بازجویی از خواننده «رپ» درحضورفرزندان پدرخوانده
رأی دهید
صبح دیروز فرزندان ناپدری خواننده «رپ» به همراه همسرش و دوست صمیمی او در دادسرای جنایی تهران حاضر شده و پس از شنیدن حرفهای متهم، به طرح خواستهها و اتفاقهای روزحادثه پرداختند. در این جلسه پسران قربانی ماجرا که از دو کشور اروپایی خود را به تهران رساندهاند خواهان شنیدن واقعیت از زبان متهم شدند تا پس از آن درباره برادر خواندهشان تصمیم بگیرند. حمید و مادرش نیز به تشریح روز حادثه و علت درگیری پرداختند.به گزارش خبرنگار جنایی «ایران»، خواننده رپ که چند روز قبل به اتهام قتل پدرخواندهاش بازداشت شده است، دیروز برای دومینبار به شعبه سوم دادسرای جنایی تهران منتقل شد. حمید صفت در حضور بازپرس منافی آذر، پسران مقتول و دوست صمیمی او و مادرش به تشریح جزئیات روز حادثه پرداخت.
هوشنگ، پدرخوانده حمید ظهر 28 مرداد در بیمارستان فیروزگر تسلیم مرگ شد. در تحقیقات مقدماتی تیم جنایی مشخص شد هوشنگ سه روز قبل به خاطر ضرباتی که به سر و صورتش وارد شده به بیمارستان منتقل شده است و قبل از مرگ، پسر خواندهاش حمید را عامل ضرب و شتم معرفی کرده بود. بدین ترتیب پسرجوان خواننده بازداشت شد اما منکر قتل شد. او مدعی بود که به هیچ عنوان قصد کشتن پدرخواندهاش را نداشته و به خاطر یک لحظه عصبانیت با او درگیر شده است.
تکرار اظهارات قبلی و عزل وکیل
حمید درجلسه بازجویی دیروز همان اظهاراتی که در جلسه اول بازپرسی مطرح کرده بود را بیان داشت و گفت: «وقتی برادرم از امریکا تماس گرفت و به من گفت که هوشنگ، مادرم را کتک زده است ناراحت شدم و به خانه رفتم. وقتی از او پرسیدم چرا این کار را انجام داده است، نگفت بیا بنشین تا باهم در این مورد حرف بزنیم. نگفت که مشکلاتمان این و آن است. گفت زدم که زدم. این حرفش مرا عصبانی کرد و من هم چند ضربه به صورتش زدم و هیچ ضربهای به سرش نزدهام. از طرفی ضربهها محکم نبودند. این چند ضربه را هم تنها برای این زدم که دست از کتک زدنهای مادرم بردارد. بعدش هم هوشنگ ازمن خواست وسایلم را جمع کنم و از خانه بروم. من هم وسایلم را جمع کردم و همراه مادرم خانه هوشنگ را ترک کردیم. من از بیماری قلبی پدر خواندهام خبر ندارم ولی میدانستم که دیابت دارد. حتی زمانی که به کیش میرفت و داروهایش را با خودش نمیبرد با هواپیما داروهایش را برایش میفرستادم. درضمن میخواهم وکیلم را عزل کنم و دو وکیل دیگر جایگزین کنم.او ادامه داد: خانواده من تا به حال با هیچ کسی صحبت نکردهاند و مطالبی که از آنها منتشر شده است حرفهای ما نبوده است. وکیلمان نیز بدون هماهنگی با ما صحبت کرده که این صحبتها خانواده پدرخوانده مرحومم را عصبانی کرده و به شایعاتی دامن زده است. مثلاً در فضای مجازی اعلام شده که علی دایی برای من سند گذاشته و من به قید وثیقه آزاد شدهام درصورتی که در تمام این مدت من در بازداشتگاه بودم. یا فراخوانی تشکیل شده که برای دیه پول جمعآوری کنند درحالی که اصلاً در مورد اتهام من نظر قطعی اعلام نشده است.
مادرحمید به پدرم حرص و جوش میداد
پس از صحبتهای حمید، نوبت به پسران هوشنگ رسید. «توماس» پسر 48 ساله مقتول که ساکن برلین است و فارسی هم بلد نیست خود را به تهران رسانده است. سهیل 31 ساله، پسر دوم هوشنگ که از همسر دومش بود نیز از فنلاند خود را به تهران رسانده و در جلسه بازپرسی حضور داشت. به غیر از دو پسر هوشنگ، دختر کوچکش نیز که ساکن فنلاند است بزودی راهی تهران میشود.طبق اظهارات مطرح شده از سوی خانواده هوشنگ؛ او سه بار ازدواج کرده بود که همسر اولش فوت کرده و همسر دومش به خاطر آلزایمر در بیمارستان بستری است و همسر سومش که مادر خواننده رپ ایران است در ایران به سرمیبرد.در ادامه جلسه بازپرسی سهیل-پسر کوچکتر مقتول- گفت: «میخواهم واقعیت را بدانم، بعد از دانستن واقعیت وبررسیهای لازم تصمیم میگیریم. ضمن اینکه از مادر حمید به خاطر همکاری با پسرش در قتل پدرم شکایت دارم. او پدرم را گرفته بوده وگرنه پدرم مرد قوی هیکلی بود و در درگیری با حمید قطعاً این اتفاق برایش نمیافتاد. میگویند پدرم اخلاق تندی داشته است اما مادر حمید از آن دسته افرادی بود که مدام پدرم را حرص و جوش میداد و همین رفتار و بهانه جوییها و حرص و جوشها باعث میشد که او عصبانی شود. از اینکه این اتفاق برای پدرم رخ داده خیلی ناراحتم و بیشتر از آن در شوک کاری که حمید و مادرش با پدرم کردند هستم. پدرم هر چه پول داشت در اختیار آنها قرار میداد و 11 سال حمید را بزرگ کرده بود. الان هم میخواهم دستور دهید که کفن و وسایل کفن و دفنی که پدرم از مکه برای خودش آورده بود را ازخانه پلمب شده برداریم.
حمید وهوشنگ دوست بودند
در ادامه دوست هوشنگ نیز گفت: «حمید و هوشنگ مثل دو دوست بودند و میتوانستیم این مشکل را حل کنیم. نهایتش جدایی است اما حمید خیلی سرش شلوغ بود و وقت نداشت. ولی ناراحتیهای هوشنگ از زمانی شروع شد که حمید سگش را به خانه آورد. درست بود که هوشنگ در خارج از ایران زندگی میکرد اما روی این موارد بسیار حساس بود و از این ماجرا ناراحت بود.
مادر حمید چه گفت؟
مادر حمید نیز گفت: هر زن و شوهری با هم اختلاف دارند اما این اختلافها به شکلی نبود که بخواهیم او را به قتل برسانیم. از شب قبل از حادثه ما باهم درگیری داشتیم ولی با این حال من میهمان همسرم را به فرودگاه بردم و همیشه برای او احترام قائل بودم و او را دوست داشتم. در این درگیری من بین پسرم و هوشنگ بودم تا او کتک نخورد نه اینکه او را گرفته باشم تا پسرم شوهرم را بزند.در پایان جلسه، به دستور بازپرس جنایی، حمید به زندان منتقل شد و تحقیقات تا اعلام نظر قطعی پزشکی قانونی در رابطه با علت مرگ هوشنگ ادامه دارد.