مشاجره نانواها رنگ خون گرفت
رأی دهید
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، شامگاه 29 خرداد پارسال درپی درگیری خونین دو نانوا در شهرری و کشته شدن یکی از آنها بهنام «فریدون» -55ساله-تیم جنایی راهی محل حادثه شده و در تحقیقات مقدماتی و بازجویی از شهود دریافتند، فریدون در درگیری با همکار 29سالهاش به نام «مصطفی» به قتل رسیده است.ازسوی دیگر مأموران که میدانستند مصطفی برای درمان زخمهای خود به بیمارستان میرود، با اعلام موضوع به مسئولان بیمارستانهای منطقه، سرانجام ردپای متهم فراری را در یکی ازبیمارستانها یافته و او را روی تخت دستگیرکردند.
متهم صبح دیروز از زندان به شعبه یازدهم دادگاه کیفری که به ریاست قاضی متین راسخ و باحضور قاضی حسینی –مستشار دادگاه- تشکیل جلسه داده بود انتقال یافت.در آغاز جلسه نماینده دادستان، متن کیفرخواست متهم را بیان کرد و از قضات خواستار مجازات قانونی شد سپس اولیای دم از دادرسان برای عامل قتل تقاضای قصاص کردند.
درادامه جلسه محاکمه، نانوای جوان زمانی که در برابر قضات دادگاه ایستاد درباره روزحادثه گفت: «من تازه در نانوایی مشغول کارشده بودم و از آنجا که در شهرستان بیکاربودم تصمیم داشتم به هر قیمتی شده در تهران بمانم و کارکنم تا بتوانم خرج ومخارج خودم وخانوادهام را تأمین کنم اما از همان روزهای شروع کار، همکارم سر ناسازگاری گذاشت و به همین خاطر همیشه با هم درگیری داشتیم تا اینکه تصمیم گرفتم بیخیال کار در تهران شوم و به شهر خودمان برگردم.
وقتی با پدرم تماس گرفتم، گفت به هیچ عنوان به شهرستان برنگرد که هیچ کاری برای انجام و کسب رزق و روزی پیدا نمیشود. به همین خاطر وقتی به نانوایی برگشتم دوباره با همکارم جروبحثمان شد و او این بار با یک جارو به جانم افتاد.من که خیلی ترسیده بودم، با چاقویی که از قبل خریده بودم یک ضربه به گردنش زدم که یکدفعه با بدن خونین روی زمین افتاد و...
همان موقع از ترس با چاقو دو ضربه نیز به خودم زدم و در حالی که خون زیادی از من رفته بود ازنانوایی فرار کردم ،اما وقتی به بیمارستان هفت تیر رفته بودم، غافلگیرانه دستگیر شدم. با اینکه خودم را برای قصاص آماده کردهام اما بازهم میگویم که به هیچ عنوان نمیخواستم او کشته شود بلکه فقط می خواستم او بترسد که این اتفاق افتاد.»
قضات دادگاه پس از شنیدن اظهارات متهم، وارد شور شده و او را به اتهام قتل عمد به قصاص نفس- اعدام- محکوم کردند.
دیدگاه خوانندگان
۷۰
senator x - تهران، ایران
اساتید محترم زندانی فقط همین نکته را به دانشجوهای قاتل خود تدریس میکنند که,قصد کشتن نداشتم میخواستم او را بترسانم ولی از قبل یک چاقوی ضامنداربا تیغهه 10سانتی برای (ترساندن)خریده بودم
یکشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۶ - ۲۰:۲۲
۷۰
senator x - تهران، ایران
اساتید محترم زندانی فقط همین نکته را به دانشجوهای قاتل خود تدریس میکنند که,قصد کشتن نداشتم میخواستم او را بترسانم ولی از قبل یک چاقوی ضامنداربا تیغهه 10سانتی برای (ترساندن)خریده بودم
یکشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۶ - ۲۰:۲۲
۷۰
senator x - تهران، ایران
اساتید محترم زندانی فقط همین نکته را به دانشجوهای قاتل خود تدریس میکنند که,قصد کشتن نداشتم میخواستم او را بترسانم ولی از قبل یک چاقوی ضامنداربا تیغهه 10سانتی برای (ترساندن)خریده بودم
یکشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۶ - ۲۰:۲۲
۷۰
senator x - تهران، ایران
اساتید محترم زندانی فقط همین نکته را به دانشجوهای قاتل خود تدریس میکنند که,قصد کشتن نداشتم میخواستم او را بترسانم ولی از قبل یک چاقوی ضامنداربا تیغهه 10سانتی برای (ترساندن)خریده بودم
یکشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۶ - ۲۰:۲۲
۷۰
senator x - تهران، ایران
اساتید محترم زندانی فقط همین نکته را به دانشجوهای قاتل خود تدریس میکنند که,قصد کشتن نداشتم میخواستم او را بترسانم ولی از قبل یک چاقوی ضامنداربا تیغهه 10سانتی برای (ترساندن)خریده بودم
یکشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۶ - ۲۰:۲۲