آیا گیاهان هم حقوقی دارند؟

رابطه انسان با گیاهان  و بخصوص درختان رابطه‌ای به قدمت تاریخ بشر است. در کنار بحث و گفتگو بر سر حقوق حیوانات، کمتر سخنی از حقوق گیاهان شنیده‌ایم. آیا این موجودات زنده به خودی خود دارای ارزش و حقوقی هستند؟  
 

وابستگی انسان به طبیعت برکسی پوشیده نیست. در این میان رابطه انسان با درخت، رابطه‌ایست به قدمت تاریخ.  به نظر می‌رسد اهمیت درختان برای بشر چیزی بیشتر ازپاکسازی هوای تنفسی  و زیبایی بصری باشد.

 
در کتاب پرفروش پیتر ول لبن به نام "زندگی راز آلود درختان"، از میان گیاهان او درختان را به آدم‌ها تشبیه کرده است.  در کتاب او سر بر آوردن درختان یکی پس از دیگری و به قاعده کنار هم ایستادن آنها، آدم را یاد انسان‌ها می‌اندازد. از طرفی آهسته آهسته رشد کردن و پیر شدن درختان در کنار هم یادآور جوامع انسانی است.
 
 انگار پس از درختان، فقط انسان‌ها را می‌توان بدون استفاده از حصار و بند و زنجیر این قدر مرتب  در کنارهم  ردیف کرد.
 
مقدس بودن درختان
 
از بین گیاهان، این درختان هستند که برای بشر جنبه مقدس پیدا کرده‌اند. شاید خیلی‌ها سنت دخیل بستن به درخت را دیده باشند. سنتی که انگار فرد با واسطه قرار دادن درخت، از خدا می‌خواهد حاجت او را روا کند.
 
 در ژاپن که کشور شکوفه‌های گیلاس است،  در شهر هوکوتو درخت گیلاس مقدسی وجود دارد که حدودا دو هزار سال عمر دارد و به باور محلی‌ها بر روی آن یک خدا زندگی می‌کند.
 
در مکزیک  افسانه‌های زیادی در مورد تقدس نوعی کاج به نام تولی وجود دارد که ۱۵۰۰ سال قدمت دارد. به این کاج "درخت زندگی" لقب داده‌اند.
 
درختان و گیاهان ارزش مستقل دارند؟
 
سوالی که این روزها مطرح می‌شود این است: آیا باید برای گیاهان و درختان ارزش ذاتی قایل بود؟
 
با همه این تفاسیر و با توجه به رابطه قدیمی و پیچیده انسان  و درخت می‌شود گفت این سوال خیلی هم بی‌جا نیست.
 
به‌طور کلی، چهار دیدگاه درمورد ارزش گیاهان و درختان وجود دارد.
اولین دیدگاهی که اینجا به آن می‌پردازیم  دیدگاه ارسطو است. ارسطو در کتابش به نام "انیما"که به مسایل روح می‌پردازد، اظهار می‌کند که همه موجودات زنده از جمله گیاهان روح  دارند.
 
ارسطو اما سلسله مراتبی برای روح موجودات زنده قایل است. در نزد او کرامت روح موجودات  به سه طبقه انسان، حیوان و گیاه تقسیم می‌شود.
 
از آنجایی که گیاهان  فقط تغذیه و رشد می‌کنند،  از نظر ارسطو در مرتبه پائین‌تری از ارزش قرار می‌گیرند. پس از آنها، حیوانات هستند که علاوه بر تغذیه  و رشد و نمو درک‌ می‌کنند و قابلیت حرکت دارند. از همه بالاتر انسان‌ها هستند که علاوه بر تمام این قابلیت‌ها، قوه فکر کردن دارند. بدین‌ترتیب، ارزش وجودی آنها نزد ارسطو بالاتر از بقیه است.
 
امانوئل کانت آلمانی دیدگاه ارسطو راجع به حقوق گیاهان و حیوانات  را ادامه داد و آن را کامل کرد.
 
  جنبه اخلاقی که کانت به دیدگاه ارسطو اضافه کرد این بود: انسان‌ها نباید موجب آزار حیوانات شوند. براساس گفته‌های امانوئل کانت، بشر باید با حیوانات خانگی و حیواناتی که از خدمات آنها برای کشاورزی و دامداری و غیره بهره می‌برد خوش‌رفتار باشد و ازگیاهان که زیبایی آفرین هستند و از حیوانات خوب مراقبت کند.
 
تمرکز دیدگاه کانت بر انسان است  و حقوق حیوانات و گیاهان از آنجایی مطرح می‌شوند که وجود آنها برای انسان سودمند است. حق مراقبت و نگهداری ازگیاهان و حیوانات  در قالب حقی مطرح شده است که انسانها نسبت به انسانها دارند و نه انسانها نسبت به سایر موجودات.
 
نظریه جدیدتر، دیدگاه جرمی بنت‌هام انگلیسی است که برای حیوانات جایگاه خاصی قائل شد. در دیدگاه او قابلیت درد کشیدن موضوعی بود که محوریت پیدا کرد. برای او مهم نبود که حیوانات نمی‌توانند فکر کنند و یا حرف بزنند. همین که درد می‌کشند کافی است که دارای حقوقی باشند و باید قانون از آنها حمایت کند تا به هر دلیلی از آزار آنها توسط انسانها جلوگیری شود.
 
سوالی که به ذهن می‌رسد این است که آیا سایر موجودات زنده که انسان نمی‌تواند درد کشیدن آنها را به چشم ببیند سزاوار به رسمیت شناختن حق حیات نیستند؟
 
فیلسوف و پزشک آلمانی به نام آلبرت شوایتزر معتقد بود باید چتر حمایتی  بشر بر سر تمام موجودات زنده طبیعت گسترانیده شود.  نظریه او " احترام عمیق به زندگی" بود. بر اساس دیدگاه او هر موجود زنده‌ای حق حیات دارد و می‌خواهد زنده بماند.
 
 آلبرت شوایتزر برای تمام موجودات زنده ارزش  و حقوقی مستقل به خود قایل است.  او از مفاهیمی چون  "حفاظت از طبیعت"  و حمایت از "حیوانات و گیاهان"  صحبت می‌کرد.
 
توجه به حق حیات حیوانات  و گیاهان به بحث دیگری دامن می‌زند که تا چه اندازه باید این حقوق برجسته شود.  افراط در توجه به این حقوق می‌تواند حتی گیاه‌خواران و وگان‌ها را با نگاه کردن به بشقاب غذا دچار عذاب وجدان کند
رأی دهید
دیدگاه خوانندگان
۳۴
tiger.man - لوبومو، کنگو
در دنیای متمدن حرف از حقوق گیاهان است اما در ایران به عنوان ملیت عرب و ترک و کرد و بلوچ و لر و . حرفی از حقوق انسانی ملی وزبانی و هویتی خود بزنی اعدام میشی و اقایان خارج نشینی که بچه خودشان را در اینجا به مدارس فارس زبان میفرستند معترض و گاهی چنان جبهه میگیرند که ادم یاد خلخالی میافته بعضی ها هم کلا فارس نیستند ولی این اراجیف را نه تنها تایید بلکه بدتر جبهه میگیرند. خدا ما را از شر خودخواهان و دورویان و .... بی اصل و نسب مصون نگهدار. امین.
‌سه شنبه ۳ مهر ۱۳۹۷ - ۱۳:۴۰
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.