مردی که ۴ بار پای چوبه دار رفت

هر بار مادر مقتول با دیدن صحنه اعدام بیهوش شد و از اعدام قاتل گذشت
 مرد جوانی با همدستی دو دوستش، مستأجر خانه پدرش را به‌خاطر سرقت 3 میلیون‌تومان کشت و بعد جسدش را در صندوق عقب خودرواش گذاشت و در بیابان‌های اطراف کیانشهر به آتش کشید. وی که پس ‌از ارتکاب جنایت در سال 88 دستگیر و در دیوانعالی کشور به قصاص محکوم شده بود، سرانجام صبح دیروز حاضر شد با پرداخت 50 میلیون تومان پول نقد و واگذاری دو خانه به خانواده مقتول از آنها رضایت بگیرد و از اعدام نجات پیدا کند.
به‌گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، سوم تیرسال 88 به‌دنبال ناپدید شدن مرد جوانی به‌نام «هادی» -30 ساله- خانواده‌اش به اداره آگاهی تهران مراجعه کردند. کارآگاهان با ردیابی گوشی تلفن همراهش دریافتند او با شخصی به‌نام «حمید» – 32 ساله- «پسر صاحبخانه» در تماس بوده است.
همزمان با کشف این سرنخ جسد سوخته «هادی» در پشت صندوق عقب خودرو پژو در اطراف کیانشهر پیدا شد.حمید پس از دستگیری و بازجویی لب به سخن گشود و راز جنایت را فاش کرد.او به کارآگاهان گفت: «چند ماهی بود که اعتیاد داشتم، وقتی پول‌های مستأجرمان را دیدم که به‌عنوان امانت قرار بود به آژانس املاک سرکوچه‌مان بدهد وسوسه شدم. بعد هم او را در فرصتی مناسب به دام انداخته و با پتکی که در صندوق عقب ماشین داشتم ضربه‌‌ای به سرش زدم. بعد هم از دو دوستم خواستم به کمکم بیایند. سپس با هم هادی را با طناب خفه کردیم و بعد جسدش را به بیابان بردیم و با بنزین سوزاندیم.
پس از اعتراف هولناک عامل جنایت دو همدستش بازداشت شدند.
عامل جنایت طی چند مرحله محاکمه به اتهام مباشرت در قتل عمد به اعدام و به اتهام سرقت مقرون به آزار به 10 سال حبس و 74 ضربه شلاق محکوم شد. محکوم به اعدام چهار بار پای چوبه‌دار رفت اما هر بار مادر مقتول با دیدن صحنه اعدام دچار حمله قلبی شده و مراسم اعدام لغو شد تا اینکه سرانجام او از حق قصاص قاتل پسرش گذشت و سایر اولیای دم نیز گذشت کردند.
صبح دیروز این جوان نجات یافته از اعدام، به شعبه چهارم دادگاه کیفری انتقال یافت تا از جنبه عمومی جرم در این دادگاه به ریاست قاضی عبداللهی و با حضور قاضی کیخواه -‌مستشار دادگاه- محاکمه شود.
در آغاز جلسه اولیای دم (برادران مقتول) به شرط دریافت دو خانه و 50 میلیون تومان پول نقد اعلام کردند از حق قصاص خود گذشت می‌کنند آنگاه متهم پای میز محاکمه ایستاد و به سؤالات قضات پاسخ داد.
چند سال است که در بازداشت هستی؟
9 سال.
متأهل هستی؟
بله. یک پسر 9 ساله‌هم دارم.
آیا اتهامت را قبول داری؟
بله. قبول دارم اما اشتباه کردم و بسیار پشیمان هستم. چون آن زمان اعتیاد داشتم و نمی‌دانستم دارم چه اشتباهی می‌کنم. فقط به‌خاطر 3 میلیون تومان آدم کشتم.
چند کلاس درس خوانده‌ای؟
دیپلم فنی دارم و قبلاً مکانیک بودم.
از زندان آزاد شدی چه برنامه‌ای داری؟
می‌خواهم کار کنم و پدر خوبی برای تنها پسرم باشم.در این مدت همسرم به سختی زندگی کرده و باید تمام این 9 سالی را که در کنار‌شان نبوده‌ام جبران کنم.
در پایان جلسه دادگاه قضات وارد شور شدند تا از جنبه عمومی جرم درباره متهم تصمیم بگیرند.