اسرارکشته شدن مرد فیلمبردار در شب برفی
رأی دهید
اواسط بهمن سال 94 ودریک شب سردبرفی، مرد جوانی به نام «شهاب» از طبقه دوم خانهای ویلایی درحوالی تجریش سقوط کرد و پس از 7 روزدرمان در یکی از بیمارستانهای شمال پایتخت، سرانجام تسلیم مرگ شد.با اعلام این گزارش به بازپرس کشیک قتل پایتخت، تحقیقات تخصصی بازپرس محسن مدیر روستا وتیم جنایی آغاز شد. تحقیقات مقدماتی نشان داد این حادثه ساعت 4 بامداد 2 بهمن 94 رخ داده و در زمان انتقال مصدوم به بیمارستان همسر موقت او و دختر 7 سالهای همراهش بودهاند.زن جوان که «فتانه» نام داشت، در بیمارستان به مأموران گفت: «شهاب فیلمبردار است و چندی پیش با هم عقد موقت کردیم. شب حادثه با شهاب درباره رابطه پنهانیاش با دختر جوانی درگیر شدم که بعد از آن او خودش را از پنجره پایین انداخت.» این درحالی بود که زن جوان پس از این اظهارات، بیمارستان را ترک کرد و دیگر خبری از او نشد.با توجه به ناپدید شدن مشکوک زن جوان و احتمال دست داشتن او درماجرا، بازپرس جنایی دستور بازداشت زن جوان را صادر کرد. اما زمانی که مأموران برای دستگیریاش اقدام کردند مشخص شد فتانه پس از این حادثه از خانـــــــهاش اسباب کشی کرده و هیچکس نشانیاش را نداشت.درحالی که تحقیقات برای شناسایی مخفیگاه زن جوان ادامه داشت، کارآگاهان جنایی محل سکونت خانواده همسر سابق فتانه را شناسایی کردند. در ادامه نیزدریافتند همسر اول این زن نیز مدتی پس از ازدواج خود را دار زده است. دختر 7ساله که پس از ناپدید شدن مادرش، با خانواده پدری زندگی میکرد درتحقیقات به بازپرس جنایی گفت: «مادرم رفتار خیلی بدی با من داشت و اجازه نمیداد به مدرسه بروم. او مرا اذیت میکرد و شهاب همسر دومش بود.»
دستگیری مظنون پرونده پس از 18 ماه
ردیابیهای تخصصی برای شناسایی مخفیگاه «فتانه» حدود 18 ماه طول کشید و سرانجام چند روز قبل کارآگاهان محل جدید زندگی این زن را شناسایی و او را در عملیاتی ضربتی دستگیر کردند. روز گذشته فتانه برای تحقیقات در برابر بازپرس محسن مدیر روستا قرار گرفت که در شرح آن شب شوم داستانی متفاوت با اظهارات اولیهاش تعریف کرد. «آن شب برای پیدا کردن خانه با شهاب بیرون بودیم. زمانی که به خانه برگشتیم متوجه رفتارهای عجیبش شدم. دخترم بشدت ترسیده بود. وقتی از او درباره علت ناراحتیاش پرسیدم گفت: دندانش درد میکند و از من قرص مسکن خواست. وقتی دخترم به حمام رفت، متوجه شدم که شهاب داخل دستشویی شیشه مصرف میکند. او شیشهای نبود و از کارش تعجب کردم. بعد از یک درگیری لفظی کوتاه پیش دخترم رفتم وناگهان با شنیدن صدای وحشتناکی به سمت اتاق رفتم که دیدم پنجره باز است. سراسیمه از پنجره به پایین نگاه کردم که متوجه شدم شهاب روی زمین افتاده است. باعجله خودم را به خیابان رساندم و دیدم سیم آنتن در دست اوست و سر سیم به پنجره اتاق دخترم وصل است. صدایش کردم، پایش را تکان دادم و او با تکان دادن پایش نشان داد که هنوز زنده است. با کمک همسایهها او را به بیمارستانی خصوصی بردیم. آن روزها من قصد اسباب کشی داشتم و اصلاً نمیخواستم فرار کنم. اظهارات دخترم را هم قبول ندارم چراکه اینها را به او یاد دادهاند. شوهر اولم نیز خودش را دار زد و آن زمان ما شمال بودیم و از طریق پدرشوهرم متوجه شدم که او سه روز قبل خودش را دار زده است.» این زن ادامه داد: «مدتی بعد از مرگ شهاب نیزبه عقد موقت مرد دیگری درآمدم و با او زندگی میکنم.»با اظهارات این زن، بازپرس جنایی دستور تحقیقات تخصصی از فتانه را صادر کرد تا ابهامهای این پرونده مرموزفاش شود.
دستگیری مظنون پرونده پس از 18 ماه
ردیابیهای تخصصی برای شناسایی مخفیگاه «فتانه» حدود 18 ماه طول کشید و سرانجام چند روز قبل کارآگاهان محل جدید زندگی این زن را شناسایی و او را در عملیاتی ضربتی دستگیر کردند. روز گذشته فتانه برای تحقیقات در برابر بازپرس محسن مدیر روستا قرار گرفت که در شرح آن شب شوم داستانی متفاوت با اظهارات اولیهاش تعریف کرد. «آن شب برای پیدا کردن خانه با شهاب بیرون بودیم. زمانی که به خانه برگشتیم متوجه رفتارهای عجیبش شدم. دخترم بشدت ترسیده بود. وقتی از او درباره علت ناراحتیاش پرسیدم گفت: دندانش درد میکند و از من قرص مسکن خواست. وقتی دخترم به حمام رفت، متوجه شدم که شهاب داخل دستشویی شیشه مصرف میکند. او شیشهای نبود و از کارش تعجب کردم. بعد از یک درگیری لفظی کوتاه پیش دخترم رفتم وناگهان با شنیدن صدای وحشتناکی به سمت اتاق رفتم که دیدم پنجره باز است. سراسیمه از پنجره به پایین نگاه کردم که متوجه شدم شهاب روی زمین افتاده است. باعجله خودم را به خیابان رساندم و دیدم سیم آنتن در دست اوست و سر سیم به پنجره اتاق دخترم وصل است. صدایش کردم، پایش را تکان دادم و او با تکان دادن پایش نشان داد که هنوز زنده است. با کمک همسایهها او را به بیمارستانی خصوصی بردیم. آن روزها من قصد اسباب کشی داشتم و اصلاً نمیخواستم فرار کنم. اظهارات دخترم را هم قبول ندارم چراکه اینها را به او یاد دادهاند. شوهر اولم نیز خودش را دار زد و آن زمان ما شمال بودیم و از طریق پدرشوهرم متوجه شدم که او سه روز قبل خودش را دار زده است.» این زن ادامه داد: «مدتی بعد از مرگ شهاب نیزبه عقد موقت مرد دیگری درآمدم و با او زندگی میکنم.»با اظهارات این زن، بازپرس جنایی دستور تحقیقات تخصصی از فتانه را صادر کرد تا ابهامهای این پرونده مرموزفاش شود.