عذاب وجدان قاتل را سراغ خانواده مقتول فرستاد

جوانی که در جریان نزاعی خیابانی جوان دیگری را با ضربات چاقو به قتل رسانده بود ۱۳ سال تمام دور از چشم پلیس به‌طور مخفیانه زندگی می‌کرد اما عذاب وجدان سبب شد با پای خودش نزد اولیای دم مقتول برود و رضایت آنها را جلب کند.
 
عصر روز 29بهمن ‌ماه سال83 به کلانتری109 بهارستان خبر رسید که در خیابان مجاهدین اسلام چند جوان با یکدیگر درگیر شده‌اند. زمانی که مأموران به محل حادثه رسیدند درگیری پایان یافته و یکی از طرفین درگیری به‌دلیل اصابت 2ضربه چاقو به‌شدت مجروح و به بیمارستان منتقل شده بود. با وجود اینکه پزشکان بیمارستان تلاش کردند جوان مجروح را از مرگ نجات دهند اما شدت جراحات او به حدی بود که چند ساعت بعد جانش را از دست داد.
 
با اعلام این خبر به بهروز هنرمند، بازپرس وقت دادسرای امور جنایی تحقیقات برای شناسایی عامل این قتل آغاز شد. مأموران در همان بررسی‌های اولیه توانستند هویت متهم به قتل را شناسایی کنند. یکی از شاهدان درگیری به مأموران گفت: مقتول در باشگاه ورزشی مشغول تمرین بود که جوانی او را صدا کرد. مقتول با یکی از دوستانش از باشگاه بیرون رفت اما در آنجا 2جوان با آنها درگیر شدند و یکی از آنها با ضربه چاقو وی را به قتل رساند. بعد از این درگیری متهم به مکان نامعلومی گریخته بود و هیچ‌کس از او اطلاعی نداشت؛ با وجود این، پرونده این قتل همچنان روی میز کارآگاهان جنایی قرار داشت.
 
13سال از این نزاع خونین می‌گذشت. قاتل فراری هیچ ردی از خود به جا نگذاشته بود و تقریبا هیچ سرنخی وجود نداشت. با وجود این در کمال شگفتی روزی متهم با پای خودش نزد خانواده مقتول رفت و گفت از کاری که کرده پشیمان است. او گفت حاضر است رضایت اولیای دم را با پرداخت دیه جلب کند. هرچند دیدن قاتل بار دیگر داغ خانواده مقتول را تازه کرده بود اما آنها که پشیمانی قاتل را می‌دیدند سرانجام راضی شدند او را ببخشند.
 
به این ترتیب آنها با دریافت دیه اعلام گذشت کردند اما این پایان کار نبود چرا که متهم این بار به دادسرای امور جنایی رفت و خودش را تسلیم کرد. او گفت با اینکه اولیای دم مقتول او را بخشیده‌اند اما حاضر است مجازاتش را درخصوص جنبه عمومی جرم بپذیرد. در این شرایط پرونده قتل بار دیگر به جریان افتاد و با صدور کیفرخواست به دادگاه فرستاده شد.
 
در جلسه رسیدگی به این پرونده که دیروز در شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی مجید متین راسخ برگزار شد ابتدا نماینده دادستان به دفاع از کیفرخواست پرداخت و خواستار مجازات متهم به لحاظ جنبه عمومی جرم شد. در ادامه متهم در جایگاه ایستاد و در دفاع از خودش گفت: 13سال تمام را با عذاب وجدان گذراندم و به‌طور مخفیانه زندگی کردم اما سرانجام تصمیم گرفتم خودم را تسلیم کنم. وی درباره انگیزه‌اش از ارتکاب این قتل گفت: آن روز من سوار ماشینم در حال عبور از خیابان بودم که مقتول از مقابل و به شکل خلاف جهت رانندگی می‌کرد. ما بر سر این موضوع با یکدیگر درگیر شدیم اما دعوایمان تمام شد.
 
وی ادامه داد: چند ساعت بعد یکی از دوستانم که از این موضوع با خبر شده بود گفت که طرف دعوایم را می‌شناسد و او عصرها به یک باشگاه ورزشی در همان حوالی می‌رود. او گفت می‌خواهد ما را با یکدیگر آشتی دهد. من هم قبول کردم و عصر آن روز همراهش، مقابل باشگاه رفتم. او داخل شد و مقتول را صدا کرد. او با یکی از دوستانش از باشگاه بیرون آمد و با من درگیر شد.
 
دوستم چاقویی به من داد و من هم در جریان درگیری ضربه‌ای به او زدم و فرار کردم. من فکر می‌کردم که او فقط مجروح شده اما شب فهمیدم فوت شده است. من برای جلب رضایت اولیای‌دم 300میلیون تومان پرداخت کرده‌ام و در این مدت حسابی اصلاح شده‌ام و قول می‌دهم دیگر مرتکب خطایی نشوم.با پایان دفاعیات متهم قضات دادگاه برای تصمیم‌گیری در این خصوص وارد شور شدند.