، آلمان
فقط نوزاد انسان نیست خیلی از حیوانات همین گونه هستند وفرگشت جواب بسیار ساده برای آن دارد به عنوان مثال شما اگر به گونه انسانی بنگرید تمام کره زمین را انسانها به خاطر هوش اشغال کرده اند تعداد انسانها نزدیک به 7 میلیارد نفر رسیده در حالی که تعداد فیلها به یک میلیون هم نمیرسه تعداد شیرها در دنیا بشدت در حال کم شدن است تعداد ببرها بطور خطر ناکی نزدیک به خط نابودی است علاوه بر این در قرن بیستم تعداد بی شماری گونه های گیاهی وجانوری برای همیشه نابود شدن هیچ گاه دیگر قابل برگشت نیستند و ثانیه شماری برای نابودی تعداد بیشتری از حیوانات شروع شده است واین در حالی است که عمر انسانها از 40 سال به 90 سال رسیده و هر روز بر نابودی طبیعت به اسم تکنولوژی وزندگی راحت برای بشر جنگلها را نابود میکنیم خاک را دچار فرسایش میکنیم تا امام زمان ظهور کند و این زنگ خطری است برای زمین اگر انسان به طور معمول هوشمند نبود طبیعتا اینقدر تعداد انسانها زیاد نمی شد وکره زمین وتمام جاندارانش به طور یکسان در کنار هم بدون آلودگی زندگی میکردند ولی انسان همه راهکارهای طبیعت را به هم زده
دوشنبه ۷ آبان ۱۳۹۷ - ۱۱:۵۷
۴۹
kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
مموتی خط بطلان به کل این نظریه ها زد . قیافه مثل میمون ، عین گوساله بزرگ شد ، اقتصاد را گاوی کرد ، سواد و معلومات هم مثل خر و یابو
دوشنبه ۷ آبان ۱۳۹۷ - ۱۳:۰۴
۷۵
میخواستم بگم.. - گنت، بلژیک
کلمه ی تکامل واضحتر از فرشگشت میباشد...متشکرم.
دوشنبه ۷ آبان ۱۳۹۷ - ۲۳:۳۲
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.