دستگیری سینمایی باند سارقان طلافروشی
رأی دهید
دستگیری متهمان در لرستان
فرمانده پلیس استان لرستان درباره دستگیری این متهمان گفته بود: روز 7 اسفندماه سال 93 در محله اسدآبادی خرم‌آباد، مردی به‌نام محمد ولی‌پور سپهوند توسط گروهی شرور با اصابت گلوله به قتل رسید و قاتل که جرایم زیادی مرتکب شده بود متواری شد.مدتی قبل از وقوع این حادثه در استان لرستان قرار شد متهمی از زندان به دادگاه برای بازجویی انتقال داده شود که پلیس مطلع شد قاتل فراری به همراه اعضای باندش قصد دارند مرد زندانی را فراری دهند.
پلیس با اطلاع از این نقشه، مرد زندانی را به دادگاه منتقل نکرد و وی در زندان بازجویی شد و این در حالی بود که برای دستگیری باند جنایتکار تظاهر به انتقال وی به دادگاه شد.
سردار قنبری با بیان اینکه این افراد شرور مدام مخفیگاه هایشان را تغییر می‌دادند، گفت: این افراد در همان شب هنگام خارج شدن از مخفیگاه با پلیس راه درگیر شدند و سردسته آنان زخمی و پس از متواری شدن مشخص شد از لرستان خارج و در محلی در کرج مخفی شده است.
این مرد با همدستی نوچه‌هایش در کرج برای سرقت از یک طلافروشی خودرویی را سرقت و یک افسر وظیفه‌شناس را شهید کردند و سرانجام متواری شدند.
پس‌از اقدامات شبانه‌روزی، رد متهمان در لرستان گرفته شد و پلیس آگاهی این استان جنایتکاران را در خیابان 60 متری خرم‌آباد شناسایی و محاصره کرد که پس از 35 دقیقه رایزنی بدون تیراندازی دستگیر شدند.
خودکشی دو نفر از تبهکاران
این تبهکاران هنگام انتقال به پلیس آگاهی درخواست ملاقات با خانواده هایشان را کردند و این در حالی بود که پیش از دستگیری و در محاصره پلیس، آنها اقدام به مصرف قرص کرده و پس از ملاقات با خانواده‌هایشان دو شرور به‌کام مرگ فرو رفته و دو نفر دیگر در بیمارستان بستری شدند.
پس از معاینه این افراد توسط اورژانس و بازجویی، اقدام به‌خودکشی آنان مشخص و اظهارات آنان توسط بازپرس ثبت شد.
این تبهکاران به هفت فقره تیراندازی و ایجاد رعب و وحشت در شهرهای خرم‌آباد، بروجرد و دورود اعتراف کردند و سردسته باند معروف به علی کله‌شیر یکی از جان‌باختگان بوده است.
دردادگاه چه گذشت؟
پس‌از دستگیری دو متهم متواری، آنها برای بازجویی به اداره آگاهی استان البرز منتقل شدند وخیلی زود در مقابل کارآگاهان به جنایتی که مرتکب شده بودند اعتراف کردند.
در نخستین گام دو متهم در دادگاه انقلاب استان البرز محاکمه شدند و متهم ردیف اول در این پرونده به اعدام و متهم ردیف دوم به 25سال حبس محکوم شد اما قضات دیوانعالی تشخیص دادند که این دو متهم در دادگاه کیفری یک استان باید محاکمه شود بنابراین باردیگر یعنی صبح روز سه‌شنبه بیست و دوم اسفند از زندان به شعبه یکم دادگاه کیفری استان البرز به ریاست قاضی هدایت رنجبر و با حضور قاضی یزدانپور پای میز محاکمه ایستادند. درآغاز جلسه نماینده دادستان متن کیفرخواست را خواند، آنگاه اولیای دم شهید جواد مرادی از قضات خواستار قصاص دو متهم شدند سپس متهم ردیف اول که دارای سوابق کیفری بود و در حالی که قتل ستوان یکم جواد مرادی را قبول نداشت، گفت: این علی بود که به‌سمت پلیس شلیک کرد.این متهم که 32سال سن داشت درباره روز حادثه به قضات گفت: ما باهم درحوالی مشکین دشت داخل خودرو بودیم که به خاطر سرقت از طلافروشی با علی جروبحث کردیم که ناگهان علی-سردسته باند که خودکشی کرده بود- اسلحه‌اش را به‌سوی ما نشانه گرفت در همین موقع بود که گشت پلیس ما را دید. علی دستور داد راننده که دوستم بود حرکت کند و بعد به‌سمت مأمور و سرباز شلیک کرد.
من اتهام قتل را قبول ندارم چون اسلحه دست علی بود و حالا او هم مرده است. در ادامه رسیدگی به این پرونده قاضی رنجبر از دیگر متهم خواست وارد صحن دادگاه شود؛ این متهم که 21سال سن داشت در اظهاراتش مانند دیگر همدستش منکر جنایت شد و گفت: من اصلاً نمی دانستم که علی ما را برای سرقت از طلا فروشی می‌برد. قرار بود باهم برویم سروقت کسی که به علی بدهکار بود تا پولش را بگیرد. همین که به مشکین دشت رسیدیم علی نقشه‌اش را گفت چون من نپذیرفتم سرهمین ماجرا باهم درگیر شدیم، او از من و دوستم خواست سرخیابان کشیک بدهیم.... وقتی علی عصبانی شد از زیر صندلی اسلحه کلاش را برداشت همین موقع پلیس ما را دید و اسلحه علی را هم دید. به‌سمت ما آمد و دستور ایست داد اما علی گفت حرکت کن، من هم با خودروی پراید شروع به حرکت کردم و علی شیشه خودرو را پایین کشید و به‌سمت پلیس شلیک کرد و ستوان جواد مرادی با شلیک گلوله علی کشته شد.
وقتی قاضی از او سؤال کرد چرا به دستور ایست پلیس اعتنا نکردی، او گفت: من درآن موقع 19ساله بودم اصلاً قدرت تصمیم‌گیری را درآن موقع از دست داده وهول شده بودم. نمی‌دانستم چه‌کار کنم فقط از روی ترس به دستور علی گوش کردم.... من دیدم که علی آن مأمور را کشت....
پس از پایان اظهارات دو متهم، قضات وارد شور شده و بزودی درباره سرنوشت دو تبهکار تصمیم‌گیری خواهند کرد.
