قصاص؛ مجازات مردی که پدری را به‌خاطر صدای فرزندانش کشت

شرق: مردی که صاحب یک کارخانه متروکه را به دلیل اینکه فرزندانش با سروصدا بازی می‌کردند، به قتل رساند، برای بار دوم به قصاص محکوم شد. این مرد در جلسه رسیدگی منکر قتل شده بود.
به گزارش خبرنگار ما، ٢٩ اردیبهشت سال ٩٠ مأموران آتش‌نشانی از آتش‌گرفتن کارخانه‌ متروکه‌ای در ورامین با‌خبر شدند. آنها پس از حضور در محل و خاموش‌کردن آتش با جسد مرد ٧٠‌ساله‌ای که صاحب کارخانه بود، روبه‌رو شدند. کارشناسان آتش‌نشانی پس از مهار آتش تحقیقات خود را در این زمینه آغاز کردند و اعلام کردند حریق عمدی بوده است. به‌این‌ترتیب تحقیقات پلیس برای شناسایی عامل یا عاملان قتل آغاز شد. در حین تحقیقات کاراگاهان مردی به اداره پلیس مراجعه کرد و سرنخ‌های جدیدی دراین‌باره در اختیار کارآگاهان قرار داد. این مرد گفت: روز حادثه یکی از همسایه‌هایمان به نام حمید را هنگام فرار از کارخانه متروکه دیدم. او که سعی داشت کسی او را نبیند، با دیدن من ترسید و از من خواست موضوع را به کسی نگویم. نمی‌دانم چه کسی صاحب کارخانه را به قتل رسانده‌ است؛ اما رفتار‌های حمید آن‌ شب مشکوک بود. کارآگاهان با در‌اختیار‌داشتن این سرنخ، حمید ٤٠‌ساله را بازداشت و از او بازجویی کردند. او که ابتدا منکر قتل صاحب کارخانه شد، در بازجویی‌های فنی لب به اعتراف گشود و گفت: این کارخانه که دیوار‌به‌دیوار خانه من قرار دارد، سال‌ها پیش تعطیل شده بود. صاحب کارخانه پس از تعطیلی یک تور والیبال در حیاط آن نصب کرد که فرزندانش بازی کنند. بچه‌هایش بیشتر اوقات برای بازی به‌ آنجا می‌آمدند و با سروصداهای‌شان برای ما ایجاد مزاحمت می‌کردند. چند بار به آنها اعتراض کردم؛ اما آنها توجه نکردند. حمید درباره روز حادثه گفت: برای حرف‌زدن درباره این موضوع به کارخانه متروکه رفتم که عصبانی شدم و با مقتول درگیر شدم. درگیری بالا گرفت و من با چاقو او را زدم و مقتول روی زمین افتاد. خیلی ترسیده بودم؛ برای همین آنجا را به آتش کشیدم و فرار کردم.

به‌این‌ترتیب با تکمیل پرونده و صدور کیفرخواست علیه متهم پرونده برای رسیدگی در اختیار شعبه ١١٣ دادگاه کیفری استان تهران قرار گرفت که در آن جلسه اولیای‌دم درخواست قصاص متهم را کردند و متهم در‌حالی‌که قتل را انکار کرد، به قصاص محکوم شد؛ اما دیوان‌‌عالی کشور رأی را نقض کرد و پرونده برای رسیدگی مجدد در اختیار شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی زالی قرار گرفت. ابتدای جلسه اولیای‌دم در جایگاه قرار گرفتند و خواستار قصاص متهم شدند؛ سپس متهم در جایگاه قرار گرفت و با انکار قتل گفت: اتهام قتل را قبول ندارم. آن شب به کارخانه رفتم و مقداری تریاک کشیدم و بعد هم به خانه‌ام رفتم. فردای آن روز وقتی به سر کار می‌رفتم، دیدم جلوی کارخانه شلوغ است و آتش‌نشانی آمده است. چند ساعت بعد با یکی از هم‌محله‌ای‌ها تماس گرفتم و او گفت که صاحب کارخانه به قتل رسیده است. چون من فرد سابقه‌داری هستم، قتل صاحب کارخانه را گردن من انداخته‌اند. در ادامه رسیدگی بخش‌هایی از فایل‌ صوتی تماس تلفنی متهم با یکی از همسایه‌هایشان پخش شد که در آن فایل صوتی متهم به مرد همسایه گفته بود به محل آتش‌سوزی برو و برایم خبر بیاور. او همچنین در ادامه از همسایه‌اش خواسته بود به کسی نگوید که شب حادثه او را در محل دیده است. متهم پس از شنیدن این فایل بار دیگر اتهام قتل را رد کرد. با پایان گفته‌های اولیای‌دم، متهم و ارائه دفاعیات متهم ختم جلسه اعلام و قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و در نهایت متهم را به قصاص محکوم کردند.
رأی دهید
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.