دیدار اینترنتی مادر و دختر روی خط ایران ـ امریکا
رأی دهید
9 سال از این جدایی و بیخبری میگذشت که یکی از اقوام دور «مزین» خبر فوت او را برای دخترش آورد. غم رفتن مادر از یک سو و اینکه هیچ مزاری برای سوگواری وجود نداشت نادیا را بشدت ناآرام کرده بود.... این آخرین خبری بود که از آن سوی مرزها رسید.همه چیز در طول این سالها با تصور مرگ مادر گذشت تا اینکه سوم فروردین 96، اتفاق عجیبی رخ داد.
پیام مرموز اینترنتی
سوم فروردین ماه سالجاری، پسر کوچک نادیا، پیام عجیبی در صفحه فیس بوکش دید. او در این باره به خبرنگار «جویندگان عاطفه» گفت: «پیام مشکوک و عجیبی بود. همه اطلاعات من در آن خیلی واضح درج شده بود. فرستنده خود را همسایه مادربزرگم در امریکا معرفی کرده و مدعی شده بود او زنده است و با مرگ داییام، در 88 سالگی در خانهای در یکی از شهرهای کالیفرنیا تنها زندگی میکند. راستش کمی مشکوک شدیم. چون ما 16 سال پیش خبر فوت مادربزرگ را شنیده بودیم. اما همه مشخصات کامل بود و نمیشد راحت از کنارش گذشت. باز هم اعتماد نکردیم. تا اینکه این فرد صفحه حوادث روزنامه ایران به تاریخ 17 اسفند را برایمان فرستاد. وقتی عکس مادربزرگ و خبر چاپ شده را دیدیم اطمینان یافتیم که مادربزرگ زنده است. وقتی به مادرم موضوع را گفتم شوکه شد.دراوج خوشحالی باورش نمیشد که مادرش زنده است.آن طور که از همسایه مادربزرگ در امریکا شنیدیم، داییام 5 سال قبل بهدلیل ابتلا به سرطان فوت کرده بود و مادربزرگ با وجود کهولت سن با یک پرستارخانگی زندگی میکرد. همسایه مادربزرگم خیلی به او و ما لطف کرد و مقدمات تماس تصویری ما را ازطریق «اسکایپ» با مادربزرگ فراهم کرد. راستش مادربزرگ بهدلیل کهولت سن و گذشت زمان ما
را نمیشناخت. آنقدر نشانه آوردیم تا مطمئن شد خانوادهاش هستیم. چند باری با هم صحبت کردیم. از آنجا که خواهرم مقیم انگلیس است بزودی به دیدن مادربزرگ میرود. من و مادرم هم در نخستین فرصت برای دیدناش خواهیم رفت. این اتفاق خوب با پیگیری و محبت همسایه مادربزرگ و گروه جویندگان عاطفه رخ داد و از همین جا از طرف خانوادهام از همه تشکر میکنم.»
لینک مرتبط:آخرین آرزوی مادر ایرانی مقیم امریکا