دخترک ۵ ساله ای که از دو پیرزن نگهداری می کند
رأی دهید
به گزارش برترینها، درواقع او به تنهایی از این زنان مسن نگهداری می کند و هیچ کسی در این کار به او کمک نمی کند، نقشی که شرایط زندگی بر او تحمیل کرده و هیچ کودکی قادر به تحمل آن نیست.
پدر آنا وقتی او تنها سه ماه داشت به دلایل نامعلوم به زندان فرستاده شد و مادرش دوباره ازدواج کرد و بعد از مدتی دخترش را رها کرد. دخترک در کوه های دورافتاده زوئین با مادربزرگش که از آرتریت شدید رنج می برد و مادرمادربزرگش که ۹۲ سال دارد تنها ماند و جمع آوری غذا و پخت و پز غذا، نظافت و کمک به آن ها در رفتن به توالت را آغاز کرد.
یکی از همسایگان مهربان آن ها به آنا اجازه می دهد از مزرعه شان سبزی بچیند. آنا آرزوی سلامتی خانواده خود را دارد. مجموعه عکس هایی از زندگی سخت آنا را در این مطلب مشاهده می کنید که کودکی فراموش شده او را نشان می دهد.
دیدگاه خوانندگان
۸۰
واقع بین ایرانی - هامبورگ، آلمان
دخترم . عزیزم. از اینکه این همه به اطرافیانت محبت داری و با ان دست های کوچک مهربانت به مادر بزرگ و مادر بزرگتر غذا میدی. و با ان دستهای پر از عاطفه ات حیاط خانه را تمیز میکنی بسیار خوشحال شدم. اما ان تصویر اخری که در حال گریه بودی من را سخت ازرده کرد. بمن بگو دخترم چه کسی ترا اذیت کرده ؟؟.چه کسی ان دل رحیم ترا درد اورده که گریه میکنی؟؟گریه نکن دخترم که گریه کار تو نیست. گریه مال تو نیست دخترم
سه شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۵ - ۰۹:۰۰
۶۲
فرهاد امیرپور - خارکوف، اوکراین
درد و بلاش بخوره تٌوسر الم الهدای !
سه شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۵ - ۰۹:۰۸
۴۴
شب تاب - یوکوهاما، ژاپن
فرشته کوچولو ، اینبار حقیقى و نه در کتاب و افسانه !!
سه شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۵ - ۰۹:۳۰
۴۴
kiyanzx1 - استکهلم، سوئد
[::واقع بین ایرانی - هامبورگ، آلمان::]. اینارو به چینى بگو این عزیز مهربون بفهمه !!
سه شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۵ - ۰۹:۴۷
۵۲
natasha1 - نیویورک، ایالات متحده امریکا
عزیزم نازنینم کاش می توانستم تو را ببینم وکمکت کنم که زندگی بهتری داشته باشی.عزیزم در این دنیای وا نفسا این بار عاطفه بر دوشهای نازنین تو خیلی سنگین است. اینهمه مهربانی و عشق را. چطور در قلب کوچکت جا داده ای عزیزم ؟ بمیرم برای دل تنهایت....
سه شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۶:۱۰
۸۰
واقع بین ایرانی - هامبورگ، آلمان
kiana کیانا استکهلم. انجام این کار را بعهده تو واگذار میکنم
سه شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۵ - ۲۱:۲۴
۵۲
ordak - بن، آلمان
گریه هاش منو به یاد این جمله انداخته: ....انکه به یک اری میمیرد نه به زخم صد خنجر...چه موجود عجیبیه این انسان که خدا اونو اشرف مخلوقاتش اسمشو گذاشته.ببینم اگر بهشتی وجود داشته باشه جای این انسان خداگونه در تبعید است یا جای....بگذریم!
جمعه ۲۷ اسفند ۱۳۹۵ - ۲۲:۲۷
۵۲
ordak - بن، آلمان
[::kiyanzx1 - استکهلم، سوئد::]. میدونی چیزهای هستند که ادم نباید برای گفتنش زبان خاصی داشته باشه،من فقط به این رفیقمون از هامبورگ میگم،زنده باشی،حرفهای که زدی انقدر صادقانه بود،که اگر امانش را داشتی همه را به عمل تبدیل میکردی.
