جنایتکاری که ۳ شب با جسد پدرش زندگی کرد
رأی دهید
اعترافهای تکان دهنده فیروز-46ساله - دربازجوییهای مقدماتی با اعتراف به قتل به تشریح جزئیات جنایت خانوادگی پرداخت.
چه شد که تصمیم به کشتن پدرت گرفتی؟
نمی خواستم پدرم را بکشم؛ بعد از ظهر 16 بهمن از پدرم 100 هزار تومان پول خواستم. اما او شروع به فحاشی کرد و گفت که پولی ندارد به من بدهد. می گفت از اینکه مدام از او پول میگیرم خسته شده است. ناگهان درجریان این مجادله لفظی، پدرم عصبانی شد و شمشیرش را برداشت و به طرف من حمله کرد. من هم قمهای برداشتم و ضربهای به قلب پدرم زدم که ناگهان خونین روی زمین افتاد.
بعد چکار کردی؟
بعد چکار کردی؟
خیلی ترسیده بودم، چراکه ناخواسته پدرم را به قتل رسانده بودم و نمیخواستم کسی از این ماجرا باخبر شود. به همین خاطر جسد را داخل پتویی گذاشتم وآن را به زیرزمین خانهمان انتقال دادم. دوباره به داخل خانه برگشتم و آثار خون روی زمین را پاک کردم و به زیرزمین برگشتم.
زمان حادثه کسی در خانه نبود؟
زمان حادثه کسی در خانه نبود؟
نه. مادر و خواهرم باهم به دکتر رفته بودند و برادرم هم بیرون از خانه بود.
وقتی به خانه برگشتند از نبود پدرت تعجب نکردند؟
وقتی به خانه برگشتند از نبود پدرت تعجب نکردند؟
معمولاً پدرم با دوستانش به مسافرت میرفت و موضوع حساسیت برانگیزی نبود. به همین دلیل به آنها گفتم که پدرم گفت با دوستانش به مسافرت میرود.
بعد از جنایت چه کردی؟
بعد از جنایت چه کردی؟
شب دوم، درحالی که بهدنبال فرصت مناسبی بودم درخلوتی خانه به زیرزمین رفتم و دستهایش را با اره بریدم و آنها را داخل چمدانی که در زیرزمین بود گذاشتم. شب سوم پاهایش را جدا کردم. در تمام این مدت پنجره زیرزمین را باز گذاشته بودم تا جسد بو نگیرد و کسی ازماجرا باخبر نشود.شب 19 بهمن، پاهای پدرم را داخل ملحفه گذاشته بودم و قصد داشتم جسد را از خانه بیرون ببرم که برادرم وارد زیرزمین شد و...
پشیمانی؟
پشیمانی؟
خیلی، از همان لحظه اول پشیمان شدم اما کاری از دستم برنمی آمد. در یک لحظه عصبانیت دست به قمه شدم و پدرم را کشتم. میخواستم جسد را از خانه خارج کنم اما نتوانستم و سه شب و سه روز با جسد در زیرزمین خانهمان زندگی کردم.
شغلت چیست؟
شغلت چیست؟
بیکارم.
ازدواج کردی؟
ازدواج کردی؟
نه، مجردم و در خانه پدرم با خانوادهام زندگی میکردم.