از آشنایی در بیمارستان تا جنایت
رأی دهید
متهم در حال بازسازی صحنه جنایتمرد میانسال که درپی اطلاع از رابطه پنهانی همسرش با مرد صاحبخانه مرتکب قتل شده بود بزودی پای میز محاکمه میرود. او زمانی که صدای ضبط شده همسرش و مرد همسایه را شنید و از رابطه پنهانیشان با خبر شد، دست به جنایت زد.
به گزارش خبرنگار جنایی «ایران»، 5 اردیبهشت امسال زن جوانی با مأموران کلانتری خزانه تماس گرفت و گفت: «ساعتی قبل مرد همسایه به سراغ پدرم آمد و باهم بیرون رفتند. اما دقایقی قبل از بیمارستان با من تماس گرفتند و گفتند حال پدرم بد است. وقتی به آنجا رسیدم متوجه شدم او کشته شده است.»
با اعلام موضوع به بازپرس جنایی و تیم بررسی صحنه جرم و تحقیقات مقدماتی، مرد همسایه بهعنوان عامل جنایت بازداشت شد و دربازجویی گفت: «من خیاطم و مدتی قبل به همراه همسر و بچهام که بیمار است برای درمان به تهران آمدیم. در بیمارستان با حمید -مقتول- آَشنا شدم و زمانی که دنبال خانه میگشتم همسرم گفت که حمید برای ما خانه پیدا کرده است. اینطوری شد که به طبقه بالای خانه او نقل مکان کردیم. دو ماه بعد من سکته کردم و خانه نشین شدم و امور زندگیام از دستم در رفت. در این مدت به کارها و رفتار همسرم مشکوک بودم تا اینکه متوجه شدم حمید او را اغفال کرده و با هم ارتباط تلفنی دارند.حتی فهمیدم که آنها چندین بار با هم به بازار و خرید رفتهاند. چند روزی بود که همسر و دخترم برای ملاقات بستگانمان به شهرستان رفته بودند و من در خانه تنها بودم. خیلی با خودم درگیر بودم از طرفی هم نمیخواستم قبول کنم که همسرم با مرد همسایه ارتباط دارد. روز قبل به سراغ کامپیوترهمسرم رفتم که ناگهان با صدای ضبط شده مشکوکی برخورد کردم. خیلی کنجکاو شدم و با دقت آن را گوش کردم تا اینکه صدای حمید و همسرم را شنیدم. درحالی که بشدت عصبانی و خشمگین بودم، تصمیم گرفتم حمید را تنبیه کنم. به همین خاطر سراغش رفتم و او را به بهانهای بیرون برده و باهم درگیر شدیم. بعد هم ازشدت عصبانیت با میله آهنی چندین ضربه به سر و سینهاش زدم و به خانه برگشتم.»
به دنبال این اظهارات، عامل قتل به بازسازی صحنه جنایت پرداخت و پس از تکمیل تحقیقات، بازپرس جنایی کیفرخواست او را به اتهام قتل عمد صادر کرد.
با اعلام موضوع به بازپرس جنایی و تیم بررسی صحنه جرم و تحقیقات مقدماتی، مرد همسایه بهعنوان عامل جنایت بازداشت شد و دربازجویی گفت: «من خیاطم و مدتی قبل به همراه همسر و بچهام که بیمار است برای درمان به تهران آمدیم. در بیمارستان با حمید -مقتول- آَشنا شدم و زمانی که دنبال خانه میگشتم همسرم گفت که حمید برای ما خانه پیدا کرده است. اینطوری شد که به طبقه بالای خانه او نقل مکان کردیم. دو ماه بعد من سکته کردم و خانه نشین شدم و امور زندگیام از دستم در رفت. در این مدت به کارها و رفتار همسرم مشکوک بودم تا اینکه متوجه شدم حمید او را اغفال کرده و با هم ارتباط تلفنی دارند.حتی فهمیدم که آنها چندین بار با هم به بازار و خرید رفتهاند. چند روزی بود که همسر و دخترم برای ملاقات بستگانمان به شهرستان رفته بودند و من در خانه تنها بودم. خیلی با خودم درگیر بودم از طرفی هم نمیخواستم قبول کنم که همسرم با مرد همسایه ارتباط دارد. روز قبل به سراغ کامپیوترهمسرم رفتم که ناگهان با صدای ضبط شده مشکوکی برخورد کردم. خیلی کنجکاو شدم و با دقت آن را گوش کردم تا اینکه صدای حمید و همسرم را شنیدم. درحالی که بشدت عصبانی و خشمگین بودم، تصمیم گرفتم حمید را تنبیه کنم. به همین خاطر سراغش رفتم و او را به بهانهای بیرون برده و باهم درگیر شدیم. بعد هم ازشدت عصبانیت با میله آهنی چندین ضربه به سر و سینهاش زدم و به خانه برگشتم.»
به دنبال این اظهارات، عامل قتل به بازسازی صحنه جنایت پرداخت و پس از تکمیل تحقیقات، بازپرس جنایی کیفرخواست او را به اتهام قتل عمد صادر کرد.