دانشمندان میگویند پاک کردن حافظه ممکن است
رأی دهید
آنها در اساس میگویند سلولهای مغز یا همان نورونهایی را که خاطرات را شکل میدهند و ذخیره میکنند میتوان خاموش و روشن یا به عبارتی فعال و غیر فعال کرد.
آنچه این تحقیقات نشان داده این است که فقط تعدادی اندکی سلول، که با هم شبکهای تشکیل داده و به شیوهای خاص عمل میکنند (انگرام) در شکلگیری و ذخیره کردن حافظه نقش دارند.
به گفته دکتر جاسلین، "تحقیقات قبلی نشان داده که وقتی خاطرهای شکل میگیرد مجموعهای از سلولهای مغز به نام انگرام به شکلی خاص عمل میکند."
"از میلیونها سلول مغز فقط تعداد کمی برای شکل گیری خاطرات ترس یا تهدید لازم است" بنابراین "وقتی مشکل خاطرات است، لازم نیست تمام بدن یا مغز را هدف بگیریم."
بنابراین آنها با جراحی انگرامهای موشها را برداشتند و دیدند که خاطره بد از ذهن آنها پاک شد. آنها حتی به این ترتیب موشهای معتاد به کوکائین را درمان کردند، با حذف حافظه عاطفی مرتبط به استفاده از کوکائین. آنها همچنین با فعال کرردن انگرامها خاطرات بد را در ذهن موشها زنده کردند.
به این ترتیب میتوان به درمان بیماریهایی مثل ضربه روحی پس از اتفاق بسیار وحشتناک (PTSD) امیدوار بود: "یافتههای ما این امکان را مطرح میکنند با پاک کردن خاطرات بد میتوان اختلال استرس پس از ضربه روحی را درمان کرد...در این افراد خاطرات مزاحمند و زندگی روزمره فرد را مختل میکنند."
"برای مواردی که خاطرات واقعا مخل زندگی روزمره هستند، من فکر میکنم درمانی که فقط همان سلولها را هدف بگیرد میتواند کار درستی باشد."
البته در مورد انسان نمیتوان به جراحی برای غیرفعال کردن این سلولها فکر کرد، بلکه باید داروهایی ساخت که مثل موشکی که فقط به سمت هدف میرود سلولهای خاطره بد را هدف قرار داد و آن خاطره را غیر فعال کرد.
اما در موارد دیگر چه؟ اگر رابطهای شکستخورده و دردناک را تجربه کردهایم میتوانیم با این شیوه آن را برای همیشه از ذهن خود پاک کنیم؟ مثل فیلم "درخشش ابدی ذهن پاک" با بازی کیت وینسلت که در آن او به کلینیکی مراجعه میکنند و با دست کاری ژنتیکی خاطرات یک رابطه بد را از ذهنش پاک میکند.
دکتر جاسلین میگوید: "همه ما از اشتباهاتمان یاد می گیریم. اگر خاطره این اشتباهات را از ذهن پاک کنیم چه چیزی می تواند مانع از تکرار آن شود؟
"ملاحظات و پیامدهای اخلاقی بسیار جدی مطرح است. اینکه کاری ممکن است به این معنی نیست که باید انجام شود."
"تحقیق ما نشان می دهد که پاک کردن حافظه ممکن است. اما جامعه باید سیاست های اخلاقی در باره آن استفاده احتمالی از آن تدوین کند."
هدف دکتر جاسلین این است که بتوان داروهایی ساخت که مثل موشکی که فقط به سمت هدف می رود سلولهای خاصی را هدف قرار داد و خاطرهای بد را غیر فعال کرد.
با این حال برخی دانشمندان غیر از ملاحظات اخلاقی تردیدهای دیگری هم دارند.
پروفسور سر سایمون وسلی رییس انجمن سلطنتی روانپزشکان بریتانیا میگوید: "این پیشرفت جالبی در تحقیقات علمی است اما باید احتیاط کنیم... فراموش کردن، یا پاک کردن حافظه، یکی از کارکردهای مهم و طبیعی سیستم حافظه مغز است اما ما نمیدانیم پاک کردن عمدی خاطرات آیا عواطف و احساساتی هم که آن خاطره را دربرگرفته پاک میکند."
"حتی اگر هم بشود من نمیدانم با توجه به ملاحظات اخلاقی این کار درستی باشد. من فکر نمیکنم کار درستی باشد... اما از یک چیز میتوانیم مطمئن باشیم و اینکه فیلمهای بیشتر و بیشتری از این احتمال الهام خواهند گرفت."
به جز این از یک چیز دیگر هم میتوانیم مطمئن باشیم، به قول دکتر جاسلین، "ما مجموعه خاطراتمان هستیم."
ضربه روحی پس از اتفاق وحشتناک (اختلال تنشزای پس از رویداد) چیست؟
این اختلال معمولا در کسانی اتفاق میافتد که شاهد اتفاقات وحشتناک بودهاند؛ کسانی که در جنگ یا زندانی جنگی بودهاند، شاهد یا قربانی تصادف دلخراش بودهاند، شاهد مرگ عزیرانشان بودهاند یا قربانی تجاوز یا کودکآزاری شدهاند.
برای این افراد مرتب خاطره، صحنهها و احساساتشان در زمان این اتفاقات زنده میشود یا خواب آن را میبینند، اضطراب و افسرگی شدید پیدا میکنند، به راحتی از کوره در میروند و پرخاشگر میشوند.
این افراد احساسات و عواطف مثبت را حس نمیکنند، علاقه به زندگی و فعالیتهایش را از دست میدهند و برای پرهیز از زنده شدن آن اتفاق، فعالیت و معاشرتهای خود را محدود میکنند.
این اختلال معمولا در کسانی اتفاق میافتد که شاهد اتفاقات وحشتناک بودهاند؛ کسانی که در جنگ یا زندانی جنگی بودهاند، شاهد یا قربانی تصادف دلخراش بودهاند، شاهد مرگ عزیرانشان بودهاند یا قربانی تجاوز یا کودکآزاری شدهاند.
برای این افراد مرتب خاطره، صحنهها و احساساتشان در زمان این اتفاقات زنده میشود یا خواب آن را میبینند، اضطراب و افسرگی شدید پیدا میکنند، به راحتی از کوره در میروند و پرخاشگر میشوند.
این افراد احساسات و عواطف مثبت را حس نمیکنند، علاقه به زندگی و فعالیتهایش را از دست میدهند و برای پرهیز از زنده شدن آن اتفاق، فعالیت و معاشرتهای خود را محدود میکنند.