آدمربایی فامیلی
رأی دهید
مرد جوانی که قادر به پرداخت بدهی چند میلیونی اش نبود، تصمیم گرفت شبانه پایتخت را ترک کند و تا فراهم کردن این پول زندگی مخفیانه ای داشته باشد. اما طلبکاران با پرداخت 20 میلیون تومان نشانی محل سکونت او را به دست آوردند و تصمیم به ربودن او گرفتند.
به گزارش خبرنگار جنایی «ایران»، این مرد جوان که از تهدیدهای وقت و بیوقت طلبکارهایش خسته شده بود، تصمیم گرفت شبانه تهران را ترک کند. او تمام اسباب و اثاث خانه اش را بار یک کامیون کرد و به همراه همسر و دختر 5 ساله اش شهر را ترک کردند و راهی همدان شدند اما برخلاف تصورش خیلی زود مخفیگاهش توسط طلبکارانش که از اقوام نزدیک او بودند، فاش شد.تنها چند روزی از این زندگی مخفیانه گذشته بود که زنگ در خانه اش به صدا درآمد و زمانی که در را باز کرد از دیدن طلبکارانش حیرت زده شد چون باور نمیکرد طلبکارانش توانسته باشند در مدت کمتر از یک هفته مخفیگاهش را شناسایی کنند. آن شب طلبکاران این مرد جوان و همسر و دختر 5 ساله اش را ربودند و به باغی در کرج منتقل کردند.
گزارش آدمربایی
در پی ربوده شدن مرد جوان و زن و فرزندش، آدمربایان با خانواده این مرد در تهران تماس گرفتند و شرط آزادیشان را فراهم کردن 600 میلیون تومان بدهی عنوان کردند. به دنبال این تماسها والدین این مرد جوان که امیر نام دارد به پلیس آگاهی همدان رفتند و موضوع آدمربایی را گزارش کردند.
بررسیهای مقدماتی نشان میداد که عاملان این آدمربایی پسر عمه امیر و همراهانش هستند. اما هیچ رد و سرنخی از متهمان در دست نبود و همزمان با ربوده شدن امیر و خانوادهاش، آدمربایان نیز ناپدید شدند.در ادامه تحقیقات کارآگاهان دریافتند که همسر و دختر امیر به همراه مرد جوانی به خانه اصلیشان برگشته اند. با این گزارش بلافاصله کارآگاهان مبارزه با جرایم جنایی همدان وارد عمل شدند و آنها را به بازجویی احضار کردند. زن جوان در جریان تحقیقات مدعی شد که قصد اسباب کشی داشته و هرگونه آدمربایی را تکذیب کرد. اما ترسی که در چهره این زن جوان وجود داشت از چشم کارآگاهان پنهان نماند و در این مرحله کارآگاهان از زن جوان و مرد مشکوک خواستند با صاحبخانه تماس بگیرند و برای اثبات حرفهایشان از او بخواهند به همدان بیاید.
بدین ترتیب مرد مشکوک که در حقیقت یکی از آدمربایان بود در تماس با همدستانش موضوع را گزارش کرد و آدمربایان برای اینکه راز این آدمربایی را مخفی نگه دارند، به ناچار امیر - مرد ربوده شده - را به همراه یکی از همدستانشان به همدان فرستادند. اما امیر وقتی با مأموران مواجه شد واقعیت را فاش کرد و گفت: بعد از آمدنم به همدان یک روز پسرعمه ام و خواهرزاده هایم به سراغم آمدند. آنها با تهدید من، همسر و دخترم را سوار ماشین کردند و ما را 21 شبانه روز شکنجه میکردند. آنها در مدت 21 روز 13 بار مرا شکنجه کردند. مثلاً مرا میبستند و آب روی سرم میگرفتند و تهدید میکردند که اگر پول را فراهم نکنم مرا خواهند کشت.
او ادامه داد: حتی همسرم را هم بارها کتک زدند. درها به روی مان قفل بود و بشدت از آنجا مراقبت میشد. تا اینکه با شماره ای ناشناس با خانواده ام تماس گرفتم و از آنها خواستم که برایم پول تهیه کنند. بعد از مدتی آدمربایان وقتی دیدند نمیتوانم این پول را تهیه کنم تصمیم گرفتند وسایل خانه ام را بفروشند تا کمی از پولشان را بردارند. من حدود یک سال قبل از دختر عمه ام 200 میلیون تومان پول گرفته بودم تا با آن کار کنم. ابتدا قرار بود که هر چه سود کارمان بود نصف کنیم. اما بعد از مدتی گفتند باید سود 22 درصد به آنها بدهم که نتوانستم این پول را تهیه کنم و مجبور به فرار شدم. اما آنها ردم را گرفتند و گرفتارم کردند.
