تعداد لایک‌ اینستاگرام نوعروس و شوهرش را به دادگاه کشاند!

عشق زن جوان به افزایش تعداد لایک‌هایش در شبکه مجازی اینستاگرام، برایش گران تمام شد و در نهایت پای او را به دادگاه خانواده باز کرد.
 

به گزارش  رکنا، مهرداد وقتی دید که همسرش از صبح تا شب به هر دری می‌زند تا تعداد لایک‌های پیجش در اینستاگرام افزایش پیدا کند، از زندگی مشترکش خسته شد و تصمیم به جدایی گرفت. او در نهایت هفته گذشته به همراه همسرش راهی دادگاه خانواده شد تا به زندگی مشترک یکساله‌اش برای همیشه پایان دهد. این مرد زمانی‌که در مقابل قاضی دادگاه خانواده قرار گرفت در باره ماجرای زندگی اش گفت: یک سالی می‌شود که با او ازدواج کرده‌ام.

 
از همان روز‌های اول آشنایی عشق و علاقه او را به شبکه‌های مجازی می‌دیدم، ولی تصور نمی‌کردم که او تا این اندازه به فضای مجازی اعتیاد داشته باشد. تازه پس از آغاز زندگی مشترک بود که متوجه شدم این زن تمام زندگی‌اش اینستاگرام است. به هر دری می‌زند تا تعداد لایک‌هایش بالا برود. به همین دلیل با هر غریبه‌ای در اینستاگرام دوست می‌شود تا او را لایک کنند.
 
از هر لحظه زندگیمان عکس منتشر می‌کند و با هر لایک کلی ذوق می‌کند. این رفتارهایش برایم خیلی عجیب و غریب بود. باور نمی‌کردم که این زن تا این اندازه برایش لایک کردن بقیه مهم باشد، اما او برایش مهم بود. تا حدی که اگر تعداد لایک‌هایش کم می‌شد، بد اخلاق وعصبانی می‌شد و حتی جرات نمی‌کردم با او صحبت کنم. با هر کسی در مورد افزایش تعداد لایک‌هایش مشورت می‌کرد و هرکس هر چیزی که می‌گفت او هم گوش می‌داد.
 
یک سال است که زندگی من شده اینستاگرام؛ هر شب وقتی از سرکار به خانه بر‌می‌گردم، زهرا از تعداد لایک‌هایی که آن روز دریافت کرده برایم می‌گوید. دیگر حتی دلم نمی‌خواهد اسم اینستاگرام را بشنوم. هرچه هم اعتراض می‌کنم، فایده‌ای ندارد. تازه عصبانی هم می‌شود. به او می‌گویم چه اهمیتی دارد که عکست زیاد لایک داشته باشد یا کم؛ ولی مگر گوشش بدهکار است. دیگر از این زندگی خسته شدم و برای همین تصمیم به جدایی گرفتم.
 
در ادامه همسر این مرد نیز به قاضی گفت: آقای قاضی اینستاگرام برای من تنها یک سرگرمی است. شوهرم موضوع را بیش از اندازه بزرگ کرده است. من فقط از روی علاقه دوست دارم که تعداد لایک‌هایم زیاد باشد، اما مهرداد مرتب سرم غر می‌زند و می‌خواهد تنها دلخوشی و سرگرمی‌ام را از من بگیرد. از این خودخواهی او بشدت عصبانی شدم. برای همین من هم دیگر نمی‌خواهم در کنار این مرد زندگی کنم.
 
در پایان نیز قاضی سعی کرد این زوج را از جدایی منصرف کند. او دلیل آنها برای طلاق را کافی ندانست و از این زوج جوان خواست برای حل شدن مشکل‌شان به مرکز مشاوره بروند. در نهایت نیز این زوج پیشنهاد قاضی را پذیرفتند و راهی مرکز مشاوره شدند.
رأی دهید
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.