همدستی مادر و پسران در قتل پدر

پسر دانشجو که درجریان یک اختلاف خانوادگی با همدستی مادر وبرادرش سناریوی قتل پدر را طراحی و اجرا کرده بودند با درخواست قصاص پدربزرگ ومادربزرگ روبه‌رو شدند. به‌گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، رسیدگی به این پرونده جنایی از سال 93 و به‌دنبال مرگ مشکوک مرد میانسالی حوالی فردیس کرج شروع شد. با دستور بازپرس کشیک قتل، جسد مرد میانسال با هویت مهران 51ساله به پزشکی قانونی منتقل شد. کارآگاهان جنایی درحالی که به‌دنبال ردپای عامل جنایت بودند پس از مدتی درپی بازجویی از اعضای خانواده دریافتند که آنها موضوع مهمی را مخفی می‌کنند. با ادامه تحقیقات پلیسی دو پسر وهمسر مقتول به‌عنوان مظنون پرونده بازداشت شدند. شاهین و پدرام درحالی که به یک اختلاف کهنه بین مادر وپدرشان اشاره می‌کردند این فرضیه را برای کارآگاهان جنایی ایجاد کردند که با یک پرونده جنایت خانوادگی روبه‌رو هستند.

بازجویی‌ها از اعضای این خانواده ادامه داشت تا اینکه پسر ارشد خانواده به نام پدرام - 26 ساله - پرده از جنایت خانوادگی برداشت وبه قتل پدرش اعتراف کرد.

با افشای این معما شاهین - 21 ساله - و مادرش صغری نیز مجبور به اعتراف شدند.

با توجه به اعترافات هر سه متهم سرانجام کیفرخواست پدرام به‌عنوان عامل اصلی قتل وهمچنین شاهین ومادرش به اتهام معاونت در قتل پدر خانواده صادر شد. هفته گذشته هر سه متهم از زندان به شعبه یکم دادگاه کیفری استان البرز به ریاست قاضی هدایت رنجبر و با حضور قاضی یزدان پور - مستشار دادگاه- منتقل شده و پای میز محاکمه ایستادند. درآغاز جلسه قاضی دهقان نماینده دادستان متن کیفرخواست را خواند آنگاه پدرومادر مقتول در جایگاه قرار گرفتند و خواستار قصاص عروس و دو نوه شان شدند. پدربزرگ در حالی که به زحمت در دادگاه حضور یافته بود، گفت: همین نوه‌ام در مراسم ختم پسرم در حالی که هنوز من نمی دانستم چه اتفاقی افتاده به من گفت: «پدربزرگ گریه نکن پدرم رفت بهشت.....» چند هفته موضوع را پنهان کردند.... آنها باهم نقشه قتل پسرم را کشیدند ومن هم اشد مجازات را برای آنها خواستارم.

سپس متهم ردیف اول پرونده پدرام پای میز محاکمه ایستاد وگفت: من دانشجوی فوق لیسانس انرژی هسته‌ای هستم. من شاهد بودم که پدرم چطور به مادرم ظلم می‌کند بارها او را کتک می‌زد تا اینکه فهمیدیم او زن دیگری را به همسری برگزیده؛ این موضوع برایمان قابل تحمل نبود. من و برادر و مادرم به سراغش رفتیم تا با حرف زدن قضیه را تمام کنیم اما او درگیری را شروع کرد ومن هم با چاقویی که از خودرو برداشتم به سراغش رفتم وبعد نمی‌دانم چه شد.... من قصد کشتن او را نداشتم پدرم درگیری را شروع کرد و حالا بشدت پشیمانم....سپس مادر خانواده در جایگاه محاکمه ایستاد و در دفاع از خودش گفت: همسرم به من ظلم کرد حتی با مردنش هم طور دیگری زندگی‌ام را نابود کرد.... من با تمام سختی‌ها ومشکلات سعی می‌کردم زندگی کنم اما وقتی فهمیدم او با زن دیگری ارتباط دارد دنیا بر سرم خراب شد....
ما دو پسر بزرگ داشتیم اما او به من خیانت کرد واصلاً احوال من برایش مهم نبود.

وقتی روز حادثه من ودو پسرم دنبالش رفتیم، او حرفهای خودش را می‌زد و با پسرم درگیر شد.... من خودم را برای قصاص آماده کردم. من حاضرم به جای دو فرزندم اعدام شوم اما آنها آزاد شوند. سپس دیگر متهم پرونده که همچنان اشک می‌ریخت با اشاره به موضوع درگیری گفت: این فقط یک اتفاق بود ما هیچ‌کدام انگیزه قتل نداشتیم وفقط برای صحبت کردن به سراغ پدرمان رفتیم. پس از پایان اظهارات سه متهم، قضات عالی رتبه شعبه یکم دادگاه کیفری البرز برای صدور حکم وارد شور شدند.
رأی دهید
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.