دستگیری 8 متهم
بدین ترتیب عملیات دستگیری سایر اعضای این باند ادامه یافت و متهمان این آدمربایی با تلاش کارآگاهان پلیس همدان و تهران دستگیر شدند. آدمربایان که 2 زن و 6 مرد هستند همگی به جرم خود اعتراف کردند.کوروش، مغز متفکر این آدمربایی که پسر عمه گروگان بود، در گفت وگویی با خبرنگار «ایران» عنوان کرد:
چرا امیر را ربودید؟
گزارش آدمربایی
در پی ربوده شدن مرد جوان و زن و فرزندش، آدمربایان با خانواده این مرد در تهران تماس گرفتند و شرط آزادیشان را فراهم کردن 600 میلیون تومان بدهی عنوان کردند. به دنبال این تماسها والدین این مرد جوان که امیر نام دارد به پلیس آگاهی همدان رفتند و موضوع آدمربایی را گزارش کردند.
بررسیهای مقدماتی نشان میداد که عاملان این آدمربایی پسر عمه امیر و همراهانش هستند. اما هیچ رد و سرنخی از متهمان در دست نبود و همزمان با ربوده شدن امیر و خانوادهاش، آدمربایان نیز ناپدید شدند.در ادامه تحقیقات کارآگاهان دریافتند که همسر و دختر امیر به همراه مرد جوانی به خانه اصلیشان برگشته اند. با این گزارش بلافاصله کارآگاهان مبارزه با جرایم جنایی همدان وارد عمل شدند و آنها را به بازجویی احضار کردند. زن جوان در جریان تحقیقات مدعی شد که قصد اسباب کشی داشته و هرگونه آدمربایی را تکذیب کرد. اما ترسی که در چهره این زن جوان وجود داشت از چشم کارآگاهان پنهان نماند و در این مرحله کارآگاهان از زن جوان و مرد مشکوک خواستند با صاحبخانه تماس بگیرند و برای اثبات حرفهایشان از او بخواهند به همدان بیاید.
بدین ترتیب مرد مشکوک که در حقیقت یکی از آدمربایان بود در تماس با همدستانش موضوع را گزارش کرد و آدمربایان برای اینکه راز این آدمربایی را مخفی نگه دارند، به ناچار امیر - مرد ربوده شده - را به همراه یکی از همدستانشان به همدان فرستادند. اما امیر وقتی با مأموران مواجه شد واقعیت را فاش کرد و گفت: بعد از آمدنم به همدان یک روز پسرعمه ام و خواهرزاده هایم به سراغم آمدند. آنها با تهدید من، همسر و دخترم را سوار ماشین کردند و ما را 21 شبانه روز شکنجه میکردند. آنها در مدت 21 روز 13 بار مرا شکنجه کردند. مثلاً مرا میبستند و آب روی سرم میگرفتند و تهدید میکردند که اگر پول را فراهم نکنم مرا خواهند کشت.
او ادامه داد: حتی همسرم را هم بارها کتک زدند. درها به روی مان قفل بود و بشدت از آنجا مراقبت میشد. تا اینکه با شماره ای ناشناس با خانواده ام تماس گرفتم و از آنها خواستم که برایم پول تهیه کنند. بعد از مدتی آدمربایان وقتی دیدند نمیتوانم این پول را تهیه کنم تصمیم گرفتند وسایل خانه ام را بفروشند تا کمی از پولشان را بردارند. من حدود یک سال قبل از دختر عمه ام 200 میلیون تومان پول گرفته بودم تا با آن کار کنم. ابتدا قرار بود که هر چه سود کارمان بود نصف کنیم. اما بعد از مدتی گفتند باید سود 22 درصد به آنها بدهم که نتوانستم این پول را تهیه کنم و مجبور به فرار شدم. اما آنها ردم را گرفتند و گرفتارم کردند.
دستگیری 8 متهم
بدین ترتیب عملیات دستگیری سایر اعضای این باند ادامه یافت و متهمان این آدمربایی با تلاش کارآگاهان پلیس همدان و تهران دستگیر شدند. آدمربایان که 2 زن و 6 مرد هستند همگی به جرم خود اعتراف کردند.کوروش، مغز متفکر این آدمربایی که پسر عمه گروگان بود، در گفت وگویی با خبرنگار «ایران» عنوان کرد:
چرا امیر را ربودید؟
خواهرم 200 میلیون تومان پول مهریه اش را به همسر امیر داده بود تا با آن کار کند و سر ماه سودش را بدهد. اما امیر و زنش هیچ سودی پرداخت نکردند و سر سال بدهی 200 میلیون تومانیشان به 600 میلیون تومان رسید. مدام سراغ امیر و همسرش میرفتم تا پول خواهرم را از آنها بگیرم اما یک شب بیخبر امیر و خانواده اش خانه شان را خالی کردند و از تهران رفتند.