جمعه ۲۷ اسفند ۱۳۹۵ - ۲۲:۳۱
۵۲
ordak - بن، آلمان
[::kiyanzx1 - استکهلم، سوئد::]. میدونی چیزهای هستند که ادم نباید برای گفتنش زبان خاصی داشته باشه،من فقط به این رفیقمون از هامبورگ میگم،زنده باشی،حرفهای که زدی انقدر صادقانه بود،که اگر امانش را داشتی همه را به عمل تبدیل میکردی.
جمعه ۲۷ اسفند ۱۳۹۵ - ۲۲:۳۱
۵۲
ordak - بن، آلمان
گریه هاش منو به یاد این جمله انداخته: ....انکه به یک اری میمیرد نه به زخم صد خنجر...چه موجود عجیبیه این انسان که خدا اونو اشرف مخلوقاتش اسمشو گذاشته.ببینم اگر بهشتی وجود داشته باشه جای این انسان خداگونه در تبعید است یا جای....بگذریم!
جمعه ۲۷ اسفند ۱۳۹۵ - ۲۲:۲۷
۸۰
واقع بین ایرانی - هامبورگ، آلمان
kiana کیانا استکهلم. انجام این کار را بعهده تو واگذار میکنم
سه شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۵ - ۲۱:۲۴
۵۲
natasha1 - نیویورک، ایالات متحده امریکا
عزیزم نازنینم کاش می توانستم تو را ببینم وکمکت کنم که زندگی بهتری داشته باشی.عزیزم در این دنیای وا نفسا این بار عاطفه بر دوشهای نازنین تو خیلی سنگین است. اینهمه مهربانی و عشق را. چطور در قلب کوچکت جا داده ای عزیزم ؟ بمیرم برای دل تنهایت....
سه شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۶:۱۰
۴۴
kiyanzx1 - استکهلم، سوئد
[::واقع بین ایرانی - هامبورگ، آلمان::]. اینارو به چینى بگو این عزیز مهربون بفهمه !!
سه شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۵ - ۰۹:۴۷
۴۴
شب تاب - یوکوهاما، ژاپن
فرشته کوچولو ، اینبار حقیقى و نه در کتاب و افسانه !!
سه شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۵ - ۰۹:۳۰
۶۲
فرهاد امیرپور - خارکوف، اوکراین
درد و بلاش بخوره تٌوسر الم الهدای !
سه شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۵ - ۰۹:۰۸
۸۰
واقع بین ایرانی - هامبورگ، آلمان
دخترم . عزیزم. از اینکه این همه به اطرافیانت محبت داری و با ان دست های کوچک مهربانت به مادر بزرگ و مادر بزرگتر غذا میدی. و با ان دستهای پر از عاطفه ات حیاط خانه را تمیز میکنی بسیار خوشحال شدم. اما ان تصویر اخری که در حال گریه بودی من را سخت ازرده کرد. بمن بگو دخترم چه کسی ترا اذیت کرده ؟؟.چه کسی ان دل رحیم ترا درد اورده که گریه میکنی؟؟گریه نکن دخترم که گریه کار تو نیست. گریه مال تو نیست دخترم
سه شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۵ - ۰۹:۰۰
۸۰
واقع بین ایرانی - هامبورگ، آلمان
دخترم . عزیزم. از اینکه این همه به اطرافیانت محبت داری و با ان دست های کوچک مهربانت به مادر بزرگ و مادر بزرگتر غذا میدی. و با ان دستهای پر از عاطفه ات حیاط خانه را تمیز میکنی بسیار خوشحال شدم. اما ان تصویر اخری که در حال گریه بودی من را سخت ازرده کرد. بمن بگو دخترم چه کسی ترا اذیت کرده ؟؟.چه کسی ان دل رحیم ترا درد اورده که گریه میکنی؟؟گریه نکن دخترم که گریه کار تو نیست. گریه مال تو نیست دخترم
سه شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۵ - ۰۹:۰۰
۶۲
فرهاد امیرپور - خارکوف، اوکراین
درد و بلاش بخوره تٌوسر الم الهدای !
