روایت اشکهای فرزندان رئیسی از کاندیداتوری پدر

پارسینه می نویسد : زندگی خیلی معمولی داریم. ایشان با همان ماشین های سمند اداری جابجا می شوند. حتی اقوام که ماشین شاسی بلند دارند می گویند به ایشان بگویید ماشین شان را جلوی خانه ما نزنند، مردم فکر می کنند ما از این ماشین ها سوار می شویم.
 

خانم علم الهدی، همسر آیت الله رئیسی، تولیت آستان قدس رضوی، دکترای فلسفه تعلیم و تربیت است. ایشان دانشیار دانشگاه شهید بهشتی در دانشکده علوم تربیتی بوده و در کنار آن رئیس پژوهشکده مطالعات بنیادین علم و فناوری دانشگاه شهید بهشتی می باشد. از سوی دیگر ایشان رئیس کمیسیون تعلیم و تربیت شورای انقلاب فرهنگی را برعهده دارند. ایشان صاحب دو فرزند دختر و دو نوه هستند. بر آن شدیم با توجه به نزدیکی ایام انتخابات و به مناسبت کاندیدا شدن همسر ایشان، مصاحبه‌ای تفصیلی ترتیب داده و نظرات همسر آیت الله رئیسی را در این ایام جویا شویم. شرح این گفتگو از این قرار است:

  دو نامه از سوی آیت الله رئیسی منتشر شد. نظر حضرتعالی در مورد این نامه ها چیست؟ دکتر علم الهدی: آقای رئیسی تاکید زیادی بر سیاست ورزی مبتنی بر اخلاق دارند. خیلی ها به ایشان توصیه می کردند که به گردونه انتخابات وارد نشوید، اما ایشان در جواب می گفتند بگذارید یکبار مردم سیاست ورزی مبتنی بر اخلاق را ببینند. محتوای نامه ایشان نیز بر همین مبناست که بیاییم قبل از هر چیز، بر این نوع سیاست ورزی پایبند باشیم و از این اصول عبور نکنیم. ایشان اصول اخلاقی را خط قرمز خود می دانند و حتی یکبار به من هم گفتند حاضرم در مناظرات شکست هم بخورم اما اصول اخلاقی را زیر پا نگذارم. این بحث‌ها ماورای حقوق و حقوق دانی است، بحث اخلاق چند درجه فراتر از حقوق است.
  باتوجه به شغل های خاص آیت الله رئیسی، آیا تاکنون ایشان یا خانواده‌شان تهدید شده‌اند؟ یا هرگونه خاطره خاصی که می تواند برای مخاطبین جذاب باشد را برایمان بازگو کنید.
 اگر تهدیدی تا حالا صورت گرفته بوده ایشان آن را به داخل خانه منتقل نکرده اند. ایشان در اینگونه مسائل بسیار دقت می کنند و به هیچ وجه مسائل کاری شان را به داخل خانه نمی آورند. البته مواردی بوده که ما از روحیه ایشان متوجه شدیم اتفاق خاصی افتاده است. مثلا در مورد پرونده نخست وزیری که ایشان تمام کارها را انجام داده بود، اما ناگهان امام دستور دادند پرونده مختومه شود. از جاهای زیادی هم مراجعه کردند، از مرکز اسناد انقلاب اسلامی و دیگر جاها تا آن پرونده را باز کنند اما ایشان راضی نشدند هیچ مصاحبه ای را انجام بدهند و گفتند پرونده ای را که امام دستور دادند مختومه کنید من باز نمی کنم. من هم هیچ اطلاعی از آن قضیه ندارم.
 
 یک اخلاقی که ایشان دارند این است که از جزئیات هیچ پرونده ای صحبت نمی کنند. مثلا همین ماجرای فسادی که در ابتدای تولیت ایشان در آستان قدس رخ داد، آقای رئیسی به هیچکس نگفته بودند، درحالیکه به شدت از آن رنج می بردند و با خودشان می گفتند چنین کاری با اموال کافر حربی انجام نمی دهند چطور با اموال امام رضا فردی چنین کاری می کند؟ من گفتم این مورد را به مقام معظم رهبری اطلاع دهید. ایشان گفتند چرا باید خاطر ایشان را مکدر کنم. خودم مسئله را حل می کنم. به شخصه فقط می دانستم آن فرد مشکل دارد اما داستان را دقیقا نمی دانستم.
 
