عامل جنایت «طبقه ۱۳» حقایق را بازگو کرد
رأی دهید
این جنایت صبح 25 اردیبهشت سال گذشته در منطقه سعادتآباد رخ داد و پلیس و بازپرس جنایی را به محل حادثه کشاند. مردی 50ساله داخل آپارتمان با ضربه چاقو به قتل رسیده بود و همسر وی در تحقیقات اولیه مدعی شد که قتل از سوی یکی از بستگان نزدیک شوهرش به نام محمد که شب حادثه مهمان خانه آنها بوده صورت گرفته است. این زن گفت: شب قبل یکی از بستگان همسرم به خانهمان آمد و قرار شد او پس از خوردن شام در خانه ما بماند. او و شوهرم در اتاق خوابیدند تا اینکه صبح زود صدای در را شنیدم.
همان لحظه از خواب پریدم و وقتی به اتاق همسرم رفتم با جسد غرق در خون او روبهرو شدم و با جیغ و فریاد همسایهها را خبر کردم. این در حالی بود که از مهمان ما خبری نبود و او فرار کرده بود. با اظهارات این زن تحقیقات برای دستگیری مهمان آشنا شروع شد. اما چند روز بعد متهم به اداره دهم پلیس آگاهی رفت و خود را معرفی کرد.
این مرد 48ساله در بازجوییها گفت: شب حادثه مهمان خانه مقتول بودم و آن شب قرص روانگردان مصرف کرده و در حال خودم نبودم. مدتی بود که بهخاطر اعتیادم بیکار شده بودم و افسردگی شدید داشتم. نمیدانم چه شد که آن شب با چاقو جان مقتول را گرفتم و قصد سرقت از او را داشتم که همسرش با جیغ و فریاد همسایهها را خبر کرد و من فرار کردم. این مرد پس از مدتی ادعای جدیدی مطرح کرد و مدعی شد قاتل کسی جز همسر مقتول نیست.
وی گفت: همسر مقتول بهخاطر اختلافاتی که با شوهرش داشت او را به قتل رساند و به من وعده پرداخت 200میلیون تومان داد که جنایت را گردن بگیرم. اما به وعدههایش عمل نکرد و برای همین تصمیم گرفتم حقیقت را بگویم. پس از ادعای این مرد تحقیقات وارد مرحله تازهای شد و کارآگاهان بررسیهای گستردهای را انجام دادند و در نهایت مشخص شد که گفتههای متهم دروغ است.
به این ترتیب وی چند روز پیش به دادسرای جنایی تهران منتقل شد و در تحقیقات قبول کرد که ادعای قبلی وی داستانی خیالی بوده و حقیقت نداشته است. وی گفت: در زندان که بودم، وقتی گفتم به قتل اعتراف کردهام، همسلولیهایم مرا مسخره کردند. آنها به من آموزش دادند تا جنایت را به گردن همسر مقتول بیندازم. میگفتند با این ادعا میتوانی از قصاص نجات پیدا کنی. برای همین شروع کردم به داستانسرایی اما بالاخره دستم رو شد. وی گفت: جنایت را خودم مرتکب شدم. چون به مقتول حسادت میکردم.
ما از بچگی با هم بزرگ شده بودیم، او در زندگیاش موفق شد ولی من نه. از طرفی خانوادهام بهخاطر همین موضوع همیشه مرا مورد سرزنش قرار میدادند. آنها همیشه مرا با او مقایسه میکردند و همین باعث شده بود که از وی کینه به دل بگیرم و نقشه قتلش را بکشم. به گزارش همشهری، پرونده این جنایت، پس از صدورکیفرخواست از سوی قاضی محسن مدیرروستا بازپرس جنایی تهران به دادگاه کیفری فرستاده شد.