ادعای عجیب در مرگ دختر دانشجو
رأی دهید
پس از این شکایت تحقیقات پلیسی آغاز شد اما کارآگاهان چند روز بعد جسد این دختر را درحالی که در زمینی کم عمق در جنگلهای شرق تهران دفن شده بود و دستش از خاک بیرون مانده بود کشف کردند. در ادامه بررسیها با ردیابی تلفن همراه دخترک مأموران پسر جوانی را دستگیر کردند. این پسر آرش نام داشت و در اظهارات اولیه خود از ماجرا ابراز بیاطلاعی کرد.
اما سرانجام لب به اعتراف گشود و گفت: من و سیمین در یک دانشگاه درس میخواندیم. مدتی بود که افسردگی داشتم و تصمیم گرفتم خودم را بکشم و برای اینکه شاهدی در این ماجرا داشته باشم سیمین را نیز با خودم بردم. به آبمیوه فروشی رفتم و دو آبمیوه گرفتم و در لیوان خودم داروی سیانور ریختم وقتی به خودرو رسیدم لیوانها را به سیمین دادم تا خودم سوار شوم و پشت فرمان بنشینم اما قبل از نشستن ناگهان دیدم که سیمین اشتباهی لیوان من را برداشت و نوشید. دقایقی بعد نیز جان باخت. از ترس او را در پارک دفن کردم و برای اینکه هیچ کس متوجه مرگ او نشود با گوشی سیمین به مادرش پیامکی فرستادم و نوشتم او را گروگان گرفتهایم و برای رهایی درخواست پول کردم.
متهم پس از صدور کیفرخواست در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی قربانزاده و مستشار قاضی تقویان محاکمه شد و گفت: من صد درصد در این ماجرا مقصر هستم اما باور کنید قاتل نیستم.
در انتهای رسیدگی به این پرونده با توجه به اینکه مادر مقتول برای وی تقاضای قصاص کرد قضات شعبه دهم وارد شور شدند تا برای سرنوشت متهم تصمیمگیری کنند.