ایشان هم از بیان داستان در رسانه ها خودداری می کردند تا اینکه از سوی رفقای همان فرد مطرح و پخش شد. اتفاقا در همان موقع هم برخی تماس گرفتند که ایشان را آزاد کنید. آقای رئیسی گفتند اتفاقا رفقای خود آن فرد نامش را منتشر کردند، من که فقط به دادگاه معرفی کردم.
بعد مقامات آستان قدس آمدند و گفتند حاج آقا اطلاعیه بدهید. حاج آقا مخالفت کردند و گفتند حق ندارید اسم او را بیاورید. گفتند حاج آقا همه سایت ها اسمش را آورده اند. حاج آقا گفتند آن فرد هنوز متهم است و جرمش اثبات نشده است. کلی کشمکش رخ داد آخر هم یک نفر خودش رفت مصاحبه کرد و توضیح داد. حاج آقا خیلی مقید هستند که تا جرمی اثبات نشده اسمی برده نشود و آبروی کسی نرود. یا یک آیت اللهی که دستگیر شده بود، از حاج آقا پرسیدیم جریانش چیست؟ حاج آقا ابا داشتند و نمی گفتند. اصرار کردم حاج آقا نکته های دینی و مذهبی زیبایی از ایشان در فضای مجازی منتشر می شود و اگر چیزی نگید همین بچه های خودمان که آنها را می خوانند منحرف می شوند. آنقدر اصرار کردیم که ایشان دو سه مورد گفتند.
 آیت الله رئیسی در ابتدای بیانیه خود در بدو ورود به انتخابات گفتند من هیج میلی به قدرت ندارم. خواستم ببینم شما این جمله را چطور تحلیل می کنید؟ آیا نکاتی در زندگی مشترک تان در این راستا داشته اید؟
 ایشان یک طلبه بود در ابتدای انقلاب و آیت الله بهشتی طی تحقیقاتی که داشتند چندتن از طلاب از جمله ایشان را شناسایی و آموزش دادند. ایشان را که به کرج برده بودند، دو مسئله در آن شهر مطرح بود. یکی اینکه سرمایه داران در آن شهر حضور داشتند و دوم آنکه مسئله منافقین نیز در آنجا خیلی مطرح بود و یکی از عللی که منافقین دلشان خیلی از ایشان پر است به همین قضیه برمی گردد.
 
طی برخوردهای قانونی که ایشان در آنجا انجام می دهند، نقشه قتل ایشان کشیده می شود که وقتی شهید بنی جمالی به جای ایشان می رود، متاسفانه ایشان را به شهادت می رسانند. پس از آن ماجراها و اینکه توانستند لیاقت خود را نشان بدهند، ایشان را ارتقا دادند و به استان همدان بردند. بعد از استان همدان ایشان تصمیم گرفت که به قم برگردد و طلبگی خود را ادامه دهد، اما ان روزها در تهران آقای موسوی خوئینی ها نمی گذاشت. هرچه ایشان اصرار داشتند که من میخواهم به قم برگردم و درس بخوانم و سمت اجرایی نمی خواهم از آن سو بود که اصرار وجود داشت که ایشان به کار اجرایی برگردند.
 
 این شد که به تهران رفتیم. چند سال گذشت و من هرچه می گفتم وسایل مان را از قم بیاوریم اما ایشان می گفت، نه، میخواهیم برگردیم. لذا ایشان اصلا بدنبال قدرت نبود. البته پشتوانه حکم امام برای ایشان نیز بسیار موثر بود.
 
این که امام اقای موسوی اردبیلی را داشته باشد اما تقریبا هرجایی که اختلافی پیش می آمد یک طلبه 25 ساله را برای حل اختلاف بفرستد، خود در روند کار ایشان خیلی تاثیر داشت. بعد از آن سال ها بود که ایشان به سازمان بازرسی رفت. به یاد دارم آن روزها دولت اصلاحات به شدت از بازرسی های ایشان ترس داشت. هرجایی که ایشان ارتقا پیدا می کرد یا ایشان را به زور و با فرمان مافوق می فرستادند یا حتی در برخی موارد اصلا به ایشان نمی گفتند و ایشان را منصوب می کردند و در موردی حتی ایشان حکم خود را از رادیو می شنید و وقتی من به  ایشان می گفتم که از رادیو شنیدم، ایشان باور نمی کرد و می گفت کسی به من چنین ابلاغی نکرده و حتی یک سوال هم از من نپرسیده اند. البته در مقابل آن حسادت ها هم بسیار بود. در بسیاری از موارد تا برای ایشان می خواستند حکمی بزنند عده  زیادی می رفتند و سعایت ایشان را می کردند و می گفتند ایشان برای این پست مناسب نیست.
 
