رد پای عروس در ماجرای کشتار خانواده شوهر
رأی دهید
او به کارآگاهان جنایی گفت: مدتی قبل یکی از برادران شوهرم به من تعرض کرد. من هم موضوع را به شوهرم گفتم. او هم از من خواست برای اثبات ادعاهایی که کردم برادر شوهرم -فرید- را به قتل برسانم.
برای همین به من اسلحه داد و با پوشیدن لباس مردانه به ساختمان سه طبقه پدرشوهرم رفتم تا فرید را بکشم اما همین که صدای اولین گلوله آمد و فرید از مرگ فاصله گرفت برادر شوهردیگرم امیر و پدر شوهرم به آنجا آمدند، من هول شده و دست و پایم را گم کرده بودم و با اسلحهای که 13فشنگ داشت به طرف آنها شلیک کردم؛ پدر شوهرم و برادرشوهرم بر زمین افتادند ومن خیلی زود فرار کردم.
با اعترافات تکان دهنده این زن جوان او در شعبه چهارم دادگاه کیفری به قصاص محکوم و حکم قصاص او از سوی قضات دیوانعالی تأیید شد.اما ماجرا به همین جا ختم نشد. چند ماه بعد یعنی روز بیست ودوم بهمن سال 90 فرهاد – شوهر فرشته- نیز به قتل رسید.
جسد این مرد جوان که دکترای شهرسازی داشت و از مدیران شهرداری به شمار میرفت داخل یک گودال کشف شد.
با انتقال جسد فرهاد به پرشکی قانونی علت قتل وی اصابت چاقو به ناحیه سینه گزارش شد.
با شروع تحقیقات پلیسی مأموران موفق به شناسایی قاتل شدند. چند روز بعد فرید برادر مقتول دستگیر شد و به قتل اعتراف کرد.
وی صبح دیروز از زندان به شعبه چهارم دادگاه کیفری به ریاست قاضی اصغر عبداللهی و با حضور واعظی مستشار ارشد دادگاه منتقل شد.
به دستور قاضی عبداللهی، فرشته- عروس خانواده- که پیش از این بهعنوان قاتل برادر شوهر و پدر شوهرش به قصاص محکوم شده بود به عنوان مطلع در این پرونده به شعبه چهارم منتقل شد.
در آغاز جلسه فرزند مقتول خواستار قصاص عموی خود شد، سپس متهم ردیف اول در جایگاه قرار گرفت و در دفاع از خودش گفت: میدانستم برادرم فرهاد میخواهد مرا بکشد حتی میدانستم گودالی به عنوان قبر برای من کنده بود تا مرا دفن کنند اما وقتی با این صحنه مواجه شدم پیشدستی کرده و با چاقویی که همراهم بود در دفاع از جان خودم او را کشتم.
پس از پایان اظهارات وی، زن جوان بهعنوان مطلع به صورت غیرعلنی پشت میز محاکمه ایستاد تا به سؤالات قضات پاسخ دهد.
چند سال داری؟
46 سال.
چند سال است که بازداشت هستی؟
چند سال است که بازداشت هستی؟
7 سال.
به چه اتهامی؟
به چه اتهامی؟
قتل برادر شوهر و پدر شوهرم.
چه اتفاقی افتاد که تصمیم به قتل این دو نفر گرفتی؟
چه اتفاقی افتاد که تصمیم به قتل این دو نفر گرفتی؟
ماجرا از زمانی شروع شد که شوهرم برای مأموریت چند روزی در خانه نبود و قرار شد برادر شوهرم به خانه ما بیاید تا پیش من و پسر هفت سالهام بماند.
او وقتی به خانهمان آمد آبمیوه خرید و من با خوردن آبمیوه مسموم شدم و در حالتی که هیچ اختیاری نداشتم او به من تعرض کرد....