سه شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۵ - ۰۹:۰۸
۴۴
شب تاب - یوکوهاما، ژاپن
فرشته کوچولو ، اینبار حقیقى و نه در کتاب و افسانه !!
سه شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۵ - ۰۹:۳۰
۴۴
kiyanzx1 - استکهلم، سوئد
[::واقع بین ایرانی - هامبورگ، آلمان::]. اینارو به چینى بگو این عزیز مهربون بفهمه !!
سه شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۵ - ۰۹:۴۷
۵۲
natasha1 - نیویورک، ایالات متحده امریکا
عزیزم نازنینم کاش می توانستم تو را ببینم وکمکت کنم که زندگی بهتری داشته باشی.عزیزم در این دنیای وا نفسا این بار عاطفه بر دوشهای نازنین تو خیلی سنگین است. اینهمه مهربانی و عشق را. چطور در قلب کوچکت جا داده ای عزیزم ؟ بمیرم برای دل تنهایت....
سه شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۶:۱۰
۸۰
واقع بین ایرانی - هامبورگ، آلمان
kiana کیانا استکهلم. انجام این کار را بعهده تو واگذار میکنم
سه شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۵ - ۲۱:۲۴
۵۲
ordak - بن، آلمان
گریه هاش منو به یاد این جمله انداخته: ....انکه به یک اری میمیرد نه به زخم صد خنجر...چه موجود عجیبیه این انسان که خدا اونو اشرف مخلوقاتش اسمشو گذاشته.ببینم اگر بهشتی وجود داشته باشه جای این انسان خداگونه در تبعید است یا جای....بگذریم!
جمعه ۲۷ اسفند ۱۳۹۵ - ۲۲:۲۷
۵۲
ordak - بن، آلمان
[::kiyanzx1 - استکهلم، سوئد::]. میدونی چیزهای هستند که ادم نباید برای گفتنش زبان خاصی داشته باشه،من فقط به این رفیقمون از هامبورگ میگم،زنده باشی،حرفهای که زدی انقدر صادقانه بود،که اگر امانش را داشتی همه را به عمل تبدیل میکردی.
جمعه ۲۷ اسفند ۱۳۹۵ - ۲۲:۳۱
۴۴
شب تاب - یوکوهاما، ژاپن
فرشته کوچولو ، اینبار حقیقى و نه در کتاب و افسانه !!
سه شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۵ - ۰۹:۳۰
۸۰
واقع بین ایرانی - هامبورگ، آلمان
دخترم . عزیزم. از اینکه این همه به اطرافیانت محبت داری و با ان دست های کوچک مهربانت به مادر بزرگ و مادر بزرگتر غذا میدی. و با ان دستهای پر از عاطفه ات حیاط خانه را تمیز میکنی بسیار خوشحال شدم. اما ان تصویر اخری که در حال گریه بودی من را سخت ازرده کرد. بمن بگو دخترم چه کسی ترا اذیت کرده ؟؟.چه کسی ان دل رحیم ترا درد اورده که گریه میکنی؟؟گریه نکن دخترم که گریه کار تو نیست. گریه مال تو نیست دخترم
سه شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۵ - ۰۹:۰۰
۶۲
فرهاد امیرپور - خارکوف، اوکراین
درد و بلاش بخوره تٌوسر الم الهدای !
سه شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۵ - ۰۹:۰۸
۵۲
natasha1 - نیویورک، ایالات متحده امریکا
عزیزم نازنینم کاش می توانستم تو را ببینم وکمکت کنم که زندگی بهتری داشته باشی.عزیزم در این دنیای وا نفسا این بار عاطفه بر دوشهای نازنین تو خیلی سنگین است. اینهمه مهربانی و عشق را. چطور در قلب کوچکت جا داده ای عزیزم ؟ بمیرم برای دل تنهایت....
سه شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۶:۱۰
۸۰
واقع بین ایرانی - هامبورگ، آلمان
kiana کیانا استکهلم. انجام این کار را بعهده تو واگذار میکنم
سه شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۵ - ۲۱:۲۴
۵۲
ordak - بن، آلمان
[::kiyanzx1 - استکهلم، سوئد::]. میدونی چیزهای هستند که ادم نباید برای گفتنش زبان خاصی داشته باشه،من فقط به این رفیقمون از هامبورگ میگم،زنده باشی،حرفهای که زدی انقدر صادقانه بود،که اگر امانش را داشتی همه را به عمل تبدیل میکردی.