زمانی که از این ماجرا با خبر شدی چه کردی؟
زمانی که از این ماجرا با خبر شدی چه کردی؟
به یکی از دوستانم 20 میلیون تومان دادم تا آدرس آنها را پیدا کند.
چرا امیر و اعضای خانواده اش را ربودی؟
چرا امیر و اعضای خانواده اش را ربودی؟
برای اینکه به پولم برسم. با خودم گفتم دایی ام و پدرزنش زمانی که از این ماجرا باخبر شوند بدهیمان را میدهند. دایی ام وقتی از موضوع با خبر شد گفت امیر را آزاد نکنید که 3 میلیارد تومان هم از من کلاهبرداری کرده است. اما بعداً متوجه شدم دایی ام دروغ گفته و با این بهانه سعی داشته سر ما را گرم کند تا پلیس ما را به اتهام آدمربایی دستگیر کند و ما مجبور بشویم از بدهی 600 میلیونیمان بگذریم.
در این آدمربایی چه کسی همراهت بود؟
در این آدمربایی چه کسی همراهت بود؟
مادر، خواهر، سه خواهرزاده و دو نفر از طلبکاران امیر که روی هم از او 100 میلیون تومان میخواستند.
مادر و خواهرت هم در این آدمربایی همراهت بودند؟
مادر و خواهرت هم در این آدمربایی همراهت بودند؟
بله، آنها را با خودم به باغ بردم تا اتهام آدمربایی ما را تهدید نکند.
سابقه داری؟
سابقه داری؟
بله، سابقه سرقت مزدا 3. یک زمانی تخصصم سرقت مزدا 3 بود و حتی فیلمم هم در سایتها پخش شد. اما توبه کردم و دنبال کارهای خلاف نرفتم. سرقت را هم به خاطر تأمین پول مواد انجام میدادم.
چرا معتاد شدی؟
چرا معتاد شدی؟
همسرم از من جدا شد و تمام ارثیه پدریام را گرفت و به خارج از کشور رفت. من هم که به خاطر مهریه کار و پولهایم را از دست داده بودم به مواد روی آوردم.
دیدگاه خوانندگان
۶۲
mitra55 - تورنتو، کانادا
سلام. من سالها است که اخبار این سایت رو میخونم، و تصمیم گرفتم که هراز گاهی نظرم هم بدم.این اولین نظر من در این چند ساله. در رابطه با این خبر فقط میتونم یک جمله بگم،،، و اونم این که، چه جالب :)
جمعه ۲۳ تیر ۱۳۹۶ - ۰۳:۲۸
۶۲
mitra55 - تورنتو، کانادا
سلام. من سالها است که اخبار این سایت رو میخونم، و تصمیم گرفتم که هراز گاهی نظرم هم بدم.این اولین نظر من در این چند ساله. در رابطه با این خبر فقط میتونم یک جمله بگم،،، و اونم این که، چه جالب :)
جمعه ۲۳ تیر ۱۳۹۶ - ۰۳:۲۸
۶۲
mitra55 - تورنتو، کانادا
سلام. من سالها است که اخبار این سایت رو میخونم، و تصمیم گرفتم که هراز گاهی نظرم هم بدم.این اولین نظر من در این چند ساله. در رابطه با این خبر فقط میتونم یک جمله بگم،،، و اونم این که، چه جالب :)
جمعه ۲۳ تیر ۱۳۹۶ - ۰۳:۲۸
۶۲
mitra55 - تورنتو، کانادا
سلام. من سالها است که اخبار این سایت رو میخونم، و تصمیم گرفتم که هراز گاهی نظرم هم بدم.این اولین نظر من در این چند ساله. در رابطه با این خبر فقط میتونم یک جمله بگم،،، و اونم این که، چه جالب :)
جمعه ۲۳ تیر ۱۳۹۶ - ۰۳:۲۸
۶۲
mitra55 - تورنتو، کانادا
سلام. من سالها است که اخبار این سایت رو میخونم، و تصمیم گرفتم که هراز گاهی نظرم هم بدم.این اولین نظر من در این چند ساله. در رابطه با این خبر فقط میتونم یک جمله بگم،،، و اونم این که، چه جالب :)
جمعه ۲۳ تیر ۱۳۹۶ - ۰۳:۲۸