عاقبت تراشیدن سر جوانان برای ۲ رئیس شهربانی

دو سپهبد در پی هم ریاست شهربانی کل کشور را بر عهده داشتند که هر دو به خاطر تراشیدن سر جوانانی موبلند گرفتار خشم مردم شدند و همین تراشیدن سر جوانان، دو رئیس شهربانی را از اریکه قدرت به زیر کشید.
سپبهد مبصر و سپهبد نصیری طی 10 سال یعنی از سال 1339 تا 1349 بعد از هم به ریاست شهربانی که یکی از قدرتمندترین مناصب کشوری بود منصوب شده بودند که هر کدام مدت 5 سال این مقام را برعهده داشتند. ابتدا سپهبد نعمت‌الله نصیری در سال 1339 به ریاست کل شهربانی انتخاب شد و همانگونه که چندی پیش در صفحه حوادث «ایران» در خاطراتم نقل کرده‌ام دستور داده بود سر انوشیروان کیهانی‌زاده خبرنگارجوان سرویس حوادث روزنامه اطلاعات را از ته بتراشند و به این ترتیب تنبیه‌اش کنند.
 در خاطراتم آمده بود که کیهانی‌زاده در صفحه حوادث روزنامه نوشته بود یک افسر شهربانی دختر جوانی را که از خانه‌شان در یکی از شهرستان‌ها به تهران فرار کرده بود فریب داده و سپس او را به فحشا کشانده بود. سپهبد نعمت‌الله نصیری هم خشمگین از چاپ این خبر، به آجودانش دستور داده بود کیهانی‌زاده را دستگیر کنند و به زیرزمین ساختمان شهربانی ببرند تا یکی از مأموران، موهای بلند این خبرنگارجوان را از ته بتراشد.این اقدام سپهبد نصیری که معمولاً سر جوانان را به خاطر تنبیه می‌تراشید این بار با اعتراض و تهدید خبرنگاران به اعتصاب روبه‌رو شد و این عمل او در رسانه‌های خارجی هم انعکاس فراوانی پیدا کرد.به همین خاطرمقام‌های عالی‌رتبه رژیم از بیم واکنش خشم‌آلود روزنامه نگاران، به سپهبد نصیری هشدار دادند یا در جمع خبرنگاران مطبوعات به صورت رسمی از اهل قلم عذرخواهی کند یا در غیر این صورت خود را به دادستانی ارتش جهت تصمیم تنبیهی معرفی کند. نصیری هم از بیم محاکمه در دادگاه نظامی راه اول را انتخاب کرد و با حضور در تحریریه روزنامه اطلاعات به طور رسمی از خبرنگاران معذرت خواست. تا اینکه پس از مدت کوتاهی نیز مغضوب واقع شد و از کار برکنارش کردند. ارتشبد نصیری در آخرین سمت به ریاست سازمان اطلاعات و امنیت کشور(ساواک) انتخاب شده بود که پس از پیروزی انقلاب همراه با عده‌ای از ژنرال‌های شاه تیرباران شد.
دومین ماجرا
اما دومین ژنرالی که پس از برکناری نصیری در سال 43 به‌جای او به ریاست شهربانی کل کشور منصوب شد سپهبد محسن مبصر بود که پنج سال در این پست فعالیت کرد و سرانجام او هم در ماجرای تراشیدن سر جوانان موبلند از این قدرت برکنار شد و پس از آن هم سرنوشت غم انگیزی پیدا کرد.