جمعه ۲۷ اسفند ۱۳۹۵ - ۲۲:۳۱
۵۲
ordak - بن، آلمان
گریه هاش منو به یاد این جمله انداخته: ....انکه به یک اری میمیرد نه به زخم صد خنجر...چه موجود عجیبیه این انسان که خدا اونو اشرف مخلوقاتش اسمشو گذاشته.ببینم اگر بهشتی وجود داشته باشه جای این انسان خداگونه در تبعید است یا جای....بگذریم!
جمعه ۲۷ اسفند ۱۳۹۵ - ۲۲:۲۷
۴۴
kiyanzx1 - استکهلم، سوئد
[::واقع بین ایرانی - هامبورگ، آلمان::]. اینارو به چینى بگو این عزیز مهربون بفهمه !!
سه شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۵ - ۰۹:۴۷
۴۴
kiyanzx1 - استکهلم، سوئد
[::واقع بین ایرانی - هامبورگ، آلمان::]. اینارو به چینى بگو این عزیز مهربون بفهمه !!
سه شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۵ - ۰۹:۴۷
۵۲
ordak - بن، آلمان
گریه هاش منو به یاد این جمله انداخته: ....انکه به یک اری میمیرد نه به زخم صد خنجر...چه موجود عجیبیه این انسان که خدا اونو اشرف مخلوقاتش اسمشو گذاشته.ببینم اگر بهشتی وجود داشته باشه جای این انسان خداگونه در تبعید است یا جای....بگذریم!
جمعه ۲۷ اسفند ۱۳۹۵ - ۲۲:۲۷
۵۲
ordak - بن، آلمان
[::kiyanzx1 - استکهلم، سوئد::]. میدونی چیزهای هستند که ادم نباید برای گفتنش زبان خاصی داشته باشه،من فقط به این رفیقمون از هامبورگ میگم،زنده باشی،حرفهای که زدی انقدر صادقانه بود،که اگر امانش را داشتی همه را به عمل تبدیل میکردی.
جمعه ۲۷ اسفند ۱۳۹۵ - ۲۲:۳۱
۸۰
واقع بین ایرانی - هامبورگ، آلمان
kiana کیانا استکهلم. انجام این کار را بعهده تو واگذار میکنم
سه شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۵ - ۲۱:۲۴
۵۲
natasha1 - نیویورک، ایالات متحده امریکا
عزیزم نازنینم کاش می توانستم تو را ببینم وکمکت کنم که زندگی بهتری داشته باشی.عزیزم در این دنیای وا نفسا این بار عاطفه بر دوشهای نازنین تو خیلی سنگین است. اینهمه مهربانی و عشق را. چطور در قلب کوچکت جا داده ای عزیزم ؟ بمیرم برای دل تنهایت....
سه شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۶:۱۰
۶۲
فرهاد امیرپور - خارکوف، اوکراین
درد و بلاش بخوره تٌوسر الم الهدای !
سه شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۵ - ۰۹:۰۸
۸۰
واقع بین ایرانی - هامبورگ، آلمان
دخترم . عزیزم. از اینکه این همه به اطرافیانت محبت داری و با ان دست های کوچک مهربانت به مادر بزرگ و مادر بزرگتر غذا میدی. و با ان دستهای پر از عاطفه ات حیاط خانه را تمیز میکنی بسیار خوشحال شدم. اما ان تصویر اخری که در حال گریه بودی من را سخت ازرده کرد. بمن بگو دخترم چه کسی ترا اذیت کرده ؟؟.چه کسی ان دل رحیم ترا درد اورده که گریه میکنی؟؟گریه نکن دخترم که گریه کار تو نیست. گریه مال تو نیست دخترم
سه شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۵ - ۰۹:۰۰
۴۴
شب تاب - یوکوهاما، ژاپن
فرشته کوچولو ، اینبار حقیقى و نه در کتاب و افسانه !!
سه شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۵ - ۰۹:۳۰