 در مورد حکم تولیت نیز هرطور توانستند سعایت کردند تا حکم برای ایشان نخورد. بحث نایب التولیه و حتی شورایی شدن تولیت نیز مطرح شد و جالب آن بود که ایشان در تمام طول آن مدت در خانه نشسته بود و اصلا برایش مهم نبود و در نهایت حضرت آقا آن حکم را برایشان زدند.
 
 در طول زندگی مان هیچ گاه برای دریافت پستی ایشان خود را مطرح نکرد یا نرفت رایزنی کند، لابی کند تا آن پست را تحویل بگیرد. برای خبرگان نیز سه استان خراسان جنوبی، سیستان و بلوچستان و گرگان چند مدت آمدند و پافشاری کردند که ایشان آمد. در این دوره اتفاقا تهران خیلی پافشاری کردند که از تهران کاندیدا شوند، که ایشان در جواب گفت: بینی و بین الله نمی شود بیرجند را کنار بگذارم و بیایم تهران. حتی من اصرار داشتم به تهران، چرا که ایشان بابت رفت و آمدهای به بیرجند خیلی اذیت می شدند. اما قبول نکردند.
 چه شد که ایشان کاندیدا شدن برای ریاست جمهوری را پذیرفتند؟
اصرار و پافشاری به ایشان زیاد بود و از طرف مردم هم شروع شد. حتی دوره های قبل هم برای درخواست آمده بودند، مردم حزب اللهی و جامعه مداحان آمدند و پیشنهاد کردند.حتی خانواده هاشمی به ایشان می گفتند اگر شما رئیس جمهور بشوید خیلی خوب می شود. اما این روزها بیشتر اصرارها از سوی مردم در حرم مطرح می شد. من می گفتم حاج آقا این ها چه می گویند.
 
ایشان در جواب می گفتند غصه نخور، خبری نیست. من همچین جایی را رها نمی کنم. اما این سیر همچنان ادامه پیدا کرد. تا اینکه بسیاری از مراجع قم اصرار کردند. اما باز هم ایشان نپذیرفت. از روزی که ایشان مشهد آمدند مراجع از جمله آیت الله وحید خیلی ابراز خوشحالی می کردند. آیت الله وحید خودشان تشریف آوردند به دفتر حاج آقا. هرچه حاج آقا اصرار می کردند که من باید بیایم، شما چرا، اما ایشان می گفتند نه، خودم باید بیایم. یک بار مقام معظم رهبری هم به ایشان گفتند من از هیچ یک از انتصاب هایم مردم اینقدر از من تشکر نکرده بودند. از انتصاب شما مردم خیلی تشکر کردند.
 
اینکه عده ای این روزها رابطه ما با آیت الله مصباح را بزرگ کردند، البته افتخار است برای ما این ارتباط، اما رابطه ما با همه مراجع همین طور است. ما هرساله به خانه آیت الله جوادی آملی می رویم، با ایشان به سوریه رفتیم. رابطه خانوادگی که با آیت الله جوادی آملی داریم با آیت الله مصباح نداریم. خلاصه این داستان مردم ادامه پیدا کرد تا اینکه 50 نفر از مجلس خبرگان آمدند و دعوت کردند.حاج آقا به آن ها گفت نکنید این کارها را، که آن ها در جواب گفتند ما به شما کاری نداریم، تکلیف مان را انجام می دهیم. رفتند خدمت آقا رسیدند و این پیشنهاد را مطرح کردند و آقا فرمودند من دخالت نمی کنم. تا اینکه یکی از مراجع به مشهد آمدند و با ایشان صحبت کردند و حجت را بر ایشان تمام کردند.
 
وقتی آن صحبت تمام شد، حجت برایشان تمام شد و پذیرفتند. به یاد دارم که بعد از آن بود که فرزندانم خیلی گریه کردند و گفتند پدر می دانی داری چه می کنی؟ می دانی وارد چه کارزاری می شوی؟ خود من چند روز در بیمارستان بستری شدم. اما ایشان بلاخره تصمیم گرفت که کاندیدا شود و امروز هم تاکید می کند که نیامده ام که بروم، بلکه تا آخر در صحنه می مانم.
  ماجرای آن روزی که آیت الله رئیسی در قم سخنرانی داشتند بعد سخنرانی ایشان در قم کنسل شد و گفتند مقام معظم رهبری ایشان را به بیت فراخواندند چه بود؟
  این یک دروغ بود. ایشان اصلاً در مشهد بود. اتفاقا من خودم قم بودم و در موسسه امام خمینی(ره) ارائه مقاله داشتم. آنقدر مردم پرسیدند که آخر من خودم شک کردم و زنگ زدم که ایشان گفتند من مشهدم.
  در مورد شعار انتخابی ایشان توضیح بفرمایید که چرا این شعار انتخاب شد؟ علت انتخاب شدن شعار کار و کرامت چه بود؟
  ایشان در ایامی که در آستان قدس بود خیلی با مشکل بیکاری مواجه می شدند و خیلی در این زمینه مراجعه داشتند. اکثریت نامه هایی که در ضریح امام رضا انداخته بودند مردم، درخواست کار بود. حاجاتشان شاغل شدن بود. این بود که اصلی ترین برنامه خود را کار و اشتغال انتخاب کردند.
 