در زمان ریاست سپهبد مبصر بر شهربانی کل کشور موجی به نام «هیپی گری» در میان جوانان متعلق به خانواده‌های مرفه و ثروتمند جامعه به راه افتاده بود که موهای بلند و پریشان‌شان را تا روی شانه می‌ریختند و این شیوه به اصطلاح هیپی گری بتدریج در میان جوانانی از طبقات مختلف جامعه گسترش پیدا می‌کرد.در حالی که خانواده‌هایی معتقد به فرهنگ و اصالت اجتماعی مخالف تبعیت فرزندان‌شان از این مد در حال گسترش بودند. در این میان سپهبد مبصر مخالف سرسخت موج به اصطلاح هیپی گری در بین جوانان بود و مبارزه سرسختانه و قهرآمیزی را علیه موبلندها شروع کرده بود که برای ما خبرنگاران سوژه جالبی شمرده می‌شد.
سپهبد مبصر گروه‌هایی از مأموران پلیس را مأمور کرده بود شب‌ها به کافه‌ها و  پاتوق‌های مخصوص جوانان سر بزنند. هر گروه ضربت نیز یک مأمور آرایشگر با یک ماشین مخصوص تراشیدن مو، همراه داشت. بنابراین هر گاه با جمعی از جوانان به اصطلاح هیپی موبلند روبه‌رو می‌شدند آنها را در حضور مردم به صف می‌کردند و موی سرشان را از ته می‌تراشیدند.صبح روزبعد هم به کلانتری‌ها اعزام می‌شدند تا تعهد بدهند که موی سرشان را بلند نخواهند کرد.
اجرای برنامه مقابله پلیس با جوانان موبلند در شهر سبب شده بود هر شب به یکی از خبرنگاران گروه حوادث مأموریت دهم که همراه با عکاس روزنامه به تعقیب گروه‌های مبارزه با جوانان مو بلند بپردازند و گزارش‌هایی از تراشیدن موهای بلند برای چاپ در روزنامه تهیه کنند که این عمل مبصر واکنش‌های تند خانواده‌ها را در برابر مبارزه شهربانی با موبلندها برانگیخته بود و در هر شماره روزنامه کیهان نظرات مخالف و موافق مردم درباره عمل خودسرانه رئیس شهربانی را به‌طور مفصل چاپ می‌کردیم.
یک شب مأموران گروه ضربت شهربانی درمحله نیاوران به یک باشگاه معروف که در نزدیکی کاخ خانواده سلطنتی بود هجوم بردند. آن شب جمعی از جوانان مو بلند از خانواده‌های ثروتمند و مقامات وابسته به دربار جشنی بر پا کرده بودند. مأموران به دستور رئیس کل شهربانی این جوانان را به صف کردند و موهای سرشان را از ته تراشیدند. در حالی که این تصمیم رئیس شهربانی کل کشور خلاف قانون بود و انتشار گزارش سر تراشیدن‌ها در روزنامه‌ها انعکاس اعتراض‌آمیزی در میان افکار عمومی به وجود آورده بود. تا اینکه روز بعد سروصدای این ماجرا به ساکنان کاخ سلطنتی هم رسید.
در چنین فضایی خانواده‌های چند تن از جوانان سر تراشیده که با دربار رفت و آمد داشتند علیه رئیس شهربانی در دستگاه قضا اعلام جرم کردند و چنان وضع ملتهبی به وجود آمد که به دستورمقام‌های دربار بسرعت سپهبد محسن مبصر را از ریاست شهربانی برکنار کردند و علاوه بر آن حکم بازنشستگی‌اش هم صادر شد.پس ازآن سپهبد مبصر که به این ترتیب خانه‌نشین شده بود به‌عنوان حفظ ظاهر به ریاست تشریفاتی سازمان دفاع غیرنظامی انتخاب شد. اما پس از مدت کوتاهی به علت بیماری قلبی از این پست تشریفاتی هم برکنار شد. این ژنرال معروف مدت‌ها در گوشه عزلت بسر برد تا اینکه به بهانه معالجه، روانه لندن شد تا در خانه پسرش دوران کهولت را بگذراند.سپهبد مبصر روزهایش را در یک پارک می‌گذراند و سرگرمی‌اش ریختن دانه به کبوتران بود تا اینکه در سال 1375 ودرسن 79 سالگی درگذشت.