دادگاهی در روسیه حق فرزندخواندگی یک مادر را پس از برداشتن سینه‌هایش پس گرفت

یولیا ساوینوفسکیخ سال گذشته در اعتراض به تصمیم مقامات به طور موقت اعتصاب غذا اعلام کرد دادگاهی در روسیه حکم داده که زنی که سینه‌هایش را با عمل جراحی برداشته بود دیگر نمی‌تواند بعنوان مادر از دو پسر بچه‌ای که به فرزندخواندگی پذیرفته بود مراقبت کند، چون حالا یک مرد است.
 
رسیدگی به پرونده یولیا ساوینوفسکیخ که در دادگاه به طول انجامیده بود به دو پسربچه مربوط می‌شود که دچار اختلال ذهنی بودند و مقامات ماه اوت سال گذشته آنها را از یولیا جدا کرده بودند.
 
او به محرومیت خود از سرپرستی فرزندخواندگانش اعتراض کرد، اما اکنون دادگاه یکتاپرینبورگ در منطقه اورال روسیه گفته است که این کودکان باید در مرکز خدمات اجتماعی باقی بمانند.
 
او اصرار دارد که هنوز یک زن است.
 
او می گوید که سینه‌هایش را به این دلیل برداشته که بزرگ بودند و وزن زیاد آنها برای سلامت ستون فقراتش مشکل ایجاد کرده بود.
 
او قبل از برداشتن سینه، وبلاگی در باره افراد ترنسجندر یا تراجنسیتی راه انداخته بود، اما می گوید که محتوای این بلاگ داستانی بوده و او از آن برای آماده کردن خود برای جراحی استفاده می‌کرده است.
 
دادگاه بالاتر از دادگاه منطقه یکتاپرینبورگ خواسته بود که در حکم خود در مورد خانم ساوینوفسکیخ تجدید نظر کند، اما اکنون دادگاه منطقه ای از تصمیم خود دفاع کرده است.
 
به گفته پاول چیکوف، وکیل حقوق بشر، در حکم دادگاه آمده است: "تلاش یولیا ساوینوفسکیخ برای ایفای نقش مرد در جامعه، ماهیتا با اصول قانون خانواده در کشور ما و سنت ها و ذهنیت جامعه ما مخالف است".
 
الکسی بوشماکوف، وکیل او می گوید که درخواست تجدید نظر دیگری ارائه خواهد شد و او آماده است تا در صورت لزوم به دادگاه اروپایی حقوق بشر مراجعه کند.
 
خانم ساوینوفسکیخ در یک پست فیسبوک نوشته بود که سینه هایش را برداشته و دربلاگش ادعا کرده بود که خود را مرد تصور می کند.
 
اما او می گوید: "قصد نداشتم جراحی ساخت آلت تناسلی مردانه انجام دهم یا هورمون درمانی کنم و جنسیتم را در اوراق هویتم تغییر دهم."
 
او گفته است: "فرزندانم مرا مادر صدا می کنند."
 
در روسیه نسبت به دگرباشان جنسی و افراد تراجنسیتی تعصب گسترده وجود دارد. راه اندازی کارزارهای اطلاعاتی در باره همجنسگرایان برای کودکان، از جمله کارزارهای سلامت جنسی ممنوع است.
 
خانم ساوینوفسکیخ سه فرزند بدنیا آورده که از دو پسربچه‌ای که به فرزندی پذیرفته بود بزرگترند. شوهرش از تلاش او برای بازگرداندن این پسران که چندین سال است با این خانواده زندگی می‌کردند، حمایت می کند.