بعد ازآن چه اتفاقی افتاد؟
او وقتی به خانهمان آمد آبمیوه خرید و من با خوردن آبمیوه مسموم شدم و در حالتی که هیچ اختیاری نداشتم او به من تعرض کرد....
بعد ازآن چه اتفاقی افتاد؟
وقتی بههوش آمدم و متوجه شدم برادر شوهرم مرا تهدید کرد، او گفت اگر ماجرا را به کسی بگویم فیلم تجاوز را نشان خواهد داد...
من بسیار ناراحت بودم برای همین موضوع را به شوهرم گفتم او گفت اگر میخواهی حرفهایت را اثبات کنی باید برادرم را بکشی، برای همین او اسلحهای خرید و به من آموزش تیراندازی داد.
شب حادثه لباس مردانه پوشیدم و به خانه پدر شوهرم رفتم. من هفت سال است که به اتهام قتل در زندانم و به قصاص محکوم شدم اما باید بگویم که برادر شوهرم عامل همه این جنایتها است، او به من تعرض کرد و باعث ریخته شدن چند خون شد، من اصلاً قصد کشتن برادر شوهر و پدر شوهرم را نداشتم آنها بیگناه کشته شدند.
این زن در ادامه گفت: من هفت سال است که پسرم را ندیدم.
سپس قاتل اتهام تجاوز را رد کرد و گفت همه این ماجرا دروغ است، من به خاطر اطلاعات و مدارکی که علیه برادرم داشتم قرار بود کشته شوم.
با پایان اظهارات متهمان این پرونده قضات برای صدور حکم وارد شور شدند.
من بسیار ناراحت بودم برای همین موضوع را به شوهرم گفتم او گفت اگر میخواهی حرفهایت را اثبات کنی باید برادرم را بکشی، برای همین او اسلحهای خرید و به من آموزش تیراندازی داد.
شب حادثه لباس مردانه پوشیدم و به خانه پدر شوهرم رفتم. من هفت سال است که به اتهام قتل در زندانم و به قصاص محکوم شدم اما باید بگویم که برادر شوهرم عامل همه این جنایتها است، او به من تعرض کرد و باعث ریخته شدن چند خون شد، من اصلاً قصد کشتن برادر شوهر و پدر شوهرم را نداشتم آنها بیگناه کشته شدند.
این زن در ادامه گفت: من هفت سال است که پسرم را ندیدم.
سپس قاتل اتهام تجاوز را رد کرد و گفت همه این ماجرا دروغ است، من به خاطر اطلاعات و مدارکی که علیه برادرم داشتم قرار بود کشته شوم.
با پایان اظهارات متهمان این پرونده قضات برای صدور حکم وارد شور شدند.
دیدگاه خوانندگان
۴۵
setayeshz565 - وین، اتریش
معلوم نیست اینجا ایرانه یا تگزاسه؟دیگه تو تگزاس هم اینجور حوادث پیش نمیاد.
دوشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۷ - ۱۳:۲۱
۴۵
setayeshz565 - وین، اتریش
معلوم نیست اینجا ایرانه یا تگزاسه؟دیگه تو تگزاس هم اینجور حوادث پیش نمیاد.
دوشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۷ - ۱۳:۲۱
۴۵
setayeshz565 - وین، اتریش
معلوم نیست اینجا ایرانه یا تگزاسه؟دیگه تو تگزاس هم اینجور حوادث پیش نمیاد.
دوشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۷ - ۱۳:۲۱
۴۵
setayeshz565 - وین، اتریش
معلوم نیست اینجا ایرانه یا تگزاسه؟دیگه تو تگزاس هم اینجور حوادث پیش نمیاد.
دوشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۷ - ۱۳:۲۱
۴۵
setayeshz565 - وین، اتریش
معلوم نیست اینجا ایرانه یا تگزاسه؟دیگه تو تگزاس هم اینجور حوادث پیش نمیاد.
دوشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۷ - ۱۳:۲۱