 در بحث کرامت هم دلیل این است که ایشان به کرامت مردم خیلی اهمیت می دهند. یک حداقل وجود دارد به نام حق و حقوق، اما کرامت یعنی خیلی بالاتر از حقوق مردم. اگر می خواهیم با خارج ارتباط برقرار کنیم، بر اساس کرامت باشد نه ذلت. اگر می خواهیم برای مردم شغل ایجاد کنیم، شغل با کرامتی ایجاد کنیم. شاید یک پدر وقتی به خانه می رود از گرسنه بودنش رنج نبرد، اما شرمندگی او مقابل فرزندانش که نتواند خواسته های آنها را برآورده کند، خیلی سخت تر است.
در مورد نحوه زندگی و ساده زیستی آیت الله رئیسی توضیح بفرمایید.
ما زندگی خیلی معمولی داریم اما در همین مورد هم با حاج آقا خیلی درگیریم. برای عوض کردن هر اسباب خانه باید کلی نقشه بکشم. خود ایشان با همان ماشین های سمند اداری جابجا می شوند. حتی اقوام که ماشین شاسی بلند دارند می گویند به ایشان بگویید ماشین شان را جلوی خانه ما نزنند، مردم فکر می کنند ما از این ماشین ها سوار می شویم. تمام جوانب را رعایت می کنند تا خدای نکرده از زندگی ساده دور نشوند.
رأی دهید
دیدگاه خوانندگان
۵۷
دوستدار - استهکلم، سوئد

جمیله همسر ایت الله قاتل هم دختر اخوند است و هم شوهر اخوند میباشن .اخوندها هم در دروغگوئی داستانهای فراوان دارن که همه ما بارهای بار دروغهایشان را شنیده ایم و این حاج خانم چون باباش و شوهرش اخوند میباشن پس از جلوو از پشت اطلس ناب است در دروغگوئی!
دوشنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۹۶ - ۲۳:۳۷
۴۴
شب تاب - یوکوهاما، ژاپن

چه ننه من غریبم بازى آبکى!؟ بالاخره دختر روضه خون پونزه زارى بوده و شوهرش هم در أصل یک روضه خون جنایتکاره! بایدم بتونه اینطور اراجیف رو سر هم کنه ! حیفه وقت!
دوشنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۹۶ - ۲۳:۴۹
۵۷
ایران کهن - هوستن، ایالات متحده امریکا

دقت کردید همشون میگند ما یه پراید یا سمند قدیمی داریم ؟؟ خر خودتی حاج خانم بگو ببینیم تو حساب بانکی خارج چقدر دارید؟؟ زمین و کارخونه چی ؟؟
دوشنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۹۶ - ۲۳:۴۹
۵۷
مدافع حق - مادرید، اسپانیا

خانم محترم میشه توضیح بدین در مقامى که اشغال کردین ( رئیس پژوهشکده مطالعات بنیادین علم وتکنولوژى) چه دست اوردى داشتین براى بشریت . اخه چرا مکانى رو که یه نخبه میتونه در اختیار بگیره و کار مفید انجام بده اشغال میکنى . مردم میدونن با این چند شغل دولتى که دارى چقدر حقوق میگیرى . وجدان داشته باش بگو .
‌سه شنبه ۵ اردیبهشت ۱۳۹۶ - ۰۰:۳۲
۴۱
Iran e forozan - لندن، انگلستان

اخى جیگرم کباب شد ، بچه ها دست به دست این هزارتومنى رو برسونید بهش ثواب داره
‌سه شنبه ۵ اردیبهشت ۱۳۹۶ - ۰۰:۳۹
۶۳
برجعلی - کلن، آلمان

این حرف ها رو ول کن حاج خانم. از اعدامهای بی محاکمه دهه شصت که هزاران بی گناه رو حاج اقاتون قتل عام کرد بگو. این اخلاق که میگید، مال همون وقتاست؟
‌سه شنبه ۵ اردیبهشت ۱۳۹۶ - ۰۳:۰۵
۶۳
برجعلی - کلن، آلمان

آقای رئیسی تاکید زیادی بر سیاست ورزی مبتنی بر اخلاق دارند. زرشک . معنی اخلاق جنایتکاران قاتل رو فهمیدیم.
‌سه شنبه ۵ اردیبهشت ۱۳۹۶ - ۰۳:۱۲
۴۴
kiyanzx1 - استکهلم، سوئد
یاد زن اکبر کله پز محله قدیم افتادم ! دلم برات جزغاله گشت ! وقتى ایت الله منتظرى گفت : از شما بعنوان جنایتکاران تاریخ اسم میبرند باز هم وق وق بیخود! خجالت که نمیکشید کلا !!
‌سه شنبه ۵ اردیبهشت ۱۳۹۶ - ۱۰:۲۸
۵۰
ابن ملجم - مونیخ، آلمان
چقدر پستید ،واقعا ثابت کردید که از پیروان واقعی مسلک سرار ریا دروغ و دله دزدی تشیع هستید و مثل پایه گذار این فرقه ففریب یک روده راست تو شکمتون نیست!حالا نوبت تو خاتون بانو شده که جای مادر نظر دزد(زیفه رفسنجانی) بگیری و بگی امام زمان خودش توله هاتو از....بیرون کشیده!
‌سه شنبه ۵ اردیبهشت ۱۳۹۶ - ۱۲:۴۳
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.
  • گفتگو با سخنگوی سیاست خارجی اتحادیه اروپا: برای تغییر رژیم ایران مداخله نمی‌کنیم
  • مشاور فرمانده سپاه می‌گوید حدود ۲۰ جنگنده اف۳۵ اسرائیل را نابود کرده‌اند
  • عیادت نمایندگان خامنه‌ای از سفیر ایران در لبنان؛ چهره امانی در عکس‌ها به‌طور کامل مشخص نیست
  • رئیس بسیج جامعه پزشکی ایران: زوج‌هایی را که قصد سقط جنین دارند شناسایی می‌کنیم
  • رأی‌گیری کابینه اسرائیل در مورد «حمله تلافی‌جویانه احتمالی علیه ایران»
  • عکس روز: گاف ملی‌پوشان با انتشار نقشه ایران بدون دریاها و خوزستان و بخشی از فارس
  • شبکه اسرائیلی «کان ۱۱ نیوز»: ایران یک‌سوم موشک‌های پیشرفته خود را در حمله به اسرائیل مصرف کرده
  • داریوش اقبالی در کنسرت وین: در کوله مهمات سربازان خارجی، آزادی برای سرزمینی دیگر وجود ندارد
  • (تصاویر) کیف‌های لاکچری سحر دولتشاهی با قیمت‌های باور نکردنی
  • هشدار درباره تلاش ایران برای ترور و خرابکاری در بریتانیا،تهران اتهام MI۵ را رد کرد
  • +552شاهزاده رضا پهلوی: به عنوان ایرانی میهن پرست و ملی گرا با اقدام نظامی علیه کشورم مخالفم!
  • +421پیام رضا پهلوی: اجازه نمیدهیم بعد از سقوط جمهوری اسلامی در ایران خلاء قدرت ایجاد شود
  • +335یک طرفدار حزب‌الله: دیگر نمی‌خواهم از ایران و عمامه و دین دفاع کنم. این همه دروغگویی بس است
  • +252سعید عطاالله، از فرماندهان نظامی حماس، به همراه سه عضو خانواده‌اش کشته شد
  • +236‌تلویزیون اسرائیل: هاشم صفی‌الدین «جانشین احتمالی» نصرالله در بیروت کشته شد
  • +235نماینده مجلس ملی فلسطین: پول ایران را نمی‌خواهیم ما را رها کنید، ما را نابود و دیوانه کردید
  • +229وزیر دفاع اسرائیل: حمله ما به ایران «کشنده، دقیق و به ویژه غافلگیرکننده» خواهد بود
  • +223ویدیوی تخریب سردیس قاسم سلیمانی در «باغ ایران» در لبنان توسط ارتش اسرائیل
  • +212کانال ۱۲ اسرائیل: قاآنی، فرمانده نیروی قدس، «احتمالا» در حمله اسرائیل به بیروت «زخمی» شده
  • +189حمله اسرائیل به ساختمانی نزدیک سفارت ایران در دمشق؛ محل ملاقات فرماندهان سپاه و حزب‌الله